اقتصاد را معطل نکنید
حسین کنعانی مقدم، کارشناس مسائل سیاست خارجی با نوشتن یادداشتی نوشت: «دل بستن به مذاکرات وین و نظایر آن جز معطل نگهداشتن سرمایهداران و تولیدکنندگان، حاصل دیگری ندارد.»
خبرگزاری میزان -
_ حسین کنعانی مقدم در روزنامه حمایت نوشت: موضوع اقتصاد به جهت فراگیر بودن آن، مبتلا به همه افراد جامعه است و اکنون که کشور با وجود مستأجر شدن یک رئیسجمهور دموکرات در کاخ سفید، همچنان درگیر تحریم بوده و از طرفی، سوء مدیریتها نیز به حجم مشکلات افزوده، مسئله معیشت و امور مرتبط به آن، کماکان در صدر لیست اولویتها قرار دارد.
آنچه در این روزها، به کلیدواژه اصلی برخی نشریات مکتوب و آنلاین تبدیلشده، آمادگی برای ادعای ورود آمریکا به برجام و رفع تحریمها در خلال نشستهای کارشناسی ایران و طرفهای برجامی است. درحالیکه روز گذشته یک مقام ارشد دستگاه دیپلماسی واشنگتن، مواضع پیشین بایدن را شفافتر کرد و صراحتاً گفت که «آمریکا حتی اگر به برنامه جامع اقدام مشترک بازگردد، حاضر به لغو همه تحریمها علیه ایران نیست»، ولی برداشت پرسش برانگیز برخی از سیاسیون و صاحبان تریبون بهگونهای است که گویا بوی بهبود از نرمش آمریکا در قبال ایران استشمام میشود.
بهزعم این جماعت، تحریمها بزرگترین دلیل و عامل قفل شدن اقتصاد بوده و سهم سایر فاکتورها در وخامت حال معیشت مردم، بسیار اندک است. یکی از چهرههای شاخص سیاسی، با تمجید از کارآمدی راهکار تمرکز بر گشایشهای خارجی، کارشکنیهای ترامپ و پافشاری بایدن بر تداوم تحریمها را از بدشانسی دستگاههای مسئول خواند و با زدن نعل وارونه، خواستار صبر استراتژیک ایران برای پشت سر گذاشتن این دوره شد! البته وی و همفکران او دقیقاً مشخص نکردهاند که ایران تا چه زمانی باید منتظر وعدههای سرخرمن اروپا و آمریکا بماند و دست به سیاهوسفید نزند.
همین نسخهپیچیهای غیر کارشناسی شده بود که اقتصاد کشور را معطل تصمیمات تروریستهای جنتلمن کرد و هنوز توصیه میکنند که پاشنه سیاست خارجی باید بر مدار امتیازدهی بیشتر بچرخد. امتیازدهی به دشمن طبق تجربه، ثمری جز جریتر شدن حریف نداشته و طرف مقابل را به این توهم دچار کرده که ایران در وضعیت تعیین شرط نیست و بالاخره مجبور میشود به خواستههای اروپا و آمریکا پاسخ مثبت بدهد.
این در حالی است که هم باید از ظرفیت همکاریهای دو یا چندجانبه برای مقابله با آمریکا و شرکایش استفاده کرد (نظیر قرارداد دیرهنگام همکاری ۲۵ ساله با چین) و هم پاسخی درخور در سایر حوزهها به حریف داد تا گمان نکند که کنشها و سیاستهایش بدون هزینه تمام خواهد شد. به فرموده رهبر معظم انقلاب؛ «ما در مقابل خیلی از این تحریمهایی که اینها ایجاد کردند، کارهایی که کردند، خلافهایی که کردند، اعتراض کردیم، اما یک حرکت عملی قویای انجام ندادیم. این موجب شد آنان که بدهکار بودند گستاخ، طلبکارانه، وقیح، به میدان بیایند، حرف بزنند و طلبکاری کنند. این تجربه نشان داد عقبنشینی در مقابل آنها، انعطاف در مقابل آنها هیچ تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد.» (۲ خرداد ۹۷)
افزون بر این، هرچند تعامل با جهان ازجمله غرب برای اقتصاد ایران حائز اهمیت است و نقش تحریمها را نمیتوان انکار کرد، اما مسئله ورود و خروج نمایشی آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک و سناریوچینی برای رفع بخشی از تحریمها با شرط و شروط غیرقانونی، کماهمیتتر از آن است که بتواند جای مسائل اصلی اقتصاد را با موضوعات فرعی عوض کند. از این منظر، بخش عمدهای از چالشهای گذشته و پیش رو را باید در سیستم مدیریتی و شلختگی در ساز و کارهای داخلی اقتصاد جستجو کرد.
ضمن اینکه آمریکا برای تقابل اقتصادی با جمهوری اسلامی، شمشیر را از رو بسته و به این جهت، چارهای جز تقویت توان دفع ضربات حریف و از همه مهمتر، قویتر شدن وجود ندارد. وقتی بپذیریم که دشمن برای کوچکتر کردن سفرههای مردم و آسیب زدن به امور اساسی معیشت، نقشه کشیده و درصدد است آنقدر فشارها را تشدید کند تا به هدف همیشگی خود برسد، بدیهیترین کار این است که برای بهزانو درآوردن دشمن در این کارزار، تاکتیک و روش مناسب را به مرحله اجرا درآوریم.
در این مرحله، بیش از هر چیز واقعاً نیازمند مسئولانی هستیم که باور داشته باشند، خصومت ورزی نظام سلطه با ایران اسلامی، حزب و گروه در آمریکا نمیشناسد و در مورد هر موضوعی به تفاهم نرسند، درباره جمهوری اسلامی همه آنها موضعگیریهای واحدی دارند. دشمن امروز در جنگ اقتصادی همان هدفی را تعقیب میکند که در طول تهاجم نظامی هشتساله از دستیابی به آن ناکام ماند؛ پس تردیدی نیست که به همان روحیه و شجاعت مثالزدنی در دفاع مقدس این بار در حوزه اقتصاد نیاز داریم.
پذیرش این واقعیت بنابراین، پیشزمینه بستن کمر خدمت به مردم است و بدون این خصیصه، دم زدن از دغدغههای آنها، از مرز شعارزدگی فراتر نمیرود. بله، کارزار فشار حداکثری به مدد استقامت مردم شکست سختی خورد، اما این به معنای دراز کردن دست دوستی بهسوی همان کسانی نیست که در تعارض علیه ملت و نظام ایران با یکدیگر اشتراک نظر دارند.
از باب مثال، وقتی سناتور «کریس مورفی»، عضو دموکرات سنای آمریکا در بهمنماه سال گذشته اذعان کرد که «کارزار فشار حداکثری ترامپ شکستی فاجعهبار را ثابت کرد»، برخی با کف و سوت به استقبال سخنان او رفتند و آن را نشانهای از تحول و توبه در سیاست خارجی آمریکا برشمردند. مورفی، اما روز گذشته، روی دیگر سکه راهبرد ضدایرانی و کلان آمریکا را نشان داد و گفت: «من توافقی طولانیتر و قویتر با ایران را میخواهم، اما مسیر رسیدن به چنین توافقی از توافق هستهای ایران میگذرد. یک نکته کوتاه درباره اینکه چرا باید هرچه سریعتر به برجام برگردیم این است که پایهای برای گرفتن امتیازات دیگر از ایران است... مهمترین چیز این است که اطمینان یابیم ایران به سلاح اتمی دست پیدا نمیکند. این اولویت ما محسوب میشود. بله، میخواهیم که ایران به حمایت از گروههای نیابتی و برنامه موشکی خود خاتمه دهد.»
بنابراین، دل بستن به مذاکرات وین و نظایر آن جز معطل نگهداشتن سرمایهداران و تولیدکنندگان، حاصل دیگری ندارد و تنها از طریق میدان دادن به مدیران جهادی، نخبه، انقلابی و کارآمد در تمام سطوح و پیکره برنامهریزی اقتصادی کشور است که میتوان به مفهوم واقعی، شعار خدمت به، ولی نعمتان انقلاب را جامه عمل پوشاند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *