چرا "طالبان"رهبرشان را کشتند؟!
خبرگزاری میزان: خیلی مریض بود و هر روز بیشتر از پیش، ضعیف میشد. ملا عمر، یکی از تحت تعقیبترین رهبران گروههای تروریستی افرادش را کنار بسترش خواسته بود.
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از خبرگزاری شفقنا، ملا عمر که زمانی رهبر پرقدرت طالبان بود، پس از سالها زندگی در تبعید در بستر مرگ افتاده بود. تکلیف گردهاش پس از آلودهشدن دواهایش با زهر، شدت یافتهبود.
مردان ریشکی اتاق تاریک او را پر کرده بودند. تفنگهایشان را در دست داشتند و به رهبر 65 سالهیشان که امیرالمؤمنین میگفتند گوش داده بودند.
حلقهی درونی ملا عمر که توسط معاونش ملا اختر منصور رهبری میشد، از به آخرین گفتهها و آرزوهای رهبرشان گوش داده بودند.
منصور دریافت که قرار نیست او رهبر شود. دستش بالای تفنگچهی 9 میلی متری ای بود که در میان لباسش پنهان کرده بود. ناگهان در میان سخنان ملا عمر پرید و از او پرسید چرا.
ملا عمر جوابی را که او میخواست نداد و با بیاعتنایی نگاه یک چشمش را از او برگرداند. منصور تفنگچهاش را کشید و بر او شلیک کرد- یک بار به صورتش و دو بار به شکمش.
این کودتای خونبار پایان خیانتآمیز به زندگی مرد منفوری بود که جنگجویانش جان 454 سرباز بریتانیایی و هزارها شهروند غیرنظامی افغانستان را در جریان 14 سال گذشته گرفتهاند.
اکنون ترس آن است که مرگ او آن طور که جزئیاتش توسط فرمانده ارشد قبلی طالبان، عمر خطاب، بیان میشود سبب طوفان غیرمنتظره و خونبار تروریزم و جنگ داخلی گردد.
یک منبع امنیتی به ما گفت:«]مرگ ملا عمر[ پیامدهای مرگبار دارد. نفوذ منصور میتواند منطقه را به هرج و مرج وحشتناکی فرو ببرد. و با افتادن افغانستان در باتلاق، باقی جهان نیز فرو خواهد رفت.»
پیش از این ادعاهایی وجود داشت که ملا عمر در قندهار زهر داده شده است یا اینکه او در یک بیمارستان در کراچی پاکستان مرده. اما خطاب گفت که تحقیقاتی که او در این باره انجام داده، نشان میدهد که ملا عمر توسط منصور کشتهشده است.
خطاب در سال 2011 زمانی که شنید معاون ملا عمر، ملا منصور که به حیث سرپرست طالبان کار میکرد- در قطر دفتر باز میکند طالبان را ترک کرد.
او ادعا کرد که منصور با سازمان استخبارات مرکزی ایالات متحده (CIA) مخفیانه معاملهای انجام داده تا بیشتر از 1000 سرباز نیروهای ویژهاش را در افغانستان نگهدارد و به ایران وعده داده است که علیه گروه دولت اسلامی (داعش) جنگ خواهد کرد.
او گفت که ملا عمر ضعیفتر از آن بود که بتواند طالبان را کنترل کند و مدت دو سال در نزد منصور زندانی بود و بر اثر مریضی شدید، هیچ اعتراضی نمیتوانست.
خطاب که اکنون رهبر یک گروه اسلامگرای دیگر به نام فدایی محاذ است، چنین ادامه داد:«زمانی که امیرالمؤمنین خواستهایش را بیان میکرد، منصور به او گفت، <تو نمیتوانی از کسی دیگر به حیث رهبر نام ببری، چون، من جنبش طالبان را میگردانم. بگو که من رهبر خواهم بود.ِ>»
ملا عمر گفت که او پیش از این چیزهای زیادی را از دست داده است. او گفت که امارت افغانستان را به خاطر حفاظت از رهبر القاعده، اسامه بن لادن، پس از حوادث 11 سپتامبر از دست داد. او اسامه بن لادن را به دست امریکا نسپرد و جنگ را آغاز کرد.
«همچنان او به منصور گفت که نمیتواند که رهبری طالبان را به کسی بدهد که میخواهد این معاملههای شرمآور را انجام بدهد. ببابراین، منصور به صورت و شکم او با گلوله شلیک کرد. امیرالمؤمنین کشته شد. اول به او زهر داده شده بود و سپس به گلوله بستهشد. او برای تداوی مرضش نیاز به دارو داشت. منصور به او گفته بود که نمیتوان به داروهای پاکستانی که در دسترس بود، اعتماد کرد. او از دبی دوا خواست و در آن زهر ریخت.
آن زهر جگر عمر را تخریب کرد. زمانی که او در حال مرگ بود، منصور و افرادش میخواست او را مجبور به پذیرش خواستشان کنند. زمانی که او رد کرد، آنها او را شهید کردند.»
او ادعا کرد که ملا عمر در مخفیگاهش در جنوب افغانستان در بعد از ظهر 23 اپریل 2013- سه روز بعد از آغاز مسمومسازی- مرد.
خطاب گفت که او از قبر ملا عمر در ولایت زابل در جنوب افغانستان دیدن کرده است. اما محل دفن او سری نگهداشته میشود تا کسی با جنازهی کسی که در سال 1994 طالبان را ایجاد کرد، بدرفتاری نکند.
او گفت:«اما من از قبر او عکس گرفتم و در زمان مناسب محل دفن او را آشکار خواهیم کرد.»
از زمانی که سربازان بریتانیایی افغانستان را ترک کردند، یک سال نگذشته است. اما افغانستان همین اکنون در اغتشاش فرو رفتهاست.
تعهد پنهان منصور به سازمان استخبارات مرکزی امریکا (CIA) برای جنگ با دولت اسلامی (داعش)، افغانستان را در سایهی جنگهای بیشتر قرارداده است. ائتلافهای پیشین طالبان از هم خواهد گسیخت و خشونت انفجار خواهد کرد.
جنگسالار قبلی طالبان، حافظ سعید خان، اکنون مسئول عملیات دولت اسلامی (داعش) در افغانستان، شمال پاکستان و بخشهایی از ایران است و احتمالا در برابر کسانی که قبلا در جنگ همکار او بودند (طالبان) کینه به دل دارد.
دولت اسلامی (داعش) در برابر شیعهها نفرت دارد. اکثر جمعیت ایران شیعهاند. دولت اسلامی (داعش) در سراسر خاور میانه و شمال افریقا جنایتهای زیادی علیه شیعهها مرتکب شدهاست.
اگر گفتههای خطاب درست باشند که ملا منصور برای حمله به دولت اسلامی (داعش) با ایران معاملهای انجام دادهاست، معنایش این است که تهران گروه طالبان تحت رهبری ملا منصور را برای این نبرد مسلح خواهد کرد.
و چنین کاری پیامدهای وحشتناکی برای جهان خواهد داشت، چون، سلاحها به جانب سوم داده و یا فروخته خواهد شد.
آن منبع امنیتی به ما گفت:«دادن سلاح از طرف یک کشور به منظور نفوذ در جنگهای داخلی اکثرا سبب اشتباهات وحشتناک میگردد. در دههی هشتاد، بریتانیا و ایالات متحده به مجاهدین که در برابر شوروی میجنگیدند سلاح دادند، بعدا همین سلاحها در برابر خودشان استفاده شد.
موشکهای زمین به هوا برای حمله بر هلیکوپترهای شوروی خوب بود. اما میتواند جتهای مسافربری را هم سقوط دهد. زمانی که طالبان کنترل افغانستان را به دست گرفتند، ترس این بود که سلاحهای باقیمانده به دست القاعده بیفتد. در عراق و سوریه، عین مسئله است. در آنجا به نیروهای شورشی سلاح داده شد تا علیه رژیم اسد بجنگند، اما، اکنون از آن سلاحها دولت اسلامی ]داعش[ استفاده میکند.
طالبان افغانستان تا اکنون علاقهمند جهاد در بیرون از افغانستان نبودهاند. اما دولت اسلامی با باز کردن جای پا برای خود و معامله با جهادیها بقای خود را دوام خواهد داد. رهبر جدید طالبان به اندازه ملا عمر نفوذ ندارد و نمیتواند جلوی آنان را بگیرد. احتمال اینکه افغانستان بتواند دولت اسلامی را شکست دهد، ضعیف است. اما اگر طالبان با داعش یکجا شود، تشویش بزرگی خلق میگردد. آنگاه تماشاگر جنگ بین ایران و جهادیهای افغانستان خواهید بود و غرب مجبور خواهد بود که سهم بگیرد.»
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
مردان ریشکی اتاق تاریک او را پر کرده بودند. تفنگهایشان را در دست داشتند و به رهبر 65 سالهیشان که امیرالمؤمنین میگفتند گوش داده بودند.
حلقهی درونی ملا عمر که توسط معاونش ملا اختر منصور رهبری میشد، از به آخرین گفتهها و آرزوهای رهبرشان گوش داده بودند.
منصور دریافت که قرار نیست او رهبر شود. دستش بالای تفنگچهی 9 میلی متری ای بود که در میان لباسش پنهان کرده بود. ناگهان در میان سخنان ملا عمر پرید و از او پرسید چرا.
ملا عمر جوابی را که او میخواست نداد و با بیاعتنایی نگاه یک چشمش را از او برگرداند. منصور تفنگچهاش را کشید و بر او شلیک کرد- یک بار به صورتش و دو بار به شکمش.
این کودتای خونبار پایان خیانتآمیز به زندگی مرد منفوری بود که جنگجویانش جان 454 سرباز بریتانیایی و هزارها شهروند غیرنظامی افغانستان را در جریان 14 سال گذشته گرفتهاند.
اکنون ترس آن است که مرگ او آن طور که جزئیاتش توسط فرمانده ارشد قبلی طالبان، عمر خطاب، بیان میشود سبب طوفان غیرمنتظره و خونبار تروریزم و جنگ داخلی گردد.
یک منبع امنیتی به ما گفت:«]مرگ ملا عمر[ پیامدهای مرگبار دارد. نفوذ منصور میتواند منطقه را به هرج و مرج وحشتناکی فرو ببرد. و با افتادن افغانستان در باتلاق، باقی جهان نیز فرو خواهد رفت.»
پیش از این ادعاهایی وجود داشت که ملا عمر در قندهار زهر داده شده است یا اینکه او در یک بیمارستان در کراچی پاکستان مرده. اما خطاب گفت که تحقیقاتی که او در این باره انجام داده، نشان میدهد که ملا عمر توسط منصور کشتهشده است.
خطاب در سال 2011 زمانی که شنید معاون ملا عمر، ملا منصور که به حیث سرپرست طالبان کار میکرد- در قطر دفتر باز میکند طالبان را ترک کرد.
او ادعا کرد که منصور با سازمان استخبارات مرکزی ایالات متحده (CIA) مخفیانه معاملهای انجام داده تا بیشتر از 1000 سرباز نیروهای ویژهاش را در افغانستان نگهدارد و به ایران وعده داده است که علیه گروه دولت اسلامی (داعش) جنگ خواهد کرد.
او گفت که ملا عمر ضعیفتر از آن بود که بتواند طالبان را کنترل کند و مدت دو سال در نزد منصور زندانی بود و بر اثر مریضی شدید، هیچ اعتراضی نمیتوانست.
خطاب که اکنون رهبر یک گروه اسلامگرای دیگر به نام فدایی محاذ است، چنین ادامه داد:«زمانی که امیرالمؤمنین خواستهایش را بیان میکرد، منصور به او گفت، <تو نمیتوانی از کسی دیگر به حیث رهبر نام ببری، چون، من جنبش طالبان را میگردانم. بگو که من رهبر خواهم بود.ِ>»
ملا عمر گفت که او پیش از این چیزهای زیادی را از دست داده است. او گفت که امارت افغانستان را به خاطر حفاظت از رهبر القاعده، اسامه بن لادن، پس از حوادث 11 سپتامبر از دست داد. او اسامه بن لادن را به دست امریکا نسپرد و جنگ را آغاز کرد.
«همچنان او به منصور گفت که نمیتواند که رهبری طالبان را به کسی بدهد که میخواهد این معاملههای شرمآور را انجام بدهد. ببابراین، منصور به صورت و شکم او با گلوله شلیک کرد. امیرالمؤمنین کشته شد. اول به او زهر داده شده بود و سپس به گلوله بستهشد. او برای تداوی مرضش نیاز به دارو داشت. منصور به او گفته بود که نمیتوان به داروهای پاکستانی که در دسترس بود، اعتماد کرد. او از دبی دوا خواست و در آن زهر ریخت.
آن زهر جگر عمر را تخریب کرد. زمانی که او در حال مرگ بود، منصور و افرادش میخواست او را مجبور به پذیرش خواستشان کنند. زمانی که او رد کرد، آنها او را شهید کردند.»
او ادعا کرد که ملا عمر در مخفیگاهش در جنوب افغانستان در بعد از ظهر 23 اپریل 2013- سه روز بعد از آغاز مسمومسازی- مرد.
خطاب گفت که او از قبر ملا عمر در ولایت زابل در جنوب افغانستان دیدن کرده است. اما محل دفن او سری نگهداشته میشود تا کسی با جنازهی کسی که در سال 1994 طالبان را ایجاد کرد، بدرفتاری نکند.
او گفت:«اما من از قبر او عکس گرفتم و در زمان مناسب محل دفن او را آشکار خواهیم کرد.»
از زمانی که سربازان بریتانیایی افغانستان را ترک کردند، یک سال نگذشته است. اما افغانستان همین اکنون در اغتشاش فرو رفتهاست.
تعهد پنهان منصور به سازمان استخبارات مرکزی امریکا (CIA) برای جنگ با دولت اسلامی (داعش)، افغانستان را در سایهی جنگهای بیشتر قرارداده است. ائتلافهای پیشین طالبان از هم خواهد گسیخت و خشونت انفجار خواهد کرد.
جنگسالار قبلی طالبان، حافظ سعید خان، اکنون مسئول عملیات دولت اسلامی (داعش) در افغانستان، شمال پاکستان و بخشهایی از ایران است و احتمالا در برابر کسانی که قبلا در جنگ همکار او بودند (طالبان) کینه به دل دارد.
دولت اسلامی (داعش) در برابر شیعهها نفرت دارد. اکثر جمعیت ایران شیعهاند. دولت اسلامی (داعش) در سراسر خاور میانه و شمال افریقا جنایتهای زیادی علیه شیعهها مرتکب شدهاست.
اگر گفتههای خطاب درست باشند که ملا منصور برای حمله به دولت اسلامی (داعش) با ایران معاملهای انجام دادهاست، معنایش این است که تهران گروه طالبان تحت رهبری ملا منصور را برای این نبرد مسلح خواهد کرد.
و چنین کاری پیامدهای وحشتناکی برای جهان خواهد داشت، چون، سلاحها به جانب سوم داده و یا فروخته خواهد شد.
آن منبع امنیتی به ما گفت:«دادن سلاح از طرف یک کشور به منظور نفوذ در جنگهای داخلی اکثرا سبب اشتباهات وحشتناک میگردد. در دههی هشتاد، بریتانیا و ایالات متحده به مجاهدین که در برابر شوروی میجنگیدند سلاح دادند، بعدا همین سلاحها در برابر خودشان استفاده شد.
موشکهای زمین به هوا برای حمله بر هلیکوپترهای شوروی خوب بود. اما میتواند جتهای مسافربری را هم سقوط دهد. زمانی که طالبان کنترل افغانستان را به دست گرفتند، ترس این بود که سلاحهای باقیمانده به دست القاعده بیفتد. در عراق و سوریه، عین مسئله است. در آنجا به نیروهای شورشی سلاح داده شد تا علیه رژیم اسد بجنگند، اما، اکنون از آن سلاحها دولت اسلامی ]داعش[ استفاده میکند.
طالبان افغانستان تا اکنون علاقهمند جهاد در بیرون از افغانستان نبودهاند. اما دولت اسلامی با باز کردن جای پا برای خود و معامله با جهادیها بقای خود را دوام خواهد داد. رهبر جدید طالبان به اندازه ملا عمر نفوذ ندارد و نمیتواند جلوی آنان را بگیرد. احتمال اینکه افغانستان بتواند دولت اسلامی را شکست دهد، ضعیف است. اما اگر طالبان با داعش یکجا شود، تشویش بزرگی خلق میگردد. آنگاه تماشاگر جنگ بین ایران و جهادیهای افغانستان خواهید بود و غرب مجبور خواهد بود که سهم بگیرد.»
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *