"هرات" چگونه از مهمترین شهرهای "افغانستان" شد
"هرات" که پیشینه تاریخی آن به قرنها پیش از میلاد مسیح میرسد، پس از ظهور اسلام به عنوان یکی از شهرهای محوری در مدنیت اسلامی رشد چشمگیری داشت.
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از خبرگزاری فارس، هرات که پیشینه تاریخی آن به قرنها پیش از میلاد مسیح میرسد، پس از ظهور اسلام به عنوان یکی از شهرهای محوری در مدنیت اسلامی رشد چشمگیری داشت و هم اکنون نیز از مهمترین شهرهای افغانستان محسوب میشود.
نگاهی بر مرکز فلات ایران بیننده را متوجه دشت وسیعی میکند که از سمت شمال غرب به جنوب امتداد یافته و حائلی را میان بخش آباد آن در 3 بخش فلات پدید آورده است.
در راهی که بعدها موسوم به «شاهراه خراسان» شد و از فلات عبور و بعد از «همدان» و «ساوه» و «ری» به خراسان میرسید، پس از نیشابور مهمترین مکان این خطه هرات بود.
«فاروق انصاری» در کتاب هرات شهر آریا مینویسد که این راه افزون بر اهمیت بازرگانی و داد و ستدهای فرهنگی که بین طوایف و اقوام مختلف مذکور برقرار میکرد جابه جایی نژادهای بزرگ و مهاجرتهای تاریخی را نیز فراهم میآورد.
شهر هرات که با مهاجرت آریاییها وارد تاریخ شده است و با نامهای «هری»، «اری»، «اریه»، «آریا»، «هریو» و «هریوه» خوانده شده به دلایل جغرافیایی و موقعیت خاص خویش بر سر چهار راه ارتباطی شرق-غرب و شمال-جنوب و همچنین به خاطر آب فراوانی که داشته از همان آغاز مورد توجه انسانهای جویای بقا بوده است.
این جابجایی و مهاجرت جمعیتهای انسانی و منازعات بر سر تصاحب هرات، در ترکیب جمعیت و نژاد مردمان این خطه تغییراتی پدید آورد و در همان حال نیز به انتقال و انتشار فرهنگها و تمدنهای تاریخی منجر شد.
تمدنهای «اوستایی»، «یونانی»، «بودایی»، «چینی» در کنار سایر تبعات فرهنگی بر غنای فرهنگی و تمدنی روزگار هرات باستان افزود.
در کتاب «اوستا» که هزار سال قبل از میلاد نوشته شده است از شهر «هرات» به نام «هریوا» یاد شدهو بر اساس تاریخ یونانی نام هرات «آریانا» بوده و هرات از جمله ولایات هفتگانه «آریانه ویجه» که قوم بزرگ آریایی بودند، به شماره میرفته است.
آن گونه که «ولی شاه بهره» در کتاب «هرات نگین خراسان» از قول «غلاممحمد غبار» نوشته است در قرن ششم قبل از میلاد آریانا که هرات هم شامل آن بوده تحت سلطه هخامنشیها بوده تا اینکه در قرن چهارم قبل از میلاد اسکندر مقدونی پس از چند حمله، موفق به تصرف هرات شد.
پس از اسکندر، یونانیها اساس دولت باختری را بنا نهادند که بیش از 400 سال دوام داشت و به دنبال آن کوشانیها، یفتلیها و ساسانیها در هرات نفوذ داشتند تا اینکه در سال 29 هجری قمری مجاهدین اسلام هرات را به تصرف خود در آوردند و مردم این شهر به دین اسلام گرویدند و معبد بزرگ زرتشتیان به اولین مسجد جامع بزرگ هرات مبدل شد.
فاروق انصاری در کتاب «هرات شهر آریا» در مورد ورود اسلام به هرات مینویسد که بعد از اسلام این خطه در فرهنگ و تمدن اسلامی سهم گرفت و در جنبههای مختلف تمدنی و فرهنگی از جمله نوع عمران، تصوف و عرفان خوش درخشید و به دلیل داشتن صوفیان و عارفان فراوان، به عنوان «خاک اولیا» لقب گرفت.
طبق نوشته ولی شاه بهره در دوران «طاهر فوشجنی» سپهسالار فاتح دودمان طاهری، مساجد و ابنیه هرات بنا شد و در نتیجه تلاش ادبای این خطه، زبان فارسی چهره دیگری به خود گرفت.
در این دوران کاروانسراهایی برای اهالی، گردشگران و مسافران احداث شد و تجارت رونق یافت و اساس دولت مستقل «طاهریان» در خراسان گذاشته شد.
در زمان «غوریان» (571 هجری قمری) «سلطان غیاث الدین غوری» امپراطور بزرگ آسیا، هرات را از «سلجوقیان» گرفت و دوره غوریان از جمله ادوار تابناک هرات محسوب میشود.
در زمان «چنگیز» و «امیر تیمور کورگان» هرات ویران شد چنانچه ولی شاه بهره می نویسد در نتیجه حمله «تولی خان» فرزند چنگیز به هرات، در تمام هرات فقط 16 نفر زنده ماندند، زیرا به خاطر مقاومت مردم این شهر همه آنان قتلعام شدند.
در دوره «ملوک آل کرت» به خصوص «ملک اختیار الدین» وی خدمات زیادی را برای هرات انجام داد و در احداث حوضها و ابنیه تاریخی از جمله باسازی قلعه اختیار الدین توجه زیادی کرد.
ولی شاه بهره در کتاب هرات نگین خراسان، روشنترین دوره هرات را دوره «تیموریان» میداند که «شاهرخ میرزا» و «سلطان حسین میرزای تیموری» به توجه «امیرعلی شیر نوایی» و «گوهرشاد بیگم» و «مولانای جامی» در این دوره، عصر رنسانس شرق را در هرات رقم زدند.
فاروق انصاری نیز یاد آوری کرده که هرات در عصر تیموریان به خاطر داشتن انبوه هنرمندان، ادبا، اندیشمندان و عالمانی که در حمایت آنان گرد آمده بودند، شکوه و جلالی خاص یافته بود و این شهر شهره آفاق شد و به قول «تاجالدین سلمانی» «چشم چراغ جمیع بلدان» و «جان جهان» گردیده بود.
بعد از تیموریان، شیبانیها، صفویها، و قاجاریه و هوتکیها بر هرات حکومت میکردند و در سال 1731 میلادی نادر افشار هرات را تصرف کرد تا اینکه در سال 1747 پس از مرگ نادر شاه، احمدشاه ابدالی تأسیس دولت «افغانستان» را اعلام نمود و هرات را جزو قلمرو خود ساخت.
«رسول پویان» در کتاب «جغرافیه عمومی هرات» نوشته است که در دوره حکومت مقتدر احمد شاه ابدالی پسر وی تیمور شاه نایب الحکومه هرات شد و از این دوره به بعد هرات همچون دیگر شهرهای افغانستان گرفتار بحران و انحطاط سیاسی و فرهنگی، اقتصادی و اداری شد.
/انتهای پیام/
نگاهی بر مرکز فلات ایران بیننده را متوجه دشت وسیعی میکند که از سمت شمال غرب به جنوب امتداد یافته و حائلی را میان بخش آباد آن در 3 بخش فلات پدید آورده است.
در راهی که بعدها موسوم به «شاهراه خراسان» شد و از فلات عبور و بعد از «همدان» و «ساوه» و «ری» به خراسان میرسید، پس از نیشابور مهمترین مکان این خطه هرات بود.
«فاروق انصاری» در کتاب هرات شهر آریا مینویسد که این راه افزون بر اهمیت بازرگانی و داد و ستدهای فرهنگی که بین طوایف و اقوام مختلف مذکور برقرار میکرد جابه جایی نژادهای بزرگ و مهاجرتهای تاریخی را نیز فراهم میآورد.
شهر هرات که با مهاجرت آریاییها وارد تاریخ شده است و با نامهای «هری»، «اری»، «اریه»، «آریا»، «هریو» و «هریوه» خوانده شده به دلایل جغرافیایی و موقعیت خاص خویش بر سر چهار راه ارتباطی شرق-غرب و شمال-جنوب و همچنین به خاطر آب فراوانی که داشته از همان آغاز مورد توجه انسانهای جویای بقا بوده است.
این جابجایی و مهاجرت جمعیتهای انسانی و منازعات بر سر تصاحب هرات، در ترکیب جمعیت و نژاد مردمان این خطه تغییراتی پدید آورد و در همان حال نیز به انتقال و انتشار فرهنگها و تمدنهای تاریخی منجر شد.
تمدنهای «اوستایی»، «یونانی»، «بودایی»، «چینی» در کنار سایر تبعات فرهنگی بر غنای فرهنگی و تمدنی روزگار هرات باستان افزود.
در کتاب «اوستا» که هزار سال قبل از میلاد نوشته شده است از شهر «هرات» به نام «هریوا» یاد شدهو بر اساس تاریخ یونانی نام هرات «آریانا» بوده و هرات از جمله ولایات هفتگانه «آریانه ویجه» که قوم بزرگ آریایی بودند، به شماره میرفته است.
آن گونه که «ولی شاه بهره» در کتاب «هرات نگین خراسان» از قول «غلاممحمد غبار» نوشته است در قرن ششم قبل از میلاد آریانا که هرات هم شامل آن بوده تحت سلطه هخامنشیها بوده تا اینکه در قرن چهارم قبل از میلاد اسکندر مقدونی پس از چند حمله، موفق به تصرف هرات شد.
پس از اسکندر، یونانیها اساس دولت باختری را بنا نهادند که بیش از 400 سال دوام داشت و به دنبال آن کوشانیها، یفتلیها و ساسانیها در هرات نفوذ داشتند تا اینکه در سال 29 هجری قمری مجاهدین اسلام هرات را به تصرف خود در آوردند و مردم این شهر به دین اسلام گرویدند و معبد بزرگ زرتشتیان به اولین مسجد جامع بزرگ هرات مبدل شد.
فاروق انصاری در کتاب «هرات شهر آریا» در مورد ورود اسلام به هرات مینویسد که بعد از اسلام این خطه در فرهنگ و تمدن اسلامی سهم گرفت و در جنبههای مختلف تمدنی و فرهنگی از جمله نوع عمران، تصوف و عرفان خوش درخشید و به دلیل داشتن صوفیان و عارفان فراوان، به عنوان «خاک اولیا» لقب گرفت.
طبق نوشته ولی شاه بهره در دوران «طاهر فوشجنی» سپهسالار فاتح دودمان طاهری، مساجد و ابنیه هرات بنا شد و در نتیجه تلاش ادبای این خطه، زبان فارسی چهره دیگری به خود گرفت.
در این دوران کاروانسراهایی برای اهالی، گردشگران و مسافران احداث شد و تجارت رونق یافت و اساس دولت مستقل «طاهریان» در خراسان گذاشته شد.
در زمان «غوریان» (571 هجری قمری) «سلطان غیاث الدین غوری» امپراطور بزرگ آسیا، هرات را از «سلجوقیان» گرفت و دوره غوریان از جمله ادوار تابناک هرات محسوب میشود.
در دوره «ملوک آل کرت» به خصوص «ملک اختیار الدین» وی خدمات زیادی را برای هرات انجام داد و در احداث حوضها و ابنیه تاریخی از جمله باسازی قلعه اختیار الدین توجه زیادی کرد.
ولی شاه بهره در کتاب هرات نگین خراسان، روشنترین دوره هرات را دوره «تیموریان» میداند که «شاهرخ میرزا» و «سلطان حسین میرزای تیموری» به توجه «امیرعلی شیر نوایی» و «گوهرشاد بیگم» و «مولانای جامی» در این دوره، عصر رنسانس شرق را در هرات رقم زدند.
فاروق انصاری نیز یاد آوری کرده که هرات در عصر تیموریان به خاطر داشتن انبوه هنرمندان، ادبا، اندیشمندان و عالمانی که در حمایت آنان گرد آمده بودند، شکوه و جلالی خاص یافته بود و این شهر شهره آفاق شد و به قول «تاجالدین سلمانی» «چشم چراغ جمیع بلدان» و «جان جهان» گردیده بود.
بعد از تیموریان، شیبانیها، صفویها، و قاجاریه و هوتکیها بر هرات حکومت میکردند و در سال 1731 میلادی نادر افشار هرات را تصرف کرد تا اینکه در سال 1747 پس از مرگ نادر شاه، احمدشاه ابدالی تأسیس دولت «افغانستان» را اعلام نمود و هرات را جزو قلمرو خود ساخت.
«رسول پویان» در کتاب «جغرافیه عمومی هرات» نوشته است که در دوره حکومت مقتدر احمد شاه ابدالی پسر وی تیمور شاه نایب الحکومه هرات شد و از این دوره به بعد هرات همچون دیگر شهرهای افغانستان گرفتار بحران و انحطاط سیاسی و فرهنگی، اقتصادی و اداری شد.
/انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *