گنجینه کمیاب حیات وحش ایران در انتظار دیدهشدن توسط گردشگران
این گنجینه توان این را دارد که چشم هر بیننده داخلی و خارجی را خیره کند. همانطور که برخی توریستها به پرندهنگری یا غواصی زیر آب علاقهمند هستند. این علاقهمندی خود بیانگر پتانسیل ایران در جذب گردشگر است.
شهاب چراغی، طبیعتگرد شاخه حیات وحش در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی میزان، در مورد جذبه کشورها برای توریست در زمینه گونههای جانوری میگوید: بسیاری از کشورها که دارای تنوع زیستی و طبیعت بکر هستند درآمد بسیاری را از طریق حضور توریست در کشورشان کسب میکنند. طبیعتا هر چه آن جاذبهها خاصتر باشد و تنوع گونههای گیاهی و جانوری بالاتر باشد، در صورتی که توریست درست مدیریت شود، درآمد بالاتری کسب میشود.
از نظر گونههای جانوری حدود 530 پرنده، 194 گونه پستاندار و حدود 200 گونه خزنده در کشور وجود دارد. این آمار بیانگر این است که ایران در مقایسه با کشورهای پیرامونی خود دارای تنوع زیستی منحصر به فردی است.
زیر دریاهای ایران چه خبر است
در زیر دریاهای ایران چه خبر است؟ آیا علاوه بر خشکی، در زیر آبهای ایران نیز امکان این را داریم که پذیرای توریستهای داخلی و خارجی باشیم؟
علی میرزازاده، کارشناس گردشگری دریایی به میزان در این باره میگوید: آن مناطقی از ایران که در خشکی دارای طبیعت سرسبز هستند در زیر دریا همانند کویر هستند. اما بر عکس مناطقی از ایران که در خشکی طبیعتی کویری و خشک دارند زیر دریای آنها همانند بهشت است.
اما آیا میتوان به صرف داشتن ذخایر غنی در حوزه زیستمحیطی به جذب گردشگر پرداخت؟
چراغی در این زمینه تاکید میکند: صرفا با داشتن ذخایر غنی یک کشور نمیتواند از درآمد توریست برخوردار شود بلکه باید زیرساختها را نیز برای توریست فراهم کرد.
در برخی موارد تهیه این زیرساختها به اما و اگر تبدیل شده است. از یک سو کمبود بودجه و از سوی دیگر سردرگمی توسعه زیرساختهای گردشگری بین سازمان متولی بهخصوص در حوزه دریا، همواره باعث شده است درآمد سرشار ایران از طبیعتگردی بالقوه نشود.
میرزازاده در توضیح هزینههایی که باید برای توسعه این زیرساختها انجام شود، میگوید: در حال حاضر برای غواصی در ایران امکانات و سیستمی وجود ندارد. یک شرکت غواصی برای تهیه یک کمپرسور غواصی باید چیزی حدود 50 تا 60 میلیون هزینه کند. اما با وضعیتی که گردشگری زیر آب در ایران دارد باید این کمپرسورها بلااستفاده بماند. سایر ابزار و لوازم غواصی نیز پر هزینه و وارداتی است زیرا تولید ایران نیست.
این در حالی است که اگر بتوانیم از زیر دریاییهایی که تا عمق 15 تا 20 متر زیر آب میروند برای گردشگری استفاده کنیم شرایط خوبی برای نمایش جاذبههای گردشگری زیر آب و آبزیان در ایران است.
این کارشناس گردشگری دریایی تاکید میکند: در صورتی که حمایتهای لازم صورت گیرد میتوان برای تهیه زیر دریایی برای گردشگران یا هر زیرساخت دیگری که منجربه استفاده از دادههای طبیعی این کشور و بهرهوری اقتصادی در قالب گردشگری میشود، برنامهریزی کرد.
مشکلات تنها به زیر آب مربوط نمیشود زیرا در اکثر مناطق بکر طبیعی که حفاظت شده و تحت پوشش سازمان محیط زیست هستند، میتوانیم اندک جمعیت باقی مانده حیات وحش ایران را مشاهده کنیم. اما ورود به این مناطق بهخصوص برای توریستهای خارجی بسیار سخت است.
این طبیعتگرد در اینباره توضیح میدهد: برای بهرهوری اقتصادی از طبیعتگردی با استفاده از توریستهای خارجی باید از هفتهها قبل نامهنگاری با محیط زیست انجام شود. در حالی که در خارج ایران زمانی که گردشگری قصد ورود به یک پارک ملی را دارد در همان ورودی پارک تنها مبلغ ورودی را پرداخت میکند و وارد میشود، نه پاسپورت او چک میشود و نه سوال و جوابی در کار است. این در حالی است که حتی در صورت ورود نیز اقامتگاههای خوبی نداریم.
با مروری بر قوانین و مقررات موجود میبینیم که علاوه بر زیرساختها باید بخشی از قوانین نیز تغییر کند تا هم حساسیتهای مناطق ویژه و حفاظت شده با برنامهریزی دقیق محاسبه شود و هم با همکاری بخش خصوصی بتوان زیرساختهای مناسبی را برای توسعه زیرساختهای گردشگری بهخصوص در بخشهای پر درآمد همانند گردشگری دریایی فراهم کرد.
گام اول در توسعه طبیعتگردی و دل نگرانیهای کارشناسانه
این موضوع و درجه اهمیت آن با آغاز کار دولت جدید در دستور کار قرار گرفته است اما به عنوان گام اول سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و نیز سازمان حفاظت از محیط زیست کشور دست به توسعه زیرساختها در آشوراده زدهاند که در سال ۱۳۵۴ جزء نخستین مناطق زیستکره جهان معرفی و ثبت شد.
شواهد بیانگر این است که توجه به گونههای جانوری ایران از نقطهای آغاز شده که سالها بر سر توسعه طبیعتگردی در آن حساسیت وجود داشته است و بیم آن میرود آغاز کار از این نقطه منجر به سیاه شدن پرونده این نوع از گردشگری در کشور شود. این در حالی است که منطقهای در بوشهر و نیز در اطراف قشم وجود دارد که مناطقی مرجانی هستند، همانند منطقه "گاوبندی" که در گذشته پرورش مروارید در آن انجام میشد.
از سوی دیگر در جنوب از عسلویه تا کیش زیر آب آنچنان زیباییهایی وجود دارد که موقعیت جذب گردشگر را در ایران افزایش میدهد. این موقعیت را خارک نیز دارد اما تجربه اول طبیعتگردی در کشور ما نه در این مناطق بکر بلکه در آشوراده به عنوان ذخیرهگاه زیستکره انجام می شود که این خود سوال برانگیز است این در حالی است که در مناطق ذکر شده اجازه گردشگری داده نمی شود زیرا استفاده ای که از این جزیره می شود بیشتر مربوط به امور نظامی و پالایشگاهی است.
در پایان این سوال پیش میآید که با تاکیدی که سطوح کلان مدیریت در کشور بر توسعه گردشگری و جایگزین کردن آن با درآمدهای نفتی دارد آیا راه بهتری برای حفاظت از محیط زیست به واسطه توسعه نظاممند طبیعتگردی و بر اساس نظرهای کارشناسی نیست؟ آیا لزوما اولین تجربه ایران در توسعه طبیعتگردی و دیدن این ثروت خداداد در کشور باید منجر به نگرانی کارشناسان زیستمحیطی و نیز ابهام در موفق بودن یا شکست خوردن این طرح شود؟ آیا بهتر نیست بجای ارائه طرحهای بحث برانگیز به تغییر بخشی از قوانین و تسهیل شرایط ورود بخش خصوصی به این بخش پردرآمد دست زد؟
گزارش: سیده لیلا موسوی نسب