دفاع از برنامه بجای تخریب رقیب؛ مصداق اخلاق انتخاباتی/ سطح پایین سواد رسانهای؛ آفت جامعه امروز ایران
یک کارشناس حوزۀ رسانه و مدرس دانشگاه معتقد است اکنون که بار دیگر موسم مردم سالاری دینی در کشور فرا رسیده است، نامزدها برای نمایش جلوهای از اخلاق سیاسی در فضای مجازی، باید از تخریب چهرۀ یکدیگر پرهیز کنند، رفتار اخلاقمدارانه دفاع از برنامۀ خود به جای تخریب رقیب است.
خبرگزاری میزان -
همانطور که اشاره شد «اخلاق» و البته «اخلاق سیاسی» در هر کشوری تعریف متفاوتی دارد به همین دلیل در برخی کشورها دستیابی به اهداف با هر وسیلهای کار اشتباهی تلقی نمیشود، بلکه مورد تشویق هم قرار میگیرد، این حکومتها بر اساس اندیشههای فکری «ماکیاولیستی» شکل گرفتهاند بنابراین با انجام جنین رفتارهایی مشکل مبنایی ندارند، اما جای تأسف دارد که برخی در کشور ما ایران به عنوان حکومتی که بر پایۀ گذشتۀ سرخ عاشورایی و آیندۀ سبز مهدوی بنا شده است، رفتاری این چنین از خود نشان میدهند، آنها برای دستیابی به اهداف سیاسی خود در فضای مجازی و حقیقی از انجام هرگونه بداخلاقی سیاسی فروگذار نمیکنند، مصادیق بسیاری نیز برای اثبات این مدعا وجود دارد، از جمله هجمه رسانهای که بر علیه «سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین» صورت گرفت، کسانی که سعادت را تنها در وادادگی مقابل غرب صنعتی میدانند، فریاد استقلالخواهی سر دادند! یا در قضیۀ واکسن که سیاست قطعی نظام اسلامی به دلیل تحقیقات گسترده، وارد نکردن این محصول از کشورهای آمریکا و انگلیسی بود با هجمۀ غیر اخلاقی سیاسی در فضای مجازی و حقیقی، تلاش داشتند تا ملت و حاکمیت را مقابل یکدیگر قرار دهند، فقط برای اینکه با هر وسیلهای به اهداف خود دست پیدا کنند!
دلیل اینکه گاهی افکار عمومی مقابل این هجمههای رسانهای تسلیم میشود، ضعف سواد رسانهای است، مفهومی که ارتباطی با «دانش آکادمیک» ندارد و فرد میتواند تحصیلات دانشگاهی نداشته باشد، اما رسانه را بفهمد، رفتارش را بشناسد و توان موضعگیری صحیح مقابل القائات رسانهای را داشته باشد.
باید اذعان کرد؛ یکی از دلایل رواج بیاخلاقی سیاسی در ایران؛ هزینه نداشتن نشر مطالب خلاف واقع است، البته این بحث نافی آزادی بیان افکار عمومی نیست، بلکه جای خالی قواعد و ساختاری هماهنگ برای مواجهه با بیاخلاقیهای سیاسی در فضای مجازی را یادآور میشود.
میزان: گاهی افراد در برخوردهای فردی یا اجتماعی خود بد اخلاقی میکنند، به اعتقاد شما علت اصلی این موضوع چیست؟
اصفهانی: بنده متاسف هستم که گاهی برخی از بزرگان ما رفتار خود در عرصۀ سیاست را بر اساس اندیشههای ماکیاولیستی استوار میکنند تا جایی که برای دستیابی به اهداف خود از هر ابزاری بهره میگیرند، در حقیقت برای آنها «هدف وسیله را توجیه میکند!».
بخشی از این بیاخلاقی به هزینۀ کم این کار در جامعۀ مدنی ایران باز میگردد، چرا که مرجع مشخصی برای رسیدگی به تخلفات اخلاقی افراد در فضای مجازی وجود ندارد، کسی از نشر بیاخلاقی در این فضا احساس ناامنی نمیکند. البته بحث بنده منافاتی با وجود «آزادی بیان» ندارد، تصور میکنم قوانین باید به صورتی تعریف شوند که فرد ملزم باشد تا از مسئولیت مطلب منتشره شدۀ خود، شانه خالی نکند اگر دروغی را مطرح کرد، سازوکاری برای مؤاخذۀ او وجود داشته باشد، فقدان چنین قواعدی به افراد اجازه میدهد تا هر مطلبی را بدون بررسی صحت و سقم آن در فضای مجازی منتشر کنند.
آزادی بیان با ولنگاری رفتاری متفاوت است، قانون باید بر تمام ارکان جامعه حاکم باشد اگر برخی دائماً ایران را با جامعۀ غرب مقایسه میکنند، مطلوب است که در مواردی که غرب واقعاً وضعیت بهتری دارد، این برآورد انجام شود، مانند حاکمیت قانون بر زندگی مردم، برای مثال اگر یک شهروند کانادایی با علم بر بیماری کرونای خود، منزل را ترک کند با جریمۀ ۴ هزار دلاری مواجه میشود یا اگر شخصی به واسطۀ تعامل با او بیمار شود و از دنیا برود، جریمۀ ۸۰ هزار دلاری انتظارش را خواهد کشید! اما اینها در افکار عمومی ما مطرح نمیشود بنابراین برخی زندگی غربی را فقط در جلوههای ظاهری آن خلاصه میکنند بنابراین به ضرس قاطع میگوییم؛ هزینۀ بی اخلاقی در فضای مجازی باید بالا برود، مخاطب هوشمند باید بیاموزد که در فضای مجازی نسبت به هر چیزی شکاک باشد، وی باید نسبت اعتبارسنجی مطالب فضای مجازی حساس باشد، در خارج از کشور حساسیت نسبت به فضای مجازی تا حدی است که مخاطبان حتی نسبت به «پسندیده شدن پست خوانندهای» توسط صفحۀ پاپ فرانسیس که توسط ادمین اداره میشود، واکنشی منفی نشان میدهند، ولی در ایران چنین اتفاقی نمیافند که جای تأسف است.
اعتقاد دارم اکنون که بار دیگر موسم مردمسالاری دینی در کشور فرا رسیده است، نامزدها برای نمایش جلوهای از اخلاق سیاسی در فضای مجازی، باید از تخریب چهرۀ یکدیگر پرهیز کنند، رفتار اخلاقمدارانه دفاع از برنامۀ خود به جای تخریب رقیب است. تصور میکنم یکی از راهکارهای اصلاح این روند اشتباه، گسترش کرسیهای آزاد اندیشی است تا جوان ایرانی بتواند شبهات مختلف خود را آزادانه مطرح کند و پاسخ بگیرد اگر جوابگوی سوالات نسل جوانان نباشیم، رسانههای فارسی زبان خارج از ایران افکار آنها را با پاسخهای اشتباه تحت تأثیر منفی قرار خواهند داد، مثال روشن اثرات مثبت تریبونهایی از این دست، مناظرات بزرگانی همچون شهید مطهری و شهید بهشتی (ره) است.
میزان: مصادیق این بیاخلاقی چیست؟
اصفهانی: یکی از بارزترین مصادیق بیاخلاقی در فضای مجازی، مباحث پیرامون واکسن کرونا در این فضا است. امروزه «اقناع به فریب» در زمرۀ پرکاربردترین تکنیکهای عملیات روانی رسانهای به شمار میرود، به همین دلیل شاهد رفتار نامتعارف رسانههای فارسی زبان خارج از ایران در موضوع واکسن کرونا بودیم، این رسانه تلاش داشتند تا مردم ایران را قانع کنند که جمهوری اسلامی در حال واردات واکسن بیکیفیت در کشور است، اما در واقعیت دولت کشورهایی که میزبان دفتر این رسانهها هستند، هنگامی که از ایمنی ۹۲% واکسن اسپوتنیک V با خبر شدند، خود نیز روی به استفادۀ گسترده از آن آوردند. رفتاری که مصداق بارز کانالیزه کردن اخبار، تحریف واقعیت و بی اخلاقی در فضای مجازی است، آنها چطور میپذیرند برای دست یافتن به اهداف سیاسی خود با افکار عمومی کشور بازی کنند؟!
سطح پایین سواد رسانهای در کشور ما، یکی علل اصلی توفیق چنین جریاناتی در پیشبرد اهداف خود است، البته نباید سواد رسانهای را با داشتن تحصیلات آکادمیک یکسان دانست، سواد رسانهای مفهومی فراتر است. متاسفانه در جامعۀ ما کسی بخواهد یک گوشی تلفن همراه بخرد، مدت زیادی در خصوص معایب و محاسن آن تحقیق میکند، اما همین فرد به خوراک فکر خود اهمیت نمیدهد، هر اطلاعاتی که از فضای مجازی دریافت میکند بدون هرگونه تحقیقی میپذیرد، این خطا زمانی عمیقتر میشود که مطلب دریافتی را بدون اطمینان از صحت و سقم آن به صورت گسترده بازنشر میکند.
یکی از راههای رفع این معضل تبادل نظر میان اندیشههای مختلف است، باید اجازه دهیم صداهای مختلف شنیده شود همینطور مهارت صحبت کردن با افرادی که همفکر ما نیستند را پیدا کنیم، در غیر اینصورت نفاق در جامعه گسترش مییابد.
سطحی نگری و عدم مهارت در تبادل اندیشه سبب شد که پس از «امضای سند همکاری ۲۵ سالۀ ایران و چین» آن موج رسانهای سنگین شکل بگیرد، در فضای مجازی از آن تحت عناوینی همچون «ترکمانچای ۲»، «قرارداد فروش ایران» و ... یاد کردند، این در حالی است که این سند، صرفاً یک نقشۀ راه بود، هر قراردادی برای اجرا در کشور نیاز به جلب نظر مجلس شورای اسلامی دارد بنابراین هنگامی که این سند همکاری، تعهد آور نبوده، اما بی اخلاقان فضای مجازی طوری وانمود کردند که گویی استقلال کشور از بین رفته است و سطحی بودن سواد رسانهای در کشور باعث شد که برخی این القائات اشتباه را بپذیرند! جالب است که منتقدان این سند همکاری ارزشمند، هنگامی که صحبت از میزان سرمایه گذاری خارجی در ایران به میان میآید، طلبکارانه از منزوی بودن کشور صحبت میکنند! آنها خروج از انزوا را فقط در گرو ارتباط با جهان غرب میدانند.
معتقدم عمق کم دانش رسانهای مردم، پایین بودن سرانۀ مطالعۀ کشور است تا اندازهای که برخی سرانۀ مطالعۀ علمی ایرانیان را ۲ ثانیه به ازای یک روز میدانند، کشور هند مصداقی قدرتمند برای اثبات این مدعا است، مردم هند با میانگین ۱۱ دقیقه مطالعۀ مفید روزانه، رتبه نخست از این حیث را در جهان دارند، برابر پیشبینیهای رسمی هندوستان تا سال ۲۰۳۵ به یکی از ۵ قدرت برتر جهان بدل خواهد شد، آرمانی بلند که تحقق آن برای مردم هند به واسطۀ مطالعۀ زیاد ممکن شد.
میزان: ذهن پرسشگر جوان امروز میپرسد که چرا باید بپذیرد آمریکا و غرب در فضای مجازی و حقیقی به ضرر او رفتار میکنند، توضیح شما چیست؟
اصفهانی: یکی از مصادیق بارز این دشمنی پس از ترور ناجوانمردانۀ فرماندۀ فقید سپاه قدس، سردار شهید «قاسم سلیمانی» اتفاق افتاد، رئیس جمهور آمریکا به صراحت گفت: «اگر ایران پاسخ ما را بدهد، ۵۲ نقطۀ فرهنگی این کشور را مورد تهاجم قرار خواهیم داد»، تصور میکنید اگر شخصی شما را به تخریب هویت فرهنگی ایران تهدید کند، هدفی غیر از خشکاندن ریشۀ ملت ایران در دل دارد؟! جوان ایرانی باید نسبت به گذشتۀ پرافتخارش و هویت ارزشمند خود آگاه شود. بحث حجاب یکی دیگر از نمونههای انگاره سازی غلط دشمنان برای جوان ایرانی در فضای مجازی و حقیقی است، فضای مجازی و رسانۀ غربی تلاش میکند تا انگارۀ غلطی را در بین جوانان ما ترویج کند تا او بپذیرد ورود اسلام، دلیل به وجود آمدن حجاب در کشور هست، هدف آنها نیز تقابل دو اندیشۀ ملی گرایی با اسلام است، اما در واقعیت ایرانیان در هیچ فرهنگی ذوب نشدهاند، رابطۀ فرهنگی ایران و اسلام نیز دوسویه و تعاملی است.
- علی پژوهش - اخلاق سیاسی یکی از مهمترین شاخههای علم اخلاق است که حاکمیت و مردم باید توأمان با یکدیگر آن را رعایت کنند. اخلاق موضوعی نیست که صرفاً مربوط به دین اسلام یا بخشی از کرۀ زمین باشد، تمام کشورهای جهان به نوعی تلاش دارند که آن را در تمام عرصۀهای زندگی بشر پیاده سازی کنند، اما آنچه تفاوتها را به وجود میآورد، قرائتهای مختلف مکتبها و ادیان از واژههای یکسان است، بر همین اساس هیچ کشوری در جهان خود را بی اخلاق نمیداند، بر همین اساس شاید مردم کشوری که ما آنها را بسیار بی اخلاق میدانیم، چنین ادعایی را نپذیرند.
همانطور که اشاره شد «اخلاق» و البته «اخلاق سیاسی» در هر کشوری تعریف متفاوتی دارد به همین دلیل در برخی کشورها دستیابی به اهداف با هر وسیلهای کار اشتباهی تلقی نمیشود، بلکه مورد تشویق هم قرار میگیرد، این حکومتها بر اساس اندیشههای فکری «ماکیاولیستی» شکل گرفتهاند بنابراین با انجام جنین رفتارهایی مشکل مبنایی ندارند، اما جای تأسف دارد که برخی در کشور ما ایران به عنوان حکومتی که بر پایۀ گذشتۀ سرخ عاشورایی و آیندۀ سبز مهدوی بنا شده است، رفتاری این چنین از خود نشان میدهند، آنها برای دستیابی به اهداف سیاسی خود در فضای مجازی و حقیقی از انجام هرگونه بداخلاقی سیاسی فروگذار نمیکنند، مصادیق بسیاری نیز برای اثبات این مدعا وجود دارد، از جمله هجمه رسانهای که بر علیه «سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین» صورت گرفت، کسانی که سعادت را تنها در وادادگی مقابل غرب صنعتی میدانند، فریاد استقلالخواهی سر دادند! یا در قضیۀ واکسن که سیاست قطعی نظام اسلامی به دلیل تحقیقات گسترده، وارد نکردن این محصول از کشورهای آمریکا و انگلیسی بود با هجمۀ غیر اخلاقی سیاسی در فضای مجازی و حقیقی، تلاش داشتند تا ملت و حاکمیت را مقابل یکدیگر قرار دهند، فقط برای اینکه با هر وسیلهای به اهداف خود دست پیدا کنند!
دلیل اینکه گاهی افکار عمومی مقابل این هجمههای رسانهای تسلیم میشود، ضعف سواد رسانهای است، مفهومی که ارتباطی با «دانش آکادمیک» ندارد و فرد میتواند تحصیلات دانشگاهی نداشته باشد، اما رسانه را بفهمد، رفتارش را بشناسد و توان موضعگیری صحیح مقابل القائات رسانهای را داشته باشد.
به نظر میرسد سرانۀ پایین مطالعه در کشور یکی از علل اصلی ضعف سواد رسانهای باشد که سبب سطحینگری در افکار عمومی خواهد شد، در دنیای امروز با توجه به همآوردی رسانهای غرب با اسلام، اساساً راهی جز عمق بخشی به دانش خود نداریم.
حقیقت این است که افزایش عمق دانش جامعه سبب تعالی آن خواهد شد، اغراق نکردیم اگر بگوییم، هندوستان علیرغم اینکه کشور فقیری است، اما گرایش مردم آن به مطالعه سبب رشد این کشور از هر نظر شده؛ به نحوی که پیش بینیها حاکی از ورود هندوستان به جمع ۵ کشور قدرتمند جهان تا سال ۲۰۳۵ میلادی است.
یکی از دلایل رواج بیاخلاقی سیاسی در ایران؛ هزینه نداشتن نشر مطالب خلاف واقع است
باید اذعان کرد؛ یکی از دلایل رواج بیاخلاقی سیاسی در ایران؛ هزینه نداشتن نشر مطالب خلاف واقع است، البته این بحث نافی آزادی بیان افکار عمومی نیست، بلکه جای خالی قواعد و ساختاری هماهنگ برای مواجهه با بیاخلاقیهای سیاسی در فضای مجازی را یادآور میشود.
صرف اظهارنظر در فضای مجازی یا حقیقی، دلیلی بر بیقانونی نیست که مستلزم برخورد ساختار یافته باشد، آنچه خلع قوانین سختگیرانه را نشان میدهد، انتشار و تولید شایعات و اخبار خلاف واقع است، بر اساس قواعد عقلانی فرد باید مسئولیت اظهارنظرها و رفتار خود را بپذیرد، اما در کشور ما اینگونه نیست، قواعد متقنی برای برخورد با فردی که افکار عمومی را منحرف میکند وجود ندارد بنابراین بسیاری از افراد دست به پخش شایعات نادرست میزنند.
با توجه به فضای حال حاضر کشور و اهمیت فضای مجازی در آیندۀ جمهوری اسلامی ایران تا جایی که رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) میفرمایند: «قوی شدن در فضای مجازی حیاتی است» در حاشیۀ ۲۹۲مین نشست جبهۀ انقلاب اسلامی در فضای مجازی که توسط اندیشکدۀ فضای مجازی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا و با مشارکت دانشگاه جامع امام حسین (علیهالسلام) برگزار شد از «زهیر اصفهانی» کارشناس حوزۀ رسانه و مدرس دانشگاه به گفتوگو نشستیم.
میزان: مهمترین مولفۀ تحقق اخلاق مداری در سیاست و به طور خاص «اخلاقمداری سیاسی» در فضای مجازی چیست؟
اصفهانی: اخلاق در جوامع مختلف تعاریف متفاوتی دارد، برای مثال در فرانسه به «آداب و رسوم مردم» اخلاق می-گویند. هنگامی که بحث اخلاق در جامعه سیاسی پیش میآید، باید دانست که «رعایت انصاف» نخستین شرط تحقق اخلاق سیاسی است. طرح گزارههایی مانند این که بی اخلاقی جزء لاینفک سیاست هست را نمیتوان توجیهی برای بی اخلاقیهای سیاسی در سطح جامعه دانست. ملاک عمل جامعه اسلامی باید منویات امام جامعه باشد، رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) در خصوص اخلاق میفرمایند؛ «اخلاق از معنویت سرچشمه میگیرد و انسان را سیراب میکند» (نقل به مضمون). البته بنده قصد جناحی کردن مباحث را ندارم، بر همین اساس به طور کلی به تمام جناحهای سیاسی کشور توصیه میکنم که انصاف را شرط عمل خود در فعالیتهای سیاسی قرار دهند، آموزههای دینی ما میگوید؛ «محتوای پیام از گویندهٔ آن اهمیت بیشتری دارد اگر کسی پیام درستی دارد، باید پیام او را شنید»، ولی متاسفانه در ایران اغلب به محتوای پیام توجهی نمیکنند و گویندهٔ پیام برای آنها اهمیت بیشتری دارد.
میزان: گاهی افراد در برخوردهای فردی یا اجتماعی خود بد اخلاقی میکنند، به اعتقاد شما علت اصلی این موضوع چیست؟
اصفهانی: بنده متاسف هستم که گاهی برخی از بزرگان ما رفتار خود در عرصۀ سیاست را بر اساس اندیشههای ماکیاولیستی استوار میکنند تا جایی که برای دستیابی به اهداف خود از هر ابزاری بهره میگیرند، در حقیقت برای آنها «هدف وسیله را توجیه میکند!».
فضای مجازی در «عصر دیجیتال» بدل به عنصر اصلی جامعۀ انسانی شده است
فضای مجازی در «عصر دیجیتال» بدل به عنصر اصلی جامعۀ انسانی شده است، همانطور که در روزگار جنگ سرد «مطبوعات» بر افکار عمومی جوامع حکمرانی داشتند. اعتقاد دارم فضای مجازی امروز در امتداد زندگی حقیقی انسانها قرار دارد و مسئلۀ جدایی از یکدیگر نیستند.
بخشی از این بیاخلاقی به هزینۀ کم این کار در جامعۀ مدنی ایران باز میگردد، چرا که مرجع مشخصی برای رسیدگی به تخلفات اخلاقی افراد در فضای مجازی وجود ندارد، کسی از نشر بیاخلاقی در این فضا احساس ناامنی نمیکند. البته بحث بنده منافاتی با وجود «آزادی بیان» ندارد، تصور میکنم قوانین باید به صورتی تعریف شوند که فرد ملزم باشد تا از مسئولیت مطلب منتشره شدۀ خود، شانه خالی نکند اگر دروغی را مطرح کرد، سازوکاری برای مؤاخذۀ او وجود داشته باشد، فقدان چنین قواعدی به افراد اجازه میدهد تا هر مطلبی را بدون بررسی صحت و سقم آن در فضای مجازی منتشر کنند.
آزادی بیان با ولنگاری رفتاری متفاوت است، قانون باید بر تمام ارکان جامعه حاکم باشد اگر برخی دائماً ایران را با جامعۀ غرب مقایسه میکنند، مطلوب است که در مواردی که غرب واقعاً وضعیت بهتری دارد، این برآورد انجام شود، مانند حاکمیت قانون بر زندگی مردم، برای مثال اگر یک شهروند کانادایی با علم بر بیماری کرونای خود، منزل را ترک کند با جریمۀ ۴ هزار دلاری مواجه میشود یا اگر شخصی به واسطۀ تعامل با او بیمار شود و از دنیا برود، جریمۀ ۸۰ هزار دلاری انتظارش را خواهد کشید! اما اینها در افکار عمومی ما مطرح نمیشود بنابراین برخی زندگی غربی را فقط در جلوههای ظاهری آن خلاصه میکنند بنابراین به ضرس قاطع میگوییم؛ هزینۀ بی اخلاقی در فضای مجازی باید بالا برود، مخاطب هوشمند باید بیاموزد که در فضای مجازی نسبت به هر چیزی شکاک باشد، وی باید نسبت اعتبارسنجی مطالب فضای مجازی حساس باشد، در خارج از کشور حساسیت نسبت به فضای مجازی تا حدی است که مخاطبان حتی نسبت به «پسندیده شدن پست خوانندهای» توسط صفحۀ پاپ فرانسیس که توسط ادمین اداره میشود، واکنشی منفی نشان میدهند، ولی در ایران چنین اتفاقی نمیافند که جای تأسف است.
نامزدها برای نمایش جلوهای از اخلاق سیاسی در فضای مجازی، باید از تخریب چهرۀ یکدیگر پرهیز کنند، رفتار اخلاقمدارانه دفاع از برنامۀ خود به جای تخریب رقیب است
اعتقاد دارم اکنون که بار دیگر موسم مردمسالاری دینی در کشور فرا رسیده است، نامزدها برای نمایش جلوهای از اخلاق سیاسی در فضای مجازی، باید از تخریب چهرۀ یکدیگر پرهیز کنند، رفتار اخلاقمدارانه دفاع از برنامۀ خود به جای تخریب رقیب است. تصور میکنم یکی از راهکارهای اصلاح این روند اشتباه، گسترش کرسیهای آزاد اندیشی است تا جوان ایرانی بتواند شبهات مختلف خود را آزادانه مطرح کند و پاسخ بگیرد اگر جوابگوی سوالات نسل جوانان نباشیم، رسانههای فارسی زبان خارج از ایران افکار آنها را با پاسخهای اشتباه تحت تأثیر منفی قرار خواهند داد، مثال روشن اثرات مثبت تریبونهایی از این دست، مناظرات بزرگانی همچون شهید مطهری و شهید بهشتی (ره) است.
میزان: مصادیق این بیاخلاقی چیست؟
اصفهانی: یکی از بارزترین مصادیق بیاخلاقی در فضای مجازی، مباحث پیرامون واکسن کرونا در این فضا است. امروزه «اقناع به فریب» در زمرۀ پرکاربردترین تکنیکهای عملیات روانی رسانهای به شمار میرود، به همین دلیل شاهد رفتار نامتعارف رسانههای فارسی زبان خارج از ایران در موضوع واکسن کرونا بودیم، این رسانه تلاش داشتند تا مردم ایران را قانع کنند که جمهوری اسلامی در حال واردات واکسن بیکیفیت در کشور است، اما در واقعیت دولت کشورهایی که میزبان دفتر این رسانهها هستند، هنگامی که از ایمنی ۹۲% واکسن اسپوتنیک V با خبر شدند، خود نیز روی به استفادۀ گسترده از آن آوردند. رفتاری که مصداق بارز کانالیزه کردن اخبار، تحریف واقعیت و بی اخلاقی در فضای مجازی است، آنها چطور میپذیرند برای دست یافتن به اهداف سیاسی خود با افکار عمومی کشور بازی کنند؟!
سطح پایین سواد رسانهای در کشور ما، یکی علل اصلی توفیق چنین جریاناتی در پیشبرد اهداف خود است، البته نباید سواد رسانهای را با داشتن تحصیلات آکادمیک یکسان دانست، سواد رسانهای مفهومی فراتر است. متاسفانه در جامعۀ ما کسی بخواهد یک گوشی تلفن همراه بخرد، مدت زیادی در خصوص معایب و محاسن آن تحقیق میکند، اما همین فرد به خوراک فکر خود اهمیت نمیدهد، هر اطلاعاتی که از فضای مجازی دریافت میکند بدون هرگونه تحقیقی میپذیرد، این خطا زمانی عمیقتر میشود که مطلب دریافتی را بدون اطمینان از صحت و سقم آن به صورت گسترده بازنشر میکند.
یکی از راههای رفع این معضل تبادل نظر میان اندیشههای مختلف است، باید اجازه دهیم صداهای مختلف شنیده شود همینطور مهارت صحبت کردن با افرادی که همفکر ما نیستند را پیدا کنیم، در غیر اینصورت نفاق در جامعه گسترش مییابد.
سطحی نگری و عدم مهارت در تبادل اندیشه سبب شد که پس از «امضای سند همکاری ۲۵ سالۀ ایران و چین» آن موج رسانهای سنگین شکل بگیرد، در فضای مجازی از آن تحت عناوینی همچون «ترکمانچای ۲»، «قرارداد فروش ایران» و ... یاد کردند، این در حالی است که این سند، صرفاً یک نقشۀ راه بود، هر قراردادی برای اجرا در کشور نیاز به جلب نظر مجلس شورای اسلامی دارد بنابراین هنگامی که این سند همکاری، تعهد آور نبوده، اما بی اخلاقان فضای مجازی طوری وانمود کردند که گویی استقلال کشور از بین رفته است و سطحی بودن سواد رسانهای در کشور باعث شد که برخی این القائات اشتباه را بپذیرند! جالب است که منتقدان این سند همکاری ارزشمند، هنگامی که صحبت از میزان سرمایه گذاری خارجی در ایران به میان میآید، طلبکارانه از منزوی بودن کشور صحبت میکنند! آنها خروج از انزوا را فقط در گرو ارتباط با جهان غرب میدانند.
معتقدم عمق کم دانش رسانهای مردم، پایین بودن سرانۀ مطالعۀ کشور است تا اندازهای که برخی سرانۀ مطالعۀ علمی ایرانیان را ۲ ثانیه به ازای یک روز میدانند، کشور هند مصداقی قدرتمند برای اثبات این مدعا است، مردم هند با میانگین ۱۱ دقیقه مطالعۀ مفید روزانه، رتبه نخست از این حیث را در جهان دارند، برابر پیشبینیهای رسمی هندوستان تا سال ۲۰۳۵ به یکی از ۵ قدرت برتر جهان بدل خواهد شد، آرمانی بلند که تحقق آن برای مردم هند به واسطۀ مطالعۀ زیاد ممکن شد.
میزان: ذهن پرسشگر جوان امروز میپرسد که چرا باید بپذیرد آمریکا و غرب در فضای مجازی و حقیقی به ضرر او رفتار میکنند، توضیح شما چیست؟
اصفهانی: یکی از مصادیق بارز این دشمنی پس از ترور ناجوانمردانۀ فرماندۀ فقید سپاه قدس، سردار شهید «قاسم سلیمانی» اتفاق افتاد، رئیس جمهور آمریکا به صراحت گفت: «اگر ایران پاسخ ما را بدهد، ۵۲ نقطۀ فرهنگی این کشور را مورد تهاجم قرار خواهیم داد»، تصور میکنید اگر شخصی شما را به تخریب هویت فرهنگی ایران تهدید کند، هدفی غیر از خشکاندن ریشۀ ملت ایران در دل دارد؟! جوان ایرانی باید نسبت به گذشتۀ پرافتخارش و هویت ارزشمند خود آگاه شود. بحث حجاب یکی دیگر از نمونههای انگاره سازی غلط دشمنان برای جوان ایرانی در فضای مجازی و حقیقی است، فضای مجازی و رسانۀ غربی تلاش میکند تا انگارۀ غلطی را در بین جوانان ما ترویج کند تا او بپذیرد ورود اسلام، دلیل به وجود آمدن حجاب در کشور هست، هدف آنها نیز تقابل دو اندیشۀ ملی گرایی با اسلام است، اما در واقعیت ایرانیان در هیچ فرهنگی ذوب نشدهاند، رابطۀ فرهنگی ایران و اسلام نیز دوسویه و تعاملی است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *