۳ عامل اساسی در افت بورس
پس از افت ۳ درصدی شاخص کل بورس در روز گذشته، میزان افت کل ارزش بازار سهام از ۲۰ مرداد ماه تاکنون به مرز ۳۰۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. کارشناسان ریشه این نزولها را تغییر در چشماندازهای اقتصاد کلان، گران شدن بازار و سیاستگذاریهای مبهم و متناقض میدانند.
خبرگزاری میزان -
_ روزنامه همشهری نوشت: با نزول ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی بازار سهام در مبادلات دیروز میزان کل افت ارزش بازار سهام از ۲۰ مرداد تاکنون به مرز ۳۰۰۰ هزار میلیارد تومان، معادل ۱۲۰ میلیارد دلار رسید. نزول ۳ درصدی دیروز، دومین نزول با این میزان در ۱۰ روز گذشته بود. اما ریشه این نزول سنگین و بیوقفه چیست؟ بررسیها نشان میدهد ریشه نزولهای بورس را باید در ۳ عامل، شامل؛ تغییر در چشماندازهای اقتصاد کلان، گران شدن بازار و سیاستگذاریهای مبهم و متناقض در داخل مجموعه دولت جستوجو کرد.
شاخص کل بورس تهران دیروز سقوط سنگین دیگری را در کارنامه خود ثبت و بیش از ۳ درصد افت کرد. این دومین نزول سنگین بورس ظرف ۱۰ روز گذشته است. با نزول ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی بازار سهام در مبادلات دیروز، مجموع رقم نزول ارزش بازار سهام از ۲۰ مرداد ماه تاکنون، به مرز ۳۰۰۰ هزار میلیارد تومان رسید. ارزش کل بازار سهام در مردادماه امسال به ۹۲۰۰ هزار میلیارد تومان معادل ۴۲۲ میلیارد دلار (با احتساب هر دلار ۲۱ هزارو ۷۰۰ تومان) رسیده بود، اما با نزول روز گذشته ارزش کل بازار سهام (بورس تهران و فرابورس) به ۶۲۹۶ هزار میلیارد تومان معادل ۲۵۲ میلیارد دلار (با احتساب هر دلار ۲۵ هزار تومان) رسید. ارزش دلاری بازار سهام نیز در ۱۵۰ روز گذشته ۱۷۰ میلیارد دلار کاهش یافته است. این نزول آشفتگی زیادی در بین سهامداران ایجاد کرده و حتی ظرف چند روز گذشته به تجمع اعتراضی جلوی در سازمان بورس در خیابان ملاصدرا منجر شد.
تغییر چشماندازهای کلان و توقف رشد ارزش داراییها
بررسی رفتار بازارها در ماههای گذشته نشان میدهد تقریبا همه بازارهای دارایی که محل اصلی سرمایهگذاری ایرانیان هستند، مانند بازار طلا، ارز، مسکن، سهام و حتی خودرو از ۲۰ آبانماه با تغییر چشماندازهای سیاسی با نزول مواجه شدهاند. این نزول بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات آمریکا و شکست دونالد ترامپ اتفاق افتاد. شکست دونالد ترامپ میتواند بهمعنای پایان سیاست فشار حداکثری و کاهش تحریمها بر ایران باشد که در طول ۲ سال گذشته بنیانهای اقتصاد کلان را با چالشهای زیادی مواجه کرده بود.
این تحول سیاسی، چشماندازهای کلان اقتصاد را تغییر داده و به توقف رشد ارزش داراییها در همه بازارها منجر شده است. بانک مرکزی هم به تازگی گزارش داده، میزان سیالیت سپردههای بانکی در ماههای اخیر کاهش یافته است. مطابق گزارش بانک مرکزی رشد صفر درصدی پول در آذرماه امسال نسبت بهماه گذشته و کاهش ۱۰.۳ درصدی رشد ۱۲ ماهه این متغیر در آذرماه سالجاری (۶۹.۷ درصد) نسبت به رشد ۱۲ ماه منتهی به آبانماه سالجاری (۸۰.۰ درصد) از کاهش سیالیت سپردهها و ماندگار شدن بیشتر آنها حکایت دارد؛ این علامتی مهم از کاهش انتظارات تورمی است.
این ارقام نشان میدهد نقدینگی بهدلیل چشماندازهایی که بعداز آبانماه ایجاد شده، تمایل خود را برای جابهجایی بین بازارها از دست داده است و این موضوع یعنی کاهش تمایل نقدینگی برای جابهجایی در بازارها تحتتأثیر کاهش انتظارات تورمی و همینطور رشد تولید ناخالص داخلی و کاهش تورم ماهانه بوده است. با این حال بهنظر میرسد آنچه بیشتر از سایر عوامل به افت ارزش بازارها در کوتاهمدت منجر شده کاهش انتظارت تورمی است. تا قبل از برگزاری انتخابات آمریکا هیچ چشمانداز روشنی برای توقف روند رو به رشد منحنی تورم وجود نداشت، اما رخداد سیاسی یادشده این امیدواری را ایجاد کرد که دستکم اگر تورم کاهش پیدا نمیکند از این بیشتر هم رشد نخواهد شد. این موضوع اکنون به توقف رشد ارزش داراییهای منقول و غیرمنقول در اقتصاد ایران منجر شده است. حتی این امیدواری وجود دارد که در نتیجه حل نصفه و نیمه تنشهای سیاسی حجم تجارت نفتی و غیرنفتی ایران افزایش یابد که میتواند چشمانداز بهتری را برای اقتصاد ایران ترسیم کند و مانع از رشد حبابگونه ارزش داراییها تحتتأثیر تورم شود.
به باور برخی کارشناسان یکی از دلایل رشد تورم در ایران صرفنظر از سیاستهای پولی و رشد شدید نقدینگی کاهش رشد اقتصادی و نزول عرضه کل در اقتصاد است و چنانچه گشایشهای سیاسی به افزایش عرضه کل منجر شود میتوان امیدوار بود جلوی رشد حبابگونه ارزش داراییها ازجمله طلا، ارز، مسکن و خودرو گرفته شود. ضمن اینکه باید توجه کرد همه داراییها در اقتصاد ایران بهصورت دورهای متناسب با قاعده ارزش جایگزینی، ارزش خود را در سیکلهای اقتصادی با تورم منطبق میکنند.
در چنین شرایطی بازار سهام نیز از همان قاعدهای پیروی کرده که سایر بازارها از آن تبعیت کردهاند به این معنا که تغییر در چشماندازهای محقق نشده اقتصاد کلان، اما قابل پیشبینی موجب شده رشد ارزش داراییها در بازارسهام با قیمتهای فعلی توجیه نداشته باشد مگر اینکه قیمتها دوباره به سطوحی برسند که جذابیت خرید آنها افزایش یابد.
گران شدن بازار
بررسیهای آماری از دلایل نزول بازار سهام نشان میدهد یکی دیگر از دلایلی که به افت سنگین شاخصهای بورس منجر شده رشد حبابگونه قیمتها بهویژه از ابتدای سالجاری تاکنون بوده است. طبق ادبیات مالی هر زمان که قیمتها بیش از ارزش ذاتی خود رشد کنند بازار به مرحله اشباع خرید میرسد و دیگر حجم ورودی نقدینگی هم برای رشد دوباره شاخصها کفاف نمیدهد.
آنطورکه آمارها نشان میدهد شاخص کل بورس تهران از اردیبهشت سال۹۷ تا ۲۰مرداد امسال ۲۲۰۰درصد رشد کرده و میزان رشد بازار سهام بهویژه از ابتدای سالجاری تا مردادماه به حدی بود که بازار سهام را به مرحله اشباع خرید رسانده بود و حتی دیگر با هدفگذاریهای تورمی هم سازگاری نداشت. اعداد و ارقام مربوط به نسبت قیمت به درآمد بورس تهران اثبات میکند در تابستان امسال قیمت سهام شرکتهای بورس به چنان سطحی از رشد رسیده بودند که در تاریخ بورس بیسابقه بود و عملا قیمت سهام بسیاری از شرکتها در بورس بهشدت گران شده بود، زیرا نسبت قیمت به درآمد بازار سهام که معیاری برای محاسبه گران بودن قیمت سهام شرکتهاست، به محدوده ۴۰ مرتبه رسیده بود درحالیکه نسبت قیمت به درآمد تاریخی بازار سرمایه عمدتا در محدوده ۴.۵ تا ۷.۵ مرتبه است و به جز در موارد خاص ازجمله آذر ۱۳۹۲ این نسبت هرگز از ۱۰ مرتبه تجاوز نکرده است.
در چنین شرایطی روشن است که قیمت سهام شرکتهای بورس باید دوباره به سطوحی برسد که برای خریداران جذاب باشد و اعداد و ارقام نشان میدهد برای اینکه قیمت سهام شرکتها جذابیت گذشته را بهدست بیاورند باید یا ارزش سهام شرکتها با افت بیشتری مواجه شود و یا میزان سود شرکتهای بورس رشد کند.
سیاستهای متناقض
صرفنظر از تغییر در چشماندازهای کلان اقتصادی و گران شدن قیمت سهام شرکتها عامل دیگری که بهویژه در چندماه گذشته نقش زیادی در فراز و فرود شاخصهای بورس داشته نامتناقض بودن سیاستهای اقتصادی، ابهام در تصمیمهای اقتصادی و تعدد مراکز تصمیمگیری اقتصادی است. البته این یک مشکل قدیمی برای بازار سرمایه است و در طول چند دهه گذشته بهویژه از ابتدای دهه ۹۰ هربار به پاشنه آشیل بازار سرمایه تبدیل شده است. نخستینبار در اواسط دهه ۸۰ اجرای سیاستهای شبانه در مورد نرخ سنگ آهن اثرات عمیقی بر بازار سهام برجای گذاشت و بعد از آن در دورههای مختلف ابلاغ بخشنامههای مختلف از سوی وزارتخانههای مختلف هربار منجر به متلاطم شدن شاخصهای بورس شد.
با این حال آنچه بیش از هرچیز بازار سهام را در ۲ دهه گذشته رنج داده تعدد مراکز تصمیمگیری، فقدان سیاست واحد و اجرای نظام سرکوب قیمتها یا قیمتگذاری دستوری بوده که ظرف یکماه گذشته دوباره اجرا شد و این بار روند تولید در صنعت فولاد را نشانه گرفت و به اعتماد سرمایهگذاران آسیب جدی وارد کرد. نمونه چنین تصمیمهایی در همه صنایع از خودرو گرفته تا دارو و صنایع پتروشیمی گرفته میشود و این موضوع به یک عامل مخرب برای بازار سهام تبدیل شده است. بهطوری که بازار سرمایه در دورههای کوتاهمدت با تکالیف متفاوتی در صنایع مختلف مواجه میشود این موضوعی است که اصل اول سرمایهگذاری که ثبات در سیاستگذاری و تصمیمگیری است را نقض میکند و منجر به فرار سرمایهها میشود.
سقوط ۳ درصدی بورس و خروج ۲ هزارمیلیارد تومان نقدینگی
شاخص کل بورس تهران در مبادلات دیروز برای دومین بار در ۱۰ روز گذشته ۳ درصد افت کرد و به یکمیلیون و ۲۶۰ هزار واحد رسید. دیروز ارزش کل معاملات بازار سهام ۸ هزارمیلیارد تومان معادل ۳۲ درصد افت کرد و ۲ هزار میلیارد تومان از نقدینگی سهامداران حقیقی از بازار سهام خارج شد. این بالاترین میزان خروج پول سهامداران حقیقی در یکماه گذشته است. در طول یکماه گذشته سهامداران حقیقی ۱۵ هزار میلیارد تومان نقدینگی از بازار سهام خارج کردهاند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *