زرد، نارنجی و قرمز رنگهای پاییزی نیست؛ شهرهایی است که کوئید ۱۹ در آنجا برگریزان جان به راه انداخته است و دست بردار نیست. بیمارستانها دیگر نه جایی برای بستری دارند نه نایی برای درمان، اما هنوز ازجان گذشتگان درمانگر بی وقفه در تلاشند تا در این پاییز سرد، نفسی را گرم نگه دارند و یک عدد جان به گزارش مرگ هر روز اضافه نشود.
در بیرون، اما مردم بی حوصلهتر از همیشه هنوز ماسک روی چانه میبندند و به محض اعلام تعطیلی اضطراری، جادههای شمال را محال است یادشان برود. انگار همهی شمال را هر روز با آب و پودر دریا میشورند و اینهایی که در شهرهای شمال در بیمارستانها جان میدهند حتما غرق شده اند. در این میان بسیارند کسانی که تمام این سال شوم در خانه مانده اند یا در سر کار با حفظ خود از آلوده شدن به ویروس قرن، باری بر دوش سرداران سلامت در مراکز درمانی اضافه نمیکنند. بیمارستانها گرچه شلوغند، اما کادر درمان انگار صد سال است که تنها هستند.