مشکلات اقتصادی یا مسائل فرهنگی؛ کدام یک مانع ازدواج جوانان است؟
برخی از کارشناسان اعتقاد دارند اقتصاد مهمترین عامل بازدارنده جوانان برای تشکیل خانواده است. اما در مقابل برخی فرهنگ را در مجرد ماندن جوانان دخیل میدانند. اما به راستی علت تاخیر در ازدواج چیست و چه تاثیر و پیامدی بر فرد و جامعه دارد؟
خبرگزاری میزان -
_ روزنامه رسالت نوشت: این روزها تشکیل خانواده حتی برای کم سن و سالها هم کابوس است، چه رسد به آنان که از دهه سی زندگی گذر کردهاند و عطای آن را به لقایش ببخشیدهاند. گویا همه دستبهدست هم داده اند تا با ایده آل گرایی و خواستههای نامعقول، آنچنان سد محکمی در برابر ازدواج بسازند که شکستن آن برای خیلیها ممکن نباشد. البته تورم و قیمتهای سر به فلک کشیده و بیکاری نیز به کمک استحکام این سد آمده و آب پاکی را روی دست همه ریخته، بنابراین افراد ۴۰ تا ۵۰ ساله که اصطلاحا به تجرد قطعی رسیدهاند در پازل زندگی خود قطعه گمشدهای دارند و شاید هرگز آن را نیابند، برای همین است که تنهایی را با همه رنج و آلامش، تمرین کرده و آن را مزمزه میکنند.
تجرد برای بسیاری یک انتخاب نیست و شرایط آنان را به تنها زیستی واداشته است. شرایطی که یا خود در آن دخیل بودهاند یا خانواده و جامعه. موضوعی که دود آن بیش از همه به چشم خود فرد میرود و البته جامعه نیز از تبعات آن بینصیب نخواهد ماند. افزایش آسیبهای روحی و روانی ازجمله افسردگی، انزوا، کاهش میل به زندگی و ... و آسیبهای اجتماعی اعم از فساد و بیبند باری و بی تعهدی میتوانند از پیامدهای تأخیر در ازدواج و یا رسیدن افراد یک جامعه به تجرد قطعی باشد. طبق آخرین آمار که مربوط به سال ۹۵ است، شاخص تجرد قطعی برای مردان، ۲/۳ درصد و برای زنان ۳/۷ درصد است و از سال ۸۹ تا سال ۹۶ حدود۳۰ درصد از میزان ازدواجها کاسته شده است.
هزار و یک مشکل بر سر راه تأهل
برخی اعتقاد دارند اقتصاد مهمترین عامل در بازدارندگی جوانان در ازدواج است، اما برخی فرهنگ را در مجرد ماندن جوانان دخیل میدانند. امیر محمود حریرچی، جامعهشناس در رابطه با علت تاخیر ازدواج جوانان به خبر آنلاین میگوید: «توقعات افراد در حال حاضر خیلی بالا رفته و جوانان نمیتوانند زندگی را ساده شروع کنند. متأسفانه جامعه ما ساده زیستی را فراموش کرده و مقصر را مسئولان میدانم، زیرا وقتی بهعنوان الگو در شرایط بسیار لاکچری زندگی میکنند و به مردم توصیه ساده زیستی میکنند، آنها نمیتوانند چنین توصیهای را بپذیرند، زیرا ساده زیستی باید یک انتخاب باشد نه این که بر افراد تحمیل شود»
شاید هم حاصل عدم فراهمسازی تسهیلات، مانع ازدواج بوده و سبب شده، آمار ۱۲ میلیونی مجردها در سال ۹۵، امروز به حدود ۱۴ میلیون برسد.
۵۰ سالگی آغاز تجرد قطعی
در همین رابطه، «محمد حسنی»، عضو هیئتعلمی دانشگاه فردوسی مشهد و مسئول اندیشکده جمعیت، سن تجرد قطعی در مردان و زنان را ۵۰ سالگی دانسته و میگوید: «از آنجایی که بازه تغییرات باروری بین ۱۵ تا ۴۹ سال محاسبه میشود و زنان معمولا بعد از این سن، امکان باروری خود را از دست میدهند، آغاز تجرد قطعی سن ۵۰ سالگی است. البته بعد از این سن ممکن است ازدواج صورت بگیرد، اما سخن من از نقطه نظر جمعیتشناسی و موضوع باروری است. نسبت مجردان قطعی که از تقسیم تعداد افراد هرگز ازدواج نکرده بر جمعیت ۵۰ سال به دست میآید، در کشور ما حدود یک الی دو درصد است که پیشبینی میشود این میزان به دلیل تأخیر در سن ازدواج و مسائل مرتبط با آن بیشتر شود».
عوامل بر هم زننده توازن جنسیتی
حسنی با اشاره به برخی عوامل بر هم زننده توازن جنسیتی که میتواند در تاخیر ازدواج موثر باشد گفت: «در ایران میزان موالید نسبت جنسی در بدو تولد همیشه بالای ۱۰۰ است و بر اساس تمامی سرشماریها تعداد پسران در بدو تولد بیش از دختران بوده است، اما با افزایش سن به ویژه در سنین ۳۰ سال به بالا، مرگومیر بیشتر مردان نسبت به زنان یکی از عواملی است که نسبت جنسی را تغییر میدهد؛ بنابراین در سالخوردگی ما تعداد زنان بیشتری داریم. عامل دوم بحث مهاجرت است. به عنوان مثال جوانان ۲۰ تا ۳۰ سال از مناطق روستایی مهاجرت میکنند و نسبت جنسی را در روستاها بر هم زده و تأخیر در ازدواج به وجود میآید. همچنین تغییرات سبک زندگی و به تأخیر انداختن ازدواجها میتواند همسان گزینی را دچار مشکل کند. بهعنوانمثال دخترخانمی که سنش بالای ۲۸-۲۷ سال است گزینههایش باید ۳۰ به بالا باشند درنتیجه ممکن است در این جمعیت، گزینه همسانی برای آنها نباشد. همچنین تغییرات رشد جمعیتی در برخی دورهها نیز در موضوع همسان گزینی دخیل است.»
تأثیر سیاستهای اقتصادی و اجتماعی بر تأخیر ازدواج
به اعتقاد این جامعه شناس، سیاستهای اقتصادی و اجتماعی در سطح کلان بر خانواده تاثیر گذاشته و نتیجه توسعه فرد محور و الگو اقتصاد شبه سرمایهداری به تأخیر ازدواج جوانان دامن زده است: «برنامههای توسعه در کشور ما خانواده محور نبوده و بهویژه در حوزه اقتصادی برگرفته از غرب و شبه سرمایهداری است؛ بنابراین در این نوع الگو، بازار کار برای مرد و زن یکسان میشود و بر اساس بحثهای برابری خواهی جنسیتی زنان هم میخواهند مانند مردان تحصیل کنند. در چنین جوی، زن و مرد رقیب یکدیگر میشوند و هر دو میخواهند فرصتهای مختلف را تصاحب و شایستگی خود را نشان دهند. البته تحصیل زنان به نوبه خود مزیت است، اما زمانی که اینها با همان تئوری اقتصادی وارد بازار کار میشوند، نتیجهاش خالی شدن خانه از حضور زن و از دست رفتن فرصت تربیت فرزند میشود. از طرفی خود نظام اقتصادی شرایطی را به وجود میآورد که اولا هزینههای اقتصادی ازدواج و فرزند آوری بهشدت افزایش پیدا کند و این شرایط خانواده را مجبور میکند فرزند کمتری به دنیا بیاورد تا با این اقتصاد و هزینههای فرزند همخوانی داشته باشد؛ بنابراین برخی از مشکلات خانواده از بیرون به خانواده وارد میشود. یعنی نتیجه انتخاب زوجین نیست؛ لذا توسعه فرد محور در هر کشوری شروع شود این اتفاق میافتد و تنها در ایران نیست.»
راه برونرفت؛ توسعه خانواده محور
مسئول اندیشکده جمعیت، راهکار مقابله با تأخیر در ازدواج را سطح ساختاری توسعه خانواده محور دانسته و تأکید میکند: «توسعه خانواده محور؛ توسعهای است که در نوع اقدام خود بهویژه در حوزه اقتصادی و اجتماعی، خانواده را مدنظر قرار بدهد. زمانی که میخواهد اشتغال زن را تعریف کند باید این را در نظر بگیرد چنانچه زن هم بخواهد مثل مرد ۸ ساعت بیرون از خانه کار کند، فرصت تربیتی فرزند از دست میرود؛ لذا باید شرایط برای اشتغال زنان را طوری تعریف کند که او فرصت تربیت داشته باشد. همچنین رسانهها باید به این مسئله بپردازند که مادری در فرهنگ ما جایگاه بسیار بالایی دارد و با هیچ مهندسی و دکتری و .. نباید آن را مقایسه کرد. باید اهمیت نقش مادری را برای بقای جامعه و دوام هویت ایرانی و اسلامیمان ارتقا دهیم و این ارتقا نه شعاری و در حد کلام بلکه باید آن را در تمام برنامههای توسعه ببینیم. باید برای زنان خانهدار حقوق بازنشستگی و امتیازاتی قائل بشویم تا برخی از آنان که ضرورت حضور کمتری در جامعه ازنظر اشتغال دارند مجبور به کار در بیرون منزل نباشند. البته این را باید گفت که در برخی مشاغل حضور زنان ضرورت دارد و اساسا شغلی زنانه است».
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *