اظهارات نابخردانه اردوغان و چالش های پیش روی ترکیه
- ترکیه با چالشهای زیادی روبرو است، از یک سو خود را با اتحادیه اروپا درگیر کرده است، از سوی دیگر طرح تحریمهای آمریکا علیه این کشور در کنگره به تصویب رسیده و از سوی دیگر دخالتها در لیبی، سوریه، عراق و جمهوری آذربایجان، هزینههای زیادی را برای این کشور به همراه دارد.
اما چرا رجب طیب اردوغان، هر از گاهی سعی دارد تا روابط با ایران را خدشه دار کند؟
رییس جمهور ترکیه با حضور در باکو پایتخت جمهوری آذربایجان، در مراسم رژه مشترک نیروهای مسلح دو کشور به مناسبت پایان مناقشه قره باغ با جمهوری ارمنستان، که باکو و آنکارا، آن را پیروزی میپندارد، شعری را خواند که البته نشان قصد و عمد اردوغان از خواندن شعر داشت.
هر چند رییس جمهور ترکیه یک بیت شعر از متن شعرای ارس که به زبان آذری «آراز» نام دارد، خواند، اما او سعی داشت تا اختلاف افکنی کند و قطعا قصد او از خواندن آن شعر، ایجاد شبهه و اختلاف میان ایران و جمهوری آذربایجان است.
البته در این میان انتظار و توقع بجا از جمهوری آذربایجان این است تا نسبت به سخنان اردوغان موضع گیری کند و قصد او را خنثی سازد، اگر چنین واکنشی از سوی دولتمردان باکو دیده نشود، نشان میدهد که آنها نیز با سخنان و موضع اردوغان هماهنگ هستند.
رجب طیب اردوغان، مدتی است که در منطقه یکه تازی میکند، اما این یکه تازیها، سرانجام به زیان او و مردم ترکیه تمام خواهد شد.
هم اکنون نیز ترکیه در معرض خطر تحریمهای اتحادیه اروپا قرار دارد و تحریمهای آمریکا نیز در کنگره به تصویب رسیده است.
ترکیه به همسایگان قابل اعتمادی، چون ایران به شدت نیاز دارد و اگر بخواهد با رفتارهای کوته بینانه خود روابط با تهران را تخریب و تضعیف کند، کشوری که از این روند زیان خواهد دید، ترکیه است نه ایران.
برای یادآوری لازم است حسن نیت و قابل اعتماد بودن ایران را در ماجرای کودتای سال ۲۰۱۶ در ترکیه بازگو کنیم و به سران و دولتمردان این کشور بگوییم که اگر حمایتها و هشدارهای ایران در ماجرای کودتا نبود، اکنون دولت اردوغان وجود نداشت.
اردوغان در مراسم رژه ارتش جمهوری آذربایجان در باکو این شعر را خواند؛ «ارس را جدا کردند و آن را با میلههای آهنی و سنگ پر کردند؛ من از تو جدا نمیشدم، ما را به زور جدا کردند و گفت که ارس بزودی قدرت میگیرد.»
اردوغان و مردم این کشور از نظر قومیتی، زبانی، فرهنگی و حتی مذهبی با جمهوری آذربایجان قرابتی ندارند، اکثریت مردم جمهوری آذربایجان را شیعیان تشکیل میدهند و زبان آنها نیز آذری است، مردم جمهوری آذربایجان، نژاد ایرانی دارند و اقوام و فامیل آنها در ایران ساکن بوده و هستند و پس از فروپاشی شوروی سابق روابط خانوادههای دو کشور، برقرار شد.
اینکه اردوغان خود را کاشه داغ تر از آش کرده و سعی دارد تا آتش بیار معرکه باشد، سیاست تفرقه افکنی و اختلاف میان ایران و جمهوری آذربایجان است.
البته در این میان چنین رفتاری از سوی اردوغان را نباید به دور از سیاستهای رژیم صهیونیستی دانست.
صهیونیستها سالهاست با حضور در جمهوری آذربایجان سعی دارند بر آتش تفرقه بیفزایند، اما درایت و آگاهی مردم آذری زبان و مردم جمهوری آذربایجان تاکنون به نتیجه نرسیده است.
به رجب طیب اردوغان باید گفت اگر کشوری مدعی است، آن کشور ایران است.
بخشهای زیادی از خاک ایران در معاهدات گلستان و ترکمانچای از پیکر وطن جدا شد و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، هر یک از آنها به یک جمهوری تبدیل شدهاند، اما ایران هیچگاه ادعایی را برای مالکیت سرزمینهای جدا شده مطرح نکرده است.
البته باید هم اردوغان و هم الهام عالی اف، توجه داشته باشند که عبور از خط قرمزهای ایران، برای آنها گران تمام خواهد شد.
اگر سطح روابط ایران و ترکیه به خاطر اقدام نابخردانه اردوغان پایین بیاید، این ترکیه است که از جنبه اقتصادی متضرر میشود نه ایران.
ترکیه هم اکنون نیز با مشکلات اقتصادی روبرو است و به خاطر کاهش شدید سفرهای توریستی، درآمد این کشور به شدت پایین آمده و ارزش پول ملی آن نیز کاهش یافته است.
ایران توانسته مقابل تحریمهای ایستادگی کند و آنها را خنثی سازد، اما ترکیه توان آن را ندارد.
رژه مشترک نیروهای نظامی جمهوری آذربایجان و ترکیه در باکو، خود تحریک آمیز است، زمانی که وزیر خارجه جمهوری آذربایجان در تهران با مقامات کشورمان دیدار و از مواضع منطقی ایران در بحران قره باغ قدردانی میکند، مفهوم برگزاری رژه و سخنان اردوغان و مجری برنامه چه معنایی دارد؟
اردوغان سخت در توهم «نئو عثمانیگری» خود گرفتار شده است.
اگر مقامات باکو و آنکارا به خاطر برنامهای که برگزار کردند و سخنان و مواضعی که بر ضد ایران مطرح کردند، رسما عذرخواهی نکنند، باید نسبت به نوع روابط با آنها تجدید نظر کرد.