آیتالله مصباحیزدی؛ از نقد مارکسیسم تا مبارزه با جریانهای انحرافی
- در واپسین ساعات جمعه ۱۲ دی درست شب اولین سالگرد شهادت سپهبد شهید حاج «قاسم سلیمانی»؛ آفتاب زندگی دنیوی آیتالله «محمدتقی مصباحیزدی» غروب کرد و روح عمار و این یار دیرین انقلاب بعد از عمری مجاهدت و تلاش بیوقفه به ملکوت اعلی پیوست.
آیت الله محمدتقی مصباحیزدی، ۱۱ بهمن ماه سال ۱۳۱۳، برابر با هفدهم ربیعالاول هزار و سیصد و پنجاه و سه قمری، در خانوادهای مذهبی در شهر یزد به جهان چشم گشود. زندگی مادی خانواده استاد مصباح، در سطح پائینی بود، اما عشق به خاندان پیامبر (ص) در دل و جان این خانواده موج میزد و در دورانی که خفقان رضاخانی بر همه جا سایه گسترده بود و بر پایی هر گونه مراسم عزاداری جرم به شمار میآمد، در شبهای محرم، در زیر زمین منزل وی، مجلس سوگواری برای سالار شهیدان بر پا میشد. شبهای جمعه، در منزل پدر بزرگ ایشان حاج علیاکبر گیوهچی یزدی دعای کمیل خوانده میشد و هر صبح جمعه نیز دعای ندبه برگزار میگشت؛ به گونهای که پدر استاد دعای ندبه را از حفظ قرائت میکرد.
بنا به اعلام جامعه مدرسین، آیت الله مصباح یزدی که در دامان چنین خانوادهای پرورده شده بود، با ورود به دبستان، همه ساله، شاگرد ممتاز مدرسه شناخته میشد؛ باعث شده بود مورد محبت فراوان معلمان واقع شود. در روزگاری که استاد، دوره دبستان را میگذرانید، جامعه، اقبالی به علوم دینی نشان نمیداد. تبلیغات رضا خانی، میکوشید تا نسل جوان را نسبت به روحانیّت بدبین کند. پر واضح است در چنین فضایی، چنانچه شاگرد ممتازی، چون محمد تقی مصباح یزدی بخواهد به تحصیلات حوزوی روی آورد، شگفتی همشاگردیها و استادان و معلمان را بر خواهد انگیخت! از سوی دیگر، جذبه معنوی «مرحوم حاج شیخ احمد آخوندی» که از خویشاوندان مادری استاد و مقیم نجف بود و گهگاه برای سرکشی موقوفهای که متولی آن بود، به یزد میآمد و میهمان خانواده استاد میشد، شیفتگی وی به تحصیل علوم دینی را دو چندان میکرد.
رؤیای ورود به حوزه، در سال تحصیلی ۲۶ ـ ۱۳۲۵ که دوره ابتدایی او پایان یافته بود، متحقّق شد؛ آن هم در تابستان! فصلی که نوجوانان را به تفریح و سرگرمیهای جذّاب فرا میخواند! امّا شیفتگی، او را به یکی از حجرههای مدرسه شفیعیه یزد کشاند. همّت و جدیت او باعث شد که مقدمات و سطوح متوسطه را در مدت چهار سال فرا گیرد. در همین سالها بود که «حاج شیخ احمد آخوندی» دیگر بار به یزد آمد و با مشاهده تلاش شایان طلبه جوان، او را برای هجرت به نجف اشرف و ادامه تحصیل در آن حوزة سترگ، تشویق کرد. همچنین خانواده او را به منظور حمایت از او به مهاجرت به نجف، ترغیب کرد.
این گونه بود که اعضای خانواده، همگی در اواخر سال ۱۳۳۰ رهسپار نجف شدند. شش ماه گذشت و وضع مالی خانواده نابسامان شد و تلاشهای پدر برای کسب در آمد کارگر نیفتاد و آنان مجبور به بازگشت به ایران شدند. والدین آیتالله مصباحیزدی به دلیل دلبستگی فراوان به وی، حاضر نشدند که او به تنهایی در نجف بماند و به ناچار، او نیز رهسپار ایران شد. پس از پا نهادن به ایران به تهران آمد و تابستان آن سال را همراه با خانواده در تهران ماند.
آیتالله مصباحیزدی پیشرفتهای خود را مرهون عنایات و زحمات استادان خود میداند و نقش مرحوم «حاج شیخ محمدعلی نحوی» در حوزه یزد را که وقت بسیاری برای تدریس خصوصی و سپس مباحثه با شاگرد خود صرف میکرد، در پیشرفت خود بسزا میداند.
آیتالله مصباحیزدی ادبیات عرب و بخش چشمگیری از سطوح را نزد مرحوم نحوی آموخت و «شرح نظام» را نزد «شیخ عبدالحسین عجمین» فرا گرفت. مقداری از «شرح لمعه» و «رسائل» را از مرحوم حاج سید علیرضا مدرّسی فرا گرفت. همچنین استاد، بخشی از «قوانین الاصول» را نزد «حاج میرزا محمد انواری» آموخت.
پس از حضور در قم نیز، به درس «مکاسب» مرحوم حاج آقا مرتضی حائری رفت همچنین جلد دوم کفایه را نیز نزد وی خواند جلد اول «کفایة الاصول» را نزد «شیخ عبدالجواد جبل عاملی» آموخت. برای فراگیری درس خارج اصول، به درس امام خمینی (ره) میرفت و در درس خارج فقه آیت الله بروجردی حاضر میشد. او ویژگی علمی بارز امام (ره) را دقت نظر و آزادی اندیشه میدانست که در درسهای استادان دیگر، کمتر یافت میشد. آشنایی با «علامه سید محمدحسین طباطبایی» بارقهای آسمانی بود که جان آیتالله مصباحیزدی را شعلهور ساخت.
در درس تفسیر و فلسفه آیتالله مصباحیزدی با جدیّت تمام شرکت میجست و پرسشهای خود را در پایان درس، در راهی که به منزل علامه ختم میشد، میپرسید تا اینکه سرانجام پرسشهای موشکافانه او، توجّه صاحب تفسیر «المیزان» را به خود جلب کرد و او را انیس خلوت و جلوت علامه ساخت.
دیگر استاد آیتالله مصباحیزدی، «آیت الله بهجت» بود که در آن زمان عالمی ناشناخته بود و کمتر کسی را به حضور میپذیرفت. در خواست استاد و جمعی دیگر از طلاب از آیة الله بهجت، باعث شد وی درس فقه را آغاز کنند و این فرصتی بود تا او و دیگر طلاب، از ویژگیهای اخلاقی وی نیز بهره برند؛ و این بهره بردن برای استاد ۱۵ سال به طول انجامید.
طلبهای که در بیست و هفت سالگی به درجه اجتهاد رسید
آیتالله مصباحیزدی علوم گوناگون اسلامی را در محضر استادان حوزه آموختهاند و به مطالعه و تدبّر فراوان در آن پرداختهاند. وی در فقه و اصول با بهره بردن از محضر استادانی، چون آیات عظام بروجردی، اراکی، امام خمینی (ره) و بهجت (ره) در سن بیست و هفت سالگی به درجة اجتهاد رسید. در علم تفسیر نیز با بهره از دیدگاهها و سفارشهای خصوصی علامه طباطبایی (ره)، توانستند روش صحیح تعمّق و تفکّر در قرآن را بیاموزند تا آنجا که علامه کار بازخوانی «تفسیر المیزان» پیش از چاپ را به او سپردند.
وی خود نیز ضمن برگزاری دروس تفسیر موضوعی قرآن، کتابهایی در این زمینه نگاشتهاند که بدان اشاره خواهد شد.
آیت الله مصباحیزدی، در فلسفه، «اسفار» و «شفا» را نزد علامه (ره) فرا گرفتند و خود، سالها به تدریس فلسفه اسلامی و غرب در حوزههای علمیه پرداخت. او در بسیاری از مسائل فلسفه ـ به گفته اهل فن ـ نوآوریهایی نیز داشته و شاگردان بسیاری را تربیت کرد. او ضمن تحصیل دروس حوزه، در کلاسهای فیزیک، شیمی و ... شرکت کرد و زبانهای خارجی فرانسه و انگلیسی را نیز تا حدّی آموخت.
وی تدریس منظم خود را، در مدرسه علمیه حقانی آغاز کرد. در آغاز به تدریس مباحث قرآنی، تفسیر و مباحث اخلاقی و تربیتی پرداخت از جمله، کتاب «فلسفتنا» نوشته «شهید سید محمدباقر صدر» را برای اولین بار در حوزه تدریس کرد. در مؤسسه «در راه حق» نیز به تدریس «فلسفتنا»، «اقتصادنا» نوشته شهید صدر، و «نهایة الحکمه»، نوشته علامه طباطبایی مشغول بود.
از شاگردان معروف درس آیت الله مصباح یزدی میتوان «استاد غلامرضا فیاضی»، «استاد محمود رجبی»، «مرتضی آقا تهرانی»، «دکتر عباسعلی شاملی»، «احمد رهنمایی» و «استاد محسن غرویان» و بسیاری دیگر را نام برد.
ویژگی بارز آثار آیتالله مصباحیزدی عمق، سادگی و روانی، جذابیت و به روز بودن آن است که تحسین بسیاری از مردم و استادان را در پی داشته است
آیتالله مصباحیزدی تا کنون کتب فراوانی در زمینههای گوناگون اسلامی، نگاشته است که بخشی از آنها مربوط به پیش از انقلاب و برخی مربوط به بعد از انقلاب است. نظر به گستردگی و فراوانی کتابهای وی به چند کتاب مهم اشاره میکنیم: خداشناسی؛ کیهانشناسی؛ انسانشناسی؛ راه و راهنماشناسی؛ قرآنشناسی؛ اخلاق در قرآن؛ جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن؛ حقوق و سیاست در قرآن؛ آموزش فلسفه؛ شرح نهایة الحکمه؛ شرح جلد اول اسفار الاربعه؛ شرح جلد هشتم اسفار الاربعه؛ دروس فلسفه اخلاق؛ خودشناسی برای خودسازی؛ بر درگاه دوست؛ نقدی فشرده بر اصول مارکسیسم؛ آموزش عقاید؛ قرآن در آیینة نهج البلاغه؛ نگاهی گذرا به نظریة ولایت فقیه؛ و دههای کتاب دیگر. هم اکنون کتابها و آثار استاد در مراکز مختلف فرهنگی تدریس میشود و بخشی از آثار وی نیز در حال تدوین و چاپ است. ویژگی بارز آثار او، عمق، سادگی و روانی، جذابیت و به روز بودن آن است که تحسین بسیاری از مردم و استادان را در پی داشته است.
آیتالله مصباحیزدی در زمینه علمی و فرهنگی، از دیر باز، خدمات شایانی را ارزانی داشت و هر دوره ـ بنا به مقتضیات آن دوره ـ حرکت فرهنگی متناسبی را آغاز کرد. جدیّت، نظم و واقعبینی ممتاز، باعث میشد که اغلب حرکتهای فرهنگی وی، نتایج مثبتی را به همراه آورد.
او از ابتدای ورود خود به حوزة علمیه قم، متوجه کاستیهای موجود در این حوزه شده بود و آن گونه که خود نقل میکند، در انتظار فرصتی بود تا بتواند برای آن، راه حلی مناسب پیدا کند. وی نارساییهای موجود را در سه حوزه نظام آموزشی، مسائل اخلاقی و روند تبلیغی بازشناخته و آنها را در نامهای تنظیم کرده بود.
این نامه که آیت الله مشکینی آن را با خطی خوش باز نوشته بود، امضای دویست تن از بزرگان حوزه، از جمله «آیت الله حاج آقا مرتضی حائری» و «مرحوم آیت الله فکور» را به همراه داشت. وی این نامه را به محضر حضرت آیت الله العظمی بروجردی تقدیم داشت و آیت الله بروجردی نیز نامه را مورد عنایت قرار داده، محتوای آن را تأیید و در جمع علمای تراز اوّل حوزه که به مناسبت عید نوروز خدمت وی شرفیاب شده بودند، مطرح و درخواست کرد نسبت به تشکیل درس اخلاق در حوزه و جبران کاستیهای حوزه تدابیری اندیشیده شود.
آرمانهای اصلاحی حوزه، مدرسهای جدید را میطلبید که با یک برنامهریزی ویژه، بتواند طلاب کوشا و با استعداد را در مدتی کوتاهتر و با کیفیتی بهتر به جامعه ارزانی دارد. این مهم، با همت شهید آیت الله بهشتی و مرحوم آیة الله ربانی شیرازی میسر شد و مدرسهای با نام «حقانی» تأسیس شد. این مدرسه را فردی خیّر به نام حاجی حقانی ساخت که خود، از تاجران زنجان و از ارادتمندان به حوزه روحانیت شیعه بود. مرحوم آیة الله قدوسی نیز به ریاست این مدرسه منصوب شد. شهید قدوسی نیز از استاد مصباح برای تدریس دعوت به عمل آورد و استاد نیز به تدریس فلسفه، تفسیر و اخلاق پراخت. پس از چهار سال، به درخواست شهید قدوسی مبنی بر شورایی شدن اداره مدرسه، استاد به عضویت هیئت مدیره آن مدرسه در میآیند. ثمره این تلاش جمعی، تربیت طلابی فرهیخته بود که هم اکنون در نهادهای گوناگون نظام جمهوری اسلامی به فعالیت میپردازند.
آیتالله مصباحیزدی با مشاهدة توطئههای اعتقادی دشمنان در آغاز انقلاب، بر آن شد برای حفظ و نگهداری از نهال نوپای انقلاب، گروهی از طلاب را به اقصی نقاط کشور گسیل دارد و خود نیز درس رسمی حوزه را تعطیل کرد تا برای پاسداری از دستاوردهای انقلاب، بتواند در مراکز گوناگون به سخنرانی و پاسخ به شبهات بپردازد. همچنین نظر به ضرورت امور دانشگاهها در آن سالهای حساس در طرحی، تأسیس مرکزی به نام «دفتر همکاری حوزه و دانشگاه» را پیش نهاد که به تصویب ستاد انقلاب فرهنگی رسید و ثمرات آن تا هم اکنون، در میان دانشگاهها آشکار است.
از دیگر خدمات آیتالله مصباحیزدی، تأسیس «بنیاد فرهنگی باقر العلوم» بود که فارغ التحصیلان مؤسسه در راه حق را برای گذراندن دورههای تخصصی علوم انسانی به خود فرا میخواند. این مرکز، در ۱۱ رشته به خدمات میپرداخت که عبارت بودند از: علوم قرآنی، اقتصاد، تاریخ، کلام و دین شناسی، روانشناسی، علوم تربیتی، مدیریت، علوم سیاسی، فلسفه، حقوق و جامعهشناسی.
مبارزه با استبداد
آیتالله مصباحیزدی در دوره رژیم ستمشاهی، مبارزات گستردهای را بر ضد آن رژیم و عوامل آن انجام داد که بخش شایان توجهی از زندگی او را در بر میگیرد. در ماجرای «انجمنهای ایالتی و ولایتی» و «نهضت روحانیت» به رهبری امام راحل (ره) مشارکت فعّالی داشت.
وی در ماجرای دستگیری و حبس امام خمینی (ره) در زندان قیطریه، نامة مفصلی خدمت ایشان ارسال کرد که در آن، ضمن تأیید و تشویق امام (ره) برای ادامه نهضت و گزارش اوضاع پس از دستگیری، آزادی ایشان از زندان را پیش بینی کرد. این نامه موجب خرسندی امام (ره) شد و ایشان از طریق حاج حسن صانعی، از استاد مصباح تشکر کردند.
برخی دیگر از فعالیتهای استاد بر ضد رژیم پهلوی به اختصار ذکر میشود:
ـ تنظیم شکوائیه به زبان انگلیسی و ارسال آن به سازمان ملل و کمیسیون حقوق بشر.
ـ ایراد سلسله سخنرانیهای «حکومت اسلامی» در کتابخانه مسجد خیابان ایرانشهر تهران.
ـ مشارکت در تدوین اساسنامة اولین تشکل سازمان یافته مبارزاتی روحانیت، موسوم به تشکل یازده نفری.
ـ چاپ مخفیانه اعلامیهها و سخنرانیهای امام (ره).
ـ مشارکت در تهیه دهها نامه و اعلامیه در محکومیت رژیم شاه و حمایت از امام (ره).
مبارزه با جریانهای انحرافی
تاریخ زندگی آیتالله مصباحیزدی بیانگر حساسیت وی در برابر جریانهای انحرافی بوده است. هر گاه جریانی سعی در تحریف اسلام یا انقلاب اسلامی داشته است، وی همچون رزمندهای دلیر به میدان آمده، از مبانی اسلام و انقلاب دفاع کرده است. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، بیشتر مبارزان بر این باور بودند که در آغاز باید مبارزات سیاسی را پیش برد و بعد از پیروزی انقلاب، به پالایش فرهنگی جامعه برآمد. اما در این میان بزرگانی، چون آیت الله مطهری و استاد مصباح یزدی، معتقد بودند که ریشة انحراف را در همان دوره مبارزه باید خشکانید و اسلام ناب و راستین را به ایرانیان و جهانیان شناساند.
بعد از درگذشت آیتالله «مصباحیزدی» ایران اسلامی غرق در اندوه و عزا شد و هر کدام از مسئولان لشکری و کشوری پیام تسلیتی صادر کردند.
پارسائی و پرهیزگاری خصلت همیشگی آیت الله مصباحیمقدم از دوران جوانی تا آخر عمر بود
رهبر معظم انقلاب ضمن تسلیت درگذشت آیتالله محمدتقی مصباح یزدی را تسلیت گفتند: «ایشان متفکری برجسته، مدیری شایسته، دارای زبان گویائی در اظهار حق و پای با استقامتی در صراط مستقیم بودند. خدمات ایشان در تولید اندیشه دینی و نگارش کتب راهگشا، و در تربیت شاگردان ممتاز اثرگذار، و در حضور انقلابی در همه میدانهایی که احساس نیاز به حضور ایشان میشد، حقاً و انصافاً کمنظیر است. پارسائی و پرهیزگاری خصلت همیشگی ایشان از دوران جوانی تا آخر عمر بود و توفیق سلوک در طریق معرفت توحیدی، پاداش بزرگ الهی به این مجاهد بلند مدت است».
رئیس مجلس خبرگان نیز ضمن تسلیت این ضایعه گفت: مرحوم آقای مصباح که از شاگردان مبرز حضرت امام و علامه طباطبائی «رضوان الله علیهما» و از ذخایر اسلام و انقلاب بود در عرصههای مختلف نظام مقدس اسلامی، از جمله مجلس خبرگان رهبری، شورای عالی انقلاب فرهنگی و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با روحیهای انقلابی به عنوان یک متفکر و صاحب نظر حاضر شد.
اما مراسم وداع با پیکر آیتالله محمدتقی مصباحیزدی رئیس فقید مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و عضو مجلس خبرگان دیروز در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) با رعایت پروتکلهای بهداشتی برگزار شد.
- بیشتر بخوانید:
- وداع با عمار انقلاب/ تشییع پیکر آیتالله مصباحیزدی
وی بیان کرد: آیت الله مصباحیزدی (قدس سره) عالم و ذخیره دین بود و با آبروی خود از اسلام و انقلاب دفاع کرد و در راه اسلام و انقلاب از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. در عین مجتهد بودن در عرصههای مختلف یک انسان متواضعی بود که خود در صف شاگردان مینشست. همیشه سیر افلاکی داشت و در حال هجرت به سوی خدا بود.
امام جمعه موقت تهران تاکید کرد: شخصیت و رفتار و آثار آیت الله مصباحیزدی رنگ خدا بود لذا هیچ وقت با هیچ ننگی همراه نشد. او اهل حق و حقیقت بود و به علم با عمل اعتقاد داشت.
حجتالاسلام والمسلمین صدیقی با بیان اینکه آیت الله مصباحیزدی در صحنه سیاست عالمانه و حکیمانه در میدان بود افزود: ویروس کرونا اجازه نمیدهد آنگونه که باید مردم ارادت خود را به آیت الله مصباحیزدی نشان بدهند.
وی گفت: در آخرین نفسهای این آموزگار همه خوبیها به عیادت علامه مصباحیزدی رفتیم، نام حضرت زهرا (س) را آوردیم و کنارشان اشک ریختیم. اکنون، اما وی مهمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است.
حجت الاسلام سید جواد بهشتی در گفتوگو با میزان، ضمن اشاره به شخصیت والای آیتالله مصباحیزدی بیان کرد: اگر مبانی هر انقلابی مستحکم باشد امید ادامه و اقامه آن وجود دارد.
مشاور فرهنگی و علمی ستاد اقامه نماز کشور ادامه داد: آیتالله مصباحیزدی در تببین مبانی انقلاب همچون شهید مطهری بود. این فقید عالی قدر با ادامه خط انقلاب از بدعتها، گمراهیها و انحرافهایی که از طرف غرب و شرق به سمت انقلاب هجوم میآورد جلوگیری کرد.
وی گفت: آیتالله مصباحیزدی با نوشتن کتاب و مقاله مبانی انقلاب را تبیین کرد و با تربیت نیروهای انسانی عمارگونه و در خدمت ولایت فقیه بود و سر از پا نمیشناخت و ما باید این راه را ادامه دهیم.