ایران متوقف نمیشود
جعفر قنادباشی، تحلیل گر مسائل بین الملل در یادداشتی نوشت: با ورود جمهوری اسلامی به حوزههای جدید اقتدار، آمریکا و متحدانش چارهای جز امتیازدهی و عقبنشینی بیشتر در برابر ملت بزرگ ایران نخواهند داشت.
_ سید جعفر قنادباشی در روزنامه حمایت نوشت: تحولات اخیر دیپلماتیک و میدانی میان ایران و طرفهای برجامی حاکی از ورود مناقشه به سطحی جدید است. آمریکا در کنار نشان دادن چراغ سبز برای بازگشت به توافق هستهای، شرط رفع تحریمها را رجوع فوری کشورمان به تعهداتش اعلام کرده، اما شواهد و قرائن حاکی از این است که حتی به فرض بازگشت ایران به برجام، آمریکا حاضر به دست کشیدن از سیاست تحریمی خود نیست. اروپا نیز عریانتر از هر زمان دیگری، در زمین آمریکا بازی میکند و نمیخواهد طلب ایران را وصول کرده و به سبد کشورمان بریزد. در این میان، انفجار در تأسیسات هستهای نطنز، گمانههای مختلفی را ایجاد کرده است.
انفجار در سایت غنیسازی شهید احمدی روشن از یکسو بدون جلب نظر آمریکا عملاً ممکن نیست و ثانیاً، این خرابکاری صرفاً نمیتواند برای متوقف یا کند کردن شتاب فعالیتهای صلحآمیز هستهای کشور صورت گرفته باشد. زمانبندی انفجار در تأسیسات برق سایت نطنز، پس از سفر رئیس موساد به آمریکا و برگزاری دو دور نشست راهبردی میان واشنگتن و تلآویو در کنار همزمان شدن این حادثه با سفر وزیر دفاع آمریکا به سرزمینهای اشغالی، از اطلاع و هماهنگی کامل میان این دو رژیم حکایت دارد.
دانش هستهای ایران، اما سالهاست که روی پای خود ایستاده و دستیابی به چرخه سوخت هستهای این امکان را فراهم کرده که به هنگام وارد آمدن خسارات داخلی یا خارجی، در کوتاهترین زمان ممکن، وقفه ایجادشده را برطرف شده و فعالیتهای این حوزه دوباره از سر گرفته شوند.
علاوه بر این، روند کاهش تعهدات هستهای جمهوری اسلامی، آغاز غنیسازی ۲۰ درصد در اواخر سال گذشته و حالا غنیسازی ۶۰ درصد، محاسبات گذشته آمریکا و اروپا درباره ایران را تغییر داده است. این سهگام وقتی در پازل موضع قطعی کشورمان مبنی بر رفع کامل همه تحریمها و راستی آزمایی آنها قرار میگیرد، پالس قدرتمندی به حریف ارسال میکند مبنی بر اینکه ایران در برابر تحریمهای اقتصادی به شکل منسجمی گارد گرفته است. پافشاری بر راهبرد مقاومت فعال با ترکیبی از اقدامات در لایههای مختلف برای سنگین کردن موازنه به نفع کشورمان، مؤثر افتاده و موجبات نگرانی عمیق طرفهای بدعهد را فراهم آورده است.
از سوی دیگر، سرمایهگذاری سنگین برای تسلیم کردن جمهوری اسلامی پس از اجرای راهبرد فشار حداکثری، با شکست فضاحت باری مواجه شد چراکه آمریکا گمان نمیکرد علیرغم مجبور کردن شرکا و کشورها در سراسر جهان، ایران همچنان استوار بایستد و از مقاومت سخن بگوید. این در حالی است که تعاملات منطقهای و استراتژیک ایران با روسیه و چین در فشل شدن محاسبات طرف مقابل، نقش بسزایی داشت و مجموع همه این سیاستها، نتیجهای باورنکردنی را برای غرب رقم زد.
اکنون که نظام سلطه به این جمعبندی نهایی رسیده که ایران در موضع ضعف نیست، با برگهای برنده فراوان وارد مذاکرات وین شده و حاضر نیست حتی یکقدم از مواضع و پیششرطهای خود عقبنشینی کند، هرگونه اظهارنظر یا تفسیری که برداشتی جز این را ایجاد نماید، آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی و کوتولههای منطقه را بار دیگر به دغلکاری و خرابکاری ترغیب خواهد کرد.
بهعنوان نمونه، بحث راستی آزمایی یکی از ارکان خدشهناپذیر سیاست قطعی نظام در مورد برجام است که طبق برآوردهای فنی، حداقل سه الی ۶ ماه زمان نیاز دارد و سادهانگاری و یا تخفیف در آن با توجه به سیاهه نقض عهد آمریکا، موجب وارد آمدن خسارتهای مضاعف به منافع ملی میشود. اظهاراتی از قبیل بازگشت در اسرع وقت که متأسفانه از لسان برخی مسئولان کشور شنیدهشده، میتواند این رکن را بیاثر کرده و از منظر حریف، صرفاً به گزینهای برای چانهزنی تبدیل شود.
به لحاظ حرفهای حتی لازم است برای راستی آزمایی بازه زمانی طولانیمدت تری در مواجهه با بدهکاران آمریکایی و اروپایی تعیین شود و در سازوکاری بدون توقف و مستمر، پایبندی آمریکا به برجام، پایش شده و کاخ سفید توجیه گردد که بازگشت به این توافق بههیچعنوان نباید بدون هزینه صورت گیرد.
باید توجه داشت که صهیونیستها برخلاف آنچه در برخی رسانهها تبلیغ میشود، با مذاکرات بهمنظور مهار مؤلفه قدرت هستهای و ابزارهای متمایزکننده ایران مخالف نیست، ولی میکوشد تا ملاحظاتش در گفتگوهای اخیر لحاظ شود. افزون بر این، برآورد متوهمانه مقامات رژیم اشغالگر قدس عدم واکنش جدی ایران به این قبیل اقدامات محدود تاکتیکی است و گمان میکند که خرابکاری در نطنز و ترور شهید فخریزاده، با پاسخ ایران همراه نمیشود و لذا در سودای تکرار آن است.
اقدام هماهنگ شده رژیم صهیونیستی علیه تأسیسات هستهای ایران که حالا با وقاحت تمام و کمال اروپاییها همراه شده و خواستهاند که جمهوری اسلامی بیش از این باعث دشوارتر شدن مسیر دیپلماسی نشود، تنها با واکنشی فراتر ازآنچه صهیونیستها تاکنون انجام دادهاند، متوقف میشود. بنابراین، نقطه کانونی راهبرد جدید تلآویو در سطحی بالاتر از محاسبات او باید هدف قرار گیرد تا ارزیابی تصمیم سازان این رژیم، معکوس گردد.
نکته مهم اینجاست که علیرغم همه فعالیتهای تخریبی و سازماندهی گروههای خرابکار، واشنگتن و بروکسل هیچچیزی در چنته ندارند و مثل سرمایهداری ورشکسته که دار و ندار خود را ازدستداده، تقلا میکنند تا پرستیژ خود را حفظ نمایند. از سوی دیگر، برخی جریانهای داخلی هم محتاج حتی یک عقبنشینی ظاهری بایدن هستند، اما شاکله نظام بهخوبی و درستی خط اصلی احیای برجام را صرفاً روی عملگرایی طرف مقابل برده است.
ملت ایران یکبار، ترفند و شعبده مذاکرات صوری و بدون نتیجه را دیدهاند و رئیسجمهور آمریکا نمیتواند این بار پیشرفت توفنده و شتابان ایران را با تاکتیک مذاکره برای مذاکره متوقف کند. بنابراین، فقط یک راه پیش روی طرفهای برجامی ایران قرار دارد و چنانچه در این خصوص تعلل کنند، با ورود جمهوری اسلامی به حوزههای جدید اقتدار، آمریکا و متحدانش چارهای جز امتیازدهی و عقبنشینی بیشتر در برابر ملت بزرگ ایران نخواهند داشت.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *