جهتگیری راهبردی روسیه نگاه به شرق است
جهتگیری راهبردی روسیه نگاه به شرق است و روسیه تحکیم موقعیت خود را در منطقه آسیا اقیانوس آرام و فعال کردن روابط با دولتهای و اقع در این منطقه را از نظر راهبردی به عنوان جهتگیری مهم سیاست خارجی خود بررسی میکند؛ که این جهتگیری موجب تعلق و پیوند این کشور به این منطقه ژئوپلتیکی به سرعت در حال توسعه میشود.
خبرگزاری میزان -
در پاراگراف پایانی ماده ۵ این سند آمده است که تلاش دولتهای غربی برای حفظ موقعیت خود، از جمله به واسطه تحمیل دیدگاههای خود در روندهای عمومی جخهان و اجرای سیاست بهار مراکز بدیل قدرت، به افزایش بیثباتی در مناسبات بینالمللی و تشدید تلاطمات در سطوح جهانی و منطقهای میانجامد.
از نظر اولویتهای سیاسی خارجی روسیه در مناسبات دوجانبه، علاوه بر آلمان، فرانسه و ایتالیا، در این سند، به ضرورت همکاری با اسپانیا نیز اشاره شده است؛ اما شایان توجه است که برخلاف اسناد قبلی که روابط با بریتانیا یکی از اولولیتهای آنها بود، در این سند، هیچ نامی از این کشور برده نشده است.
بخشی از این تفاوتها محصول تغییر تصور مقامات کرملین از ماهیت تهدیدات است. درک روسیه از تهدیدات در سند دکترین نظامی این کشور که در پیوند مفهومی با سند سیاست خارجی آن است. قابل جستجوست، در آخرین سند دکترین نظامی روسیه که در سال ۲۰۱۴ منتشر شده است. درک این کشور را از تهدید به موارد زیر معطوف شده که مبین تعمیق شکاف در روابط روسیه و کشورهای غربی است.
آندری کارتونوف، دبیر شورای روسی امور بینالملل و کارشناس ارشد «باشگاه والدای» بر این نظر است که به طور کلی، در این سند در مقایسه با سند سیاست خارجی سال ۲۰۱۳، الفاظ شدید و سختیگیرانهای به کار گرفته شده و بخش متفاوت آن مطالبی است که به نحوه تنظیم روابط روسیه با اتحادیه اروپا و آمریکا اشاره دارد.
سیاست چرخش آسیایی و نگرش راهبردی به شرق
جهتگیری آشکار آسیایی در این سند حاکی از تحول درک راهبردی روسیه درباره جابهجایی نقاط نقل در روندهای جهانی است؛ روندی که در ادبیات راهبردی آمریکا از آن به نقل گرایی آسیایی و در روسیه به سیاست چرخش به شرق یاد میشود.
- با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جاییهایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.
یکی از جلوههای عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده میشود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.
«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکلگیری این سیاستها ارائه دهد. در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.
یکی از جلوههای عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده میشود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.
«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکلگیری این سیاستها ارائه دهد. در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.
تهاجمیتر شدن ادبیات سند ۲۰۱۶ در مواجهه با اروپا و آمریکا
یکی از مواردی که با بازخوانی متن این سند قابل دریافت است تغییر لحن آن به صورت تهاجمیتر در قبال کشورهای اروپایی، آمریکایی و حوزهآنتلانتیک است.
یکی از مواردی که با بازخوانی متن این سند قابل دریافت است تغییر لحن آن به صورت تهاجمیتر در قبال کشورهای اروپایی، آمریکایی و حوزهآنتلانتیک است.
این نوع مواجهه با مسئله غرب گرچه ریشه در بازیابی نگرشهای هویتی و دگرستیز در روسیه داشت. هیچگاه به دایره مواضع اعلامی و آشکار در این سطح وارد نشده و در اسناد پیشینتر به این نحو با آن برخورد نشده بود.
حتی در اسناد اولیه، تفاوت بنیادین با این نگاه قابل مشاهده است. باید به این نکته توجه کرد که نحوه مواجهه با آمریکا از فرصت و شراکت راهبردی اشاره شده در سند دکترین سیاست خارجی ۲۰۰۸ ابلاغی توسط مدودف به تهدید در سند ۲۰۱۶ چرخش یافته است.
در خصوص اروپا نیز در اسناد ۱۹۹۳ و ۲۰۰۸ و تا حدودی ۲۰۱۳ بر همکاری با اتحادیه اروپا و ناتو از منظر فرصت نگریشه شده است؛ اما در متن سند ۲۰۱۶ در بند ۶۱ درباره موضوع تنش در روابط روسیه و کشورهای اتحادیه اروپا آمده است.
مشکلات نظاممندی که طی ربع قرن اخیر در منطقه اروپا آتلانتیک روی هم انباشه شدهاند، بیانگر آن است که توسعه طلبی ژئوپلتیکی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و اتحادیه اروپا و بیمیلی برای اجرای بیانیههای سیاسی درباره تشکیل نظام امنیت و همکاری اروپا، به بحران جدی در روابط میان روسیه و دولتهای غربی انجامیده است؛ خط مشیای که آمریکا و متحدان آن برای بازدارندگی در برابر روسیه دنبال میکنند و اعمال فشارهای سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی و سایر فشارها بر آن، ثبات منطقهای و جهانی را بر هم میزند و به منافع بلند مدت همه طرفها آسیب میرساند و با نیازهای فزاینده به همکاری و مقابله با تهدیدها و چالشهای فراملی در شرایط کنونی مغایرت دارد.
در بند ۷۰ نیز در خصوص گسترش ناتو همچنان اعلام نگرانی میکند فدراسیون روسیه به گسترش ناتو، نزدیکی زیرساختهای اتحاد آتلانتیک شمالی به مرزهای روسیه، و گشترس اقدامات نظامی آن در مناطق مرزی روسیه نگرش منفی دارد؛ همانند نوع نگرش به اقدامات ناقص اصول امنیت برابر و تفکیک ناپذیر که منجر به تعمیق خطوط فاصل قدیم و ظهور فاصل جدید در اروپا شده است.
این مسائل همزان با تأکید بر مسئله همکاری طرح شده و در خصوص آمریکا نیز همین نحوه مواجهه صورت پذیرفته است. در بند ۷۲، ضمن تأکید بر لزوم حل مسائل از طریق همکاری مقابل میان روسیه و آمریکا به مداخله در مسائل داخلی اعتراض کرده و در خصوص اعمال حاکمیت فراملی توسط آمریکا نوشته است. «روسیه اعمال قضایی برونمرزی امریکا را توسط دستگاه قضایی این کشور خارج از قوانین بینالمللی به رسمیت نمیشناسد.
تلاشهای این کشور را برای اعمال فشار سیاسی- اقتصادی با هر نوع دیگر نمیپذیرد و حق واکنش شدید به هرگونه اقدام خصمانهای را، از جمله از طریق تحیکم دفاع ملی و اتخاذ تدابیر متقابل یا نامتقارن برای خود محفوظ میداند.
روسیه ایجاد نظام جهانی سامانه دفاع موشکی آمریکا را به مثابه تهدید برای امنیت ملی خود در نظر میگیرد و حق اتخاذ اقدامات متقابل متناسب را برای خود محفوظ میداند.
روسیه انتظار دارد آمریکا در اقدامات خود در عرصه جهانی دقیقاً به هنجاری حقوق بینالمللی و قبل از همه، به قوانین مندرج در منشور سازمان ملل متحد متعهد باشد.
در پاراگراف پایانی ماده ۵ این سند آمده است که تلاش دولتهای غربی برای حفظ موقعیت خود، از جمله به واسطه تحمیل دیدگاههای خود در روندهای عمومی جخهان و اجرای سیاست بهار مراکز بدیل قدرت، به افزایش بیثباتی در مناسبات بینالمللی و تشدید تلاطمات در سطوح جهانی و منطقهای میانجامد.
از نظر اولویتهای سیاسی خارجی روسیه در مناسبات دوجانبه، علاوه بر آلمان، فرانسه و ایتالیا، در این سند، به ضرورت همکاری با اسپانیا نیز اشاره شده است؛ اما شایان توجه است که برخلاف اسناد قبلی که روابط با بریتانیا یکی از اولولیتهای آنها بود، در این سند، هیچ نامی از این کشور برده نشده است.
بخشی از این تفاوتها محصول تغییر تصور مقامات کرملین از ماهیت تهدیدات است. درک روسیه از تهدیدات در سند دکترین نظامی این کشور که در پیوند مفهومی با سند سیاست خارجی آن است. قابل جستجوست، در آخرین سند دکترین نظامی روسیه که در سال ۲۰۱۴ منتشر شده است. درک این کشور را از تهدید به موارد زیر معطوف شده که مبین تعمیق شکاف در روابط روسیه و کشورهای غربی است.
نقض هنجاریهای بینالمللی توسط ناتو در انتقال زیرساختهای نظامی این کشور به نزدیکی مرزهای روسیه، تلاشهایی جهت بیثباتسازی برخی دولتها و تضعیف ثبات استراتژیک، ایجاد مراکز نظامی توسط برخی کشورها در کشورهای متحد روسیه، نظامیسازی فضای جو بنا تسلیحات غیرهستهای، ادعاهای سرزمینی علیه روسیه و متحدانش، اشاعه سلاحهای کشتار جمعی و فناوریهای مشوکی و تسلیحات هستهای، نقض تعهدات خلع سلاح توسط برخی دولتهای غربی، استفاده از نیروهای نظامی در کشورهای همجوار روسیه و یا همجوار متحدان روسیه توسط غرب، گسترش تروریسم بینالمللی، و ظهور گسترش منازعات قومی و جدایی طلبانه در کشورهای همسایه روسیه با همسایه متحدان آن.
آندری کارتونوف، دبیر شورای روسی امور بینالملل و کارشناس ارشد «باشگاه والدای» بر این نظر است که به طور کلی، در این سند در مقایسه با سند سیاست خارجی سال ۲۰۱۳، الفاظ شدید و سختیگیرانهای به کار گرفته شده و بخش متفاوت آن مطالبی است که به نحوه تنظیم روابط روسیه با اتحادیه اروپا و آمریکا اشاره دارد.
سیاست چرخش آسیایی و نگرش راهبردی به شرق
جهتگیری آشکار آسیایی در این سند حاکی از تحول درک راهبردی روسیه درباره جابهجایی نقاط نقل در روندهای جهانی است؛ روندی که در ادبیات راهبردی آمریکا از آن به نقل گرایی آسیایی و در روسیه به سیاست چرخش به شرق یاد میشود.
بسیاری از محققان در روسیه باور دارند که قلب تحولات آتی جهان در منطقه شرق میتپد و روسیه نیز برای افزایش قدرت بازیگری خود توجه ویژهای به این منطقه کانونی معطوف ساخته است.
بر اساس متن سند، در بند ۷۸، جهتگیری راهبردی روسیه نگاه به شرق است و روسیه تحکیم موقعیت خود را در منطقه آسیا اقیانوس آرام و فعال کردن روابط با دولتهای و اقع در این منطقه را از نظر راهبردی به عنوان جهتگیری مهم سیاست خارجی خود بررسی میکند؛ که این جهتگیری موجب تعلق و پیوند این کشور به این منطقه ژئوپلتیکی به سرعت در حال توسعه میشود.
روسیه به حضور فعال در فرآیندهای همگرایی در منطقه آسیا-اقیانوس آرام، استفاده از قابلیتهای آن برای اجرای برنامههای توسعه سیاسی-اقتصادی سیبری و خاور دور، و همچنین به ایجاد معماری جامع، باز، شفاف و برابر در امنیت و همکاری بر اساس اصول جمعی علاقهمند است، در این سند برخلاف اسناد پیشین بیشترین حجم توجه در میان مناطق به بخش آسیا-پاسیفیک معطوف شده است؛ به نحوی که از بند ۷۸ تا ۹۱ به این حوزه اختصاص یافته و بیشترین بسامد لفظ همکاری، تعامل یا مشارکت راهبردی در این بندها قابل جستجوست.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *