در دکور لاکچری نمیشود از خانواده و سبک زندگی گفت؛ هدف تلویزیون از ساخت برنامههای خانوادگی چیست؟
- تسنیم نوشت: تلویزیون در شبکههای مختلف برنامههایی برای خانواده و سبک زندگی درنظرگرفته؛ از "ایران بانو" شبکه دو، فصل جدید "چراغ" و بعضاً مسائل خانوادگی "بدون توقف"، شبکههای سیما قرار است در امتدادِ بیانیه گام دوم انقلاب و برای تشویق جوانان به ازدواج کارهایی را بسازد. همچنان که در عرصه سریالسازی، "بچهمهندس ۳" را چندی پیش روی آنتن داشت. البته کارهایی را هم در حال تدارک است که باید منتظرِ تولید و حتی پخششان باشیم.
در این میان شبکه سه اخیراً بیشتر موضوع خانواده، سبک زندگی و ازدواج را مورد توجهش قرار داده است. از برنامههای گفتوگومحور زنانه گرفته تا راهاندازی مسابقهای برای زوجهای جوان؛ البته پیش از این "وقتشه" در شبکه نسیم، گامهایی را برداشته بود و چند فصلی پخش شد، اما به دلایلی که معلوم نشد دیگر به آنتن برنگشت. اما شبکه سه گامهایش را در مسیر سبک زندگی، ایجاد رقابت خانوادگی و حضور زوجهای جوان با دکورهای آنچنانی و زرقوبرقهای غیرمرسوم در حوزه خانه و خانواده، برداشت و پا به این عرصه گذاشت. البته حاشیههایی که در فضایمجازی ایجاد کرده و انتقاداتی که به همراه داشته، گویای فقدان اندیشه، پژوهش و حرکتِ غیراصولی در ساخت چنین برنامههایی است.
زوجینو" بعد از پخش قسمت اول توسط رسانهایها و حتی مخاطبین در فضای مجازی مورد انتقاد قرار گرفت و "مامانها" بعد از دو سه قسمت، با انتقادات مردمی روبرو شد. حتی مجری برنامهاش در این باره پستی در صفحه مجازیاش منتشر کرد که قانعکننده نیستند. قضاوت درباره محتوای کلی این دو برنامه (زوجینو و مامانها) را باید به قسمتهای بعدی موکول کرد، اما در همین شروعِ نه چندان موفق، لاکچریبازی، اغراق در گفتگوها و رفتار کلیشهای مجریان را جزو نقدهای وارده به این دو برنامه تلویزیونی عنوان کرد.
مخاطبِ امروز تلویزیون به تنوع نیاز دارد؛ از شعارزدگی فرار میکند و باید حرفهای جدّی و دغدغهها را خودمانیتر و بیپیرایهتر مطرح کرد. همه مخاطبین تلویزیون متموّل و حتی از اقشار متوسط جامعه هم نیستند؛ چرا برنامهسازان و سریالسازان قشر ضعیفِ جامعه را درنظر نمیگیرند که آنها شاید نمیتوانند چنین اسباببازیهای لاکچری و یا چادرهای گُلدار و زرق و برقهایی که در برنامههای تلویزیونی دیده میشود را داشته باشند. یا بیننده باید از لاکچریبازی در آگهیهای بازرگانی حسرت بخورد یا این چنین خودنمایی تصویری در برنامهسازی!
"زوجینو" به تازگی روی آنتن شبکه سه آمده و باربد بابایی این برنامه را اجرا میکند. هدفش سبک زندگی و تشویق خانوادهها به ازدواج است، اما انتقادها از عدم دلچسبی و دکورِ پرزرق و برق این برنامه حکایت دارد؛ در واقع رقابتهایی برای احیای خانه و خانواده در دستور کار قرار گرفته، اما در اجرا مخاطب با نوعی تبرّج و خودنمایی مواجه میشود. وقتی نورپردازیها و لوکیشن و دکور آنچنانی میبیند یادِ مسابقههای استعدادیابی خارجی میافتد تا رقابتِ خانوادگی! قرار نیست همه برنامهسازیهایمان معطوف به زرق و برق و دکور شود.
اینجا قرار است حرفهای مهم و دغدغههایی در دلِ مسابقه و رقابت گفته شود. چرا این مسیر و راهبرد را با هر نوع رقابت دیگری اشتباه میگیرند؟ واقعاً سبک زندگی و تشویقِ ازدواج حتی با مسابقه و رقابت چه نیازی به این همه خودنمایی و تبرّج در دکورسازی و استفاده از المانهای تصویری لاکچری برای جذبِ مخاطب است.
سبک زندگی و تشویق ازدواج با رقابت نیاز به اندیشه و تأمل دارد؛ اولین رکن در شروع ساختن برنامه، طراحی درست و داشتنِ اتاق فکر است، اما امروز برنامهسازانِ، اول به دکور و مجری میاندیشند و بعد خودِ برنامه! در اکثر مواقع برنامه برای مجری و دکور ساخته شده و نمودش را روی آنتن دیدهایم. آنقدر برنامه سلبریتیزده و بدون پژوهش روی آنتن رفته که نتوانسته هیچ تأثیر و ماندگاری داشته باشد.
مجری را از ستارههای بیرونی انتخاب میکنند یا زرق و برقهایش را نعل به نعل با آثار غربی جلو میبرند تا به هر نحوی با وایرالشدن در فضایمجازی دیده شوند؛ این نوعِ نگاه، دست از تلویزیون و مخاطبینش برنمیدارد؛ سایه سنگینِ پول و تجارت و خودنمایی در فضای مجازی معضلات این روزهای برنامههای تلویزیونیاند. در صورتیکه این نسل، هوشمندانهتر با عرصه نمایش برخورد میکنند و با این مخاطب نمیتوان با نگاه دسته چندم برخورد کرد.
"مامانها" برنامه دیگری است که چند روزی است در آنتنِ شبکه سه جا خوش کرده؛ قرارش بر صحبت درباره دغدغههای تربیتی برای فرزندان در دنیای مدرن است. برنامهای که ۵ روز در هفته آنتن را حوالی غروب قٌرق میکند. مجریاش منصوره مصطفیزاده، ما را یادِ "کتابباز" میاندازد که پیش از این به عنوان کارشناس کتاب در آیتمهای هفتگی حاضر میشد. در خلاصهای از برنامه و توضیحات قبل از شروع پخش آمده که به موضوعاتی مثل تغییر روابط خانواده و نبود همبازی برای کودکان، نحوه استفاده فرزندان از تکنولوژیها مثل موبایل و تبلت، میپردازد.
در هر برنامه سه مادر در مقابل مجری برنامه قرار میگیرند و متناسب با موضوع طرح شده از تجربهها و دغدغههای شخصیشان میگویند. همچنین مقایسه کردن میان فرزندان و معضل انتشار فیلم و عکس کودک در فضای مجازی از دیگر مباحث هفته پیشرو در برنامه است. همه این توضیحات مخاطب را آماده میکند تا برنامهای با اندیشه و متفکرانه ببیند، اما چرا این اتفاق نیفتاده و از "مامانها" به جای ستایش، انتقاد میکنند؟ اسباببازیهای کودکان، خانهها و بالکنهای آنچنانی، مبلمان گرانقیمت و چادر گلدارِ غیرمرسوم خانم مجری، در همین روزهای ابتدایی، بیشتر از هدف برنامه به چشم آمده!
قرار است رسانه ملّی همچون صحبتهای اخیرِ رئیس صدا و سیما، «همان دانشگاهی شود که امام خمینی (ره) فرمودند و همان کانون انتشار افکار و عقاید اسلامیبشود که مقام معظم رهبری تکلیف کردهاند.»، اما چرا با خانه، خانواده و سبکِ زندگی این دانشگاه چنین میکنند؟!
سبک زندگی و خانواده را چه نیازی به لاکچریبازی؟ حرفهای خوب را باید در دکوری خوب و غیراصولی به زبان آورد، اما در برنامه "مامانها" که میتوانست حرفهایش مخاطب را از تبلیغات ضدخانواده غربیها دور کند بیشتر با ایجاد تبرّج در نمایههای تصویری، دکورها و انتخاب خانه و خانواده، مخاطبِ تلویزیون را به این فضاها نزدیک کردند. چرا باید دوربینِ برنامه وارد خانهای شود که بعداً در پاسخِ انتقادها، بگویید این خانه واقعی نیست. در صورتیکه "خانه ما" را چند سالی است روی آنتن داریم و دوربینشان را وارد خانه و خانوادهای میکنند که نه مبلغِّ اشرافیگری باشند و نه رفتارهایشان بیشتر جامعه را از سبک زندگی ایران اسلامی به سمتی ببرند که بیشتر در برنامهها و سریالهای ماهوارهای، نمایان است.
اینجا در "مامانها"، خانم مجری در پاسخ به انتقادات، مینویسد «این استویو است و خانه واقعی ما نیست.» چه نیازی به نمایشِ جایی است که خودمان هم قبولش نداریم. مخاطب تلویزیون نشان داده هر بار با او خودمانی و ساده برخورد شده بیشتر پذیرایش بوده است. اصلاً حرف از سبک زندگی باید ساده و بیآلایش زده شود تا تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد. "مامانها" ادعا دارد که سالها پژوهش کرده و مروّج فرزندآوری است و دغدغه مادران جامعه را میگوید و هنوز محتوا و جذابیت و دلچسبی نگاهش، روی آنتن دیده نمیشود.
باید دید در ادامه روندِ برنامهسازیهای تلویزیون برای خانواده، سبک زندگی، ازدواج و حتی فرزندآوری و ترویج جمعیت، به سمت دلچسبی، صداقت گفتار و رفتار و قرابت با جامعه واقعی پیش میرود یا به همین لاکچریبازی و جذابیتهای زودهنگام بسنده خواهد کرد.