چگونه بازیگر شویم (۳۰۹) /توجه به دکور صحنه برای بازیگر
- بازیگری یکی از مشاغل محبوب در سطح جهان محسوب میشود، بازیگری فارغ از شهرت و ثروتی که ممکن است برای فرد بازیگر به همراه داشته باشد، جهانی است که میتوان در آن ایفای نقش در قالب شخصیتهای مختلف را تجربه کرد.
در این بین اکثریت مواقع بازیگری به عنوان یکی از مشاغل سخت جهان محسوب میشود، شاید از دور برای بسیاری اینکه بازیگری اتفاقی سخت باشد، قابل لمس نباشد اما اگر به صورت اصولی و به مفهوم واقعی به بازیگری نگاه کنیم، این هنر به واقع به تمرین، مطالعه، شهود و مطالعات فراوانی نیازمند است.
توجه به دکور صحنه برای بازیگر
در فصلهای قبل تمرینی از شما خواسته شد مبنی بر ضبط کردن صدای مردم (در اتوبوس واحد) در زندگی روزمرهشان. الان دوباره به آن صداها رجوع کنید؛ در اکثرشان به یک نقص مشترک دست پیدا خواهید کرد: معمول شده که هر شخص، یکی دو کلمهی اول گفتارش را با صدای گیرا آغاز میکند، اما در کلمههای بعد مدام این صدا پایینتر و پایینتر آمده و بدون اغراق کلمههای آخرشان اصلا شنیده نمیشود!
صادق باشیم خیلی از بازیگران بر روی صحنه و یا در فیلمها نیز این نقص را در استفاده از منبع آوایی دارند یادمان باشد که یک جمله وقتی شنیده و فهم میشود که کلمهی آخرش نیز با همان شدت کلمهی اول ابراز شود.
حالا شعر خوانی و یا مرور متنهای نمایشی به صورت مونولوگ با آهنگ شعر فارسی روزمره را در دستور تمرین درس قرار میدهیم. انرژی آوایی خود را از حرف و کلمهی ابتدایی بررسی و تعیین کنید. تمام قطعهی خود را با همان انرژی تا به آخر بیان کرده و از افت آن جلوگیری کنید.
جملهای که در نظر میگیرید دارای تعداد بالای واژگان نباشد: خواجه مگو که این من ام- این نه من ام نه من من ام. حالا بررسی انرژی واژگان را به ترتیب روی هر واژه انجام داده و با واژهی قبل مقایسه کنید؛ تا به آخر. دقت کنیم که حرف آخر یعنی "م" دارای مخرج بینی است و باید سعی کرد آن را در ارتفاع و شدت حرف اول (خ) که دارای مخرج دهانی است ابراز داشت. گیر انداختن تنفس و رها ساختن تدریجی آن به سمت مخرج ادای حروف تنها راه نگهداری از انرژی آوایی در یک سطح است.
شکل دادن به صوت
در طول تمام تمرینها یک جمله را در ذهن خود پیرامون ساختن ذهنیتی دقیق از تمام تمرین درسها تکرار کنید: صدا جسم است. همین جملهی به ظاهر ساده، سرنوشت آوایی شما را تغییر میدهد.
عدهای بر اثر تنبلیهایی که من نامش را کسالتهای درون خانگی میگذارم عادت کردهاند که بسیار شل و وارفته و لاقید حرف بزنند! گو اینکه برایشان اصلا مهم نیست حرفشان شنیده شود! حالا جای تعجب دارد که حرفی که نیازی به شنیده شدن ندارد پس چرا زده میشود؟! جالب این است که خیلی از پدر و مادرها برای بد و شل و وارفته حرف زدن فرزندانشان مدام قربان آنها نیز میروند! باید حرف زدن برایمان همچون عبور از آتش مهم باشد.
هر لحظه که واژهای از دهانمان خارج شده، اما به مخاطب نرسد همچون سوختن در آتش است. مکالمه از نزدیک فقط ۴۷ درصد از معنای چیزی را که میخواهیم بگوییم انتقال میدهد. نباید با بی قیدی در حرف زدن همین میزان را نیز کاهش دهیم.
در این تمرین به اجسام پیرامون دقت کنید. هر کدام دارای سطح و کعب مختلفی هستند. تمام مسیرهای قبل تا تولید صوت و آوا را انجام داده منتهی این بار به بدنتان شکل دهید. سعی کنید شکلها بر اساس اشیا و حجمهای پیرامون باشد. سپس تفاوتهای به وجود آمده در هر آوا را به نسبت شکل جدید بدن بررسی کنید. یادتان باشد که آوا مجموعهی صوت، صدا و گفتار است و همچون جسمیست که به بیرون پرتاب میشود.