بیانیه آجورلو درباره انتخابات فدراسیون فوتبال
- مصطفی آجورلو در بیانیهای به شرح زیر در مورد شرایط انتخابات فدراسیون فوتبال توضیحاتی داد.
آجورلو همانطور که پیش از انتخابات و در برنامه فوتبال برتر شبکه سوم از دخالت دولت و سیاسیون در این انتخابات ابراز نگرانی کرده بود در این بیانیه به موضوعاتی در خصوص آخرین وضعیت ورزش و فوتبال کشور اشاره کرده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
گمان من این بود که پس از ۴ دهه حضور در عرصههای مختلف ورزشی و مواجه شدن با فراز و نشیبها و چشیدن طعم موفقیتها و ناکامیها و حضور در بخشهای مختلف دولتی و خصوصی، قادر خواهیم بود با استفاده از این تجارب و جذب ایدههای نو و جدید و مشورت و کمک اهالی فوتبال و اقتصاد، به سمت فوتبالی قدرتمند و ثروتمند و مستقل حرکت کنیم. گرچه برای چنین مدیریت و مسئولیتی خالی از عیب و نقص نبوده و نیستم، اما مشورت و یاری جامعه فوتبال و تجربه ۴۰ ساله، به من این اطمینان را داد که میتوان برای رسیدن به این هدف تلاش کرد. این گونه بود که عزم ورود به این عرصه را کردم و در طول مسیر با وجود موانع بسیار، کمترین تردیدی به خود راه ندادم چرا که احساس کردم با سکوت خود و یا خالی کردن میدان، تبدیل به بخشی از وضع موجود خواهم شد. از این جنبه حضور در انتخابات را ورای نتیجه، موجب افتخار و جزو توفیقات خود میدانم. پس از گذشت حدود دو هفته از این انتخابات و فروکش کردن هیجانها شاید زمان مناسبی باشد تا نگرانیهای خود از روند برگزاری و نتایج آن را برای آینده فوتبال کشور ابراز کنم و عافیت طلبانه چشم بر انحرافها و اشتباهها نبندم. بیان این نکات را جزوی از روند تحول خواهی در فوتبال میدانم و بر همین اساس به بیان آنها میپردازم.
۱-به گمانم بزرگترین دشمن فوتبال مستقل، قدرتمند و ثروتمند کسانی هستند که استقلال فوتبال، آنها را از وادی تصمیم گیری و تصمیم سازی برای این ورزش خارج میکند. سیاسیونی که با نگاه قیم مابانه خود، ورزشیها را فاقد درک و نگاه و بینش میدانند و با موضعی متکبرانه برای ورزش تصمیم
میگیرند. در این مسیر البته عناصری از جامعه ورزش هم همراه این افراد میشوند و جاده را برای وابسته شدن ورزش باز میکنند. این نوع نگاه ابزاری به ورزش نه فقط مختص یک دولت که در دولتهای مختلف مشاهده شده است. نگاه سیاسیون به مدیریت ورزش از جنس "زاپاس" است که اگر این گونه نبود دوستان ما بعد از میسر نشدن حضور در برخی سمتها به ناچار وارد ورزش نمیشدند یا اینکه سازمان ورزش را برای فردی نگاه نمیداشتند که پس از ناکامی در رسیدن به شهرداری تهران، راهی خیابان سئول شود. داستان دولت آقای روحانی هم جدا از دولتهای گذشته نیست و البته داستان ورزش کشور هم جدا از عملکرد دولت نیست.
از دولتی که تورم در آن به نزدیک ۵۰ درصد میرسد و ارزش پول ملی این گونه نزول میکند، چرا باید توقع داشت که ورزش را خوب و درست اداره کند؟ عملکرد آقای سلطانی فر در وزارت ورزش عیانتر از سایر بخشها پیش روی مردم است و حداقل نحوه اداره دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در چند سال گذشته نشان از نگاه اشتباه این وزارتخانه به فوتبال دارد. ورزش و فوتبال ورشکسته امروز جدا از سایر بخشهای زیر نظر دولت نیست. دولتی که ظرفیتها و نیروهای خلاق و منابع مختلف مادی و معنوی کشور را معطل نگاه میدارد در ورزش و فوتبال هم با دخالتهای بیجای خود فرصت رشد و پیشرفت را میگیرد و تبدیل به مانعی برای توسعه این ورزش میشود. دستگاه ورزش دولت تدبیر و امید نه تنها بانی و حامی و عامل توسعه نیست که مانع توسعه هم بوده است.
قصد من نقد شخصیت حقیقی افراد نیست و بر همین مبنا قضاوت اخلاقی درباره افرادی، چون مهرعلیزاده و علی آبادی و سلطانی فر و صالحی امیری را ندارم، اما تردیدی نیست که اگر آقای صالحی امیری وزیر ارشاد میماند، عزم ورزش نمیکرد و اگر وحدت و انسجام در جامعه ورزش وجود داشت، جناب رییس جمهور این گونه به ورزش نگاه نمیکردند که افراد مانده از بخشهای دیگر را روانه این عرصه کنند. یک فرد چگونه میتواند هم برای کتابخانه ملی هم وزارت ارشاد هم وزارت ورزش و کمیته المپیک همزمان صلاحیت داشته باشد؟ پاسخ جناب روحانی به این سوال گره از سوالات بزرگتر هم میگشاید.
قدرتمند شدن فوتبال از توازن این رابطه با رویکرد حمایت نهادهای حاکمیتی در بخش قانون گذاری و اجرا و نظارت از توسعه فوتبال کشور میگذرد. تبدیل کردن رویکرد مداخله گرایانه به رویکرد حمایتی و توسعه محور، موجب تسریع روند پیشرفت فوتبال کشور خواهد شد. توسعه فوتبال ایران نیازمند تغییر نگاه ابزاری دولت هاست که نه تنها متاسفانه همچنان رخ نداده که تشدید هم شده است. بنای بنده و همکارانم این بود که زمینه این تحول را در فوتبال کشور به وجود آوریم.
تلاش ما این بود هم در تدوین و هم ارائه ایدهها در حدود یک سال گذشته مسئولانه برخورد کنیم تا زمینه تحول و توسعه فوتبال کشور ایجاد شود. اما گویا قدرت تحول خواهی از نگاه فرسوده سیاسیون و مدافعان وضع موجود فوتبال
کوچکتر بود تا مسببان وضع موجود همچنان کرسیهای خود را در فوتبال کشور حفظ کنند. در حالی که بنده و همکارانم در سفر به استانهای مختلف و جلسات متفاوت به دنبال تبیین برنامهها و ایدههای خود بودیم، مدیران دولتی و سیاسیون نزدیک به دولت در پی تایید صلاحیت گرفتن برای فلان نامزد و مهندسی مجمع برای افراد نزدیک به خود بودند؛ انگار راه سئول جنوبی همچنان از دولت پنهان سئول شمالی میگذرد.
نتیجه این رویکرد و نگاه دولتی، وضعیت امروز وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال است. زخم سیاست بر تن ورزش و فوتبال، نهاد اداره کننده این ورزش دوست داشتنی را رنجور و نحیف کرده. نمادی از ناکارآمدی دولت که بخشهای مختلف کشور را فرا گرفته و پدیدآورندگانش به جای پاسخ به افکار عمومی، طلبکارانه به دنبال توسعه قدرت خود هستند. وزارت خانهای که اثرات منفی اش بر ورزش تا سالها باقی خواهد ماند و آواربرداری از آن به این زودیها میسر نخواهد شد. مانند دیگر بخشهای دولت که تصویر کردن وضعیت اش خود شرحی مفصل میطلبد. دوستانی که به خوبی در این ۸ سال ورزش کشور را آباد کردند اکنون آخرین تیر خود را به سوی فوتبال انداختند تا آن را هم مانند سایر بخشهای تحت نظر دولت آباد کنند.
دشمنان فوتبال مستقل، لباس دوست پوشیده اند، اما تردیدی نیست که کابوس آنها فوتبال مستقل است. وقتی فوتبال قوی شود، آنها ضعیف میشوند. وقتی فوتبال ثروتمند شود دیگر به این گونه افراد اجازه دخالت در امورات خود را نمیدهد. پس بی تردید عقب ماندگی فوتبال بخشی از نقشه وابسته ماندن فوتبال به سیاسیون و بانیان دلار ۳۰ هزار تومانی است.
۲-بنده به صراحت در میزگرد شبکه سوم، نسبت به دخالت دولت در انتخابات فدراسیون فوتبال هشدار دادم و در جلسه اتحادیه فوتبال – چه قدر خوب میشد که اتحادیه فوتبال به عنوان یک نهاد مدنی که بنده به عنوان تنها نامزد به تشریح برنامه ام در آنجا پرداختم و سابقه حضور طولانی در این نهاد را داشتم، رای و نظر خود را اعلام میکرد تا شفافیت از این نهاد آغاز میشد- هم به صورت صریحتر نگرانی خود را ابراز کردم. در روزهای منتهی به انتخابات هم از منابع مختلف نشانههایی را مشاهده کردم که نمونههای آن را نزد خود به امانت نگاه میدارم. به این دخالتها باید توصیه یکی از مسئولان فدراسیون فوتبال و برگزاری انتخابات را هم اضافه کرد که به قصد بقای خود به مهندسان انتخابات اضافه شد و به صورت صریح از یک نامزد انتخاباتی حمایت کرد و به صورت خودجوش بعد از انتخابات در سمتی که برای نامزدی در آن ردصلاحیت شده بود، ابقا شد.
بنده صبح قبل از برگزاری مجمع به صورت خصوصی به ایشان متذکر شدم که چرا این گونه صریح از یک نامزد حمایت میکنید و این جانبداری منافی مسئولیت شما در برگزاری آزاد انتخابات است. در چنین شرایطی و در حالی که در بامداد دهم اسفند نشانههای طراحی و مهندسی انتخابات بر من روشن شده بود و برخی از دوستانم پیشنهاد انصراف پیش رویم گذاشتند، به احترام افرادی که دل در گروی فوتبال قدرتمند و مستقل و ثروتمند و تغییر و اصلاح داشتند در عرصه ماندم تا نحوه طراحی دشمنان استقلال فوتبال روشن شود و فراتر از نتیجه، سهمی درعیان شدن نقشههای مدافعان وضع موجود داشته باشم. مسببان وضع موجود فوتبال کشور تمام تلاش خود را کردند که کار از دست شان خارج نشود و بتوانند با جمع دوستان خود سهم شان را در اداره فوتبال کشور حفظ کنند.
آنها برای حفظ وضعیت موجود به اندازه کافی حامی و همراه داشتند و با استفاده از حامیان و مدافعان وضع موجود و سود بردن از مهندسی سیاسیون بقای خود را دوام بخشیدند. افرادی که میدانستند هرگونه تغییری به نفع فوتبال به ضرر آنها تمام میشود و به دوران مدیریت ناخوشایند آنها پایان میدهد. پیشرفت و توسعه فوتبال به معنای شکست آنها و شکست فوتبال به معنای پیروزی و دوام آنهاست. در میانه چنین جمعی سخن گفتن از تغییر، ترس بر اندام شان میاندازد. همان گونه که حمایت از ادامه وضع موجود لبخند بر لب شان مینشاند. در نهایت، اما متاسفانه این جماعت قلیل بر اکثریت خواهان تغییر پیروز شدند تا فوتبال همچنان دست نشانده سیاسیون بماند. فوتبال متاسفانه همچنان گروگان مسببان وضع موجود باقی ماند و این گروه اقلیت اجازه ندادند افرادی خارج از حلقه "خودی ها" وارد زمین بازی آنها شوند. بنده تمام توانم را به کار بردم که این حلقه بسته شکسته شود، اما "ترس از تغییر" بر "میل به تغییر" غلبه کرد. من برای مسببان وضع موجود و همچنین سیاسیون انحصارطلب "غیرخودی" بودم.
۳- خداوند متعال شاهد است که جز تغییر وضع موجود، هدف و قصدی نداشتم و اراده ام این بود که در صورت پیروزی در انتخابات روند اصلاح وضعیت فوتبال را با یاری اهالی فوتبال و اقتصاد و رسانه آغاز کنیم. خواست تغییر در مقابل اراده حفظ وضع موجود و نفوذ و قدرت سیاسیون کامیاب نشد، اما تردیدی نیست که این مبارزه ادامه دارد. تحول خواهان از پای نمینشینند و گرچه آرام و صبور، اما راسخ در مقابل دشمنان استقلال فوتبال میایستند که در نهایت پیروزی با آنهاست. بنده در طول ۱۶ سال گذشته با وجود تمام قصورها و معایب سعی کردم برای رسیدن به این هدف تلاش کنم و شاهد این تلاش، هزینه دادن در دولتهای احمدی نژاد و روحانی بود که هر یک به گونهای توپ فوتبال را در زمین سیاست حفظ کردند.
برای رسیدن به این هدف ابایی از هزینه دادن ندارم تا شاید با انسجام جامعه فوتبال، دوران سیاسیون و مدافعان وضع اسفبار موجود تمام شود. با وجود معایب و نقصان ها، اما شاید اگر یک حسن داشته باشم، سلطه ناپذیر بودن در مقابل حرف و سخن زور است و از همین رو سعی کردم که برای این مشی و مرام هزینه دهم. به لطف خداوند آن میزان شجاعت و جسارت را دارم که در مقابل سیاسیون ضد ورزش بایستم و درباره عملکردشان روشنگری نمایم. چه زمان دولت گذشته باشد چه دولت حال. به همین دلیل این ایده که جمعی از جامعه فوتبال و رسانه و اقتصاد با شکل دادن به یک نهاد مدنی فعالیتهای فدراسیون فوتبال را با اولویت شفافیت و کارآمدی و تحول رصد کنند و برای بهبود اوضاع، ایدههای سازنده مطرح شود را دنبال خواهیم کرد تا روند تحول خواهی منحصر به ایام انتخابات نشود و رواج و بسط گفتمان پیشرفت و توسعه فوتبال زمینهای برای اصلاحات اساسی در فوتبال کشور را فراهم آورد. به امید خداوند در سال ۱۴۰۰ درباره جزییات این نهاد مدنی سخن خواهیم گفت.
در پایان از تمام افرادی که با نیت تغییر به میدان آمدند و با این نیت رای خود را به صندوق انداختند و یا با بیان و نظر خود از خواست تحول و تغییر فوتبال حمایت کردند، تشکر میکنم و امیدوارم روزی فرا برسد که اکثریت خواهان تحول بر اقلیت محافظه کار غلبه کنند. روزی که سیاسیون به خانه خود برگردند و دست از سر ورزش بردارند. روزی که ورزش کلوپ تفریحی آنها نباشد. روزی که فوتبال گروگان اقلیت ضد تغییر نباشد و از سلطه آنان خارج شود. آن روز فرا میرسد؛ و ما توفیقی الا بالله، علیه توکلت و الیه انیب
مصطفی آجورلو
بیست و سوم اسفند ۱۳۹۹