بایدن و سرنوشت برخورد تیرهای غیب به سفارت آمریکا در عراق
عراق دوران ترامپ داعش و یک همه پرسی عقیم در اقلیم کردستان را پشت سرگذاشته و مفهومی به نام مقاومت علیرغم برخی مخالفتها در بدنه سیاسی این کشور، به تقاضای عمومی تبدیل شدهاست در نتیجه بایدن میداند که طرح تجزیه عراق را باید از روی میز بردارد و راههای جدید را امتحان کند.
خبرگزاری میزان -
هربار که این راکت پراکنیهای بیهوده در بغداد رخ میدهد، ایران و محور مقاومت به دلیل اقرار صریح به گرفتن انتقام خون شهیدان مقاومت، در سیبل اتهام مقامات آمریکایی قرار میگیرند، اما این در حالی است که هرگونه حمله از طرف ایران یا محور مقاومت به صراحت تایید شدهاست برای مثال طی روزهای گذشته یک کاروان لجستیکی آمریکا در شهر «سماوه» مرکز استان مثنی در جنوب عراق مورد حمله قرار گرفت و گروه مقاومت اسلامی، قاصم الجبارین مسئولیت آن را بر عهده گرفت.
در این میان گمانه زنیهایی وجود دارد که احتمالا تیرهای غیبی که هر از چند گاهی سفارت آمریکا را مورد هدف قرار میدهد دست آویزی برای اتهام زنی به ایران و ایجاد دوقطبی داخلی در عراق است. تا جایی که برخی مدعی هستند رژیم صهیونیستی، امارات و عربستان سعودی در این حملات نقش پررنگی را دارند، زیرا هرگونه ناامنی در عراق دست این دولتها را برای تجزیه و آتش افروزی منطقهای علیه محور مقاومت بازمی گذارد.
- اولین تصمیم بایدن در عراق رهایی از تیرهای غیبی است که هر از چندگاهی در جایی از سفارت فرود میآید، یعنی رایزنیهایی را با شرکای عبری و عربی در این زمینه انجام خواهد داد تا میزان تنشها در خاک عراق کاهش یابد.
- دومین موضوع تلاش برای کاهش نیروهای نظامی آمریکا در عراق و تعامل سازنده با دولت بغداد است تا از مسیری دیپلماتیک مانع از نفوذ بیش اندازه پکن و مسکو در عراق شود.
- سومین راهکاری که بایدن در قبال عراق در پیش خواهد گرفت مربوط به تعامل سازنده تهران با بغداد خواهد بود، زیرا به دنبال احیای برجام است لذا تا جای ممکن خطوط قرمز ایران را در تعامل با عراق در نظر خواهد گرفت.
به طور کلی میتوان نتیجه گرفت با روی کار آمدن بایدن شاهد کاهش حملات کور به سفارت آمریکا در بغداد خواهیم بود، اما نیروهای آمریکا همچنان در خاک عراق حضور خواهند داشت و تلاش آمریکا برای حفظ سربازان در قالب توافقات رسمی واشنگتن- بغداد ادامه خواهد داشت.
- «اگر یک آمریکایی کشته شود من ایران را مقصر میدانم!»؛ این جملهای بود که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا طی روزهای گذشته به سبب حمله راکتی ناموفق به منطقه سبز بغداد و سفارت آمریکا مطرح کرد.
البته این حملات راکتی برای اولین بار نیست که رخ میدهد بلکه از سال گذشته با وقوع حادثه تلخ فرودگاه بغداد و شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، این حملات راکتی کور با استفاده از کاتیوشا به سفارت آمریکا در بغداد آغاز شد.
در این میان هر از چند گاهی از جنوب بغداد یعنی منطقه سنینشین راکتهایی به سوی منطقه سبز پرتاب میشود و سپس گروهای مقاومت متهم به انجام این حملات عبث میشوند، حملاتی که نه تنها نتیجهای در پی ندارد بلکه به عنوان یک حمله نظامی عملا یک آبروریزی بزرگ است.
این در حالی است که گروههای مقاومت عراق بارها از این حملات تبری جستند و هر گونه ارتباط با آنها را تکذیب کردهاند. به نظر میرسد این حملات نمایشی طی یک سال گذشته نه تنها نا امنی را برای آمریکاییها مستقر در خاک عراق ایجاد نکرده بلکه باعث شده واشنگتن سفارت خود راه به مجهزترین سلاحهای پدافندی و ضد موشکی مجهز و سفارتخانه را به عنوان یک محل دیپلماتیک با تغییر کاربری به یک پادگان نظامی بدل کند.
هربار که این راکت پراکنیهای بیهوده در بغداد رخ میدهد، ایران و محور مقاومت به دلیل اقرار صریح به گرفتن انتقام خون شهیدان مقاومت، در سیبل اتهام مقامات آمریکایی قرار میگیرند، اما این در حالی است که هرگونه حمله از طرف ایران یا محور مقاومت به صراحت تایید شدهاست برای مثال طی روزهای گذشته یک کاروان لجستیکی آمریکا در شهر «سماوه» مرکز استان مثنی در جنوب عراق مورد حمله قرار گرفت و گروه مقاومت اسلامی، قاصم الجبارین مسئولیت آن را بر عهده گرفت.
پیشتر نیز این گروه تازه تاسیس مسئولیت چند حمله دیگر را برعهده گرفته و آنها را در راستای در تنگنا قرار دادن و محاصره نظامی و اقتصادی اشغالگران آمریکایی اعلام کرده بود و یا ایران علی رغم همه گمانه زنیها مبنی بر اینکه حمله توافق شده بوده یا خیر با موشکهایی پایگاه نظامی آمریکا در عین الاسد را مورد هدف قرار داد.
در این میان گمانه زنیهایی وجود دارد که احتمالا تیرهای غیبی که هر از چند گاهی سفارت آمریکا را مورد هدف قرار میدهد دست آویزی برای اتهام زنی به ایران و ایجاد دوقطبی داخلی در عراق است. تا جایی که برخی مدعی هستند رژیم صهیونیستی، امارات و عربستان سعودی در این حملات نقش پررنگی را دارند، زیرا هرگونه ناامنی در عراق دست این دولتها را برای تجزیه و آتش افروزی منطقهای علیه محور مقاومت بازمی گذارد.
اما با انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا، ترامپ مجبور به برپایی جشن خداحافظی در کاخ سفید شد و در مقابل جو بایدن به عنوان یک سناتور با تجربه و کسی که کاملا به مسائل عراق اشراف دارد، تا چند هفته دیگر به کاخ سفید قدم خواهد گذاشت. بایدن پیش از این در دوران اوباما جز افرادی بود که طرح تجزیه عراق به سه بخش کردی، سنی و شیعه را برای این کشور مناسب میدانست، اما بعد از چهارسال تغییرات عجیبی در عراق رخ دادهاست که با دوران اوباما تفاوت زیادی دارد.
عراق دوران ترامپ داعش و یک همه پرسی عقیم در اقلیم کردستان را پشت سرگذاشته و مفهومی به نام مقاومت علیرغم برخی مخالفتها در بدنه سیاسی این کشور، به تقاضای عمومی تبدیل شدهاست در نتیجه بایدن میداند که طرح تجزیه عراق را باید از روی میز بردارد و راههای جدید را امتحان کند.
او به خوبی میداند که روسیه و چین در حال گسترش نفوذ خود در عراق هستند و از سوی دیگر با تصمیم مهلکی که ترامپ برای به شهادت رساندن سرداران مقاومت گرفت سربازان آمریکا در امنیت نخواهند بود بنابراین میتوان سناریوهای زیر را در مورد رویکرد بایدن در قبال عراق مطرح کرد:
- اولین تصمیم بایدن در عراق رهایی از تیرهای غیبی است که هر از چندگاهی در جایی از سفارت فرود میآید، یعنی رایزنیهایی را با شرکای عبری و عربی در این زمینه انجام خواهد داد تا میزان تنشها در خاک عراق کاهش یابد.
- دومین موضوع تلاش برای کاهش نیروهای نظامی آمریکا در عراق و تعامل سازنده با دولت بغداد است تا از مسیری دیپلماتیک مانع از نفوذ بیش اندازه پکن و مسکو در عراق شود.
- سومین راهکاری که بایدن در قبال عراق در پیش خواهد گرفت مربوط به تعامل سازنده تهران با بغداد خواهد بود، زیرا به دنبال احیای برجام است لذا تا جای ممکن خطوط قرمز ایران را در تعامل با عراق در نظر خواهد گرفت.
به طور کلی میتوان نتیجه گرفت با روی کار آمدن بایدن شاهد کاهش حملات کور به سفارت آمریکا در بغداد خواهیم بود، اما نیروهای آمریکا همچنان در خاک عراق حضور خواهند داشت و تلاش آمریکا برای حفظ سربازان در قالب توافقات رسمی واشنگتن- بغداد ادامه خواهد داشت.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *