ارمغان بعثت چه بود؟
بعثت پیامبر اسلام (ص) آغاز دوران بشریت است. یک کارشناس مسائل دینی بزرگترین ارمغان بعثت را عقل معاد میداند.
خبرگزاری میزان -
_ روزنامه وطن امروز نوشت: ۲۷ رجب، در دل یک غار کوچک، بر فراز کوهی در یکی از شهرهای دورافتاده دنیای ۱۴ قرن پیش، ناگهان واقعهای رخ داد که برای همیشه مسیر تاریخ را تغییر داد. غار حرا، قلب تپنده همه تاریخ شد، قلبی که هنوز که هنوز است، صدای ضربان آن در گوش همه جهانیان میپیچد و هنوز که هنوز است صدای لبیک یا رسولالله، تن اشراف و مستکبران قرن بیستویکم را میلرزاند.
«بعثت»، سرآغاز دوران تازه بشریت است؛ پدیدهای که واکاوی ابعاد آن، از ضروریات فهم دین و فهم تاریخ پسابعثت پیامبر (ص) است. همین واژه «بعثت» را سرآغاز گفتگو با حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی ماندگاری، از کارشناسان و خطبای دینی قرار دادیم.
حجتالاسلام والمسلمین محمد مهدی ماندگاری بعثت را دارای ابعاد فکری، قلبی و جوارحی توصیف کرد؛ حرکتی در جهت آزادی فکری از همه باورهای خرافی و وهمی، تغییر شاخصهای حب و بغض قلبی و تأسیس یک نظام رفتاری تازه بر مبنای عقل معاد یا به عبارتی همان معاداندیشی.
***
جناب ماندگاری! در روایات و فرهنگ اسلامی، روز آغاز نزول وحی بر پیامبر (ص) را آغاز بعثت نبوی مینامند، اگر اجازه بدهید بر همین واژه بعثت متمرکز شویم، این واژه به چه معناست و چه مفهومی را تداعی میکند؟
بعثت و مبعوث شدن یعنی برانگیخته شدن، به رسالتی برگزیده شدن. حضرت محمد مصطفی (ص) پیامبر و رسول خدا بوده است، ولی در ۲۷ رجب انتخاب و برانگیخته شد تا رسالت و مأموریت خود را اعلام کند. بعثت انبیا، تحقق یک رستاخیز است؛ ناگهان در جان نبی، قیامتی رخ میدهد، رستاخیزی محقق میشود، این رستاخیز به بیرون او نیز سرایت میکند و ناگهان تاریخ، یک فصل جدیدی را به خود میبیند. این عوض شدن و ورق خوردن تاریخ را در بعثت همه انبیا میبینید، اما بعثت نبی مکرم اسلام (ص)، از ابعاد و زوایای مختلف، آثار و امواج گستردهتری را رقم زد و به کلی فصل نویی را در تاریخ زندگی بشر شکل داد.
پس در واقع امر بعثت، یک امر چندوجهی است و اتفاقات تازهای در ابعاد گوناگون رقم میخورد.
بله! همینطور است.
شما اهداف بعثت پیامبر اسلام (ص) را چه میدانید؟ به عبارتی این امر بزرگی که رقم خورد، چه اهداف کلانی را دنبال میکرد؟
از نظر بنده، بعثت ۳ بُعد دارد؛ بعثت فکری، قلبی و جوارحی. بعثت فکری، یعنی پیامبر (ص) مبعوث شد تا فکر مردم را آزاد کند، تا فکرشان محبوس در زندان دنیا و ظاهر و مادیات نباشد، فکر آزاد شود و جهانبینی توحیدی داشته باشند. بعثت فکری پیامبر (ص) این بود که ما عالم وجود را تنها دنیا نبینیم و بسیار فراتر ببینیم، یعنی همه دنیا و آخرت و ظاهر و باطن و مادیات و معنویات را در محاسبات فکری خود داشته باشیم.
بعثت قلبی برای حب و بغضهاست، یعنی حب و بغض هایمان تنها ظاهری، مادی و دنیوی نباشد، با کسی دوست شویم که در آخرت هم دوستی با او برای ما مثمر ثمر باشد، با کسی دشمن باشیم که این دشمنی در آخرت برای ما فایدهای داشته باشد؛ «إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ وَ وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاَکُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاکُمْ»؛ بنابراین بعثت فکری درباره باز شدن فکر برای برنامهریزی است و بعثت قلبی برای باز شدن و توسعه قلب برای حب و بغضهایمان است. بدانیم حب و بغضها جهت ما را مشخص میکند.
بعثت جوارحی، اما برای رفتار ما است، یعنی رفتار مردم در مسیر انجام واجبات و ترک محرمات قرار بگیرد. رفتار مردم در مسیر انجام واجبات باشد، یعنی به دنبال آدرس گنجهای پنهانی و آسمانی باشند و واجبات آدرس این گنجهاست. رفتار مردم در مسیر ترک محرمات باشد، چون خداوند محرمات را عبور ممنوع کرده، چرا که پرتگاه است. رفتار مردم به سمت پرتگاه نباشد، به سمت صعود باشد. رفتار مردم در جهت پاکسازی خود باشد. این اصول و اهداف بعثت و رسالت پیامبر (ص) در ۳ جهت فکر، قلب و عمل بود.
مشخصاً در قرآن، به علل بعثت پیامبر (ص) چگونه اشاره شده است؟
مأموریت پیامبر (ص) طبق آیههای ۴۵ و ۴۶ سوره مبارکه احزاب، بیان شده است؛ «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِیرًا وَدَاعِیًا إِلَى اللَّهِ».
این آیات بسیار ویژه هستند، انشاءالله مردم ما دقت کنند به این آیات و لذت ببرند که پیامبر اکرم (ص) بر اساس چه مبعوث شدند. اینکه خداوند عمدهترین عنوانی که برای پیامبر (ص) مطرح میکند، مبشر و نذیر است. مبشر یعنی بشارت میدهد به بهشتی که آن سوی طاعت و خدمت است، ولی به ظاهر دیده نمیشود و نذیر یعنی هشدار میدهد به جهنمی که آن سوی معصیت و خیانت است و دیده نمیشود. معمولا ما زمانی بشارت میدهیم که کسی خبر ندارد، هشدار میدهیم که کسی خبر ندارد، پیامبر (ص) بشارت میدهد به اخبار بهشتی و هشدار میدهد به اخبار جهنمی.
پیامبر (ص) مبعوث شد تا چشم عقل مردم را به باطن باز کند، لذا امیرالمومنین علی (ع) در نهجالبلاغه میفرماید بعثت و رسالت پیامبر (ص) «لیثیر لهم دفائنالعقول» است؛ عقل وسیله تشخیص است و مردم برای تشخیص گاهی ظاهربین هستند و به مادیات، دنیا و جسم که همان عقل معاش است، توجه دارند؛ بنابراین تشخیص آنان بر اساس نفع و ضرر دنیاست، اما پیامبر (ص) آمد تا تشخیص ما را بر اساس نفع و ضرر دنیا و آخرت، ظاهر و باطن، مادیات و معنویات قرار دهد. پس هدف بعثت، مأمور شدن پیامبر (ص) برای باز کردن چشم عقل مردم به باطن، عالم معنا و عالم آخرت بود به نحوی که محاسبات دنیایی خود را با یک مختصات و ریاضیات جدیدی بنا بگذارند.
آقای ماندگاری! بارها در قرآن، خداوند به پیامبر (ص) تسلا میدهد و امر میکند اینقدر خود را به مشقت نیندازد، حتی در یکی از آیات میفرماید نزدیک است خود را هلاک کنی از شدت حرصی که بر هدایت مردم داری. به نظر شما این حالت درونی و باطنی پیامبر (ص) از چه نشأت میگرفت؟
پیامبر (ص) میدیدند آنچه را ما نمیبینیم، میشنیدند آنچه را ما نمیشنویم، میفهمیدند آنچه را ما نمیفهمیم، بنابراین یک وجود نازنین که همه مسائل را میبیند، میشنود و میفهمد، دوست دارد همه به این نقطه برسند و وقتی
پیامبر (ص) تلاش میکرد و میدید کسی به آن نقطهای که ایشان دوست دارد و آن انسان باید برسد، نرسیده، غصه میخورد، بنابراین خداوند فرمود: لعلک باخع نفسک؛ نزدیک است خودت را هلاک کنی.
یک معلم درس را میداند، هر چه تلاش میکند دانشآموزان متوجه نمیشوند و غصه میخورد، دوست دارد که بفهمند، یک مربی و راهنما دوست دارد همه متوجه شوند، پیامبر (ص) هم آن معلم، مربی و راهنما و کارگردانی است که میفهمد و دوست دارد همه بفهمند و اینکه تلاش میکند و میبیند دیگران نمیفهمند یا نمیخواهند بفهمند، غصه میخورد؛ بنابراین تمام تلاش پیامبر (ص) برای فهم و سعادت و رشد و تعالی و سلامت ما است.
قرآن میفرماید پیامبر (ص) برای شما اسوه حسنه است؛ به نظر شما کدام ویژگیها و سجایای ایشان برای جامعه امروز ما لازم و ضروری است؟
اولا همه وجود پیامبر (ص) اسوه است، هم افکار، هم احساس و هم رفتارش. اما آنچه امروز بیش از همه به درد ما میخورد عقل معاد پیامبر (ص) است. امروز بسیاری از مردم با عقل معاش زندگی میکنند و جهانبینی مادی و ظاهری دارند، طبیعتا خیلی سراغ واجبات و ترک محرمات نمیروند و به سمت خدمت به مخلوقات نمیروند و تحمل مشکلات را ندارند، اما اگر عقل معاد داشته باشیم برای واجبات «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ» و برای محرمات «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ» رفتار میکنیم. از محرمات فرار میکنیم، چون پرتگاه و آتشگاه است. به سمت خدمت به مخلوقات سبقت میگیریم، چراکه روح ما را پاک میکند. تحمل مشکلات روح ما را پاکسازی میکند؛ بنابراین عقل معاد پیامبر (ص) بالاترین ویژگی پیامبر (ص) است که باید الگوی ما باشد، لذا مکتب جهاد و شهادت و مکتب شهید سلیمانی و شهدا و انقلاب و انتظار و دفاعمقدس و دفاع از حرم و تمام برکات نظام ما بر اساس عقل معاد است. اگر عقل معاد نباشد کسانی که واجبات را انجام میدهند مورد تمسخر قرار میگیرند. کسانی که از حرامها دوری میکنند، مورد سرزنش قرار میگیرند و کسانی که خدمت به مردم میکرده و مشکلات را تحمل میکنند مورد اهانت قرار میگیرند.
حتی کسانی که به جبهه میروند خودکشی معرفی میشود. همه اینها با عقل معاد تفسیر زیبایی مییابد؛ بنابراین اگر همه ما مانند وجود پیامبر (ص) عقل معاد را در وجود خود تقویت کنیم، قطعا توفیقات بیشتری خواهیم یافت و رهروی بیشتری نسبت به پیامبر (ص) خواهیم داشت. کسی که عقل معاد داشته باشد ویژگی پیغمبرگونه مجاهدت را پیدا میکند. ما امروز به مجاهدت نیاز داریم. کسی که مانند پیامبر (ص) عقل معاد داشته باشد، اخلاص پیدا میکند و تنها با خدا معامله میکند. کسی که عقل معاد داشته باشد در دنیا زهد و قناعت پیشه میکند. کسی که عقل معاد داشته باشد تغذیه و بهداشت روحش برایش مهمتر از جسمش است. کسی که عقل معاد داشته باشد در برابر موانع متوقف نمیشود، عقبنشینی نمیکند، تسلیم نمیشود بلکه مقاومت میکند و موانع را کنار میزند. کسی که عقل معاد داشته باشد در لغزشگاهها مراقبت میکند که سقوط نکند. کسی که عقل معاد داشته باشد به عاقبت بخیری فکر میکند لذا استقامت میکند. کسی که عقل معاد داشته باشد حتما از مسیر ولایت خارج نمیشود، چون مسیر ولایت مسیر تضمینشده سلامت از ناحیه الهی است، لذا پیامبر (ص) فرمودند: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَالله وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی».
امیدواریم خداوند به همه ما به برکت بعثت پیامبر (ص) توفیق تقویت عقل معاد، عقل باطنبین و آخرتبین عنایت بفرماید.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *