تاثیر انقلاب اسلامی بر هنر و ادبیات

9:40 - 18 بهمن 1399
کد خبر: ۶۹۹۴۰۹
هنر و ادبیات بخشی مهم و تاثیر گذار بر تحولات اجتماعی و سیاسی در جهان است و انقلاب‌های بزرگ جهان به طور معمول وام گیرنده از آثار و سبک‌های هنری هستند. اما بر خلاف این اتفاق، انقلاب اسلامی ایران را باید تاثیر گذار بر شکوفایی و اعتلای هنر در ایران و جهان دانست.
_ روزنامه کیهان نوشت: هنر و ادبیات از عناصر مهم و تأثیرگذار در تحولات اجتماعی و سیاسی جهان بوده است.
 
هر انقلاب و تغییری در جوامع، ضمن تأثیرپذیری از آثار هنری، موجب زایش جریان‌ها، مکاتب و سبک‌های هنری جدیدی نیز می‌گردد. عصر جدید و دنیای صنعتی، در پی یک انقلاب فرهنگی و هنری به نام رنسانس در اروپا ظهور کرد. همچنان‌که انقلاب شوروی، سبک‌های جدیدی را در ادبیات و سینما به وجود آورد. انقلاب‌ها و جنبش‌های اجتماعی عدالت خواهانه و ضداستعماری در آمریکای لاتین، شعر و سرود‌های تازه‌ای را در این ملت‌ها طنین‌انداز کرد و موج سینمای سوم را در آن منطقه بار آورد و...
 
انقلاب اسلامی ایران، اما یکی از تحولاتی است که بیش از آنکه از هنر و ادبیات تأثیر بپذیرد، موجب شکوفایی و اعتلای هنر در ایران و بخش‌هایی از جهان شد. شعر و داستان نویسی، سرود و موسیقی، سینما و تئاتر و... گستره‌هایی در وادی فرهنگ و هنر ایران زمین هستند که با قیام سال ۱۳۵۷ و سرنگونی رژیم شاهنشاهی و روی کار آمدن نظام اسلامی، با آبشخور‌های تازه‌ای مواجه شدند.
 
اما یکی از حلقه‌های مفقوده در حوزه مطالعات و تفکر درباره انقلاب اسلامی «هنر» است. این مسئله بسیار اهمیت دارد؛ زیرا انقلاب ما یک تحول فرهنگی و اجتماعی بود و لاجرم برای شتاب گرفتن در تحقق آرمان‌های آن، باید به اعتلای فرهنگی، ادبی و هنری توجه کرد. همچنین، انقلاب اسلامی همچون هر پدیده اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دیگری، برای بازتولید و انتقال آرمان‌های خود به نسل‌های آینده، چاره‌ای جز تجلی و تثبیت در آثار هنری ندارد. همچنانکه رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: «هر‌اندیشه‌ای، هر انقلابی که در قالب هنر نگنجد، ماندنی نخواهد بود.»
 

پیوند هنر با مردم و فرهنگ اسلامی و ایرانی

با پیروزی انقلاب اسلامی، رشد و پیشرفت هنر و ادبیات ایرانی از دو جنبه قابل بررسی است؛ نخست، شتاب گرفتن حرکت رو به جلو در بسیاری از رشته‌های این هنر‌ها به واسطه پیوند با مردم و تعهد و مسئولیت و دوم، رجوع به فرهنگ غنی و گرانمایه اسلامی و ایرانی. عمق این تأثیرگذاری را سال‌های اول پیروزی انقلاب در سینما دیدیم. درحالی که سینمای ایران در سال‌های ۵۶ و ۵۷ هم از نظر اقتصادی به ورشکستگی رسیده بود و هم اینکه غرق در ولنگاری و فساد بود.
 
«جشن هنر شیراز» به عنوان یکی از گردهمایی‌های هنری طاغوت، محل تجلی و خودنمایی سیاستگذاری‌ها و علایق فرهنگی رژیم پهلوی بود. این جشن با طراحی و حمایت فرح، همسر شاه، شکل گرفت – و به همین دلیل به بازیچه شهبانو معروف شد – و با هزینه‌ای سنگین بالغ بر صد میلیون تومان (که در آن زمان رقم سهمگینی به حساب می‌آمد) از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۶ به اجرا درمی آمد.
 
آنتونی پارسونز، سفیر وقت انگلیس در ایران، که از مهمانان جشن هنر سال ۵۶ بود درباره آن نوشته بود: «جشن هنر سال ۱۳۵۶ شیراز، از نظر کثرت صحنه‌های اهانت‌آمیز به ارزش‌های اخلاقی ایرانیان از جشن هنر پیشین فراتر رفته بود... من به این خاطر موضوع را با شاه در میان گذاشته و به او گفتم اگر چنین نمایشی به طور مثال در شهر منچستر انگلیس اجرا می‌شد، کارگردان و هنرپیشگان آن جان سالم به در نمی‌بردند. شاه مدتی خندید و چیزی نگفت.»
 
انقلاب اسلامی این عرصه را به طور کامل متحول کرد؛ هم سینمایی آمیخته با آئین‌ها و ارزش‌های اسلامی و انقلابی ظهور کرد و هم اینکه شاهد رونق و احیای اقتصادی سینما در سال‌های دهه ۶۰ و اوائل دهه ۷۰ بودیم. (درباره تأثیر انقلاب بر سینما، در قسمت‌های بعدی این گزارش به طور مفصل بحث خواهیم کرد.) این دگرگونی و احیاگری در سایر رشته‌های هنری نیز به عینه اتفاق افتاد.
 

انقلاب شعر

یکی از حوزه‌های فرهنگی ایران که به طور عمیق و در تمام طول ۴۳ سال گذشته تحت‌الشعاع انقلاب اسلامی و حوادث بعدی آن قرار گرفت، شعر بود.
 
«رضا اسماعیلی»، شاعر و منتقد ادبی درباره تأثیر انقلاب اسلامی بر جریان شعر ایران می‌گوید: «نسل شاعران انقلاب با نبوغ ادبی خویش قالب‌های فراموش شده ادب پارسی را با توانمندی تمام و مطابق با ذوق و ذائقه مخاطبان امروزی شعر باز‌سازی کردند و باعث شدند که این قالب‌ها- با وجود همه چالش‌هایی که بین نوسرایان و سنتی‌سرایان وجود دارد- به‌عنوان محوری‌ترین قالب‌های ادبی بار دیگر به حیات باشکوه خویش ادامه بدهند. این ابتکارعمل باعث شد که در کنار جریان شعر نیمایی و سپید، قالب‌های ادبی از پیله مهجوریت و انزوا بیرون بیایند و به‌خاطر انطباق با مولفه‌های شعر نیمایی (انطباق مضمونی و محتوایی) و همراهی شاعران انقلاب با جریان شعر معاصر، شاهد ظهور خجسته پدیده یا جریانی به نام «غزل نیمایی» باشیم. شعر انقلاب اسلامی، ادامه منطقی سیر تکوینی و روند تکاملی ادبیات پارسی است و شاعران انقلاب، فرزندان خلف شاعران بزرگی همچون عطار، مولانا، فردوسی، سعدی، حافظ و نیما هستند. از این منظر بعد از انقلاب اسلامی، نسل شاعران جوان انقلاب نیز به پیروی از بزرگان ادب پارسی در همان مسیری که گذشتگان پیشاروی آنان نهاده بودند طی طریق کردند. یعنی اکثر شاعران انقلاب در حوزه قالب و فرم، متأثر از یکی از سبک‌های ادبی تثبیت شده پیش از خود مثل سبک‌های خراسانی، عراقی و هندی بودند.»
 
وی درباره جریان‌های مختلف شعر که پس از انقلاب ظاهر شدند هم توضیح می‌دهد: «در دهه اول انقلاب اسلامی شاعران به احیای قالب‌های سنتی ادب پارسی روی آوردند. قالب‌هایی، چون غزل، قصیده، مثنوی، رباعی، دوبیتی و... نمونه‌های غزل‌تراز انقلاب را در آثار شاعرانی، چون سیدحسن حسینی، قیصر امین‌پور، و نصرالله مردانی می‌توان دید. دومین جریان ادبی بعد از انقلاب در دهه هفتاد شکل می‌گیرد. در این دهه پر تلاطم ادبی شاهد شکل‌گیری جریانی فرمالیستی به نام «شعر دهه هفتاد» با رویکردی کاملاً آوانگارد و ساختار شکن هستیم. شعر دهه هفتاد، شعری «خلاف‌آمد عادت» و شنا کردن در خلاف مسیر جریان آب بود. شعری خلاف‌آمد رفتار‌های مرسوم ادبی. با افول شعر دهه هفتاد، جامعه ادبی ما قدم به دوران پر برکتی می‌گذارد که نام آن را می‌توان دوران بلوغ، تعادل و توازن ادبی گذاشت. حرکت در مسیر اعتدال ادبی و دست یافتن به شعری سهل و ممتنع و امروزین با استفاده از ظرفیت‌های همه سبک‌های ادبی از ویژگی‌های بارز شعر این دوره است.»
 
این شاعر، تأثیر انقلاب بر شعر پارسی را یک «رنسانس» می‌داند و می‌گوید: «تأثیر سازنده انقلاب اسلامی بر شعر و ادبیات معاصر در این مقطع، تأثیری کاملاً محسوس و ملموس است. اگر از این روزنه نگاه کنیم، به راحتی در می‌یابیم که انقلاب اسلامی شعر را از ورطه افراط و تفریط رهانید و به دایره سلامت و اعتدال هدایت کرد. به عبارت ساده‌تر، انقلاب اسلامی خلاقیت و نوآوری در حوزه شعر را در مسیری منطقی و معقول هدایت کرد و با پیوند شعر نو و سنتی به‌ترمیم گسست ایجاد شده در نسل‌های ادبی پرداخت که نتیجه این پیوند خجسته، تجدیدحیات و احیای قالب‌های ادبی با بهره‌گیری از قابلیت‌های نیمایی بود که این رویکرد هوشمندانه تا حدود زیادی به بحث و جدل‌های تکراری میان شاعران نوپرداز و سنتی پایان داد و بین شاعران معاصر همدلی و همزبانی ایجاد کرد. منظور از «رنسانس ادبی» نیز دقیقاً چنین چیزی است. یعنی دمیدن روح «تجدد و نوآوری» در کالبد قالب‌های ادبی، و پیوند موفق سنت و مدرنیته.»
 

عکس‌هایی که حق را بر جریده تاریخ ثبت کردند.

اما از رشته‌هایی که در جریان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی هویت تازه‌ای یافت، عکاسی بود. بدون شک جذاب‌ترین و تکان دهنده‌ترین عکس‌ها، در جریان آن دوران به ثبت رسیدند. هم عکس‌های خبری و هم عکس‌های هنری گرفته شده از عرصه‌های نبرد، ماناترین و پرکاربردترین آثار در حوزه عکاسی بوده‌اند.
 
به طور مثال عکس مرحوم محمدحسین پرتوی از بیعت همافران ارتش با امام خمینی (ره) در روزنامه کیهان تاریخ ۱۹ دی سال ۵۷، نمونه یک اثر عکس جریان ساز در مسیر انقلاب بود. انتشار این عکس مسیر انقلاب را هموارتر و بسیاری از توطئه‌های دشمنان کشورمان را در ضربه زدن به قیام اسلامی ملت ایران خنثی کرد. از دیگر عکس‌های به یادگار مانده این عکاس متعهد و انقلابی از دوران انقلاب اسلامی می‌توان به بسته شدن فرودگاه به منظور جلوگیری از ورود امام خمینی (ره) از پاریس در دوره بختیار و اعدام سران رژیم طاغوت در دبیرستان علوی اشاره کرد.
 

زخم کاری کاریکاتور.

اما در این میان، بیشترین تعالی و رشد در زمینه کاریکاتور بوده است. یکی از مهم‌ترین دلایل شتاب حضور نیرو‌های انقلابی به عرصه کاریکاتور، کم هزینه بودن این رشته نسبت به سایر رشته‌های تجسمی بود. معمولا آموختن و کار در زمینه رشته‌هایی چون؛ گرافیک، مجسمه سازی، حجمی و... نیازمند حضور در کلاس‌های مختلف و صرف هزینه‌های گزاف بود که طبقات محروم اجتماعی، چنین امکانی برایشان فراهم نبود. رشته‌هایی، چون طراحی و کاریکاتور تنها به یک کاغذ و قلم نیاز دارند و حتی بدون بهره بردن از کلاس و استاد نیز با تکیه بر ذوق، تلاش، تمرین و مطالعه امکان شکوفایی استعداد را فراهم می‌کند.
 
به همین دلیل، در دهه اخیر انقلاب، کاریکاتوریست‌های جوان نه تنها توانستند گوی سبقت را از سایر همکارانشان در سایر رشته‌ها بربایند و خط شکن هنر‌های تجسمی‌شوند که کاریکاتور ایران امروز در جهان درخششی چشمگیر دارد.
مسعود شجاعی طباطبایی، هنرمند کاریکاتوریست درباره جهش این رشته هنری در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گوید: عرصه‌های کارتون و کاریکاتور ایران پس از انقلاب اسلامی جهش چشم گیری یافتند و درنتیجه امروز ما در کاریکاتور جهان حرف اول را می‌زنیم. به طور مثال، از هر ۷ جایزه ۲ جایزه متعلق به ایرانیان است. دوسالانه بین‌المللی کاریکاتور تهران تاکنون پنج ستاره از مراکز تخصصی کاریکاتور مهم در دنیا از جمله فدراسیون کارتونیست‌ها FECO دریافت کرده است و هم اکنون یکی از سه مسابقه کاریکاتور بزرگ دنیا محسوب می‌شود.
 
چند سال قبل مسابقه‌ای در بلژیک با موضوع روح برگزار شد. یک هفته مانده به پایان مهلت ارسال آثار از دبیرخانه جشنواره تماس گرفتند و گفتند تعداد آثار هنرمندان ایرانی کم است و درخواست داشتند شرایط را فراهم کنیم تا این حضور بیشتر شود، چرا که حضور ایرانیان باعث اعتبار جشنواره‌هاست. همچنین اولین سایت تخصصی کاریکاتور ایران با عنوان ایران کاریکاتور را ابتدا به زبان انگلیسی و سپس فارسی راه‌اندازی کردیم و خیلی از سایت‌های تخصصی دنیا حتی در قالب هم از این سایت الگوبرداری کردند.  

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *