شکاف‌های سیاسی و اجتماعی عمیق؛ مصداق بارز آغاز روند زوال در آمریکا

7:01 - 24 آبان 1399
کد خبر: ۶۷۳۳۹۶
کارشناس مسائل سیاسی گفت: مردم دنیا فهمیدند هم اکنون آمریکا به دو اردوگاه مختلف تبدیل شده است؛ اردوگاهی که خواهان نژادپرستی علیه مردم دنیا هستند و اردوگاهی که می‌خواهند ارزش‌های آمریکایی را حفظ کنند.
مهدی شکیبایی در گفت‌وگو با میزان، با اشاره به نشانه‌های زوال آمریکا اظهار داشت: آمریکایی‌ که خود را به‌عنوان بزرگترین قدرت اقتصادی‌، نظامی، سیاسی و امنیتی دنیا می‌شناسد، برای اینکه قدرت خود در همه این سطوح را خفظ کنند، الگو‌هایی را مطرح کرده‌اند.
 
وی ادامه داد: آمریکایی‌ها همواره تلاش کردند تا این الگو‌ها را علاوه بر تقویت در درون به سایر کشور‌های دنیا نیز  صادر کنند که امروزه از این موارد به عنوان ارزش‌های آمریکایی یاد می‌شود. از جنگ جهانی دوم با قدرت گیری آمریکا این روند صدور الگوهای آمریکایی به نقاط مختلف دنیا سرعت بیشتری گرفت. 
 


این کارشناس اضافه کرد: آمریکایی‌ها برای صدور الگوهای مورد نظر خود به دیگر کشورها، هزینه‌های گزافی صرف کرده و تلاش می‌کردند به هر نحوی شده با این اندیشه‌ها بر نقاط بیشتری از دنیا چیرگی یابند. این الگوی ناموفق؛ لیبرال دموکراسی آمریکایی نام دارد و آنها برای گسترش تفکر لیبرال دموکراسی، انقلاب‌های متعددی علیه دولت‌های مستقر در کشور‌های مخالف و یا موافق این الگو، رقم زدند.

آمریکایی‌ها برای گسترش تفکر لیبرال دموکراسی، انقلاب‌های متعددی علیه دولت‌های مستقر در کشور‌های مخالف و یا موافق این الگو، رقم زدند

شکیبایی عنوان کرد: در ۲-۳ دهه اخیر از این انقلاب‌ها و کودتا‌ها علیه قانونی زیاد دیده‌ایم و دولت‌هایی که با آمریکا موافق نبوده‌اند و بلافاصله توسط نیرو‌های نظامی کشورشان ساقط شده‌اند و اختیار حکومت و مردم به دست جریان‌های همسو با آمریکا افتاده است.

وی تاکید کرد: از ابتدای هزاره سوم میلادی نشانه‌های افول آمریکا به دلایل مختلف، بروز و ظهور یافته است اما نباید از یاد ببریم که در طول تاریخ بسیاری از کشور‌ها و ملت‌های جهانی فرونپاشیدند مگر اینکه از درون با مشکلاتی روبرو شدند.

کارشناس مسائل سیاسی یادآور شد: اگر چه دلایل و مصادیق زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد زوال آمریکا و فروپاشی این کشور آغاز شده است شابد مهمترین علل و مصداق این باشدکه در درون آمریکا شاهد بروز مشکلات درونی زیادی هستیم و شکاف‌های سیاسی اجتماعی عدیده‌ای در این کشور ظهور کرده است که در یکی دو سال اخیر سر باز کرده و در انتخابات اخیر آمریکا نیز این مصداق را به وضوح مشاهده کردیم.
مهمترین علت زوال آمریکا، افزایش مشکلات درونی این کشور در سال‌های اخیر است
 
شکیبایی عنوان کرد: در طول تاریخ اکثر قدرت‌های دنیا زمانی فروپاشیدند که از درون با فشار‌های اجتماعی و سیاسی روبرو شدند. حتی آن کشور‌هایی که از طریق حمله یک کشور مهاجم دیگر سقوط می‌کنند، علت اصلی سقوط‌شان بخاطر تهاجم کشور بیگانه نبوده است بلکه بخاطر شکاف‌های طبقاتی در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی  بوده که درون‌شان رخ داده و آن‌ها قادر نشده‌اند در برابر آن کشور مهاجم ایستادگی کنند و لذا فروپاشیده اند. در آمریکا نیز هم اکنون همین اتفاق در حال رخ دادن است.

وی اضافه کرد: در همین دوره ۴ ساله ریاست جمهوری آقای ترامپ، همه نوع شکاف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قابل مشاهده بود. مثلا همین بحث اقتصادی که آمریکایی‌ها به آن می‌بالند که بزرگترین اقتصاد دنیا را دارند و می‌توانند هر مشکل و چالشی را حل و فصل کنند؛ از زمانی که کرونا وارد آمریکا شده حدود ۵۰ میلیون آمریکایی بیکار شده‌اند.
در دوره ۴ ساله ریاست جمهوری ترامپ، همه نوع شکاف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قابل مشاهده بود

شکیبایی با اشاره به شورش‌های اجتماعی اخیر در آمریکا اظهار داشت: قتل جورج فلوید، بروز و ظهور نژاد پرستی در آمریکا را نشان داد. البته دو دستگی و اختلاف بین مردم آمریکا، در زمان انتخابات اخیرریاست جمهوری، پیش روی مردم دنیا قرار گرفت.

وی گفت: کسانی که به ترامپ رای دادند، آمریکایی نژادپرست، خشونت طلب و جنگ سالار را می‌پسندند و یک تعداد مساوی خواستار گریز آمریکا از این موارد یاد شده هستند؛ مردم دنیا فهمیدند هم اکنون آمریکا به دو اردوگاه مختلف تبدیل شده است؛ اردوگاهی که خواهان نژادپرستی علیه مردم دنیا هستند و اردوگاهی که می‌خواهند ارزش‌های آمریکایی را حفظ کنند. همین خود بزگترین مصداق فروپاشی آمریکاست خصوصا وقتی می‌بینیم رقبای استراتژیک آمریکا مانند چین، روسیه و هند و نهاد‌های منطقه‌ای در حال قدرت گیری هستند و آمریکا در همین زمان نشانه‌هایی از فروپاشی را نشان می‌دهد.

شکیبایی اضافه کرد: یکی دیگر از مصادیق فروپاشی و زوال آمریکا در قدرت نظامی این کشور است؛ آن‌ها مدعی هستند بیشترین بودجه نظامی دنیا را دارند و این هزینه از مجموع بودجه چند کشور بزرگتر است اما طی دو سه دهه اخیر نتوانستند از این قدرت برای یکسره سازی آن بحران‌های بین المللی که برایش تلاش می‌کردند، استفاده کنند. در سوریه برای آمریکایی‌ها بسیار مهم بود که سرنوشت این کشور را به نوعی رقم بزنند که همسو با سیاست‌های این کشور باشد.
دو دهه است که آمریکا کمتر توانسته از قدرت نظامی خود استفاده کند و اگر هم استفاده کرده بهره‌ای که می‌خواسته به‌دست نیاورده است

شکیبایی عنوان کرد: این در حالی است که در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم تا جنگ بالکان می‌بینیم که آمریکایی‌ها از قدرت نظامی به‌طور مداوم برای یکسره سازی بحران‌ها استفاده می‌کنند، خب آن‌ها قدرت برتر نظامی هستند و هر کجا وارد شدند، توانستند یک برتری نسبی برای خود ایجاد کنند اما هم اکنون دو دهه است که آمریکا کمتر توانسته از قدرت نظامی خود استفاده کند و اگر هم استفاده کرده بهره‌ای که می‌خواسته به‌دست نیاورده است. 

این کارشناس مسائل سیاسی اضافه کرد: در افغانستان و عراق می‌بینیم که آنها با چه خواری در حال خروج هستند و نتوانستند منافعی را به نفع خود در این کشور‌ها با صرف هزینه‌های فراوان به دست بیاورند. نکته مهم این است که ابزاری به نام قدرت نظامی از حیز انتفاع خارج شده است و به سمت خزانه داری  این کشورشیفت شده است و به بحث‌هایی مانند تحریم روی آوردند و این هم از نشانه‌های زوال این کشور است.
 
استفاده از ابزار تحریم بر علیه دیگر کشورها، به‌خاطر آن است که آمریکا صحنه‌های بازیگری خود را یکی پس از دیگری از دست می‌دهد
وی با بیان اینکه استفاده از ابزار تحریم بر علیه دیگر کشورها، به‌خاطر آن است که آمریکا صحنه‌های بازیگری خود را یکی پس از دیگری از دست می‌دهد، گفت: آمریکا نه اینکه نخواهد از قدرت نظامی خود استفاده کند بلکه نمی‌تواند از آن بهره ببرد. 

انتهای پیام /


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *