۱۲فرودین؛ آری به استقلال نه به استبداد
امروز جمهوری اسلامی ایران هویتی سیاسی را تعریف کرده است که به عنوان یکی از مهمترین گفتمانهای هویتی در کنار سایرین از جمله لیبرال دموکراسی تلاش دارد تا به انسان به مسلخ کشیده شده در پراکندگی امروز، هویتی را عرضه کند که مهمترین دالهای مرکزی آن استقلال و اعتماد به نفس است.
خبرگزاری میزان -
- صبح یک روز بهاری دستهای پینه بسته از مشتهای گره خورده برای ایجاد طوفان آزادی را با خود برداشت تا راه آمده را تمام کند هنوز جای زخمهای تازیانه زمستان سرد استبداد بر تنش ضجه میزد، اما پیروز شده بود سرما رفته بود و حُرم گرمای خورشید صورت خستهاش از سیلی سخت ظلم و استبداد را نوازش میکرد و نسیم بهاری بر ویرانههای طوفان آزادی میوزید.
در حالیکه به سختی تکان میخورد، اما میدانست باید بر این ویرانه خانه نو بسازد تا مادرشْ ایران سربلندتر و قدرتمندتر از گذشته دست بر شانه نحیف و خسته فرزندش بگذارد. پلههای خانه را پایین آمد و در حیاط را باز کرد در چارچوب در ایستاد در دلش غوغایی بود امروز روز انتخاب بود باید پای صندوق رأی میرفت و انتخاب میکرد؛ آری یا نه؟
همانطور که در ذهنش دو دو تا چهارتا میکرد نگاهش به جمعیتی دوخته شد که سجل را برداشته بودند و میرفتند در واقع هوا بهاری و مستی حاصل از آزادی همهمه به راه انداخته بود. قدمهایش را محکمتر برداشت تا خود را به آنها برساند.
همچنان که تن رنجورش را به زحمت بر پاهای خسته اش تحمیل کرده بود سفیدی تاج برج آزادی را دید باید درصف میایستاد تا انتخاب کند. هر قدم که به صندوق رای نزدیکتر میشد در دلش غوغایی بود آری یا نه؟
برای رسیدن به این صندوق سفید صدها تازیانه خورده بود، بارها فریاد زده بود و بینهایت بار به آسمان رحمت چشم دوخته بود حالا نوبت انتخاب بود دو برگه در دستش بود یکی آری سبز و دیگر نه قرمز، شک بر جانش رخنه کرده و نمیدانست چه باید بکند کدام رنگ را باید به صندوق بیاندازد چندین بار قرمز را برداشت، چون نمیدانست چه خواهد شد. باید وقت بیشتری برای انتخاب میگذاشت؛ چراکه برای رسیدن به این لحظه جان که هیچ روحش راهم بخشیده بود.
همچنان که در حال انتخاب بود و ذهنش به میدان جنگی بدل شده و زنجیر بر اختیارش بسته بود چشمش به کودکانی افتاد که دست در گلهای چادر مادرشان کرده بودند و منتظر بودند تا ببیند چه خواهد شد. در همین حال پیرمردی با دستان لرزان برگ سبز آری را در صندوق انداخت و موقع برگشت بر شانهاش زد و گفت دست تاریخ از آستین امروز من آری را انتخاب کرد با این جمله پیرمرد آب سرد بر آتش میدان جنگ ذهنش پاشیده شد و دستش را به سمت صندوق رای برد...
و، اما امروز جمهوری اسلامی ایران هویتی سیاسی را تعریف کرده است که به عنوان یکی از مهمترین گفتمانهای هویتی در کنار سایر ین از جمله لیبرال دموکراسی تلاش دارد تا به انسان به مسلخ کشیده شده در پراکندگی امروز، هویتی را عرضه کند که مهمترین دالهای مرکزی آن استقلال و اعتماد به نفس است.
در واقع جمهوری اسلامی ایران در جهان امروز به عنوان یک رقیب قدرتمند نشان داد الگوی برتر حکومت داری دموکراسی غربی نیست و در کنار سایر نظامهای سیاسی دیگر شکل نویی از حکومت داری را به منصه ظهور آورد. بنابرابن این نظام سیاسی نه تنها قابل مقایسه با لیبرال دموکراسی غربی نیست؛ بلکه الگویی جدید را به مردم کشورهای جهان برای نظام سیاسی معرفی میکند تا جاییکه هر گونه مقایسه بین جمهوری اسلامی و دموکراسی غربی یک قیاس معالفارق است.
صرف نظر از مشکلات اجرایی امروز و بیانصافی برخی مسئولین اجرایی در فراهم کردن شرایط مطلوب برای مردم، جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام منحصر به فرد از ظرفیت بالای دین اسلام بهره برد و به خوبی نشان داد نه تنها دین از سیاست جدا نیست، بلکه با برداشت مناسب و عمیق از دین میتوان در مقابل مکتبهای فکری که باحمایتهای هدفمند در صدد تحمیل خود بر ذهن مردمان عادی جهان هستند الگویی را ارائه داد که مهمترین شعار آن استقلال و عزت و شرافت انسانی است.
در واقع امروزه لیبرال دموکراسی در حالی در قالب دموکراسی فرمایشی و دستوری غرب به اضمحلال کشیده شده است که سرمایه داری اهداف استعمارگرایانه و استثمار منشانه خود را در لا به لای اصول پوسیده و رنگ ورو پریده دموکراسی غربی دنبال میکند.
دموکراسی غربی در حالی لنگ لنگان در میانه میدان رقابت ایستاده است که تناقضات و نقض اصول اساسی آن از جانب کشورهایی که خود را مدافع آن میدانند باعث شده مجسمه آزادی قد خمیدهتر از هر زمان دیگری در مقابل بادهای منتهن بایستد، برخلاف دیدگاه فوکویاما که معتقد است پایان تاریخ از آن مکتب لیبرالیسم است باید گفت لیبرالیسم دچار بیماری خود ایمنی شده است و جریان تولید تز، آنتی تز و سنتز در این گفتمان با اخلال مواجه شده است در حالیکه پویایی یک گفتمان به توالی این مثلث سه گانه منوط است.
در این میان جمهوری اسلامی در حالی بیش از ۴۰ سال در جامعه بین المللی زیست کرده است که نه تنها منبع مالی عظیمی همچون سودگران سرمایه داری به شکل هدفمند از آن حمایت نمیکنند بلکه مجبور به مقابله و مقاومت با حریفی است که با تمام توان در صدد حذف آن از میدان است، در این میان مهمترین و اصلیترین نوآوری جمهوری اسلامی در شکل دادن به هویت سیاسی مردم این است که اولا هیچ تناقضی بین دین و ملی گرایی وجود ندارد و ثانیا با توجه به برداشت فراخ و وسیع از دین نگاه خودبرتر بینی ندارد و بر عزتمندی عقل بشر تاکید دارد.
به طور کلی باید گفت کم کاریهای امروز و سختیهای تحمیل شده در بخشی از زندگی مردم نه تنها از وجود جمهوری اسلامی به عنوان شکلی از حکومت داری نیست بلکه مشکل اصلی در بخش اجرایی و استفاده نامناسب در ابزارهای است که در اختیار مسئولین امر قرار داده شده است در واقع برخی ناکارآمدیهای اجرایی امروز مانند کسی است که سوار بنز شده، اما هیچ اطلاعاتی نسب به آن نداردو تلاش میکند با تقلید از همسایهای که از قضا مرغش غاز است تنها این ماشین راحرکت بدهد.
پس امید میرود در فرصت انتخاب ۱۴۰۰ تفکری برای در دشت گرفتن قوه اجرایی با اختیارات بسیار گسترده انتخاب شود که به معنی واقعی کلمه سیاستشان دینی باشد نه انکه دینشان سیاسی.
در حالیکه به سختی تکان میخورد، اما میدانست باید بر این ویرانه خانه نو بسازد تا مادرشْ ایران سربلندتر و قدرتمندتر از گذشته دست بر شانه نحیف و خسته فرزندش بگذارد. پلههای خانه را پایین آمد و در حیاط را باز کرد در چارچوب در ایستاد در دلش غوغایی بود امروز روز انتخاب بود باید پای صندوق رأی میرفت و انتخاب میکرد؛ آری یا نه؟
همانطور که در ذهنش دو دو تا چهارتا میکرد نگاهش به جمعیتی دوخته شد که سجل را برداشته بودند و میرفتند در واقع هوا بهاری و مستی حاصل از آزادی همهمه به راه انداخته بود. قدمهایش را محکمتر برداشت تا خود را به آنها برساند.
همچنان که تن رنجورش را به زحمت بر پاهای خسته اش تحمیل کرده بود سفیدی تاج برج آزادی را دید باید درصف میایستاد تا انتخاب کند. هر قدم که به صندوق رای نزدیکتر میشد در دلش غوغایی بود آری یا نه؟
برای رسیدن به این صندوق سفید صدها تازیانه خورده بود، بارها فریاد زده بود و بینهایت بار به آسمان رحمت چشم دوخته بود حالا نوبت انتخاب بود دو برگه در دستش بود یکی آری سبز و دیگر نه قرمز، شک بر جانش رخنه کرده و نمیدانست چه باید بکند کدام رنگ را باید به صندوق بیاندازد چندین بار قرمز را برداشت، چون نمیدانست چه خواهد شد. باید وقت بیشتری برای انتخاب میگذاشت؛ چراکه برای رسیدن به این لحظه جان که هیچ روحش راهم بخشیده بود.
همچنان که در حال انتخاب بود و ذهنش به میدان جنگی بدل شده و زنجیر بر اختیارش بسته بود چشمش به کودکانی افتاد که دست در گلهای چادر مادرشان کرده بودند و منتظر بودند تا ببیند چه خواهد شد. در همین حال پیرمردی با دستان لرزان برگ سبز آری را در صندوق انداخت و موقع برگشت بر شانهاش زد و گفت دست تاریخ از آستین امروز من آری را انتخاب کرد با این جمله پیرمرد آب سرد بر آتش میدان جنگ ذهنش پاشیده شد و دستش را به سمت صندوق رای برد...
و، اما امروز جمهوری اسلامی ایران هویتی سیاسی را تعریف کرده است که به عنوان یکی از مهمترین گفتمانهای هویتی در کنار سایر ین از جمله لیبرال دموکراسی تلاش دارد تا به انسان به مسلخ کشیده شده در پراکندگی امروز، هویتی را عرضه کند که مهمترین دالهای مرکزی آن استقلال و اعتماد به نفس است.
در واقع جمهوری اسلامی ایران در جهان امروز به عنوان یک رقیب قدرتمند نشان داد الگوی برتر حکومت داری دموکراسی غربی نیست و در کنار سایر نظامهای سیاسی دیگر شکل نویی از حکومت داری را به منصه ظهور آورد. بنابرابن این نظام سیاسی نه تنها قابل مقایسه با لیبرال دموکراسی غربی نیست؛ بلکه الگویی جدید را به مردم کشورهای جهان برای نظام سیاسی معرفی میکند تا جاییکه هر گونه مقایسه بین جمهوری اسلامی و دموکراسی غربی یک قیاس معالفارق است.
صرف نظر از مشکلات اجرایی امروز و بیانصافی برخی مسئولین اجرایی در فراهم کردن شرایط مطلوب برای مردم، جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام منحصر به فرد از ظرفیت بالای دین اسلام بهره برد و به خوبی نشان داد نه تنها دین از سیاست جدا نیست، بلکه با برداشت مناسب و عمیق از دین میتوان در مقابل مکتبهای فکری که باحمایتهای هدفمند در صدد تحمیل خود بر ذهن مردمان عادی جهان هستند الگویی را ارائه داد که مهمترین شعار آن استقلال و عزت و شرافت انسانی است.
در واقع امروزه لیبرال دموکراسی در حالی در قالب دموکراسی فرمایشی و دستوری غرب به اضمحلال کشیده شده است که سرمایه داری اهداف استعمارگرایانه و استثمار منشانه خود را در لا به لای اصول پوسیده و رنگ ورو پریده دموکراسی غربی دنبال میکند.
دموکراسی غربی در حالی لنگ لنگان در میانه میدان رقابت ایستاده است که تناقضات و نقض اصول اساسی آن از جانب کشورهایی که خود را مدافع آن میدانند باعث شده مجسمه آزادی قد خمیدهتر از هر زمان دیگری در مقابل بادهای منتهن بایستد، برخلاف دیدگاه فوکویاما که معتقد است پایان تاریخ از آن مکتب لیبرالیسم است باید گفت لیبرالیسم دچار بیماری خود ایمنی شده است و جریان تولید تز، آنتی تز و سنتز در این گفتمان با اخلال مواجه شده است در حالیکه پویایی یک گفتمان به توالی این مثلث سه گانه منوط است.
در این میان جمهوری اسلامی در حالی بیش از ۴۰ سال در جامعه بین المللی زیست کرده است که نه تنها منبع مالی عظیمی همچون سودگران سرمایه داری به شکل هدفمند از آن حمایت نمیکنند بلکه مجبور به مقابله و مقاومت با حریفی است که با تمام توان در صدد حذف آن از میدان است، در این میان مهمترین و اصلیترین نوآوری جمهوری اسلامی در شکل دادن به هویت سیاسی مردم این است که اولا هیچ تناقضی بین دین و ملی گرایی وجود ندارد و ثانیا با توجه به برداشت فراخ و وسیع از دین نگاه خودبرتر بینی ندارد و بر عزتمندی عقل بشر تاکید دارد.
به طور کلی باید گفت کم کاریهای امروز و سختیهای تحمیل شده در بخشی از زندگی مردم نه تنها از وجود جمهوری اسلامی به عنوان شکلی از حکومت داری نیست بلکه مشکل اصلی در بخش اجرایی و استفاده نامناسب در ابزارهای است که در اختیار مسئولین امر قرار داده شده است در واقع برخی ناکارآمدیهای اجرایی امروز مانند کسی است که سوار بنز شده، اما هیچ اطلاعاتی نسب به آن نداردو تلاش میکند با تقلید از همسایهای که از قضا مرغش غاز است تنها این ماشین راحرکت بدهد.
پس امید میرود در فرصت انتخاب ۱۴۰۰ تفکری برای در دشت گرفتن قوه اجرایی با اختیارات بسیار گسترده انتخاب شود که به معنی واقعی کلمه سیاستشان دینی باشد نه انکه دینشان سیاسی.
نظرات بینندگان
انشالله امسال هم صددرصد رای ملت به رییس جمهور انقلابی است
انشالله امسال هم صددرصد رای ملت به رییس جمهور انقلابی است
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *