غسالهایی که کارشان را با عشق شروع کردند!
طلبه جوان مازندرانی که از آغاز کنندگان تغسیل اموات کرونایی در این استان است، میگوید: ما غسال نبودیم و فکر نمیکردیم که روزی غسال اموات کرونایی شویم، اما کارمان را با عشق شروع کردیم و با عشق هم آن را تمام میکنیم.
خبرگزاری میزان -
_ فارس نوشت: بیش از یک سال از شیوع ویروس کرونا در جهان و کشور ما میگذرد، ویروسی که مرموزانه انسان را مبتلا و حتی به کام مرگ میکشاند.
پزشکان، پرستاران و کادر درمان در این یک سال برای مبازره با این ویروس و نجات بیماران سنگ تمام گذاشته و حتی جانشان را نیز در این راه فدا کردهاند، علاوه بر کادر درمان افراد و قشرهای زیادی نیز به کمک مردم برای موضوعات مرتبط با این ویروس منحوس آمدند، از تهیه و تولید ماسک، ضدعفونی معابر و خیابانها تا اقدام جهادی بزرگی که برای متوفیان این بیماری انجام شده است.
در ابتدا که این ویروس در زمستان سال گذشته وارد کشور ما شد شرایط آنقدر هولناک بود که کسی نمیتوانست بیمارانی که از طریق این ویروس جانشان را از دست داده بودند غسل و کفن کند و افراد پس از مرگ با کرونا با ترس و لرز در گودالهایی با عمق زیاد دفن میشدند.
حجتالاسلام سیدابوالحسن میرعمادی به عنوان اولین نفرات و از آغازکنندگان امر تغسیل اموات کرونایی در استان مازندران است وی به همراه دوستانش کاری کردند که کمی از غم خانوادههای اموات کرونایی که عزیزشان را مظلومانه از دست دادند، کاهش یابد و اموات آنان بدون اعمال شرعی دفن نشوند.
وی متولد سال ۱۳۶۱ در شهرستان قم است، اما اهل روستای اراء بخش چهاردانگه ساری، در سال ١٣٨٧ با اخذ مدرک سطح دو حوزوی برای امر تبلیغ به ساری آمد، از همان سال تاکنون در حوزههای مختلف تبلیغی از جمله سخنرانی در مجامع عمومی و هیأتهای مذهبی، امام جماعت مسجد، همچنین تدریس در حوزه علمیه سفیران هدایت ساری فعالیت داشته است.
به گفته خودش ارتباط خوبی با بچههای مذهبی و ارزشی شهر و همچنین با بدنه جامعه دارد و در کارهای فرهنگی شهر ساری نیز معمولاً همکاری دارد.
از اینکه از قم آمده و در مازندران زندگی میکند و برای امر تبلیغ در ساری حضور دارد بسیار خوشحال است. وی یکی از وظایف مهم طلبهها را امر تبلیغ میداند و میگوید لازم است طلبهها یک دوره تبلیغی بعد از هر دوره تحصیل برای خود داشته باشند تا از بدنه جامعه فاصله نگیرند و به مشکلات آنان برای رفع آن آشنا باشند.
آغاز تغسیل اموات کرونایی در استان مازندران
چه شد که سیدابوالحسن میرعمادی وارد بحث غسل دادن میتهای کرونایی شد.
وی در ارتباط با این موضوع و آغاز کار شستن اموات کرونایی به ما چنین میگوید: در همان اوایل کرونا با فرمایش رهبر معظم انقلاب در تشکیل گروههای جهادی، ما هم در کنار دیگر مردم احساس تکلیف کردیم تا مانند دیگر اقشار مثل NGOها و هیأتهای مذهبی و گروههای مختلفی که به توزیع بستههای معیشتی و ضدعفونی کردن معابر میپرداختند کاری انجام دهیم. بعد از مدتی احساس کردیم که یک رسالت بزرگتری بر دوش داریم، با توجه به اینکه در شبکههای اجتماعی و رسانهها میدیدیم که اموات کرونایی با مظلومیت تمام دفن میشوند و هیچ برنامه تغسیل و تدفین برایشان انجام نمیشود، به دیدار حضرت آیتالله لائینی نماینده، ولی فقیه در استان مازندران رفتیم و با کسب تکلیف از ایشان، این امر مهم را آغاز کردیم.
البته قبل از ما در بابلسر توسط امام جمعه این شهرستان حجتالاسلام قلیپور و طلبه جهادی حجتالاسلام محمد گلیکریمی تغسیل اموات کرونایی شروع شده بود، ولی لازم بود در سطح استان نیز این اتفاق بیفتد.
با دوستانم حجتالاسلام روحالله ترابینسب، حجتالاسلام محمدعلی رضاپور و سرهنگ سیدسجاد فضلی معاون هماهنگ کننده نمایندگی، ولی فقیه در سپاه کربلا کار تغسیل اموات را در ساری شروع کردیم، اما با توجه به ضرورت شکلگیری گروههای جهادی برای تغسیل در تمامی شهرهای استان، قرارگاه جهادی حضرت موسیبنجعفر (ع) را شکل دادیم. در این راستا با سفر از شرق تا غرب استان مازندران گروههای جهادی را برای تغسیل اموات کرونایی شناسایی و کار تغسیل را از همان اواخر اسفندماه و اوایل فروردین ١٣٩٩ به صورت رسمی آغاز کردیم.
مسؤولیت این قرارگاه بر عهده حضرت آیتالله لائینی و فرماندهی جهادی در استان بر عهده حجتالاسلام ترابینسب است و من هم مسؤولیت ساری و کمک به تیم استانی را بر عهده گرفتم.
روزهای اول بیش از ١٠ نفر اموات کرونایی را میشستیم، بعد گروه خواهران را هم تشکیل دادیم اول داوطلبان غسل اندک بودند و کم کم افراد دیگری از طلبهها داوطلب غسل شدند و ما به اندازه ظرفیت، نیروی جهادی در اختیار گرفتیم، نزدیک به ٢۵ نفر فقط در ساری و ١۶٠ نفر در کل استان مازندران از طلاب برادر و خواهر با ما همکاری میکردند.
سیدابوالحسن میرعمادی تغسیل اموات کرونایی را یک مسئله شرعی میداند که کمتر از جهاد فیسیبلالله نیست، اگر چه کارشان خطر دارد، اما وی میگوید: کسی که از دنیا رفته احترام دارد، اینکه بعد از عمری عشق و محبت به حضرات معصومین به این وضع دچار شود و بدون رعایت مسائل شرعی دفن شود خوشایند نیست و این یک امری شرعی و موضوع بسیار مهمی است.
رعایت کامل اصول بهداشتی در تغسیل و دفن اموات
وی با بیان اینکه در این کار کاملا اصول بهداشتی رعایت میشود، میگوید: البته شاید ترس از ابتلای بیماری در همه ما وجود داشت، به همین منظور بهخاطر اینکه خودمان و دیگرانی که با ما در ارتباطاند دچار این ویروس نشوند، سعی میکردیم که نسبت به این داستان بیتفاوت نباشیم و تمام نکات بهداشتی را رعایت کنیم، هنگام غسل این اموات لباسهای مخصوص صیادی که به صورت یکسره است، میپوشیدیم، وقتی که کار به پایان میرسید لباسها ضدعفونی و در جای مناسبی خشک میشد، دستکشهای مخصوصی داشتیم که بعد از غسل آنها را میسوزاندیم و یا به طور دیگری از بین میبردیم و دستکشهای جدید را جایگزین میکردیم، همچنین از ماسکها و کلاه ضدعفونی استفاده میکردیم و خوشبختانه هیچکدام هم به این بیماری مبتلا نشدیم.
همچنین در دفن اموات کرونایی هم لباسهای مخصوص یکبار مصرف میپوشیدیم در عین حال مصون از خطر بیماری نبودیم، اما به نظرم دعای اموات و خانوادههای آنان ما را از خطرات محافظت میکرد.
نحوه شستن اموات کرونایی
سیدابوالحسن میرعمادی در مورد نحوه شستن اموات کرونایی چنین میگوید: هیچ فرقی بین شستن آنها در انجام عمل شرعی با اموات معمولی وجود ندارد البته با توجه به اینکه اموات کرونایی مظلومیت خاصی داشتند و در شرایط سختی جان میدادند احترام ویژهای برای آنها قائل میشدیم، در کنار غسل آنان زیارت عاشورا، صلوات و روضه ابا عبدالله الحسین (ع) میخواندیم و اشک میریختیم و با احترام آنها را غسل میدادیم و کفن میپوشاندیم.
نحوه دفن اموات کرونایی
به دلیل رعایت اصول بهداشتی قبرهای اموات کرونایی دو متر و یا بیشتر از آن بود و دوستان ما در دفن این اموات حضور داشتند، ۴ تا ۵ نفر عمل دفن را انجام میدادند بدین صورت که دو نفر در داخل قبر قرار میگرفتند و دو یا سه نفر هم از بالای قبر جنازه را با احترام پایین آورده و در درون قبر قرار میدادند و اعمال دفن با احترام انجام میشد.
خانوادههای اموات کرونایی بسیار دعاگوی طلبههای جهادی چه در غسل و چه در دفن بودند، بعد از دفن بارها با ما تماس میگرفتند حتی برخی مواقع مبالغی را با نیت هدیه تعارف میکردند، اما دوستان ما از گرفتن هر مبلغی امتناع میکردند و جز دعای خیر از طرف خانوادهها هیچ چیز دیگری از آنان طلب نمیکردند، چرا که این عمل را برای رضای خدا انجام میدادند و در این مسیر هیچ چشمداشت مالی و حتی توقع تشکر نیز از آنها نداشتند، اما خانوادههای این اموات بسیار ابراز محبت میکردند چرا که اموات آنها گرچه غریبانه از دنیا رفتهاند، اما با احترام و رعایت حدود شرعی دفن شدهاند.
خانوادههای جهادگران
وی جهاد بزرگ در تغسیل اموات کرونایی را متعلق به خانوادههای بچههای جهادی میداند و میگوید: ثواب بزرگ را آنها بردهاند، زیرا با اجازه دادن به دوستان جهادی برای حضور در امر تغسیل و دفن اموات کرونایی، در ثواب دفن و تغسیل اموات شریک میشدند اگر دعایی هم از طرف خانوادههای کرونایی میشد طبیعتاً بیشتر متوجه خانواده بچههای جهادی بود که راضی به این عمل خداپسندانه دوستان جهادی بودند.
واکنش دوستان تغسیلکنندگان
میرعمادی در ارتباط با برخورد و واکنش دوستان و آشنایان با این عمل چنین بیان میکند: برخی از دوستان و آشنایان به ما میگفتند که خودتان را به کشتن میدهید و خانواده خود را هم گرفتار این بیماری میکنید، اما بعد از اینکه اهمیت این کار را توضیح میدادیم، این افراد هم به ما حق میدادند و این کار را عمل بزرگی میدانستند و برای ما دعا میکردند.
خاطرات اموات کرونایی
در ادامه از سیدابوالحسن میرعمادی خواستم تا در مورد خاطرات روزهای تغسیل بگوید که اینطور بیان میکند: اگر از بچههای جهادی سوال کنید حتما یک خاطرهای با هر یک از اموات کرونایی که غسل دادهاند، دارند. من با همه اموات کرونایی که شاید بیش از ١٠٠ نفر از آنها را با دوستانم غسل دادهام خاطره دارم. هر کدام از اموات را حاضر و ناظر بر کارم میدیدم و احساس میکردم که آنها در کنارم حضور دارند و با من حرف میزنند درد و دل میکنند و از مظلومیت خود میگویند و از این عمل تغسیلشان خرسندند.
نبش قبر کرونایی تغسیل نشده
مطلع شدیم که یکی از اموات کرونایی در قادیکلای ساری بدون غسل و کفن دفن شده است با آنکه عهد کرده بودیم هیچیک از اموات کرونایی بدون غسل دفن نشود. به محض اطلاع جلسهای با آیتالله لایینی برگزار کردیم و با نظر فقهی ایشان و استفتاء از دفتر مقام معظم رهبری مبنی بر خارج کردن میت و انجام اعمال شرعی، با همکاری شبکه بهداشت و حضور رئیس دادگستری کیاسر و نیروی انتظامی در نیمههای شب، میت را با احترام از خاک در آوردیم به غسالخانه بردیم و شستیم.
برایش نماز خواندیم و مجدداً با احترام دفن کردیم، یادم میآید که آن فرد یک جوان رعنا و خوش هیکل بود، اما هنوز لباس بیمارستانی تن داشت و حتی چسبها و دستبند بیمارستان روی صورت و دست او بود، احساس کردم این جوان در دل خاک از خدا طلب کرده که به سراغش بیایند و خدا درخواستش را شنید و اجابت کرد. خانوادهاش بسیار از این امر خوشحال شدند و میگفتند که جوان ما که ٣٠ ساله بود همواره زیارت عاشورا میخواند و نماز اول وقتش ترک نمیشد، این امر بسیار موجب خرسندی هم ما و هم خانوادهی وی شد.
تغسیل، تکفین و تدفین کارتنخواب کرونایی در شب نیمهشعبان
به همراه دوستانم از ساری خارج شدیم برای اینکه در غرب استان گروههای جهادی را برای تغسیل اموات کرونایی تشکیل دهیم، غروب نیمهشعبان بود که به تنکابن رسیده بودیم، به ما خبر دادند یک بیمار کرونایی فوت شده و حالا که شما اینجا حضور دارید او را غسل دهید.
این میت که به گفته فرماندار تنکابن از سرمایهداران آن شهرستان بود و به خاطر مشکلاتی تمام اموال خود را از دست داده و کارتنخواب شده بود، را غسل دادیم و در شب نیمهشعبان دفنش کردیم، وقتی به ساری بر میگشتیم در بین راه بسیار متاثر بودیم و اشک میریختیم که در شب نیمهشعبان او چه چیزی از امام زمان خواسته بود که خدا ما را از ساری به تنکابن آورده بود تا این شخص مظلوم را غسل دهیم برایمان عجیب بود که این فرد چه توفیقی داشت که در شب نیمهشعبان به خاک سپرده شد و اینگونه از مظلومیت و غربت درآمد.
پیرمرد تنهای روستا
اطلاع دادند که در یکی از روستاهای بخش دودانگه فردی در اثر کرونا در خانه خود فوت کرده است تنهای تنهاست و هیچکس را ندارد، به آن روستا اعزام شدیم همه همسایهها دورتر از خانه او جمع شده بودند، اما بواسطه کرونا جرات نمیکردند نزدیک شوند، بچههای جهادی خودشان را رساندند و سریع میت را در پتویی پیچیدند و بیرون آوردند و گوشهای از حیاط را پوشاندند، با احترام غسل دادند و دفن کردند، همه مردم روستا با او فامیل بودند. پس از دفن مردم روستا از ما تشکر کردند البته احساس شرمندگی نیز میکردند، اگرچه چارهای هم نداشتند و باید پروتکلها را رعایت میکردند.
دفن اموات کرونایی خانم
در بسیاری از موارد برای دفن خانمها به مشکل بر میخوردیم، برخی موارد که خانمها را دفن میکردیم نیاز بود که محارم آن میت در کنار ما باشند تا آنها را داخل قبر ببریم، در بسیاری از موارد اقوام همراهی نمیکردند و مجبور میشدیم طنابی را به این شخص ببندیم و با احترام وی را درون قبر قرار دهیم تا دچار معصیتی نشویم.
پشیمانی بزرگ سیدابوالحسن میرعمادی
سیدابوالحسن نه تنها از شستن اموات کرونایی پشیمان نیست بلکه فکر میکند اگر بعد از این موفقیتی در زندگی وی رخ دهد به واسطه دعای خیر کروناییها و خانوادههای آنهاست.
وی میگوید: یکی از پشیمانیهای بزرگ زندگی من این است که به عنوان یک روحانی که امور شرعی دین به ما سپرده شده، نتوانسته زودتر تدبیر کند و تغسیل اموات کرونایی را راه بیاندازد تا میتی بدون غسل دفن نشود، خانوادههای کرونایی بسیار مظلوم هستند و از آنها مظلومتر خانوادههایی هستند که امواتشان بدون تجهیز و تکفین دفن شدند.
قبل از اینکه قرارگاه موسیبنجعفر در استان مازندران شکل بگیرد همه بیماران کرونایی که فوت میشدند بدون غسل دفن شدند و این غمی بزرگ برای خانوادههای کرونایی بود، اما این قرارگاه باعث شد تا خانوادههای اموات سر خود را بالا بگیرند که میت آنها اگر چه مظلومانه و با یک بیماری سخت از دنیا رفته، اما اینگونه نیست که کسی به آنها بیمحلی کند، با آنکه نمیتوانستند مراسم ختم بگیرند، اما خوشحال بودند که امواتشان غسل داده شده و با احترام دفن شدهاند.
طلبهها؛ مرفهان بیدرد
از ابوالحسن میرعمادی در مورد تفکر برخی از افراد جامعه در مورد طلبهها که آنان را افرادی مرفه میدانند میپرسم که میگوید: اصالت طلبگی در کنار تحصیل علوم دینی و تبلیغ دین از طریق منبر، به این است که بتواند با جامعه ارتباط برقرار کند، کارهای عامالمنفعه و امور جهادی را انجام دهد یقیناً کارهای جهادی و عامالمنفعه مردم را جذب دین کرده و ارتباط مردم و دین را خوب و اصلاح میکند.
اینکه طلبهها افرادی مرفه هستند حرف ناصحیحی است که در اذهان برخی از افراد جامعه شکل گرفته است، امکان دارد که در هر صنف و لباس انسانهای ناسالم هم وجود داشته باشند برخی از طلبهها به خاطر داشتن شغل شاید درآمد خوبی داشته باشند، اما اکثر طلبهها از شغلهای دولتی و امثال اینها بهرهمند نیستند و بیشتر از شهریه ارتزاق میکنند و با سختی زندگی خود را پیش میبرند.
اما در هر جا که امور جهادی اتفاق میافتد بسیاری از طلبهها شرکت میکنند و دوشادوش دیگر گروههای جهادی به کارهای خدماتی میپردازند بدون اینکه چشمداشتی نسبت به مسائل مادی داشته باشند.
سخن آخر ...
سیدابوالحسن در پایان میگوید: ما غسال نبودیم و در دوران طلبگی هم هیچوقت فکر این را نمیکردیم که روزی غسال اموات کرونایی شویم، از روز اول که ده نفر را غسل دادیم قدرتی که همان ایمان و عنایت خداوند بود احساسمان را طوری برانگیخت که با وجود اینکه این اموات، عزیز دیگران بودند، اما برای ما هم عزیز میشدند. ما کارمان را با عشق شروع کردیم و با عشق هم آن را تمام میکنیم.
تغسیل حدود ۹۰۰ نفر از اموات کرونایی توسط طلبههای جهادی در مازندران
روحالله ترابینسب مسؤول قرارگاه موسی بن جعفر (ع) در مازندران نیز در ارتباط با این قرارگاه گفته است: از ابتدای فروردین ماه این قرارگاه با هدف تغسیل اموات کرونایی شکل گرفت، نامگذاری این قرارگاه به جهت همزمانی با شهادت امام موسی بن جعفر (ع) صورت گرفت و در سطح استان تاکنون حدود ۹۰۰ نفر از اموات کرونایی توسط طلبههای جهادی با تغسیل دفن شدند.
فعالیت ۲۴۰ هیأت مذهبی مازندران برای مبارزه با کرونا
همچنین حجتالاسلام ناصر شکریان مدیرکل تبلیغات اسلامی مازندران نیزاعلام کرده است: ۲۴۰ هیأت مذهبی در این ایام در راستای مقابله با کرونا فعال بوده در کنار این مراکز، کانونهای مذهبی، مراکز قرآنی و مساجد مازندران به صورت جدی فعال بوده و اقدامات اثرگذاری انجام دادهاند.
قرارگاه موسی بن جعفر (ع) برای تغسیل اموات کرونایی در اسفند سال گذشته شکل گرفت، مسؤول این قرارگاه آیتالله محمدباقر محمدیلایینی نماینده، ولی فقیه در استان مازندران است و حججالاسلام میرعمادی، ترابینسب، رضاپور و سرهنگ فضلی از اعضای اصلی و به قولی هستههای مرکزی این قرارگاه هستند، اعضای این قرار گاه ١۶٠ نفر از غرب تا شرق استان بوده و در همه شهرها شکل گرفتهاند و همچنان کارهای مربوط به غسل و دفن را در برخی شهرها ادامه میدهند، در شهر ساری و برخی شهرها، مدتی است شهرداری این امر را بر عهده گرفته، اما گروههای جهادی در تدفین حضور دارند و البته در مواردی تغسیل را هم انجام میدهند.
تاکنون و بر اساس اعلام رسمی دانشگاه علوم پزشکی استان مازندران تا هفته گذشته ۲ هزار ۴۰۰ بیمار کرونایی جان خود را بر اثر ابتلا به ویروس COVID ۱۹ از دست دادهاند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *