ایران بعد از هند، ارزانترین برق جهان را دارد
مطالعات بانك جهانی نشان می دهد تا سال 2020 سرمایه گذاری موردنیاز جهان در بخش انرژی، معادل20 هزار میلیارد دلار است كه از این میزان16 هزار میلیارد دلار نیاز صنعت برق و چهار هزار میلیارد دلار نیاز صنعت نفت و گاز است.
به ازای یك دلار سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز لازم است چهار دلار در صنعت برق سرمایه گذاری شود و این كمبود منابع برای صنعت برق حتی شامل کشورهای پیشرفته تر هم می شود.
بحران برق در كالیفرنیا و آورگان نمونه ای از این كمبود منابع مالی برای سرمایه گذاری در صنعت برق است. با این حال تجربه تأمین برق در کشورهایی مانند كویت، عربستان و چین در سال 2013 نشان می دهد منابع مالی به تنهایی هم نمی توانند مشكل برق را حل كند.
بحران هایی كه در صنعت برق به وجود می آیند با سایر بحران ها تفاون دارد، زیرا نمی توان آنها را به سرعت و با تأمین منابع مالی و اتخاذ بعضی از سیاست ها در كوتاه مدت مرتفع كرد، بلكه چون عوامل متعددی باعث ایجاد این بحران ها می شوند لازم است دولت با یك برنامه ریزی دقیق نسبت به حل بحران و تأمین انرژی برق مطمئن، اقدام كرد.
نابسامانی سیاست گذاری در تعرفه های كنونی برق و غیر علمی و دستوری بودن آن یکی از عموام تأثیرگذاری بر تشدید بحران برق است.
برخی کشورها با توجه به وضعیت مصرف برق در صنایع خانگی و با توجه به موقعیت جغرافیایی و گرمای بیش از حد آن نمی تواند خودكفا باشد بنابراین همواره باید دولت ها كمكهای مالی را به این صنعت كنند همانطور كه تمام كشورهای حاشیه خلیج فارس این كار را انجام می دهند.
تدوین تعرفه، بدون توجه به استانداردهای جهانی و مبانی علمی شناخته شده نه تنها برای وزارت نیرو كسب درآمد نمی كند؛ بلكه باعث نارضایتی مشتركین هم می شود.
صنعت برق كشور كم و بیش با بحران عدم تدوین برنامه اصولی و تنظیم شده تعرفه برق روبرو است، تعرفه از یكسو مهمترین عامل و پل ارتباطی بین صنعت برق كشور و مصرفكنندگان و اقتصاد كلان جامعه است و ازسوی دیگر ابزار نیرومندی در دست مدیریت است كه نه تنها منابع مالی مورد نیاز را تأمین می كند و رشد صنعت را بهدنبال خواهد داشت، بلكه این رشد را به نحوی هدایت خواهد كرد كه مطلوب جامعه هم باشد.
تعرفه برق، ابزار بسیار مؤثری در دست مدیران صنعت برق است كه با استفاده از آن می توانند عرضه و تقاضای انرژی برق را بهینه كنند و از تمام سرمایه و منابع به كار گرفته شده استفاده بهتری كنند.
علیرغم توان نسبتا قوی در زمینه های فنی و مهندسی برق در ایران، سطح نازل دانش و اطلاعات پیرامون اقتصاد صنعت برق و به ویژه ضعف در فرموله كردن تعرفه های برق مبتنی بر اصول صحیح و منطقی، یكی از مشكلات عام صنعت برق در ایران است.
در اكثر شركت های بزرگ تولیدكننده برق معمولا در جهان اصول و قواعدی برای محاسبه قیمت برق و هزینه های آن برای تولید كننده و همچنین برای مصرف كننده در نظر گرفته می شود كه انتخاب ساختارهای محاسباتی و گزینش آن با توجه به شرایط منطقه ای و تولیدی برق و میزان مصرف مشتركین و عوامل دیگر است.
هر چه این چارچوب محاسباتی و تعرفه گزینی با مطالعه علمی تر و منطقی تر صورت گیرد به تبع آن رضایت دو جانبه برقرار می شود. برای انتخاب منطقی تكنولوژی ذخیره انرژی، لازم است اطلاعاتی در مورد سودهای اقتصادی و شرایطی كه در آن ذخیره سازی دوچندان می شود كسب شود و در این جهت ضروری است به انتخاب درست تعرفه های خدمات برق توجه خاص شود.
تعرفه ای كه براساس ساختار و اصولی تنظیم شده باشد، بی شك می تواند قیمت های تمام شده و نرخ نهایی برق را برای تولیدكننده و توزیع كننده و همچنین برای مصرفكننده، منطقی كند. تغییر در الگوی مصرف مشترك از تغییر میانگین مصرف و تقاضای ساعتی در ساعت پیك ناشی می شود و با نسبت به دست آمده از مصرف نهایی یا اندازه بازده مشخص شده تغییر می كند.
محاسبه قیمت برق در کشورهای مختلف
قیمت برق به عوامل ذیل وابسته است:
الف) اندازه و نوع مشترك (خانگی، تجاری و صنعتی)كه تعیین كننده تعرفه منصوب شده برای مشترك است.
ب) سطح معیار مصرف انرژی کخه مشخص كننده جایگاه مشترك در تعرفه نهایی است.
ج) مصرف نهایی یا اندازه كارآیی مشخص شده كه تعیین كننده ضریب بار نهایی است.
ویژگی های یاد شده بسته به نوع مصرف كننده های برق متفاوت است. در توضیح روش اندازه گیرهایی كه بر مصرف كنندگان خاصی دلالت دارد، نادیده گرفتن اینگونه اختلافات باعث اشتباه در محاسبه سودها می شود.
به منظور مقایسه دقیق قیمت برق در كشورهای مختلف، بانك جهانی دارای كمیته «بدون بعد» است به این معنا كه نمی توان صرفا بدون توجه به سایر شاخص های اقتصادی، قیمت برق كشورهای مختلف را مورد مقایسه قرار داد.
یكی از شاخص هایی كه در این خصوص، مورد استفاده قرار می گیرد به این صورت است كه سرانه تولید ناخالص داخلی هر كشور بر قیمت برق آن كشور تقسیم می شود و عددی به دست می آید كه می توان مقدار برق خریداری شده هر كشور را مورد مقایسه قرار داد. با تولید ناخالص داخلی، چه مقدار برق خریداری می شود. هر چقدر این عدد در کشورها بزرگتر باشد، قیمت برق در آنجا ارزانتر خواهد بود.
جدول زیر مقایسه بین چند كشور منتخب را نشان می دهد: