بازگشت ثبات به سوریه و سناریوی محور عربی، غربی، صهیونیستی
- سوریه در غرب آسیا با وجودی که در طیف کشورهای عربی قرار دارد، زمانی که گروههای تروریستی تکفیری وهابی داعش به این کشور حمله کردند، تنها بود.
هیچیک از رژیمها و کشورهای عربی در جنگ داعش به داد سوریه نرسید، بلکه برعکس از تروریستها حمایت کردند تا هر چه زودتر دولت و ملت این فروبپاشد و نابود شود.
تنها کشوری که از همان آغاز بحران در کنار دولت و ملت سوریه قرار گرفت، ایران بود و هنوز هم این موضوع جریان دارد.
پس از آن بود که روسیه نیز با درخواست ایران وارد بحران سوریه شد و ائتلاف این سه کشور توانست جبهه متحد غربی عبری عربی علیه سوریه را شکست دهد و اکنون یک امنیت و آرامش نسبی در این کشور حاکم است.
سوریه در شرایط کنونی همچنان نیازمند ایجاد و امنیت و صلح در کشور است و این مهم هنوز به طور کامل پیاده نشده است.
اما با این وجود نیازمند بازسازی اقتصادی و سیاسی در روابط خود با دیگر کشورهای منطقه غرب آسیاست.
سوریه همواره خود را مدیون ایران و روسیه میداند و بارها نیز بشار اسد، تاکید کرده اولویت در مشارکت برای بازسازی و سرمایه گذاری با ایران و روسیه است.
اکنون روابط دمشق با تهران و مسکو در حد بالایی است و همین عمق روابط نوید گسترش هر چه بیشتر آن را میدهد.
سوریه مستعد سرمایه گذاریهای کلان و بازسازی ویرانههایی است که داعش به بار آورده است.
حتی رژیمهایی که تاکنون در محور دشمن سوریه قرار داشته و دارند، چشم طمع به آینده روابط خود با سوریه دوخته اند.
رژیمها و کشورهای زیادی در غرب آسیا و خلیج فارس وجود دارد که دشمنی را با سوریه کامل کردند که سر سلسله آنها عربستان سعودی است.
اما با وجودی که سعودیها دشمنی خود را با سوریه به حد اعلا رساندند، اکنون پس از ۹ سال جنگ علیه سوریه قصد دارند روابط سیاسی خود را با دمشق از سر بگیرند و در اندیشه بازگشایی سفارت خود در این کشور هستند!
اکنون که سوریه به یک آرامش نسبی رسیده است، اما بر سر دو راهی نیز قرار دارد، از یک سو برخی کشورهای عربی که دشمن قطعی این کشور هستند موقعیت را مناسب دیده و سعی دارند تا روابط خود را عادی کنند و برای دولت و ملت سوریه دشوار است که در این زمینه چه تصمیم بگیرند، از سوی دیگر بیم آن نیز میرود که با بازگشایی سفارت رژیمهایی چون عربستان در دمشق، آنها با بازگشت خود بار دیگر نفوذ خود را در سوریه پیدا کنند و با دخالتهای خود غائله دیگری به پا کنند.
تصمیم گیری در این زمینه شاید برای دولت و ملت سوریه دشوار باشد، اما باید با سنجیدن همه جوانب به یک تصمیم درست برسند که آیا با دشمنان خود که ۹ سال کشور را در جنگ خانمان سوز درگیر کردند مناسابت خود را عادی کنند یا این که عطایش را به لقایش ببخشند.
سوریه نباید به سرعت نسبت به درخواست رژیم سعودی برای عادی سازی روابط روی خوش نشان بدهد.
بازگشایی سفارت عربستان در دمشق نادیده گرفتن همه دشمنیهایی است که تاکنون ریاض علیه سوریه داشته و این امر فضا را برای حضور و نفوذ دوباره عربستان باز میکند.
مردم سوریه نمیتوانند هر آنچه که در این ۹ سال از سوی عربستان با حمایت از گروههای تروریستی تکفیری و معارضان علیه سوریه به کار رفته و باعث ویرانی و جان باختن هزارا نتن از شهروندان این کشور شده است فراموش کنند.
عربستان سعی دارد با بازگشت خود به سوریه بر نفوذ در این کشور بیفزاید و جایگاه ایران در سوریه را تضعیف کند.
طرح نابودی سوریه شکست خورد و اکنون سیاست بر این محور قرار گرفته که باید از مردم و دولت سوریه دلجویی شود به همین خاطر نخستین گام بازگشایی سفارت عربستان و سپس دیگر رژیمهای عربی است و آنگاه سرمایه گذاری و حضور اقتصادی و کمکهای مالی برای بازسازی این کشور در دستور کار قرار دارد.
سیاست تغییر کرده است، تا پیش از ایت جنگ برای نابودی سوریه و تجزیه این کشور در دستور کار بود و اکنون با ملاحظه شرایط، پذیرفتن دولت سوریه از سوی عربستان و درخواست دوستی با آن، سیاستی است که دنبال میشود.
این که سعودیها و دیگر رژیمهای عربی منطقه پس از ۹ سال جنگ علیه سوریه، دولت بشار اسد را به رسمیت میشناسند و مشکلی با حضور او در قدرت ندارند، عجیب است.
قدر مسلم برنامهای که برای سوریه در نظر گرفته شده یک برنامه دقیق و حساب شده است؛ عربستان، آمریکا و رژیم صهیونیستی در برنامه ریزی این سناریو نقش اصلی را دارند و هر سه با برقراری روابط با این کشور موافقند و حتی عجله دارند که دمشق باید مواظب این تحرکات باشد.