دانش آموزان ایرانی به ۵۰ هزار کلاس درس احتیاج دارند
بر اساس آمار منتشر شده، دانش آموزان در سراسر کشور به ۵۰ هزار کلاس درس احتیاج دارند. کارشناسان میگویند با وجود کمک بالای خیرین و افزایش حجم اعتبارات دولت به دلیل مواردی مانند مدرسهسازی براساس سلیقه و سفارش و غیر کارشناسی بودن مکان ساخت آنها در برخی مناطق کشور مدرسه وجود ندارد.
_ روزنامه همشهری نوشت: هر سال آمار و ارقام بالا و چشمگیری از مدارسی که در کشور توسط دولت و نیکوکاران ساخته شده از سوی آموزش و پرورش اعلام میشود؛ آماری که همیشه سیر صعودی دارد و نشان میدهد که بسیاری از مناطق شهری و روستایی کشور مجهز به مدارس جدید شدهاند. بهطور نمونه رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس سهشنبه هفته گذشته در اینباره گفته است که از سال۹۶ تاکنون اعتبارات عمرانی آموزش و پرورش بیش از ۶ برابر رشد داشته؛ یعنی سهم اعتبارات مدرسهسازی از ۱.۵ درصد در سال۹۶ به ۵ درصد در سال۱۴۰۰ افزایش یافته است.
همچنین ناصر قفلی، رئیس مجمع خیرین مدارس کشور نیز در بیستودومین جشنواره خیرین مدرسهساز کشور توضیح داده که در ۲۰ سال عمر آغاز رسمی فعالیت جامعه خیرین مدرسهساز کشور تاکنون ۱۳۰هزار کلاس توسط خیرین یا با مشارکت دولت و خیرین ساخته شده که ۳۰درصد تمام مدارس کشور را شامل میشود و در ۴سال گذشته، سهم خیرین در ساخت مدارس به ۵۰درصد هم رسیده است. ساخت ۴۰هزار کلاس درس نیمهکاره در کشور تا سال آینده از آن تعهداتی است که قفلی درباره آن صحبت کرده و گفته است که خیران تعهد خود را از یکهزار میلیارد تومان به ۲۵۰۰ میلیارد افزایش دادهاند و دولت نیز آورده خود را ۳۳۰ درصد افزایش داده در نتیجه ۴۰ هزار کلاس درس نیمهکاره تا پایان سال بعد تمام میشود. البته مسئله حل نشده و به۵۰هزار کلاس درس دیگر نیاز داریم، اما اگر بخواهیم به حد خوبی برسیم ۳۰۰هزار کلاس درس دیگر نیاز داریم و درخواست میکنیم دولت همراهی کند و کاری کنیم بچههای ما در شرایط مناسب و حداقل نیمهاستاندارد درس بخوانند.
البته مدرسهسازی توسط شهروندان ایرانی یکی از عرصههای با قدمت و اصیل مشارکت اجتماعی است که استمرار آن در طول یک قرن گذشته موجب شده تا نهاد مردمی قانونی بهنام مجمع خیرین مدرسهساز در سال ۱۳۷۷ شکل بگیرد؛ نهادی که حالا ۳۰ هزار عضو رسمی در سراسر کشور دارد که در مناطق مختلف شهری و روستایی مدرسه میسازند و تجهیزات آموزشی را فراهم میکنند تا کودکان و نوجوانان بیشتری در جامعه به آموزش دسترسی پیدا کنند؛ نیکوکارانی که همچون بازوی اجرای عدالت آموزشی عمل میکنند. اما چرا با وجود فعالیت مستمر آنها از یکسو و سازمان نوسازی مدارس از سوی دیگر، باز هم بسیاری از دانشآموزان در مناطق مختلف روستایی و حتی شهری از کمبود مدرسه یا شلوغی کلاسهای درس رنج میبرند؟
مدرسهسازی براساس سلیقه و سفارش
مجتبی کرامتی، معلم و کارشناس آموزشی که چندین سال از عمر خود را در مدارس کهگیلویه و بویراحمد سپری کرده، پژوهش میدانی در اینباره دارد که نشان میدهد مدرسهسازی در ایران طبق نقشه آمایش سرزمین صورت نگرفته و همین باعث کمبود فضای آموزشی در بسیاری از مناطق کشور شده است؛ «از زمانی که مدرسه به شکل امروزیاش در ایران متداول شد، دولتها براساس تقاضای جامعه محلی و رایزنی بزرگان یا خوانین در مناطق کوچک شهری و روستایی مدرسه میساختند. این روش با گذشت یک قرن هنوز هم کم وبیش متداول است و در شهرها و روستاهای کوچک با سفارش، پیگیری یا فشار مسئولان منطقهای یا ملی مدرسه ساخته میشود.»
به عقیده کرامتی، همین مسئله باعث تجمیع مدارس در برخی مناطق و کمبود آن در نقاط دیگر میشود؛ «در برخی شهرها و روستاهای استان اصفهان یا یزد چندین مدرسه در دهه ۵۰ تا ۸۰ شمسی ساخته شده که بهعلت مهاجرت بر اثر خشکسالی، بیکاری و... حالا خالی ماندهاند و حتی یک دانشآموز هم ندارند که تعداد آن قابل توجه است. در مقابل هم استانهای ایلام، کرمان، سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری و خوزستان با وجود داشتن جمعیت قابل توجه دانشآموزی، همچنان با کمبود مدرسه در برخی از روستاها و شهرهای خود دستوپنجه نرم میکنند.»
سخنان کرامتی مصداقهای فراوانی دارد؛ بهطور نمونه در روستای کچو مثقال از توابع اصفهان که زیر ۳۰۰ نفر جمعیت ساکن دارد، ۳ مدرسه ۱۰ کلاسه در دهههای مختلف ساخته شده که یکی از آنها شبانهروزی است و در اواخر دهه ۸۰ شمسی افتتاح شده؛ درحالیکه حتی یک سال تحصیلی هم دانشآموز و معلمی نداشته است؛ مدارسی که آموزش و پرورش نمیتواند آنها را تبدیل به احسن کند. کرامتی میگوید: «موانع حقوقی متعددی باعث شده که وزارت آموزش و پرورش نتواند املاک خود را در این مناطق بفروشد و به جای آن در شهرها و روستاهایی که فضای آموزشی نیاز است، مدرسه بسازد. این شده که ساختمانها بدون استفاده رها شدهاند.»
مکانیابی ساخت مدرسه در ایران غیرکارشناسی است
کارشناسان و مسئولان سازمان نوسازی مدارس این معضل را قبول دارند و میگویند که حالا بهدنبال حل آن هستند. مهرالله رخشانیمهر، رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس در اینباره گفت: «طی سالهای گذشته توجه خاصی به ساخت مدارس و بیتوجهی به سایر عوامل مؤثر در انتخاب مکان مناسب برای ساخت فضای آموزشی جدید و همچنین نپرداختن به مسئله تحولات جمعیتی، آمایش سرزمین و توسعه پایدار در ساخت و تجهیز مدارس، باعث بروز مشکلاتی ازجمله احداث مدارس در همجواری کاربریهای ناسازگار و مناطق حادثهخیز، مهاجرت در بعضی مناطق و رویارویی با مدارس فاقد دانشآموز، بیتوجهی به اقتضائات محیطهای آموزشی، رعایت نکردن استاندارد سرانه زمین و فضا، ساختوساز سلیقهای فضاهای آموزشی براساس توصیه افراد غیرمطلع و همچنین اتلاف امکانات و منابع اندک موجود، شده است.»
او افزود: «این معضل به حدی رسیده که هماکنون حدود ۴۰ درصد مدارس کشور، دانشآموزان کمتر از ۵۰نفر را در خود جای دادهاند. از طرف دیگر، اتخاذ رویهها، مدلها، شاخصها و دادههای مختلف در مکانیابی مدارس در مناطق مختلف، پراکنده بودن اطلاعات مکانی موردنیاز مکانیابی مدارس در سازمانها و ارگانهای مختلف و نداشتن برنامهریزی مکانی میانمدت و بلندمدت برای مناطق مختلف کشور در سطح استانی و ملی، پرداختن به مقوله مکانیابی فضاهای آموزشی را دوچندان کرده است.»
آنطور که رخشانیمهر میگوید، برای حل این معضل «بسته تحول مکانیابی مدارس» تهیه شده که قرار است فضاهای آموزشی بعد از آمایش سرزمین ساخته شوند. «براساس مطالعات انجام شده، انتظار داریم پس از استقرار این سامانه، شاهد چرخشهای تحولآفرین از ساخت و سازهای سلیقهای فضاهای آموزشی به ساختوساز هدفمند که براساس تحولات جمعیتی و مطالعات آمایش سرزمینی صورت گرفته باشیم. همچنین از ساخت و سازهای غیرضروری به ساماندهی و بهینهسازی وضع موجود، از ساخت مدارس کوچک به احداث فضاهای آموزشی متوسط و بزرگ، از اتلاف منابع در بعضی از مناطق به هزینهکرد بهینه در مناطق نیازمند، از بیتوجهی به مخاطرات محیطی به افزایش ایمنی دانشآموزان، از برنامهریزی کوتاهمدت براساس تقاضای امروز به برنامهریزیهای میانمدت و بلندمدت براساس تقاضاهای آتی برسیم.»
عشایر و معضلی قدیمی بهنام مدرسه
در کنار این معضل که آموزش و پرورش بهدنبال حل آن است، این وزارتخانه با مشکل کمبود همیشگی مدرسه در بخش عشایری کشور نیز روبهروست. دانشآموزان عشایری همچنان به روش سنتی در چادر یا بهترین حالت در کانکس درس میخوانند و تحصیلات آنها از دوره ابتدایی فراتر نمیرود؛ چراکه آموزش و پرورش برای آنها دوره متوسطه درنظر نگرفته است و دانشآموزان برای ادامه تحصیل باید به مدارس شبانهروزی شهر بروند.
از سویی دیگر نبود مدرسه ایمن و استاندارد باعث بروز مشکلات متعددی در این مناطق شده؛ چنانکه در دی امسال، کانکس خوابگاه معلمان عشایری و روستایی کنگرستان از توابع سردشت خوزستان آتش گرفت و ۲ دانشآموز فوت کرده و ۳ معلم آسیب دیدند؛ اتفاقی که وزارت آموزش و پرورش به گردن نگرفت و مسئولان سازمان نوسازی مدارس نیز آن را یک حادثه تلقی کردند.
رئیس سازمان نوسازی مدارس میگوید ساخت مدرسه برای عشایر صرفه اقتصادی ندارد؛ چرا که آنها هر چند سال یکبار محل ییلاق و قشلاق خود را تغییر میدهند؛ بنابراین مدرسهای که برای آنها ساخته میشود بعد از مدتی بدون استفاده رها میشود. اما پس از حادثه کنگرستان سردشت، رخشانیمهر نظرش را تغییر داد و گفت: یک فراخوان منتشر کردیم که نخبگان علمی به ما پیشنهاد دهند برای جایگزینی مدارس این مناطق چه کنیم. یکی از محورهای همایش مدرسه ایرانی، معماری ایرانی نیز همین است. همچنین با بنیاد برکت توافق کردیم و اسفندماه تفاهم ساخت هزار مدرسه در مناطق عشایری را منعقد میکنیم. بیشترین مسئله را پیرامون مدارس عشایری در استانهای خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری داریم.
رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور افزود: همچنین اخیرا تفاهمنامهای را برای ساخت ۱۰۰ کلاس درس در مناطق عشایری سیستان و بلوچستان با سپاه در مناطق صعبالعبور که امکان حضور پیمانکار ما در آنجا نیست، مانند مناطق مرزی و... منعقد کردیم. سپاه امکانات را دارد، در آن مناطق مستقر است و بهزودی عملیات ساخت این مدارس نیز شروع میشود.
معضل کمبود مدرسه در برخی مناطق ایران از آن معماهایی است که ظاهرا چند دهه دیگر برای حل آن فرصت لازم است؛ مسئلهای که بیشتر نیاز به مدیریت منابع و ساماندهی فضاهای آموزشی دارد تا اعتبارات مالی و مهندسی.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *