حفظ نیرو و پایگاه پس از اوباما، استراتژی صحیح آمریکا در "افغانستان" است
خبرگزاری میزان: فرمانده سابق نیروهای ائتلاف در "افغانستان"، با انتشار مطلبی به بررسی آینده افغانستان پس از دوران ریاستجمهوری اوباما در آمریکا پرداخت و حفظ پایگاه نیروهای آمریکا و ناتو در این کشور را استراتژی صحیح برای آینده افغانستان اعلام کرد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از خبرگزاری تسنیم، "دیوید پترائوس" فرمانده سابق نیروهای ایساف و آمریکا در افغانستان و رئیس سابق سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) در مقالهای مشترک با "مایکل اوهانلون" یکی از اعضای ارشد موسسه بروکینگز، به بررسی آینده و اوضاع افغانستان پس از پایان دوران ریاست جمهوری اوباما در آمریکا پرداخت که متن کامل این نوشته را در زیر مطالعه میکنید:
باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا رهبری است که به دلیل عجله در پایان جنگ افغانستان برای عمل به تعهدات خود در شعارهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مورد انتقاد قرار گرفته است. اقدامات او در افغانستان مانند کاهش نیروهای آمریکایی سریعتر از آن چیزی که تصور میشد، نشانههایی از تصمیم قاطع اوباما برای پایان جنگ افغانستان است.
این در حالی است که در دو سال نخست ریاستجمهوری اوباما در آمریکا، نیروهای نظامی این کشور در افغانستان سه برابر شد.
کاهش نیروهای خارجی در افغانستان در حالی اتفاق افتاد که اوباما با ناتو در نشست این سازمان در سال 2010 میلادی در لیسبون پرتغال به هدف گسترش مأموریتها از سال 2011 تا 2014 برگزار شد.
اگرچه مأموریت نظامی ناتو در افغانستان در سال گذشته میلادی به صورت رسمی پایان یافت، اما مجوز شرکت در عملیاتهای سخت و خطرناک در صورت نیاز را صادر کرد. در حال حاضر حدود 10 هزار نیروی آمریکایی برای شرکت در جنگ در حمایت از نیروهای افغان در افغانستان حضور دارند.
اوباما در حال حاضر تصور میکند که نه جانشین وی و نه مردم آمریکا حتی تمایلی برای ادامه فعالیت محدود آمریکا در افغانستان پس از سال 2016 میلادی ندارد به همین دلیل در خصوص مسئله افغانستان صبر از خود نشان نمیدهد.
براساس برنامه اوباما، تمامی نیروهای نظامی آمریکا تا پایان دوره ریاستجمهوریاش از افغانستان خارج میشوند و تنها تعداد محدودی برای انجام مأموریت آموزشی و عملیاتهای حفاظتی از سفارت آمریکا در کابل در افغانستان باقی خواهند ماند. در حالی که این برنامه رئیسجمهور آمریکا پرسشهایی بسیاری را به وجود آورده است.
شیوه درستی که اوباما میتواند در خصوص مسئله افغانستان در دستور کار خود قرار دهد، محافظت از سرمایهگذاری واشنگتن در افغانستان است و همچنین از دخالت در برنامه رئیسجمهور آینده آمریکا (جانشین اوباما) در مورد نحوه حضور نیروهای نظامی این کشور در افغانستان پرهیز کند زیرا ممکن است به حفظ نیروهای نظامی آمریکا تا سال 2017 و یا بعد از آن نیاز احساس شود. ما میتوانیم به نقش خودمان در جنگ افغانستان پایان دهیم اما نمیتوانیم برای جنگ در این کشور پایانی برنامهریزی کنیم و یا تهدید از سوی القاعده، گروه تروریستی داعش و دیگر گروههای افراطی را متتوقف کنیم. علاوه براین، رهبران سیاسی و عموم مردم افغانستان خواهان باقی ماندن نیروهای نظامی آمریکا در این کشور است.
ما به افغانستان به یک دلیل قانعکننده نیاز داریم: حصول اطمینان از اینکه افغانستان دیگر هرگز به عنوان پناهگاهی برای گروه القاعده مورد استفاده قرار نمیگیرد، مانند حادثه 11 سپتامبر 2001 که حملهای از سوی طالبان به آمریکا انجام شد بنابراین ادامه مأموریت آمریکا در افغانستان ضروری است.
اگرچه رهبران ارشد القاعده در طی سالها اعتبار گذشته را دیگر دارا نیستند، رهبران باقیمانده و خویشاوندان آنها در منطقه پشتون نشین مناطق قبایلی پاکستان و برخی مناطق افغانستان ساکن شدند و آمریکا برای مقابله با تهدیدهای احتمالی از سوی آنها راهی به جز ایجاد پایگاه در شرق افغانستان ندارد زیرا اقیانوس هند با این مناطق فاصله زیادی دارد و واشنگتن نیز جایگزینی برای پایگاههای زمینی خود ندارد. براین اساس اگر افراطگراها متوجه این مسئله شوند که آمریکا تا این میزان از محدودیت رنج میبرده فعالیت خود را گسترش میدادند.
برخلاف ضرورت مقابله جهانی با تروریسم، افغانستان هنوز به کمک نیاز دارد. وضعیت افغانستان ناامیدکننده نیست اما بسیار نگرانکننده است به عنوان نمونه ولایت هلمند در جنوب و ولایت قندوز و دیگر مناطق در شمال در معرض خطر سقوط قرار دارد. مناطق شرقی افغانستان نیز همیشه توسط شبکه حقانی تهدید میشوند و کابل نیز بارها مورد حمله قرار گرفته است.
اما کابل از بسیاری از مناطق جنگی دیگر مانند برخی شهرها در آمریکای مرکزی امنتر است. قندهار پناهگاه اصلی طالبان تحت کنترل دولت است و مزارشریف در شمال و هرات در شرق افغانستان نیز در تأمین امنیتشان خوب عمل کردهاند. جادههای اصلی افغانستان به طور کلی امن است. باتوجه به گزارش پنتاگون در ماه ژوئن با نام «گسترش ثبات و امنیت در افغانستان»، شبهنظامیگری در افغانستان تحت رهبری طالبان افغان هنوز یک تهدید است اما اگرچه طالبان نفوذ خودشان را در سراسر افغانستان گسترش میدهند اما این گروه متحمل تلفات بسیار سنگین شده و به اهداف استراتژیک خود در سال 2014 میلادی نرسیده است.
این در حالی است که نیروهای افغان نیز متحمل تلفات چندین هزار نفری شدند که نسبت به سال قبل از آن (2013) حدود 50 درصد افزایش یافت و طالبان افغان در حال آزمودن توان نیروهای افغان هستند.
در این شرایط، آمریکا باید در خصوص پایان فعالیت نیروهای کلیدی مانند نیروهای هوایی، اطلاعاتی، مشاوران نظامی و نیروهای ویژه عملیاتی در افغانستان احتیاط بیشتری کند زیرا این کشور هنوز به این نیروها نیاز دارد و «گزینه صفر» آمریکا در افغانستان در سال آینده، به معنای بازی کردن با آینده افغانستان است.
اما گزینه صحیح برای آمریکا در افغانستان، خارج نکردن تمام نیروهای نظامی آمریکایی از افغانستان تا سال آینده میلادی است و واشنگتن باید چندین پایگاه و هزاران نظامی آمریکایی و ناتو را در افغانستان حفظ کند. یکی از وسیلههایی که میتوان توافق نیروهای ائتلاف را برای ادامه مأموریت در افغانستان جلب کرد، نشست ناتو در لهستان در تابستان آینده است.
این نشست میتواند بجای ایجاد درک جامعه جهانی در مورد تعهد آنها به ملت سازی در افغانستان، به یافتن مسیر صحیح برای همکاری پایدار با این کشور کمک کند که این مسئله هزینههای واقعی را برای آمریکا در پی خواهد داشت به این معنا که بجای هزینههایی که تا به امروز آمریکا در افغانستان صرف کرده از کشته شدن بیش از 2000 سرباز در جنگ افغانستان گرفته تا صرف هزینه حدود یک هزار میلیارد دلاری در این کشور و توهم انجام حملات تروریستی علیه آمریکا و راهاندازی عملیات علیه پناهگاههای آنها در جنوب آسیا، چنین استراتژی تنها هزینههایی مانند صرف سالانه 5 تا 10 میلیارد دلار برای مخارج نظامیان آمریکایی در افغانستان، کمک 2 تا 3 میلیارد دلاری به حفظ نیروهای نظامی افغان و تعدادی تلفات غیر قابل اجتناب را در بر دارد.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
انتهای پیام/پ
باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا رهبری است که به دلیل عجله در پایان جنگ افغانستان برای عمل به تعهدات خود در شعارهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مورد انتقاد قرار گرفته است. اقدامات او در افغانستان مانند کاهش نیروهای آمریکایی سریعتر از آن چیزی که تصور میشد، نشانههایی از تصمیم قاطع اوباما برای پایان جنگ افغانستان است.
این در حالی است که در دو سال نخست ریاستجمهوری اوباما در آمریکا، نیروهای نظامی این کشور در افغانستان سه برابر شد.
کاهش نیروهای خارجی در افغانستان در حالی اتفاق افتاد که اوباما با ناتو در نشست این سازمان در سال 2010 میلادی در لیسبون پرتغال به هدف گسترش مأموریتها از سال 2011 تا 2014 برگزار شد.
اگرچه مأموریت نظامی ناتو در افغانستان در سال گذشته میلادی به صورت رسمی پایان یافت، اما مجوز شرکت در عملیاتهای سخت و خطرناک در صورت نیاز را صادر کرد. در حال حاضر حدود 10 هزار نیروی آمریکایی برای شرکت در جنگ در حمایت از نیروهای افغان در افغانستان حضور دارند.
اوباما در حال حاضر تصور میکند که نه جانشین وی و نه مردم آمریکا حتی تمایلی برای ادامه فعالیت محدود آمریکا در افغانستان پس از سال 2016 میلادی ندارد به همین دلیل در خصوص مسئله افغانستان صبر از خود نشان نمیدهد.
براساس برنامه اوباما، تمامی نیروهای نظامی آمریکا تا پایان دوره ریاستجمهوریاش از افغانستان خارج میشوند و تنها تعداد محدودی برای انجام مأموریت آموزشی و عملیاتهای حفاظتی از سفارت آمریکا در کابل در افغانستان باقی خواهند ماند. در حالی که این برنامه رئیسجمهور آمریکا پرسشهایی بسیاری را به وجود آورده است.
شیوه درستی که اوباما میتواند در خصوص مسئله افغانستان در دستور کار خود قرار دهد، محافظت از سرمایهگذاری واشنگتن در افغانستان است و همچنین از دخالت در برنامه رئیسجمهور آینده آمریکا (جانشین اوباما) در مورد نحوه حضور نیروهای نظامی این کشور در افغانستان پرهیز کند زیرا ممکن است به حفظ نیروهای نظامی آمریکا تا سال 2017 و یا بعد از آن نیاز احساس شود. ما میتوانیم به نقش خودمان در جنگ افغانستان پایان دهیم اما نمیتوانیم برای جنگ در این کشور پایانی برنامهریزی کنیم و یا تهدید از سوی القاعده، گروه تروریستی داعش و دیگر گروههای افراطی را متتوقف کنیم. علاوه براین، رهبران سیاسی و عموم مردم افغانستان خواهان باقی ماندن نیروهای نظامی آمریکا در این کشور است.
ما به افغانستان به یک دلیل قانعکننده نیاز داریم: حصول اطمینان از اینکه افغانستان دیگر هرگز به عنوان پناهگاهی برای گروه القاعده مورد استفاده قرار نمیگیرد، مانند حادثه 11 سپتامبر 2001 که حملهای از سوی طالبان به آمریکا انجام شد بنابراین ادامه مأموریت آمریکا در افغانستان ضروری است.
اگرچه رهبران ارشد القاعده در طی سالها اعتبار گذشته را دیگر دارا نیستند، رهبران باقیمانده و خویشاوندان آنها در منطقه پشتون نشین مناطق قبایلی پاکستان و برخی مناطق افغانستان ساکن شدند و آمریکا برای مقابله با تهدیدهای احتمالی از سوی آنها راهی به جز ایجاد پایگاه در شرق افغانستان ندارد زیرا اقیانوس هند با این مناطق فاصله زیادی دارد و واشنگتن نیز جایگزینی برای پایگاههای زمینی خود ندارد. براین اساس اگر افراطگراها متوجه این مسئله شوند که آمریکا تا این میزان از محدودیت رنج میبرده فعالیت خود را گسترش میدادند.
برخلاف ضرورت مقابله جهانی با تروریسم، افغانستان هنوز به کمک نیاز دارد. وضعیت افغانستان ناامیدکننده نیست اما بسیار نگرانکننده است به عنوان نمونه ولایت هلمند در جنوب و ولایت قندوز و دیگر مناطق در شمال در معرض خطر سقوط قرار دارد. مناطق شرقی افغانستان نیز همیشه توسط شبکه حقانی تهدید میشوند و کابل نیز بارها مورد حمله قرار گرفته است.
اما کابل از بسیاری از مناطق جنگی دیگر مانند برخی شهرها در آمریکای مرکزی امنتر است. قندهار پناهگاه اصلی طالبان تحت کنترل دولت است و مزارشریف در شمال و هرات در شرق افغانستان نیز در تأمین امنیتشان خوب عمل کردهاند. جادههای اصلی افغانستان به طور کلی امن است. باتوجه به گزارش پنتاگون در ماه ژوئن با نام «گسترش ثبات و امنیت در افغانستان»، شبهنظامیگری در افغانستان تحت رهبری طالبان افغان هنوز یک تهدید است اما اگرچه طالبان نفوذ خودشان را در سراسر افغانستان گسترش میدهند اما این گروه متحمل تلفات بسیار سنگین شده و به اهداف استراتژیک خود در سال 2014 میلادی نرسیده است.
این در حالی است که نیروهای افغان نیز متحمل تلفات چندین هزار نفری شدند که نسبت به سال قبل از آن (2013) حدود 50 درصد افزایش یافت و طالبان افغان در حال آزمودن توان نیروهای افغان هستند.
در این شرایط، آمریکا باید در خصوص پایان فعالیت نیروهای کلیدی مانند نیروهای هوایی، اطلاعاتی، مشاوران نظامی و نیروهای ویژه عملیاتی در افغانستان احتیاط بیشتری کند زیرا این کشور هنوز به این نیروها نیاز دارد و «گزینه صفر» آمریکا در افغانستان در سال آینده، به معنای بازی کردن با آینده افغانستان است.
اما گزینه صحیح برای آمریکا در افغانستان، خارج نکردن تمام نیروهای نظامی آمریکایی از افغانستان تا سال آینده میلادی است و واشنگتن باید چندین پایگاه و هزاران نظامی آمریکایی و ناتو را در افغانستان حفظ کند. یکی از وسیلههایی که میتوان توافق نیروهای ائتلاف را برای ادامه مأموریت در افغانستان جلب کرد، نشست ناتو در لهستان در تابستان آینده است.
این نشست میتواند بجای ایجاد درک جامعه جهانی در مورد تعهد آنها به ملت سازی در افغانستان، به یافتن مسیر صحیح برای همکاری پایدار با این کشور کمک کند که این مسئله هزینههای واقعی را برای آمریکا در پی خواهد داشت به این معنا که بجای هزینههایی که تا به امروز آمریکا در افغانستان صرف کرده از کشته شدن بیش از 2000 سرباز در جنگ افغانستان گرفته تا صرف هزینه حدود یک هزار میلیارد دلاری در این کشور و توهم انجام حملات تروریستی علیه آمریکا و راهاندازی عملیات علیه پناهگاههای آنها در جنوب آسیا، چنین استراتژی تنها هزینههایی مانند صرف سالانه 5 تا 10 میلیارد دلار برای مخارج نظامیان آمریکایی در افغانستان، کمک 2 تا 3 میلیارد دلاری به حفظ نیروهای نظامی افغان و تعدادی تلفات غیر قابل اجتناب را در بر دارد.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
انتهای پیام/پ
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *