نمایشگاه بیکاری در چهارسوهای "کابل"
خبرگزاری میزان: صبح وقت است. گذرم به چهار راه پُل خشک برچی افتاده است. آنجا انبوهی از جمعیت گرد آمدهاند. وقتی موتری یا موتور سایکل سواری از راه میرسد، همه به سوی او هجوم می برند. در ابتدا تصور میکردم حادثهای اتفاق افتاده است...
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از خبرگزاری شفقنا؛ اما وقتی به جمعیت نزدیک شدم، دیدم همه کارگرانی اند که در اینجا در انتظار کار گرد آمدهاند. اینجا نمایشگاه کارگران بیکار برپاست. تجمع کارگران بیکار فقط در اینجا منتهی نمیشود، چهار راههای عمومی همه پاتوق کارگران بیکار است. صبحگاهان کابل، صبحهای غمانگیز برای کارگران است. آنها شبها را با اضطراب صبح میکنند و صبحهای تاریک از خانههای شان بیرون میشوند؛ روزهای شان در چهار سوها با ناامیدی شام میشود.
به جمعیت نزدیکتر میشوم، جوانی که کلاه پیک دار سرخرنگ بهسر کرده است بالبخند به سویم میآید. نام خود را مراد میگوید. او صبح تاریک در اینجا آمدهاست اما تا هنوز موفق نشده است که با کسی برای کار برود. او میگوید، تاهنوز هر کافرماییکه آمده است کسانی را بردهاند که یکی از پیشههای کارگری را بلد بودهاند. مراد خودش هیچکاری را بلد نیست او فقط همیشه یک کارگر سادهاست. مراد میگوید، یکسال میشود که از ایران آمده است، در آنجا نیز در سنگبُری به عنوان یککارگر ساده کار کرده است. مراد میگوید، چون کاری را بلد نیستم، روزهای زیادی را بیکار میمانم، اگر دو روز کار میکنم، سه روز دیگر حتما بیکار میمانم. معاش یک کارگر ساده در کابل از 250 تا 300 افغانی است اما کسانی که یکی از پیشههای کارگری را بلد باشد روزانه از 500 تا 800 افغانی معاش دارد.
بیکاری، اکنون به یک معضلۀ بزرگ اجتماعی مبدل گشتهاست. دفتر سازمان ملل متحد نیز از افزایش بیکاری در میان جوانان در کشور هشدار داده بود. این دفتر، پدیدۀ بیکاری را تهدید بزرگ اجتماعی دانسته است. گسترش ناامنی و افزایش بیش از حد مهاجرت، بخشی از این تهدیدهایی است که در صورت مهار نشدن این معضل، گروگانگیر جامعۀ افغانی خواهد شد. اکنون این پدیده، پای هزاران تن را به بیرون از مرزها کشانده است. در کابل، وقتی گذرت به ریاست پاسپورت بیفتد، به صفهای طویل شهروندان بر میخوری که بیکاری همۀ آنها را مجبور ساخته است که کشور را ترک نمایند. گپ و گفت در میان جوانان در این روزها، فقط چگونه رفتن از کشور است. همه به این فکر اند که چگونه از این کشور خارج شوند. فاجعه بارتر اینکه حتا دانشجویانی که در بهترین رشتههای تحصیلی درس میخوانند و تحصیلات خویش را در آخرین مرحلۀ تحصیلی رسانده اند، تحصیل را رها و از کشور بار سفر میبندند.
کارگرانیکه در چهار سوها در انتظار کار مینشینند، دلیلهای زیادی برای افزایش بیکاری میدانند. خداداد، یک بنّا است. او می گوید در سال های اول که طالبان سقوط کرده بود، کار خیلی زیاد بود. همه خانه میساختند، شرکتهای زیادی روی کار آمده بود
کارگرانیکه در چهار سوها در انتظار کار مینشینند، دلیلهای زیادی برای افزایش بیکاری میدانند. خداداد، یک بنّا است. او میگوید در سالهای اول که طالبان سقوط کرده بود، کار خیلی زیاد بود. همه خانه میساختند، شرکتهای زیادی روی کار آمده بود، همه مصروف کار بودند؛ اما اکنون با گذشت هر روز وضعیت کار بد و بدتر میشود. اما مراد که هیچپیشۀ کارگری را بلد نیست، میگوید، یکی از دلایل بیکاری من همین است که من پیشهای بلد نیستم. اگر یک پیشه بلد میبودم، هم بیکار نمیماندم و هم با مزد خوب کار میکردم.
به باور کار آگاهان، یکی از دلایل سیر صعودی گراف بیکاری در کشور، وضعیت آشفتۀ کنونی است. وضعیت بد امنیتی امید زندگی را از مردم گرفته است. هیچکسی نمیتوانند با جرأت در کشور سرمایه گذاری نمایند. به همین دلیل، فابریکهها و کارخانهها راه اندازی نمیشود. همچنان در وضعیت کنونی، در کنترل بازار نیز ناکام است. مسئولین توجه چندانی به سرمایه گذاری و تولیدات داخلی ندارد. اجناس تولیدی کشور، هیچگاهی نمیتوانند در برابر اجناس وارداتی به رقابت بپردازند.
نهادهای آموزشی نقش بزرگی را در کار آفرینی و کاریابی جوانان دارد. حاجی عنایت علی زاده، رییس بنیاد خیریه آگاه در گفتوگویی با مجله اورال گفت، متاسفانه نهادهای آموزشی کشور در این بخش آسیب پذیری زیادی دارد. به باور وی، آموزش در کشور براساس کشف استعدادها نیست. هیچدانش آموزی براساس علایق و استعداد خویش آموزش نمیبینند؛ از همین رو، دانش آموزان ماکمتر خلاق و کار آفرین بار میآیند. یکی از دلایل بیکاری جوانان همین است که بر اساس نیازمندی و علایق خویش آموزش نمیبینند. به باور آقای علیزاده، یک بخش از این خلاها را میتوان با آموزشهای مسلکی از میان برداشت. بنیاد خیریه آگاه با راه اندازی کارگاههای آموزشی، در بخش خلاقیت کاری و کاریابی جوانان سهم فعال گرفته است. مسئولین این بنیاد میگویند، تا هنوز توانستهایم در حدود 1000 تن از افراد اینجامعه را وارد بازار مسلکی کار نماییم. این بنیاد، در بخش برق کشی ساختمانی، لوله کشی ساختمانی، مهارتهای کاربردی کمپیوتر و هنر خیاطی کارگاهای آموزشی بر گزار کرده بود که اکنون بخش بزرگی از این کار آموزان، به صورت حرفهای و مسلکی کار میکنند.
وزارت کار، امور اجتماعی و شهدا و معلولین، یکی از نهادهای تنظیم کار در کشور است. اما مقامات مسئول در این وزارت گفتهاند که این وزارت در قسمت کاریابی نقش ندارد ولی آموزشهای مسلکی و سیمینارهای کار آموزی را برای بهتر شدن کار راه میاندازد. مردم در اینباره انتقاد دارند و میگویندکه خدمات این وزارت همه گیر نمیباشد و همه اقشار جامعه را در بر نمیگیرد. گفته میشود در گذشته، وزرات پلا ن و وزارت کار و امور اجتماعی به صورت مستقیم دانشجویان و دانشآموزان را پس از تحصیل شان به کار استخدام میکرد و زمینههای کاریابی را برای شان مهیا میساخت.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
به جمعیت نزدیکتر میشوم، جوانی که کلاه پیک دار سرخرنگ بهسر کرده است بالبخند به سویم میآید. نام خود را مراد میگوید. او صبح تاریک در اینجا آمدهاست اما تا هنوز موفق نشده است که با کسی برای کار برود. او میگوید، تاهنوز هر کافرماییکه آمده است کسانی را بردهاند که یکی از پیشههای کارگری را بلد بودهاند. مراد خودش هیچکاری را بلد نیست او فقط همیشه یک کارگر سادهاست. مراد میگوید، یکسال میشود که از ایران آمده است، در آنجا نیز در سنگبُری به عنوان یککارگر ساده کار کرده است. مراد میگوید، چون کاری را بلد نیستم، روزهای زیادی را بیکار میمانم، اگر دو روز کار میکنم، سه روز دیگر حتما بیکار میمانم. معاش یک کارگر ساده در کابل از 250 تا 300 افغانی است اما کسانی که یکی از پیشههای کارگری را بلد باشد روزانه از 500 تا 800 افغانی معاش دارد.
بیکاری، اکنون به یک معضلۀ بزرگ اجتماعی مبدل گشتهاست. دفتر سازمان ملل متحد نیز از افزایش بیکاری در میان جوانان در کشور هشدار داده بود. این دفتر، پدیدۀ بیکاری را تهدید بزرگ اجتماعی دانسته است. گسترش ناامنی و افزایش بیش از حد مهاجرت، بخشی از این تهدیدهایی است که در صورت مهار نشدن این معضل، گروگانگیر جامعۀ افغانی خواهد شد. اکنون این پدیده، پای هزاران تن را به بیرون از مرزها کشانده است. در کابل، وقتی گذرت به ریاست پاسپورت بیفتد، به صفهای طویل شهروندان بر میخوری که بیکاری همۀ آنها را مجبور ساخته است که کشور را ترک نمایند. گپ و گفت در میان جوانان در این روزها، فقط چگونه رفتن از کشور است. همه به این فکر اند که چگونه از این کشور خارج شوند. فاجعه بارتر اینکه حتا دانشجویانی که در بهترین رشتههای تحصیلی درس میخوانند و تحصیلات خویش را در آخرین مرحلۀ تحصیلی رسانده اند، تحصیل را رها و از کشور بار سفر میبندند.
کارگرانیکه در چهار سوها در انتظار کار مینشینند، دلیلهای زیادی برای افزایش بیکاری میدانند. خداداد، یک بنّا است. او می گوید در سال های اول که طالبان سقوط کرده بود، کار خیلی زیاد بود. همه خانه میساختند، شرکتهای زیادی روی کار آمده بود
کارگرانیکه در چهار سوها در انتظار کار مینشینند، دلیلهای زیادی برای افزایش بیکاری میدانند. خداداد، یک بنّا است. او میگوید در سالهای اول که طالبان سقوط کرده بود، کار خیلی زیاد بود. همه خانه میساختند، شرکتهای زیادی روی کار آمده بود، همه مصروف کار بودند؛ اما اکنون با گذشت هر روز وضعیت کار بد و بدتر میشود. اما مراد که هیچپیشۀ کارگری را بلد نیست، میگوید، یکی از دلایل بیکاری من همین است که من پیشهای بلد نیستم. اگر یک پیشه بلد میبودم، هم بیکار نمیماندم و هم با مزد خوب کار میکردم.
به باور کار آگاهان، یکی از دلایل سیر صعودی گراف بیکاری در کشور، وضعیت آشفتۀ کنونی است. وضعیت بد امنیتی امید زندگی را از مردم گرفته است. هیچکسی نمیتوانند با جرأت در کشور سرمایه گذاری نمایند. به همین دلیل، فابریکهها و کارخانهها راه اندازی نمیشود. همچنان در وضعیت کنونی، در کنترل بازار نیز ناکام است. مسئولین توجه چندانی به سرمایه گذاری و تولیدات داخلی ندارد. اجناس تولیدی کشور، هیچگاهی نمیتوانند در برابر اجناس وارداتی به رقابت بپردازند.
نهادهای آموزشی نقش بزرگی را در کار آفرینی و کاریابی جوانان دارد. حاجی عنایت علی زاده، رییس بنیاد خیریه آگاه در گفتوگویی با مجله اورال گفت، متاسفانه نهادهای آموزشی کشور در این بخش آسیب پذیری زیادی دارد. به باور وی، آموزش در کشور براساس کشف استعدادها نیست. هیچدانش آموزی براساس علایق و استعداد خویش آموزش نمیبینند؛ از همین رو، دانش آموزان ماکمتر خلاق و کار آفرین بار میآیند. یکی از دلایل بیکاری جوانان همین است که بر اساس نیازمندی و علایق خویش آموزش نمیبینند. به باور آقای علیزاده، یک بخش از این خلاها را میتوان با آموزشهای مسلکی از میان برداشت. بنیاد خیریه آگاه با راه اندازی کارگاههای آموزشی، در بخش خلاقیت کاری و کاریابی جوانان سهم فعال گرفته است. مسئولین این بنیاد میگویند، تا هنوز توانستهایم در حدود 1000 تن از افراد اینجامعه را وارد بازار مسلکی کار نماییم. این بنیاد، در بخش برق کشی ساختمانی، لوله کشی ساختمانی، مهارتهای کاربردی کمپیوتر و هنر خیاطی کارگاهای آموزشی بر گزار کرده بود که اکنون بخش بزرگی از این کار آموزان، به صورت حرفهای و مسلکی کار میکنند.
وزارت کار، امور اجتماعی و شهدا و معلولین، یکی از نهادهای تنظیم کار در کشور است. اما مقامات مسئول در این وزارت گفتهاند که این وزارت در قسمت کاریابی نقش ندارد ولی آموزشهای مسلکی و سیمینارهای کار آموزی را برای بهتر شدن کار راه میاندازد. مردم در اینباره انتقاد دارند و میگویندکه خدمات این وزارت همه گیر نمیباشد و همه اقشار جامعه را در بر نمیگیرد. گفته میشود در گذشته، وزرات پلا ن و وزارت کار و امور اجتماعی به صورت مستقیم دانشجویان و دانشآموزان را پس از تحصیل شان به کار استخدام میکرد و زمینههای کاریابی را برای شان مهیا میساخت.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *