ماجرای شبی که عملیات «نجات» طاغوتیان شکست خورد

10:30 - 20 بهمن 1399
کد خبر: ۷۰۰۱۰۶
یک گزارش مهم در شب ۲۰ بهمن سال ۵۷ به ستاد شورای انقلاب واقع در مدرسه علوی مبنی بر انجام کودتایی با عنوان عملیات «نجات» یا «کورتاژ» رسید. کودتایی قریب الوقوع که موجب دستگیری رهبران، فعالان انقلاب و همچنین کشتار وسیع مردم و نهضت امام (ره) می‌شد.
_ روزنامه کیهان نوشت: اسنادی که بعد از پیروزی انقلاب از دفتر ویژه و محل کار سرلشکر امینی افشار (رئیس اداره دوم ستاد بزرگ ارتشتاران) جمع آوری شد، به طور کامل و با ذکر جزییات، مراحل مختلف عملیات نجات یا کورتاژ را نشان می‌داد؛ از لیست افرادی که می‌بایست دستگیر می‌شدند تا وظایف هر یک از نیرو‌های مسلح شاه در این عملیات و حتی نوع و تعداد سلاح و ابزار نظامی که در هر مرحله مورد استفاده قرار می‌گرفت. 
 
به موجب این اسناد، طرح کودتا تقریبا از زمانی که ژنرال رابرت هویزر (معاون فرماندهی نیرو‌های ناتو در اروپا) به ایران وارد شد، در دستور کار قرار گرفت و ابعاد مختلف آن طی جلسات مختلف هویزر با گروهی از افسران ارشد شاه که به گروه پنج موسوم شدند (مرکب از ارتشبد عباس قره باغی رییس ستاد بزرگ ارتشتاران، ارتشبد طوفانیان، سپهبد ربیعی فرمانده نیروی هوایی، سپهبد بدره‌ای فرمانده نیروی زمینی و دریادار حبیب الهی، فرمانده نیروی دریایی) به طور مداوم مورد بررسی قرار گرفت تا اینکه به طرح نهایی رسیده و برای ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ آماده اجرا گردید.
 
ژنرال هویزر در کتاب خاطرات خود به نام «ماموریت مخفی در تهران» درباره تشکیل گروه ۵ و برنامه‌ها و اهداف آن می‌نویسد: «.. نقش افراد ما می‌بایستی این باشد که نوع اطلاعات لازم برای انجام یک اقدام نظامی را مشخص کنند... اگر حکومت غیر نظامی شکست بخورد، کودتا از هر شق دیگری بهتر است... این کار را حتی اگر با خونریزی زیاد هم باشد، انجام خواهد داد...»  
 
هویزر در بخشی دیگر از خاطراتش به دستوراتی که هارولد براون، وزیر دفاع آمریکا به وی داده بود، اشاره کرده و اضافه می‌کند: «.. براون دستورات ۱۱ ژانویه خود را دوباره تکرار کرد و گفت ... اگر وضع وخیم شود، ارتش باید آمادگی کودتا را در هر لحظه داشته باشد. سپس خطاب به من گفت که باید ارتش را هم از نظر فیزیکی و هم از نظر روحیه تقویت کنم که آن‌ها در هر لحظه آمادگی این کار را داشته باشند...»  
 
هویزر روز پس از فرار شاه طی گزارشی به هارولد براون جدول آمادگی ارتش برای کودتا را ترسیم کرد. او در این باره  می‌نویسد: «.. گروه پنج هر روز کارآیی بیشتری پیدا می‌کنند و قره باغی نیز نقش رهبری بیشتری ایفا می‌کند. برنامه‌ها دارد شکل می‌گیرد و ما داریم به جایی می‌رسیم که بتوانیم کودتای نظامی کنیم. حدود یک هفته دیگر قادر به انجام این کار خواهیم بود. گروه از نظر روحی آماده است تا در صورتی که دولت قانونی (یعنی دولت بختیار) رو به سقوط برود، اقدام کنند...» 
 
هویزر ادامه می‌دهد: «.. براون می‌خواست برآورد را از میزان خونریزی در صورت وقوع کودتا بداند. گفتم به نظرم بالاست. اضافه کردم که این نکته را باید برای آینده در نظر داشت. فدا کردن یک انسان تصمیم بسیار سختی است، اما وقتی صحبت از یک جنگ می‌شود، باید خسارات را با خسارت‌های دیگر مقایسه کنیم. شاید مرگ ده هزار تن بتواند جان یک میلیون را نجات دهد...».
 
اما اوضاع آن گونه که ژنرال‌های شاه و اربابان آمریکایی‌شان پیش بینی می‌کردند، پیش نرفت. با رهبری هوشمندانه حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) و برنامه دقیق یاران ایشان، به جز تشکیلات انقلابی درون ارتش که سربازان و درجه‌داران و افسران بسیاری را گرد خود متشکل ساخته بود، تدابیر و مذاکرات شورای انقلاب با افراد موثر در ارتش، باعث شد که لحظه به لحظه نقشه‌ها و طرح‌های ژنرال هویزر و گروه ۵ نفره ژنرال‌های شاه از هم گسیخته‌تر شود و کارایی نهایی خود را زیر علامت سوال ببرد. این نکته را بار‌ها و بار‌ها شخص هویزر و سران ارتش شاه در خاطرات و نوشته‌ها و گفته‌های خود مورد تاکید قرار داده‌اند.
 
در آخرین مرحله از طرح‌های ژنرال هویزر و سران ارتش شاه، عملیاتی موسوم به «نجات» یا «کورتاژ» برای انجام یک کودتای نظامی توسط کاخ سفید طراحی گردید که در آن کشتار حتی یک میلیون نفر پیش بینی شده بود. قرار براین بود با اجرای ساعت حکومت نظامی از ۱۶/۳۰ بعد ازظهر، کوچه و خیابان‌ها از مردم خالی شده و سپس از ساعت ۲۰، عملیات با حمله به مقر نیرو‌ها و سران انقلاب از جمله محل اقامت حضرت امام و دستگیری وسیع فعالین انقلابی آغاز گردد.
 
اما حکم تاریخی امام خمینی مبنی بر شکستن حکومت نظامی و ماندن مردم در خیابان ها، همه طرح و نقشه‌های کاخ سفید نشینان و مزدوران داخلی آن‌ها را برهم زد. حکمی که در وهله اول نگرانی یاران امام مبنی بر احتمال کشتار گسترده مردم توسط ارتش شاه را نیز به همراه داشت.
 
احمد مرآتی شیرازی از بازاریان مبارز پیرو امام خمینی که در آن ایام در حضور آیت الله طالقانی بود، درباره آن حکم تاریخی امام می‌گوید: «.. آقای طالقانی تلفنی با امام صحبت کرد، آقای طالقانی به امام گفتند که اگر این حکم شما اجرا شود (یعنی حکومت نظامی اعلام شده شکسته شود) ۵ میلیون نفر کشته می‌شوند. باز امام گفتند که باید شکسته شود. ۳ دفعه آقای طالقانی تلفن کرد و بعد گفت خودم می‌روم پیش امام...» 
 
مرحوم آیت الله سید تقی موسوی درچه‌ای از مبارزین همراه امام که شاهد عینی ماجرا بوده، ادامه آن را این‌گونه شرح می‌دهد: «.. در حیاط (مدرسه علوی) نشسته بودیم که یک وقت خبر آوردند که آقای طالقانی از پیش امام برگشتند و در سالن نشسته و گریه می‌کنند... (آقای طالقانی شرح دادند) وقتی به امام گفتم که آقا تمام چهارراه‌های تهران، نیرو‌های مسلح سنگر گرفتند و نفربر‌ها همه پر از نظامی و طبق اطلاع، شاپور بختیار گفته که در این ساعت‌ها بزنید و بکشید، (حتی) اگر ملت هم مقاومت کردند، اگرچه یک میلیون هم کشته شوند و من می‌بینم که صد‌ها هزار جنازه در این خیابان‌های تهران ریخته شده... آقای طالقانی به امام فرمودند که شما را به جدّتان، پیغمبر این حکومت نظامی را بگویید که نشکنند و همچنان بماند که امام با لحن تند به آقای طالقانی فرموده بودند باید حکومت نظامی شکسته بشود. بعد ایشان گفته بود که آخر کشت و کشتار می‌شود... بعد امام فرموده بودند که ... اگر این دستور باشه چی؟   اگر این نظر حضرت حجت باشد، چی؟...» 
مرآتی حال و هوای آقای طالقانی را پس از این آخرین کلام امام این‌گونه شرح می‌دهند: «.. دیگر آقای طالقانی حرف نزدند ... گفتند عین دستور امام باید انجام بشود...» 
 
به این ترتیب و با حضور مردم در خیابان‌ها، عملا حکومت نظامی شکسته شد و عملیات موسوم به «نجات» و یا «کورتاژ» را به بن بست کامل کشانید.
 
صبح روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در حالی که اغلب مراکز رژیم شاه به دست انقلابیون فتح شده بود و نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) می‌رفت که طومار دودمان ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی را برای همیشه در هم بپیچد، در اتاق بحران کاخ سفید جلسه‌ای به ریاست  برژینسکی تشکیل شد و برای نجات حکومت شاهنشاهی آخرین تدابیر را به کار بستند.
 
برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر در یادداشت‌های روز یکشنبه ۱۱ فوریه برابر با ۲۲ بهمن ۵۷ به آن جلسه اضطراری اشاره نموده و می‌نویسد: «.. در جلسه اضطراری کاخ سفید، وارن کریستوفر و دیوید نیوسام از طرف وزارت امور خارجه، چارلز دونکن و ژنرال جونز به اتفاق چند تن از مقامات وزارت دفاع و ستاد مشترک، ترنر رییس CIA به اتفاق فرانک کارلوچی  از مقامات برجسته CIA، گری سیک و سرهنگ اودوم از شورای امنیت ملی حضور داشتند...»  
 
راه حل نهایی این گروه کودتای نظامی بود و از همین رو نتایج جلسه به سولیوان و ژنرال هایزر ابلاغ شد. سولیوان در کتاب خاطراتش شرح داده که از عصبانیت مکالمه را قطع کرده و ژنرال هویزر نیز شرایطی را برای انجام کودتا عنوان نمود، که در آن زمان از هیچ کس ساخته نبود.
 
هویزر در این باره در خاطراتش می‌نویسد: «.. وقتی صحبت را شروع کردیم، گفتم که ژنرال هیگ نیز پشت خط است. ژنرال دیوید جونز رییس ستاد مشترک گفت که آن طرف خط، خودش، معاون وزیر، دونکن و دکتر برژینسکی قرار دارند... پرسید آیا مایلم برای ترتیب یک کودتای نظامی به تهران برگردم؟ ... گفتم تحت شرایط زیر می‌توانم ... به مقدار نامحدود نیاز به پول خواهد بود، باید حدود ۱۰ الی ۱۲ ژنرال آمریکایی را با خود ببرم. ۱۰۰۰ نفر از بهترین سربازان آمریکایی را لازم دارم. زیرا در این موقعیت نمی‌دانستم روی چه مقدار از سربازان ایرانی می‌توانم حساب کنم و بالاخره نیاز به حمایت همه جانبه و متحد کشورم دارم...»  
 
آخرین جلسه اضطراری کاخ سفید برای نجات رژیم شاه در ساعت ۸/۳۰ صبح یکشنبه ۱۱ فوریه ۱۹۷۹ تشکیل شد که باتوجه به اختلاف ساعت تهران و واشنگتن برابر ساعت چهار بعد از ظهر روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ بود. یعنی زمانی که دیگر ارتش اعلام بی‌طرفی نموده، بختیار فرار کرده  و دیگر رژیم سلطنتی در ایران وجود نداشت که برای نجات آن کودتای نظامی انجام دهند. کار تمام شده بود و نهضت امام خمینی به یاری خداوند تبارک و تعالی با ایستادگی و فداکاری و ایثار مردم مسلمان، رژیم شاه را جارو کرده بود.
 
نکته جالب اینکه علی‌رغم ادعای ژنرال هویزر مبنی بر خروج او از ایران در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۵۷، بنا به تصریح و نوشته ارتشبد فردوست (رئیس  دفتر اطلاعات ویژه شاه) وی حتی در روز ۲۲ بهمن در ستاد ارتش حضور داشت و در اتاقی ویژه طرح کودتای نظامی خویش را دنبال می‌نمود. گویا وی پس از پیروزی انقلاب همراه جانشین خود، ژنرال گاست و دیگر اعضای هیئت مستشاری آمریکا در ایران، به آمریکا رفت.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *