جنگ شناختی از نگاهی دیگر
جنگ شناختی، جنگی پیچیده و جدید است که دارای سناریوهای غیر قابل پیش بینی است و با هدف تغییر نگرش در کشور هدف مورد استفاده قرار میگیرد تا افکار عمومی مردم آن کشور مورد مهندسی و هدایت قرار گیرد.
خبرگزاری میزان -
جنگ نامنظم نیز برای بی ثبات سازی مملکت مورد هدف است که با انجام اقدامات تروریستی، اعمال جنگ اقتصادی و توقیف اموال یک کشور و ایجاد مشکلات در داخل آن کشور هدف برنامه ریزی و اجرا می شود. اما جنگ شناختی با تغییر نگرشها ایحاد میشود و در این مسیر جنگ الکترونیک و سایبری را هم داریم. جنگ نظامی ایران و عراق که هشت سال به طول انجامید نمونه دیگری از حنگ در دنیای معاصر است.
تلفات جنگ شناختی
مهمترین و دلهره آورترین بخش جنگ شناختی تلفات آن است، در جنگ سخت وقتی یک رزمنده کشته میشود، یک نفر از جبهه خودی کم میشود، اما وقتی بحث هدف قرار دادن قوه شناخت مردم است و روی مدیریت ادراک جامعه کار میشود، اینجا فرقش این است که وقتی یک نفر در جنگ شناختی از دست داده میشود، آن یک نفر به گروه دشمن اضافه میشود.
راه مقابله با جنگ شناختی
یکی از حرکتهای مقابلهای که هم آفندی و پدافندی است اینکه باید آگاهی و سواد رسانهای مردم در جامعه ارتقاءیابد و تنها در این صورت است که میتوان دشمن را از پا در آورد و شیوههای لطیف و و اقعی دآنها را خنثی کرد. به طور مثال در جنگ شناختی۱۰ خبر مطرح میکنند که تنها یک خبر درست است و بعد ۱۰ خبر مطرح میکنند که یک خبر آن نادرست و بقیه درست هستند، در آن صورت مخاطب آن یک خیر غلط را هم به اعتبار دیگر اخبار باور میکند.
پیش بینی و شناسایی جنگ شناختی تقریبا ناممکن است
جنگ شناختی و یا ادراکی یک جنگ نامرئی است و سناریوی آن هم بی نهایت است؛ خب این امتیاز بزرگی است. زمانی که حزب بعث به ایران حمله کرد از جاده خرمشهر به آبادان آمدند و طبعا فرماندهان ما به این نتیجه رسیدند که این حصر را بشکنند و آن زمان که امام راحل، فرمان شکست حصر آبادان را صادر کردند، یک عملیات جانانه صورت گرفت لذا در اینجا حصر آبادان پیش بینی شده بود.
- جنگ شناختی، جنگ پیچیده و دارای سناریوهای غیر قابل پیش بینی است. البته جنگ در دنیای کنونی انواع مختلفی همچون سرد، سخت، نرم، دیپلماتیک، سایبری و الکترونیک دارد. هرکدام از جنگهای یادشده عرصه و میدان خاص خود را برای عرض اندام دارند.
انواع مختلف جنگ
انواع دیگر جنگها شامل، جنگ دیپلماتیک است که در عرصه بین الملل کارکرد دارد، جنگ اطلاعات همزمان در همه این مدلها وجود دارد و انرژی بر است. جنگ سیاسی نیز همان دیو و دلبر درست کردن و دو قطبی درست کردن است تا کشور مبدا، منافع خود را در کشور مقصد به دست بیاورد و یا جنگ سایبری که نوعی اختلال در سیستم هاست.
جنگ نامنظم نیز برای بی ثبات سازی مملکت مورد هدف است که با انجام اقدامات تروریستی، اعمال جنگ اقتصادی و توقیف اموال یک کشور و ایجاد مشکلات در داخل آن کشور هدف برنامه ریزی و اجرا می شود. اما جنگ شناختی با تغییر نگرشها ایحاد میشود و در این مسیر جنگ الکترونیک و سایبری را هم داریم. جنگ نظامی ایران و عراق که هشت سال به طول انجامید نمونه دیگری از حنگ در دنیای معاصر است.
در جنگ شناختی، رسانه راهبرد را تدوین میکنند
اما اینکه در جنگ شناختی چه چیزی میخواهد به اثبات برسد، مهم است که آن هم تسخیر تفکر مخاطب هدف رسانه است و در این نوع جنگ، رسانه راهبرد را تدوین میکند لذا، تنها راه برای برای خنثی سازی تلیغات منفی، افزایش آگاهی و فهم مخاطبان است.
تلفات جنگ شناختی
مهمترین و دلهره آورترین بخش جنگ شناختی تلفات آن است، در جنگ سخت وقتی یک رزمنده کشته میشود، یک نفر از جبهه خودی کم میشود، اما وقتی بحث هدف قرار دادن قوه شناخت مردم است و روی مدیریت ادراک جامعه کار میشود، اینجا فرقش این است که وقتی یک نفر در جنگ شناختی از دست داده میشود، آن یک نفر به گروه دشمن اضافه میشود.
روشها؛ عتبار، اعتماد و مشروعیت و قداست زدایی یا ناکارآمد نمایی
ایجادکنندگان جنگ شناختی دنبال از راه بهدر کردن مخاطبان خود هستند و از شیوههای زیادی در این راه استفاده میکنند که پیچیدگیهای خاصی دارد، مانند اعتبار، اعتماد و مشروعیت و قداست زدایی یا ناکارآمد نمایی، برجسته کردن نقاط منفی.
دشمنان در این شیوه ها از ابزار تلقین بهشکل هنر، گفتوگو، استفاده از چهرههای سیاسی و سلبریتیها استفاده میکنند تا اصلیترین سرمایه یک کشور که مردم آن هستند را به راحتی به جامعه و کشور خود بدبین کنند و امید آنها به آینده را بزدایند. در برخی موارد هم اعتقادات مردم در کشور هدف را تا سطح خرافات نزول می دهند و در اثر آن یک حالت رویگردانی اجتماعی به مردم دست میدهد.
راه مقابله با جنگ شناختی
یکی از حرکتهای مقابلهای که هم آفندی و پدافندی است اینکه باید آگاهی و سواد رسانهای مردم در جامعه ارتقاءیابد و تنها در این صورت است که میتوان دشمن را از پا در آورد و شیوههای لطیف و و اقعی دآنها را خنثی کرد. به طور مثال در جنگ شناختی۱۰ خبر مطرح میکنند که تنها یک خبر درست است و بعد ۱۰ خبر مطرح میکنند که یک خبر آن نادرست و بقیه درست هستند، در آن صورت مخاطب آن یک خیر غلط را هم به اعتبار دیگر اخبار باور میکند.
مدیران ناکارآمد و بیخیال که بر اساس شایسته سالاری انتخاب نمیشوند؛ بدون اینکه خود بدانند عاملان جنگ افروزان جنگ شناختی هستند.
پیش بینی و شناسایی جنگ شناختی تقریبا ناممکن است
جنگ شناختی و یا ادراکی یک جنگ نامرئی است و سناریوی آن هم بی نهایت است؛ خب این امتیاز بزرگی است. زمانی که حزب بعث به ایران حمله کرد از جاده خرمشهر به آبادان آمدند و طبعا فرماندهان ما به این نتیجه رسیدند که این حصر را بشکنند و آن زمان که امام راحل، فرمان شکست حصر آبادان را صادر کردند، یک عملیات جانانه صورت گرفت لذا در اینجا حصر آبادان پیش بینی شده بود.
مدیریت قلمرو ذهن در جنگ شناختی
اینجا دیگر مدیریت قلمرو ذهن مطرح است چراکه در جنگ نظامی میتوان پیش بینی کرد و بالاخره سه نیروی زمینی، هوایی ودریایی وجود دارند و کنارآنها یگان سایبری و جنگ الکترونیک و نهایتا یک سری عملیاتهای روانی پشتیبانی کننده عملیات جنگی رخ میدهد و همه اینها با هم عرصه جنگ را تشکیل میدهند و این یگانها، تیپهای زرهی و الکترونیک مشخص و قابل شناسایی هستند و در نهایت ترکیبی از نیروها عملیاتها و سناریوهابی جنگی وحود دارد.
اما در عرصه جنگ شناخت بی نهایت کنشگر و بینهایت سناریو میتواند رخ دهد و به همین دلیل این جنگ، قابل پیش بینی و تحمین نیست. اینکه جنگ شناختی توسط چه کنشگرانی و در چه موضوعی و با چه پازلهایی قرار است انجام شود، بعد از عملیتات قابل شناسایی است.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *