روایتی از انگیزه داوطلبان تزریق «کوویران»
پس از اعلام مشارکت وسیع مردم در طرح داوطلبانه تزریق واکسن کرونای ایرانی بعضی از رسانههای معاند شروع به شایعه سازیهایی مبنی بر اجباری بودن این طرح کرده اند. اما در واقعیت همیشه جمعیت زیادی وجود دارند که داوطلبانه برای وطن و مهین ایثار و فداکاری میکنند.
خبرگزاری میزان -
_ فارس نوشت: همیشه با شروع کار بزرگی که به قویتر و بینیازتر شدن ایران اسلامی منجر میشود، خط جدیدی از شیطنتهای بدخواهان این آب و خاک هم شکل میگیرد؛ بنابراین عجیب نیست با اعلام خبر مشارکت گسترده مردم ایران در طرح تزریق واکسن کرونای ایرانی و انعکاس آمار قابلتوجه این مشارکت داوطلبانه، عدهای در رسانههای آن طرف آبی تلاش کنند با ایجاد شائبههای نخنمایی مثل اجبار و تطمیع، این مشارکت مردمی را زیر سئوال ببرند. این دغدغه را با مدیر سامانه ۴۰۳۰ مطرح میکنم و سید محمد پورحسینی در جواب میگوید: «دشمنان و بدخواهان بارها این مردم را آزمودهاند و دیدهاند در جنگ، سیل و زلزله، انتخابات و... همیشه با علاقه و مسئولیتپذیری در صحنه حضور داشتهاند. فاز یک تست انسانی نخستین واکسن کرونای ایرانی هم یکی از همین جلوههای ایثار و مشارکت درخشان مردم است. در یک نگاه اجمالی حدود ۶۵ درصد از داوطلبان دارای تحصیلات دانشگاهی یا حوزوی هستند و باید بگویم تقریباً از تمام اقشار جامعه برای تزریق این واکسن، داوطلب داشتهایم؛ از دانشجو، استاد دانشگاه، طلبه و مدرس حوزه گرفته تا مدیر، کشاورز، کارمند، خانهدار، سرباز، ورزشکار، خبرنگار و... و جالب است بدانید اغلب داوطلبان، اعتماد به دانشمندان ایرانی را دلیل اصلی خود برای مشارکت در این طرح عنوان کردهاند و در بیان انگیزههایشان به مواردی مانند کمک به کادر درمان کرونا با کاهش تعداد مبتلایان، سهیم بودن در موفقیت کشور در دستیابی به واکسن کرونا و شریک شدن در این غرور ملی، بینیازی از واکسنهای خارجی و مواردی از این دست اشاره کردهاند.
با این اوصاف اگر کسی بخواهد با مطرح کردن انگیزههای دیگری مانند انگیزههای مالی، این دغدغهمندی مردم را زیر سئوال ببرد، حتماً به این مردم بزرگ ظلم کردهاست. شاید کسی باور نکند بسیاری از داوطلبان التماس میکنند که هرطور شده آنها را در فهرست نهایی ۵۶ نفره قرار دهیم و ما فقط میتوانیم در مقابل روح بزرگ آنها ابراز شرمندگی کنیم. جالب است بدانید برخی از داوطلبان اتفاقاً افراد متمولی هم هستند. یکی از آنها میگفت: «اگر در ازای تزریق واکسن کرونا چیزی هم از من بخواهید، ابایی ندارم! حاضرم در زمینهای که برایم فراهم است، به اجرای این طرح کمک هم بکنم. ما امکاناتی داریم که میتوانیم در زمینه اسکان داوطلبان در زمان انجام آزمایشات در خدمت مجریان طرح باشیم.» در مقابل این ایثار و احساس مسئولیت فقط میتوان گفت کشوری که چنین مردمی دارد، همیشه پیروز خواهد بود.»
میگفت: «نذر کردهام برای تزریق واکسن ایرانی»
«آیا بیماری زمینهای دارید؟»، «آخرین باری که آزمایش دادید، چه تاریخی بود؟»، «خانوادهتان در جریان داوطلبیتان و موافق هستند؟»، «مبتلا به کرونا شدهاید؟»، «انگیزه شما از شرکت در این طرح چه بوده؟»، «اقامت ۲۸ روزه در محدوده شهر تهران برایتان امکانپذیر است؟» و... اینها جملاتی است که از گفتگوهای مشاوران سامانه ۴۰۳۰ با افراد آن سوی خط به گوشم میخورد؛ نمونه سئوالاتی است که اعضای گروه مشاوره در تماس با داوطلبانی که به خواست خود از مرحله اول عبور کردهاند، میپرسند تا اطلاعات کلی از شرایط آنها و وضعیت سلامتیشان در اختیار تیم تحقیقاتی قرار بگیرد. مرحله بعد که انجام معاینات حضوری و تخصصی توسط پزشکان متخصص خواهد بود، با تصمیم تیم تحقیقاتی در زمان مناسب اطلاعرسانی و انجام خواهد شد.
اما مشتاقم از آنچه زیر پوست این تماسها با سامانه ۴۰۳۰ در جریان است، باخبر شوم. به سراغ یکی از مشاوران این سامانه میروم و میپرسم: وقتی درباره انگیزه فرد آن طرف خط از داوطلب شدن برای تزریق واکسن ایرانی سئوال میکنید، بیشتر چه پاسخی دریافت میکنید؟ «سوگل تخت اردشیر»، کارشناس ارشد میکروبیولوژی در جواب میگوید: «مواردی که من به شخصه ثبت کردهام، همگی از جنس انگیزههای معنوی بوده؛ عرق ملی، وطندوستی، کمک به ریشهکنی ویروس کرونا، کمک به تکمیل تحقیقات دانشمندان ایرانی و پاسخهایی از این قبیل. حتی خانمی تماس گرفته بود و میگفت: «من برای تزریق واکسن ایرانی نذر کردهام.»، اما نکتهای که بیش از هر چیزی در این تماسها برجسته است، اعتماد مردم به دانشمندان ایرانی است. داوطلبان تاکید میکنند: «ما واکسیناسیون کرونا را فقط به شرط تزریق واکسن ایرانی قبول میکنیم.» و این، خیلی شیرین و باارزش است.»
پشت خط «تماسهای خاص»، چه کسانی هستند؟
«تماسهای زیادی از کادر درمان بهویژه پزشکان داریم که داوطلب تزریق واکسن ایرانی هستند. علاوهبراین، روزانه با موارد متعددی از تماس خانواده محترم شهدا با سامانه ۴۰۳۰ مواجه هستیم. خود من با تعداد زیادی از این عزیزان صحبت کردهام که در بیان انگیزهشان برای داوطلب شدن میگویند: «میخواهیم دِینمان را نسبت به کشورمان ادا کنیم.» شنیدن این موضوع از خانواده شهدا که در بالاترین سطح دِینشان را به وطن ادا کردهاند، خیلی تاثیرگذار است. خوب است بدانید یکی از گروههای پرتماس هم، روحانیون جامعه هستند. تماسهای فراوانی از طرف چهرههای روحانی در سامانه ثبت شده که اشتیاق و اصرار دارند در فهرست داوطلبان قرار بگیرند.»
زهرا تخت اردشیر لبخندبرلب در ادامه، مصداقهای دیگری از تماسهای خاص را اینطور برایمان روایت میکند: «یکروز پدر بزرگوار ۸۲ سالهای تماس گرفتهبودند تا بهعنوان داوطلب تزریق واکسن ایرانی ثبتنام کنند. آنقدر ایشان شور و اشتیاق برای این کار داشتند که نمیدانستم چطور باید برایشان توضیح دهم یکی از شرایط داوطلبان، قرار داشتن در محدوده سنی ۱۸ تا ۵۰ سال است. این اتفاق برای داوطلبان کمسن و سال هم تکرار میشود؛ نوجوانان ۱۳، ۱۴ سالهای که با شوق و ذوق تماس میگیرند تا اعلام داوطلبی کنند. وقتی برای این دو گروه توضیح میدهیم که امکان شرکت در این طرح برایشان فراهم نیست، واقعاً ناراحت میشوند و کاملاً تغییر لحن آنها را از پشت خط تلفن حس میکنیم. با این وجود باز هم اصرار میکنند که: «اسممان را ثبت کنید، شاید تیم تحقیقاتی یک وقت به داوطلبان ذخیره نیاز پیدا کنند.»
خانمهای محترم هم، مشارکت خوبی در این طرح داشتهاند. با اینکه موضوع اقامت ۲۸ روزه در تهران میتواند برای این عزیزان بهویژه خانمهای متأهل، یک محدودیت به حساب بیاید، باز هم بسیاری از آنها اعلام آمادگی میکنند. مواردی وجود دارد که ما صدای بچه کوچک را از آن طرف خط میشنویم، اما با این حال آن خانم خانهدار عزیز میگوید: «من با وجود ۳ فرزند، حاضرم برای موفقیت کشورم در ریشهکنی ویروس کرونا هر کاری لازم است انجام دهم.»
تزریق به امید هدیه؟ از هر هزار تماس، یکی
خانم مشاور انگار منتظر بوده بپرسم: «استقبال هموطنان از این طرح چطور بوده؟» که بلافاصله میگوید: «بسیار عالی و بسیار زیاد. آنقدر استقبال و همکاری مردم در این چند روز در سطح بالایی بوده که واقعاً همکاران من همگی به وجد آمدهاند. شاید اغراقآمیز به نظر برسد، اما هر روز که با تعداد بالای تماسها شیفت کاری را به پایان میرسانیم، تصور میکنیم خب، اتفاقی بوده که امروز رقم خورده. اما فردا دوباره با یک آمار بسیار قابل توجه از تماسهای هموطنان مواجه میشویم. این نشان میدهد مردم ما چقدر دوست دارند برای به ثمر رسیدن واکسن ایرانی کرونا مشارکت داشتهباشند.
شاید افرادی که این فضا را لمس نکردهاند، فکر کنند اینها شعار است، اما ما از نزدیک شاهدیم که مردم چطور همدل شدهاند و موجی به راه افتاده برای ریشهکنی ویروس کرونا با واکسن تولید ایران. در مقابل این حس همدلی و اشتیاق مردم، تنها کاری که از دست ما برمیآید این است که با تمام توان و نیرو کار کنیم تا بتوانیم پاسخگوی تماسهای مستمر مردم باشیم. شاید باور نکنید، ما نوشیدن چای در میان کار یا صرف ناهار را با نهایت سرعت انجام میدهیم که در اسرع وقت بتوانیم با داوطلبان تماس بگیریم و اجازه ندهیم آنها زیاد در انتظار بمانند.»
نمیشود گفتگو با مشاور سامانه ۴۰۳۰ را بدون پرسش این سئوال به پایان برد: «بهطور طبیعی ممکن است برخی افراد هم به امید برخورداری از هدیه یا جایزه، داوطلب تزریق واکسن شوند. چه میزان از تماسها با سامانه ۴۰۳۰ از این جنس است؟» میپرسم و او در جواب میگوید: «شاید فکر کنید مبالغه میکنم، اما برخورد با چنین مواردی برای خود من، به تعداد انگشتان دست اتفاق افتاده است. آنقدر کم بوده که الان چیزی به ذهنم نمیرسد. اینطور برایتان بگویم که از هر هزار تماس، شاید یک یا دو نفر انگیزههای مالی را مطرح کنند. اکثر قریببهاتفاق داوطلبان، با نگاه انساندوستانه و با انگیزه ریشهکنی کرونا برای کمک به همنوعان در این طرح شرکت کردهاند. به همین دلیل هم، کارشان بسیار ارزشمند است.»
عضو تیم ملی «هاکی» در صف واکسن ایرانی
میگویند «شنیدن کی بود مانند دیدن؟» اینجا در سامانه ۴۰۳۰، اما همین «شنیدن»، ما را مهمان میکند به تماشای یک اتفاق باشکوه دیگر که باز هم خالقش مردم عزیز ایران هستند. امانتداری و پایبندی اهالی سامانه ۴۰۳۰ به اصول کمیته اخلاق، باعث شده تماس با داوطلبان فقط و فقط از محل این سامانه و با نظارت مشاوران امکانپذیر باشد. اینطور است که هر بار تماس یکی از مشاوران، ما را به یکی از این داوطلبان وصل میکند و زمینهساز گفتوگوی سرپایی دلپذیر ما با آنها میشود؛ و چه شروع پرنشاطی رقم میخورد وقتی در اولین تماس با یک قهرمان ورزشی همصحبت میشویم.
«محسن بهاروَندی»، عضو تیم ملی هاکی جمهوری اسلامی ایران، سلامم را با صدایی پرانرژی جواب میدهد و وقتی از ماجرای داوطلب شدنش برای تزریق واکسن ایرانی میپرسم، در جواب میگوید: «چند روز قبل خبری خواندم درباره ثبتنام از داوطلبان تزریق واکسن ایرانی و از همان موقع مشتاق شدم در این طرح مشارکت کنم. از یک طرف احساس مسئولیت نسبت به وطنم مرا به این کار تشویق کرد و از طرف دیگر، ارتباط نزدیکم با کادر درمان و اعتمادم به این عزیزان. من بهعنوان حسابدار و همسرم بهعنوان کارشناس بیهوشی اتاق عمل، در بیمارستان مشغول فعالیت هستیم و از نزدیک لمس کردهایم چقدر داروهای ایرانی خوب و مؤثر است. نسبت به واکسن تولید ایران هم همین نظر را دارم و به همین دلیل برای تزریق آن داوطلب شدهام. آنقدر به کار پزشکان و محققان هموطنم اعتماد دارم که اگر همین حالا هر دو واکسن ایرانی و خارجی برای پیشگیری از کرونا در دسترسم باشد، ۱۰۰ درصد واکسن تولید ایران را انتخاب میکنم.»
مدال وطندوستی بر گردن آقای ملیپوش
عوارض خفیف احتمالی مثل حساسیت پوستی، از مواردی است که شاید بعضیها را از داوطلب شدن برای تزریق یک واکسن جدید منصرف کند. کنجکاوم بدانم داوطلب ملیپوش ۲۷ سالهمان به این موضوع هم فکر کرده که با پاسخ قاطعانه او مواجه میشوم: «مسلماً با نگاه باز برای این کار پیشقدم شدهام. هم در اینترنت جستوجو کردهام و هم از همسرم سئوالاتی پرسیدهام. بله، میدانم تزریق واکسنی که تازه وارد مرحله تست انسانی شده، ممکن است عوارضی هم داشته باشد. اما هیچ مشکلی با این موضوع ندارم. باعث افتخار من است که واکسن تولید کشورم روی من آزمایش شود. به قول معروف، پیه همه چیز را به تنم مالیدهام. اما مطمئنم این واکسن هیچ خطر و عوارضی برای ما نخواهد داشت، چون اعتقاد دارم داروها و واکسنهای ایرانی خیلی بهتر از نمونههای خارجی آن است.»
آقای ورزشکار که این روزها در انتظار برپایی اردوی آمادهسازی تیم ملی هاکی برای شرکت در مسابقات المپیک داخل سالن آسیایی در سال آینده است، یک انتظار هم از دستاندرکاران انتخاب داوطلبان نهایی دارد، درخواستی که عیار وطندوستیاش را بالاتر میبرد: «خیلی دوست دارم این ملیپوش بودن من را بهعنوان یک امتیاز برایم در نظر بگیرند و کمک کنند در صف داوطلبان تزریق واکسن کرونای ایرانی جلو بیفتم. خلاصه کاری کنند که این واکسن حتماً روی من آزمایش شود.»
برای دِین به وطن مگر چرتکه میاندازند؟
این روزها شاید بعضی سمپاشیها و حرفهای حاشیهای به گوش شما هم رسیدهباشد، مثل اینکه: «واکسن ایرانی اگر خوب است، اول خودشان! تزریق کنند، بعد از مردم توقع داشتهباشند»، «ببینیم روحانیها هم برای تزریق واکسن ایرانی داوطلب میشوند یا نه» و...، اما خوب که نگاه کنیم، حضور پرتعداد روحانیونی مانند حجتالإسلام دکتر «رضا واحدی» در فهرست داوطلبان تزریق واکسن تولید ایران، پاسخ محکمی به این شیطنتهاست. اما این فقط یکی از ویژگیهای این داوطلب خاص است و باید جانباز و برادر شهید بودن را هم به خصوصیات او اضافه کنیم. به محض اینکه تماس مشاور سامانه ۴۰۳۰ با حاج آقا برقرار و موضوع گفتگو با خبرگزاری مطرح میشود، او میگوید: «اول بگویید ببینم قرعه به نام من افتاده یا نه که حداقل دلم خوش باشد...»
بعد از توضیحات مشاور درباره روند انتخاب داوطلبان نهایی، فرصت همصحبتی با حاج آقا نصیب ما میشود. تا میگویم: همین دو ویژگی جانباز و برادر شهید بودن نشان میدهد شما و خانواده محترمتان دِینتان را به وطن ادا کردهاید و آزمون واکسن کرونای ایرانی شاید میدان ادای دِین افراد دیگر جامعه باشد، در پاسخ میگوید: «برای دِین به وطن و جامعه، حد و مقدار تعیین نمیشود. خدا را شکر نگاه من و خانوادهام هم به نحوی است که با عدد و ارقام نسبت به دِین خودمان در مقابل مملکتمان حساب و کتاب نمیکنیم. واقعیت این است که ما به استقلال و امنیت کشورمان که با خون هزاران هزار شهید به دست آمده، مدیون هستیم و وظیفه داریم در هر شرایطی که توانایی انجام خدمتی برای وطن برایمان فراهم است، اثرگذاری خودمان را نشان دهیم؛ بنابراین من با توجه به علاقهای که به وطنم دارم و براساس ایمان به مجموعههای وطنی، برای این کار داوطلب شدهام.»
بگویید آزموده را دوباره آزمون نمیکنند
گوش حجتالإسلام واحدی هم انگار از بعضی گزافهگوییها پر است که تعجب نمیکند وقتی ماجرای اولویت مشارکت روحانیها در تزریق واکسن ایرانی از قول برخیها را مطرح میکنم. از خود حاج آقا بپرسید، دلایل مهمتری برای این داوطلبی دارد: «میگویند آزموده را آزمودن خطاست. من نیامدهام برای آزمونشدن، بلکه آمدهام برای انجام وظیفه. به رسم ادب، آمدهام با این کار نسبت به زحمات شبانهروزی کادر درمان در مقابله با کرونا ادای احترام کنم و بگویم خودمان میتوانیم این شرایط را تغییر بدهیم. ما مرحله سختی را تجربه کردیم که روزانه حدود ۵۰۰ نفر از عزیزانمان را بر اثر کرونا از دست میدادیم. اما ازآنجاکه میدانم در همان شرایط، گروهی از محققان ما بهصورت شبانهروزی تلاش میکردند تا با ساخت واکسن، کمک کنند دیگر داغی بر دلی ننشیند، به موفقیت این واکسن بسیار امیدوارم. به همین دلیل ورودم به این میدان، کاملاً بر اساس منطق بوده و با اطمینان خاطر و ایمان کامل نسبت به نتیجه کار این عزیزان، برای تزریق واکسن ایرانی داوطلب شدهام.»
برای اینکه مردم کشورم تنها نباشند...
بیانصافی است اگر بهسادگی از کنار حضور خانمها در جمع داوطلبان تزریق واکسن ایرانی بگذریم؛ خانمهایی که با وجود تمام مسئولیتهایشان در خانواده، باز هم از ادای مسئولیتهای اجتماعی غافل نبودهاند. در میان پرسوجوی ما برای گفتگو با یکی از این بانوان دغدغهمند، قرعه به نام «فاطمه آبباریکی» از شهرستان «سرخس» در خراسان رضوی میافتد. برای کشف انگیزهای که این بانوی سرخسی را از همه موانع موجود به سلامت عبور داده، اشتیاق دارم و فاطمه خانم هم معطلم نمیکند و ساده، اما دلنشین میگوید: «انگیزه من، مردمم هستند. دوست دارم ببینم مردمم مثل همیشه در کوچه و خیابان حضور دارند و کنار هم هستند. من این دورهمی مردم را واقعاً دوست دارم. الان که به دلیل اضطراب و استرس کرونا هیچکس نمیتواند به دیدار عزیزانش برود، واقعاً ناراحتکننده است. به همین دلیل با رضایت و حمایت همسرم در این طرح ثبتنام کردم، چون دلم میخواهد واکسن کرونا زودتر بیاید و این زنجیره انتقال ویروس کرونا را قطع کند تا مردم دوباره کنار هم باشند.»
میگویم: در خبرها داشتیم که تلاشها برای خرید واکسن خارجی دارد به ثمر میرسد. خب میتوانستید صبر کنید آن واکسن بیاید... خانم داوطلب ۳۱ ساله ما، اما با یک تیر به چند نشان فکر میکند: «واکسن خارجی چه ارتباطی به ما دارد؟ من دلم میخواهد واکسن کرونا را کشور خودم بسازد. داوطلب شدهام که ایرانم به واکسن کرونا دست پیدا کند و به پیشرفت برسد و بالا برود. وقتی دانشمندان خودمان دارند واکسن کرونا را میسازند، چرا چشممان به واکسن خارجی باشد؟ من فقط به هموطنان خودم اعتماد دارم پس به واکسنی که آنها میسازند، اعتماد و اطمینان دارم و بدون هیچ نگرانی آماده تزریق آن هستم.»
به عشق شهید «فخریزاده» واکسن ایرانی را انتخاب کردم.
اما جایتان خالی است وقتی از طریق امواج مخابراتی با یک سرباز وطن همکلام میشویم؛ جوان ۲۵ سالهای از استان فارس که حالا در یکی از جنوبیترین مناطق کشور در عسلویه مشغول خدمت است. «محمدرضا رضایی» که این روزها ۷ ماه خدمت است، با آن تهلهجه زیبای شیرازی اینطور از انگیزهاش برای تزریق واکسن ایرانی میگوید: «میخواستم ثابت کنم دانشمندان ایرانی خیلی بهتر از دانشمندان خارجی هستند. به اعتقاد من، چیزی که از درون ما اتفاق میافتد، دلسوزانهتر است. آن واکسنهایی که شرکتهایی مثل فایزر میسازند، مورد اعتماد نیستند. تعارف که نداریم؛ اینها را کشورهایی میسازند که به خون ما تشنه هستند.»
محمدرضا، اما یک دلیل ویژه دیگر هم برای این داوطلبی دارد: «از طرف دیگر هم، به عشق شهید فخریزاده که شنیدم برای ساخت واکسن کرونا خیلی تلاش کردهبود، برای تزریق این واکسن داوطلب شدم. دلم میخواست تلاشهای این شهید عزیز به ثمر برسد و همکارانش بدانند به آنها هم اعتماد داریم.»
عوارض واکسن؟ فدای یک تار موی رهبرم
مادر و پدری که جوان رعنایش را با زحمات فراوان به ۲۵ سالگی رسانده، هزاران آرزو برای او دارد. میپرسم: پدر و مادر و خانوادهتان از این تصمیم شما خبر دارند؟ رضایت آنها را هم جلب کردهاید؟ سرباز غیرتمند وطن انگار بخواهد با حرفهایش تلنگری بزند که اصل و نصبمان را فراموش نکنیم، میگوید: «خانواده من همیشه آماده هستند برای این مسائل. فقط هم من و خانوادهام نیستیم. به قول حاج قاسم، ما ملت شهادتیم. ملتی نیستیم که از این چیزها بترسیم. اینجا در قرارگاه ما، هر کس که عشق به ایران دارد، دلش میخواهد برای تزریق واکسن ایرانی داوطلب شود.».
اما آیا عوارض احتمالی واکسن کرونا هم در حساب و کتابهای قهرمان جوان داستان ما جایی دارد؟ تا میگویم: برایتان مهم نیست این واکسن ایرانی ممکن است عوارضی هم... نمیگذارد جملهام تمام شود و در جواب میگوید: «فدای یک تار موی رهبرم.»
دولتیها کجا هستند؟ همینجا در فهرست داوطلبان
«ازآنجاکه خودم در حوزه پژوهش فعال هستم و با کیفیت کارهای پژوهشی در ایران آشنا هستم، سر سوزنی به موفقیت دانشمندانمان در دستیابی به واکسن کرونا شک ندارم. به همین دلیل مشتاقانه در این طرح شرکت کردم. باور کنید اگر همین امروز بگویند واکسن خارجی یکی از کشورهای پیشرفته را تزریق کنم، قبول نمیکنم، اما در مقابل، به واکسنی که در کشور خودم تولید شده، اعتماد کامل دارم و پای همه مسائلش هم میایستم.» این جملات را «محسن جانجان» میگوید؛ رییس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان نهاوند و رییس بنیاد ایرانشناسی استان همدان. اما این تنها دلیل آقای مدیر برای ورود به این عرصه نیست. او مکثی میکند و در ادامه میگوید: «هر طرحی و کاری بخواهد در کشور به نتیجه برسد، باید یک عده از خود بگذرند، قدم جلو بگذارند و برای آن پیشقدم شوند تا بقیه پشت سر آنها حرکت کنند. به مشکلات و تبعات و عوارض آن مسیر هم نباید فکر کرد. یادمان باشد اگر در زمان جنگ تحمیلی قرار بود همه به خطرات جنگ با دشمن فکر کنند، هیچکس به خط مقدم نمیرفت و مقابل دشمن نمیایستاد. اینجا و در ماجرای واکسن که اصلاً خطری وجود ندارد. قرار است یک ویروس ضعیفشده وارد بدنمان شود و نهایتاً ممکن است به کرونا مبتلا شویم.»
میگویم: حضور شما میتواند پاسخی باشد برای افرادی که این گلایه را مطرح میکنند که چرا چهرههای دولتی و افرادی که در کشور مسئولیت دارند، برای تزریق واکسن کرونای ایرانی داوطلب نمیشوند و فقط مردم باید پای این کار بیایند.
مدیر ۴۳ ساله اهل ملایر میخندد و میگوید: «همین موضوع نشان میدهد اگر ذرهای به موفقیت واکسن تولید ایران شک داشتم، داوطلب نمیشدم. اتفاقاً یکی از اهداف من هم، همین جلب اعتماد است. دلم میخواهد با مشارکتم در این طرح، کمک کنم مردم هرچه بیشتر به واکسن ایرانی اعتماد کنند. همانطور که اشاره کردم، در هر کار بزرگی، یک عده باید در خط مقدم حضور پیدا کنند. اینجا هم این خط را ما باید بشکنیم. قطعاً به مردم کشور خودمان و همه مردم دنیا اثبات خواهد شد آنچه دانشمندان ما تولید کردهاند، هم قابل اعتماد است و هم تاثیرگذار. ما همیشه در طول تاریخ سرآمد بودهایم. الان هم همینطور است. فقط کافی است اعتمادبهنفس داشتهباشیم، دست از تلاش برنداریم و به داشتههایمان اعتماد کنیم. آن وقت خواهیم دید که هیچ چیز از دنیا کم نداریم.»
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *