پاسخ به ۲ روزنامه ترکیهای
- حمید خوشآیند کارشناس مسائل سیاسی - مطالب تندی که امروز روزنامه «ینیشفق» نزدیک به اردوغان علیه جمهوری اسلامی نوشته بود، قابل تأمل است.
«مهمت شکر» ستوننویس روزنامه ینیشفق در بخشی از یادداشت خود نوشته است: «ایران برخلاف شعارهایش به هیچ وجه «دوست» و «برادر» ترکیه نیست. آنان کمک ترکیه را نادیده گرفتهاند و به رویای احیای امپراتوری پارسی ادامه میدهند. به نظر میرسد باید به ایران نشان دهیم که اگر از خط قرمز عبور کند ما آنان را در مسیر صحیح قرار خواهیم داد».
«مهیتین آتامان» ستوننویس روزنامه «صباح» ترکیه نزدیک به اردوغان هم در یادداشتی تند علیه ایران مینویسد: «از زمان پیروزی انقلاب در ایران آن کشور موضعی انفعالی در قبال غرب داشته و در مقابل، موضعی واکنشی در برابر جهان مسلمان اتخاذ کرده است. قابل درک است که ایران فاقد ظرفیت و توانایی لازم برای پاسخگویی در برابر سیاستهای ضدایرانی اعمال شده از سوی غرب است. برای مثال، ایران در برابر ترور صورت گرفته علیه سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس و محسن فخریزاده دانشمند هستهای آن کشور هیچ کار خاصی انجام نداد ترورهایی که با همکاری و مشارکت غرب صورت گرفته بودند. ایران هیچ اقدامی علیه امریکا و اسرائیل انجام نداد. در واقع، ایران اقدام تنبیهیای علیه غرب انجام نداده است».
اینکه ایران دوست یا دشمن ترکیه است را روزنامه یا نشریه مشخص نمیکند. سوابق تاریخی و مبادلات فرهنگی و ... است که نشان میدهد دوست و دشمن چه کسانی هستند، البته در این بین نباید از عناصر و عوامل مخربی که دوستی ملتها را برنمیتابند غافل بود. کودتای ۲۰۱۶ در ترکیه مصداق بارزی است که به معنای واقعی کلمه، جمهوری اسلامی ایران دوستی و حسن نیت خود را به دولت ترکیه نشان داد. در این شکی نیست بخش مهمی از حیات سیاسی امروز اردوغان مدیون ایران است؛ اگر ایران در جریان کودتای سال ۲۰۱۶ نبود، شرایط امروز اردوغان به مراتب متفاوت بود.
درباره یادداشت روزنامه صباح نیز، حرف بسیار است. چهل سال تحریم ایران و تحریمهای اخیر که در تاریخ بشر بیسابقه است، هزینهای است که ایران بهخاطر ایستادگی و مقاومت در برابر آمریکا و غرب میدهد. یک صدم این تحریمها کافی است تا طی چند ماه اقتصاد کشوری مثل ترکیه را از هم فرو پاشد. ندادن پاسخ ترور شهید سلیمانی و سهید فخریزاده دلیل بر ضعف و انفعال نیست. ایران در قبال این قبیل اقدامات پاسخ قطعی و حتمی میدهد، اما نه از روی احساسات بلکه از روی تدبیر و درایت و هوشمندی.
اردوغان صحبتی کرد که انتظار نداشت با واکنش این چنینی در ایران با آن مواجه شود. وقتی رییس یک دولتی در یک تریبون رسمی و دیپلماتیک سخنرانی میکند، باید قدری تأمل به خرج دهد و با یک ارزیابی دقیق از فضایی که در آن قرار دارد، صحبت کند. سخنان اخیر اردوغان در باکو مصداق بارز تهدید تمامیت ارضی ایران بود که بیپاسخ نماند. جمهوری اسلامی علیرغم تمام اقتضائات موجود در روابط با ترکیه و ضرورتی که در تداوم و تعمیق روابط با آنکارا به عنوان یکی از سه قدرت مهم منطقه دارد، در مقابل این رفتارهای نامتعارف و نسنجیده اردوغان که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده است، این بار جدی وارد شد واکنشی در خور نشان داد.
نباید فراموش کرد اردوغان که کارنامهای مملو از عملکردهای مداخلهگرایانه در سایر کشورها دارد، شعرخوانی در مراسم رژه باکو نیز نه از روی سهود بلکه عمدی و هدفمند بود.
اردوغان سیاستمدار کارکشتهای است. قبل از هر سخنرانی مطالبش را با تأمل یادداشت کرده و چند بار مرور میکند. اهل لغزش در زبان نیست و صحبتی هم که میکند هوشمندانه و حساب شده است. در دنیای سیاست خیلی چیزها تکذیب میشود؛ تکذیب نیات سیاسی اردوغان از سخنرانیاش در باکو هم روی آن. شعرش را خواند و پاسخش را گرفت. دیگر مجال پرداختن به این موضوع نیست و الا اهداف ناگفته و واقعی که در پشت شعرخوانی اردوغان بود مورد اشاره قرار میگرفت.
اما در این سو؛ ترکیه یکی از همسایگان مهم جمهوری اسلامی است. ترکیهی قدرتمند و با ثبات، مطلوب ماست و با آغوش باز از توسعه روابطمان با این کشور که علائق مشترکمان در مقابل حوزههای اختلاف، کوه است در مقابل کاه، استقبال میکنیم. روابطمان با این کشور هم ساختاری است تا کارگزاری. یعنی قائم به شخص نیست. ولی از این نکته هم غافل نیستیم که سیاستهای اردوغان در برخی حوزهها بعضاً برای ما هم هزینهساز شده است. عملیات روانی گسترده رسانههای وابسته به اردوغان علیه ایران در جنگ قرهباغ یک مصداق نزدیک است که با کنکاش در آن به خوبی میتوان به این نکته پی برد که چرا اردوغان اصرار دارد نقش خود در جنگ قرهباغ را برجسته کند. توسعه روابط تهران - باکو موضوعی است که برای دولت ترکیه آزاردهنده است.
در هر حال ترکیه برای ما معادل اردوغان نیست. اردوغان رفتنی است و ترکیه ماندنی.