صابری: راویت زندگی «شیر ممد» بهترین الگو برای نسل جوان است
فضلالله صابری در گفتوگو با پیرامون مضمون کتاب «شیر ممد» گفت: کتاب «شیر ممد» داستان زندگی «محمد سلمانی» فرمانده گردان «امیرالمومنین (ع)» لشکر ۱۴ «امام حسین (ع)» است، لشکری که پس از هشت سال دفاع مقدس همچنان به قوت خود باقی مانده است.
وی به فصل اول کتاب «شیر ممد» اشاره دارد و بیان کرد: محمد سلمانی، فردی پور شور و نشاط بود و بسیار چابک و در عین حال از هر رشتهای اطلاعات خوبی داشت، در فصلهای ابتدایی کتاب «شیر ممد» به چگونگی تلاش او برای رفتن به جبهههای جنگ، نکات جذابی نوشته شده است.
این نویسنده پیرامون مضمون کتاب «شیر ممد» بیان کرد: کتاب «شیر ممد» پیرامون دوران نوجوانی زندگی «محمد سلمانی» استف با وجود اینکه وی در آن زمان سن زیادی نداشته، ولی بالاخره پس از رایزنی فراوان خود را برای رساندن به گروههای جهادی به اتوبوس سپاه که عازم سیستان و بلوچستان بود رساند. هنر «محمد سلمانی» از فعالیت در خاتم کاری شروع شده و تا به گچکاری و کشاورزی ادامه پیدا میکند همین امر سبب میشود تا مسئولان جهاد سازندگی در سپاه متوجه وجود پتانسیلهای سلمانی شوند، بدین ترتیب او را با نامهای مبنی بر گذراندن دوره نظامی به منظور عضو کردنش در نیروی دریایی به سپاه معرفی میکنند سرانجام سلمانی پس از دیدن دورههای لازم عازم جبهه میشود.
صابری توانمندیهای محمد سلمانی را عامل اصلی پذیرشش به عنوان مسئول بسیج عملیات در منطقه جنگی دانست و ابراز کرد: محمد سلمانی با حضور در عملیات رمضان قدم در وادی دفاع از میهن نهاد و استعدادها و توانمندیها خود را در این عرصه بکار گرفت، همین امر سبب شد تا دوست و یار شفیق شهید حسین خرازی شود، احترام و الگوپذیری از شهید حسین خرازی او را در مدتی کوتاه به فرماندهای بی بدیل تبدیل کرد.
وی به علل نامگذاری کتاب «شیر ممد» اشاره و اظهار کرد: نام شیر ممد را شهید حسین خرازی بر روی محمد سلمانی نهاد، زیرا توانمندیها فراوانی را در او دیده بود که در عرصه جنگ کارساز بود. محمد سلمانی توانایی ها و تاکتیکهای جنگی را به هم در آمیخته بود و معجنون ارزشمندی را در عرصه هشت سال دفاع مقدس از خود بروز داده بود، هرچند بارها مجروح شد، اما با استقامت راه را ادامه داد و از گردنههای سخت جنگ با موفقیت گذر کرد، همین امر سبب شد تا شهید حسین خرازی به او لقب «شیر ممد» را دهد این نام بر او باقی ماند و من نیز نام کتاب را از همین موضوع برداشت کردم.
صابری به توانمندیها محمد سلمانی اشاره و تاکید کرد: توانمندیها در کنار حسن خلق و از همه مهتر تیز هوشی وی در برهههای سخت هشت سال دفاع مقدس باعث شد تا من نگارش کتاب «شیر ممد» را آغاز کنم، اطلاعات و مصاحبههای موجود در کتاب را پس از سالها از آرشیو بیرون کشیده و به نگارش در آوردم. در حین نگارش گزینههای ارزشمند دیگری را از کارنامه فعالیت محمد سلمانی دریافت کردم، شیر ممد تربیت و تقویت کننده گردان قواصان بود، تعداد نیروهای تربیت یافتگان زیر دست این فرمانده بسیار هستند همین امر او را برای مدتی به معاون آموزش لشکر تبدیل کرده بود.
وی پیرامون پیام کتاب «شیر ممد» اظهار کرد: سخت کوشی شیر ممد از دوران جوانی تا حضورش در جبهه و دفاع از کشور خود گویای برجسته بودن این شخصیت است، موضوعی که باید در تربیت و الگوگیری نسل جوان حتما در نظر گرفته شود، در عین حال عدم دل سپردن به پست و مقام و کناره گیری وی پس از جنگ تحمیلی از پستهای کلیدی، نکاتی جذاب و قابل توجه است. شیر ممد در نهایت فروتنی و بینام نشانی در حال فعالیت است، شیوه مدیریت این فرد جذابیت زیادی دارد او همانطور که به تاکیتک های رزمی احاطه داشت در عین حال بسیار مراقب جان و سلامتی نیروهای خود بود و هرگز بیگدار به آب نمیزد، همواره برآوردهای بسیاری برای هر حرکتی انجام میداد و چنانچه احساس خطر برای نیروها داشت، به مشورت با سایر فرماندهان میپرداخت و آنان را قانع میکرد که چنین استراتژیکی برای موفقیت در رزم لازم است که جان نیروها را به خطر نیندازد.
صابری پیرامون نکته طلایی پنهان شده در کتاب «شیر ممد» تاکید کرد: نکته طلایی که در کتاب «شیر ممد» مطرح شده توجه این فرمانده به عنوان یک مسئول در زمان خود به نقاط قوت و ضعف هر عملیات است، وی همواره در حال بروز رسانی، بررسی و نقد اعمال و عملیاتهای لشکر بود، همین امر سبب شده بود تا پیشرفتهای بسیاری را در عملکرد خود داشته باشد، این امر یکی از مهمترین موضوعاتی است که باید از سوی مدیران در پیش گرفته شود ما برای همراهی با دنیا نیازمند به روز شدن و نقد عملکرد خود هستیم.
وی به بارزههای شخصیتی محمد سلمانی در هشت سال دفاع مقدس اشاره و ابراز کرد: او فردی منظم بود و در زمان ماموریتها بسیار جدی بود، اما در عین حال دوستی مهربان در کنار همرزمان خود بود این ویژگی اخلاقی سبب شد تا کسانی که در اطراف او بودند و جزو یارانش محسوب میشدند همواره به او ارادت داشته و همراهیش کنند.