شمارش معکوس توقف اجرای پروتکل الحاقی و وعده های اروپا و آمریکا
بررسی مواضع مقام های دولت جدید آمریکا نشان دهنده بی تغییر ماندن رویکرد مستاجران کاخ سفید است.
خبرگزاری میزان -
- بیانیه اخیر تروئیکای اروپایی و آمریکا و سخنان کوتاه «جو بایدن» نشان میدهد که غرب تمایلی به بازگشت به برجام ندارد.
رییس جمهور آمریکا روز جمعه در نشست امنیتی مونیخ آنگونه که در رسانههای آمریکایی و اروپایی بر روی سخنان او مانور رسانهای داده میشد، موضع قابل توجهی در باره ایران و برجام اتخاذ نکرد و همان شد که بسیاری از تحلیلگران و رسانههای داخلی پیش بینی میکردند.
هر چند برخی با خوش بینی به سخنان بایدن نگریستند و آن را حرکت گام به گام آمریکا برای بازگشت به برجام تعریف کردند، اما واقعیت این است که آمریکا با پس گرفتن خواسته خود برای اجرای «مکانیسم ماشه» و لغو محدودیت رفت و آمد دیپلماتهای ایران در آمریکا از ۳ مایل به ۲۵ مایل سعی دارد تا افکار عمومی را به این سمت سوق دهد که آمریکا در حال امتیاز دادن به ایران است.
طرح باصطلاح «مکانیزم ماشه» زمانی که از سوی «دونالد ترامپ»، رییس جمهور پیشین آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل مطرح شد، از سوی بیشتر اعضای آن با مخالفت روبرو شد و تنها یک کشور بی تاثیر و نقطه ای به نام جمهوری دومنیکن با آن موافقت کرد.
در واقع بایدن با پس گرفتن درخواست آمریکا درباره «مکانیزم ماشه»، روغن ریخته را نذر امام زاده کرده است!
ایران ۵ اسفند ماه از پروتکل الحاقی خارج میشود؛ پروتکلی که به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه بازرسی و سرکشیهای ویژه میداد که البته در طول اجرای این پروتکل تاکنون هیچ انحرافی در فعالیتهای هستهای ایران از سوی بازرسان گزارش نشده است.
آمریکا و اروپا مدام درباره گفت وگو و مذاکره با ایران بر سر برجام سخن میگویند، در حالی که پرونده توافق هستهای بسته و مختومه شده است.
مشکل برجام آنجاست که آمریکا به راحتی از برجام خارج شد و هیچ هزینهای هم متحمل نشد.
اما اگر ایران بخواهد مانند آمریکا از برجام خارج شود، همه چیز خودکار به شرایط دلخواه آمریکا و اروپا باز میگردد.
ایران در روزهای گذشته با نزدیک شدن به زمان خروج از پروتکل الحاقی بارها اعلام کرده است که آمریکا و اروپا باید به همه تعهدات خود در برجام عمل کنند آنگاه ایران پس از راستی آزمایی، به تعهدات خود عمل خواهد کرد.
این سیاست قطعی ایران است و بازگشت و بازنگری در آن وجود ندارد، اگر آمریکا و اروپا خواهان بازگشت ایران به تعهدات در برجام هستند، تنها را باقی مانده این است که آمریکا به صورت عملی تعهدات خود را اجرا کند.
سیاستی که اروپا و آمریکا در قبال ایران در پیش گرفته اند، سیاست بیتوجهی به توافقی است که برای رسیدن به آن ۲ سال تلاش شد و بیش از ۵ سال از اجرای آن میگذرد.
آیا آمریکا انتظار دارد ایران بار دیگر بر سر میز مذاکره بنشیند و چند سال از وقت خود را صرف مذاکراتی کند که قرار است نتیجه برجام به بار بیاید؟!
آمریکا و اروپا خود را جای ایران بگذارند؛ با موقعیتی که ایران به دست آورده است اگر آنها به جای ایران بودند باز هم تن به مذاکره بر سر موضوعی که حل شده و به توافق رسیده میدادند؟
ایران دشواریهای «فشار حداکثری» را پشت سر گذاشته و تاثیر تحریمهای اقتصادی را به حداقل رسانده است و در چنین شرایطی که حتی آمریکا و اروپا نیز اعتراف میکنند فشارهای حداکثری کارساز نبوده، مذاکره بر سر برجام اشتباه محض است.
سفر «امانوئل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران که به درخواست خود او انجام شده، برای گفت وگو درباره خروج ایران از پروتکل الحاقی است، البته باید به این نکته توجه داشت که او نماینده و فرستاده آمریکا و اروپاست تا شاید بتواند با پیشنهادها یا حتی تهدیداتی که مقامات کاخ سفید و تروئیکای اروپایی به او دیکته کردهاند، ایران را از تصمیم خود منصرف کند.
در این میان اعضای باقی مانده در گروه ۱+۵ که تاکنون منفعلانه رفتار کردهاند، باید نقش خود را پررنگتر کنند.
مواضع اروپا با روی کار آمدن بایدن در آمریکا مشخص است، همراهی کامل این دو همپیمان قدیمی و سنتی در قبال ایران و برجام تقویت شده و نشانههای آن نیز نمایان گشته است.
از روسیه و چین انتظار بیشتری میرود تا از ظرفیتهای خود در مقابله با آمریکا و اروپا بیشتر بهره ببرند چرا که در اجلاس امنیتی مونیخ، جو بایدن علیه این دو کشور نیز سخن گفت.
بایدن در این سخنرانی، روسیه را به تلاش برای تضعیف نحوه حکمرانی آمریکا متهم کرد و گفت «روسیه در تلاش است نحوه حکمرانی آمریکا را تضعیف کند.»
او خواستار همکاری با متحدان اروپایی برای مقابله با اقدامات روسیه شد.»
رییس جمهور آمریکا گفت «چالشهای ما با روسیه با چالشهایمان با چین تفاوت دارد، اما همان قدر واقعی است و باید با همدیگر برای چالش درازمدت چین آماده شویم. مهم است مقابل زورگویی اقتصادی چین بایستیم.»
سیاست غرب نسبت به شرق به ویژه ایران، روسیه و چین، سیاست خصمانه است و همین نگاه باید باعث تعامل، همکاری، همگرایی و اتحاد هر چه بیشتر کشورهایی شود که با دشمنیهای آمریکا و اروپا روبرو هستند.
اکنون فرصت طلایی اتحاد میان کشورهای قدرتمند شرقی است؛ چنین فرصتهایی کم به دست میآید.
آمریکا در شرایط افول قدرت قرار دارد، چالشهای این کشور بسیار افزایش یافته و در داخل با مشکلات زیادی روبرو است و در سیاست خارجی نیز دچار تزلزل قدرت است.
اتحاد راهبردی و دراز مدت میان ایران، روسیه و چین باعث گرایش کشورهای منطقه به سوی این مثلث خواهد شد که برای غرب نگران کننده و غیر قابل تحمل است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *