روزهایی که برای روشندلان سختتر از همیشه میگذرد
شاید هیچ کدام از ما حواسمان به کسانی که حس لامسه راهنمای آنان در زندگی روزمره است نباشد، همان افرادی که در چند ماه اخیر به دلیل محدودیتهای به وجود آمده بر اثر ویروس کرونا با دشواریهای فراوانی روبه رو شدهاند. ۲۳ مهر روز جهانی عصای سفید یا نابینایان است؛ روزی که توسط یونسکو تصویب شد تا بهانهای برای توجه بیشتر به نابینایان و مشکلاتشان باشد.
_ خبر آنلاین نوشت: چند ماه است که میگویند مراقب باشید به سطوح دست نزنید و دستهای خود را ضدعفونی کنید. اما شاید هیچ کدام از ما حواسمان نباشد که کسانی که حس لامسه راهنمای آنان در زندگی روزمره است، در چند ماه اخیر با چه دشواریهایی رو به رو بوده و چقدر بیشتر از دیگران، سینه به سینه کرونا ایستادهاند. هرچند که خودشان میگویند ما همیشه در دوران قرنطینه و کرونا زندگی کردهایم و برای ما چیز تازهای نیست، اما زندگی در شرایط تازه، امکانات و شیوههای تازهای را میطلبد که برایشان فراهم نیست.
قابل انکار نیست که شیوع کرونا، چندین ماه است که زندگی را برای همه افراد جامعه سختتر کرده است، اما شیوع این ویروس برای برخی از گروهها سختیها و اضطراب بیشتری به همراه داشته است و آنها را بیش از بقیه در معرض خطر قرار داده یا خانه نشین کرده است. حالا خطر کرونا هم به نبودن زیرساختهای شهری و دسترسی ناپذیری اضافه شده و گروهی که برای تردد در شهر، گاهی نیاز به کمک گرفتن از دیگران داشتند، حالا به دلیل فاصله گذاری اجتماعی شرایط برایشان سختتر از هر وقت دیگری است. در این بین شاید بتوان نابینایان را گروهی دانست که به واسطه اینکه حس لامسه جایگزین بینایی کرده اند، بیشتر از هر گروه دیگری از معلولان با خطر آلودگی مواجه هستند.
کرونا معلولان را مجبور به عقب نشینی کرد
سهیل معینی، رییس هیئت مدیره انجمن باور در گفتگو با خبرآنلاین در این باره میگوید: «چند وقت قبل یکی از دوستان نابینا بعد از چند ماه حرف میزدم و پرسیدم در این چند ماه چه میکردی؟ جواب قابل تاملی داد. گفت البته ما به علت محدودیتهایمان همیشه در دوران کرونا بوده ایم. طنزی تلخ و واقعیت بود چرا که بچههای معلول همیشه تحت دلایلی مانند عدم دسترس پذیری محیطی و عدم ایمنی تحرکشان برابر با سایر افراد جامعه نبوده و بنابراین آنقدر که بقیه از خانه ماندن زجر میکشند، شاید ما پیش زمینهای داشتیم.»
او ادامه میدهد: «اما ایام کرونا روی زندگی افراد معلول هم اثرگذار بوده وهمان محدودیتهایی که برای همه بوده برای ما هم بوده، اما از جهاتی جلوههای دیگری هم داشته است؛ از جمله اینکه افراد برای آموزش و توانبخشی به یک سری مراکزی تردد داشتند که در دوران کرونا بسته شده و خیلی از آنها اگر تا پیش از این تلاشی برای بیرون آمدن از خانه و شکستن حلقههای انزوا داشتند، در دوران کرونا متحمل نوعی عقب نشینی شدند که تاثیرات بسیار منفی روی زندگی افراد معلول گذاشته است و محدودشان کرده است و درباره نابینایان شرایط کمی متفاوتتر است، چون آنها به دلیل اینکه به نسبت دیگران وابستگی بیشتری به حس لامسه دارند، بیشتر در معرض آلودگیهای کرونایی بودند و دستشان خواسته و ناخواسته به سطوح میخورد یا عصایی که هرروز با آنها بیرون میآید و هرروز با آنها همراه است، دائما با سطوح تماس دارد؛ برای همین دوستان نابینا باید بیشتر از بقیه مردم دستهایشان را ضد عفونی کنند و کمتر میتوانند از دستکش استفاده کنند چرا که به حس لامسهشان احتیاج دارند.»
هرچند که این مشکلات تنها مختص نابینایان نیست و هر گروه از معلولان مشکلات خاص خودشان را دارند؛ عدهای از افراد معلول نوع مشکلشان به گونهای است که سیستم ایمنیشان را به نوعی تحت تاثیر قرار میدهد و برای این دسته باید مراقبتهای بیشتری صورت میگرفت و ناشنوایان هم مشکلاتی دارند که جامعه کمتر ممکن است بداند و توجه کند؛ اغلب ناشنوایان از طریق لبخوانی حرف دیگران را متوجه میشوند و با آنها ارتباط برقرار میکنند که زمانی که دیگران از ماسک استفاده میکنند، عملا قادر به برقراری ارتباط نیستند. نکته دیگر این است که خیلی از این افراد ممکن است از درکارهایشان از دیگران کمک بگیرند و این ارتباط و وابستگی با دیگران آنها را بیشتر در معرض خطر قرار میدهد.
بارهای سنگینی که کرونا روی دوش معلولان گذاشت
تا پیش از این هم، مشکلاتشان کم نبود و برخی فعالین حقوق معلولین حمل و نقل شهری را از مهمترین مشکلات شهری معلولان میدانستند. نبود صندلیهای مناسب در مترو و بی آر تی، وجود پیادهروهایی با عرض کم و استفاده از مصالح نامناسب برای ساخت آنها و ... از مشکلاتی بودند که تا پیش از کرونا، تردد درون شهری را برای معلولین سخت کرده بود، اما حالا که حمل و نقل تبدیل به یکی از نقاط اصلی انتشار ویروس کرونا شده، چند درجه به همه سختیهایی که تا پیش از این متحمل بودند، اضافه شده است.
در همین رابطه معینی، یکی از ریسکهای افراد معلول را آلودگی در سامانه حمل و نقل عمومی معرفی کرده و میگوید: «من بعد از عید نامهای هم به رییس جمهور و هم به وزیر تعاون نوشتم و در آن نامه با گوشزد کردن این موضوع که یکی از مهمترین دلایل انتقال آلودگی در جامعه سیستمهای حمل نقل متراکم ماست و افزون بر این به علت اینکه خیلی از افراد معلول نیاز به استفاده از سرویسهای خصوصی تردد دارند و ایستگاههای مترو و اتوبوس برایشان قابل دسترسی نیست، نوشتم که خیلی از این افراد مجبوراند از سرویسهای خصوصی استفاده کنند و در همین رابطه من از دولت خواستم که به کمک شهرداری یک بسته حمایتی را طراحی کند که تفاهم نامهای با تاکسیهای دولتی امضا شود که این افراد بتوانند از این سرویسها استفاده کنند و بخشی از یارانهاش را دولت پرداخت کند و بخشی از آن هم خود تاکسیهای اینترنتی تخفیف بدهند و بخشی از آن هم با خود فرد باشد. این موضوع بعد از عید به ذهن ما رسید و با وجود استقبال و موافقتی که شد، هنوز که هنوز است اجرایی نشده است.».
اما حمل و نقل تنها مشکل این دسته از افراد نیست. شیوع کرونا تمام آموزشها را آنلاین و مجازی کرد، اما فعالان این حوزه معتقدند که بسترهای آموزش مجازی برای نابینایان قابل دسترس نیست. معینی در این باره با اشاره به نرم افزار شاد میگوید: «نرم افزار شاد که بستر آموزش از راه دور است اصلا برای این افراد قابل دسترس نیست و خیلی از این افراد تحت همین مشکلات اند و بارها و بارها به مدیر آموزش و پرورش نامه زدیم و انتقادهای رسمی کرده و این مسئله مطرح شد که به مشکلات و نیازهای ویژه دانش آموزان و دانشجویان نابینا توجه شود. بسیاری از دانش آموزان نابینا از بسترهای آموزش مجازی محروم اند و از آن طرف اساتید نابینای ما در دانشگاه به علت اینکه فضاهای آموزش مجازی دسترسی پذیر نیست نتوانستند از این سرویسها استفاده کنند و وابسته به دیگران شدند.»
او تاکید میکند: «همه این مشکلات تمهیدات و تدابیر میتوانست حل شود؛ وقتی یک وزارتخانه آموزش از راه دور را در دوران کرونا راه اندازی میکند، قاعدتا باید مسئولان نیازهای افراد شرایط خاص را لحاظ کنند و در نظر بگیرند که افراد نابینا هم باید بتوانند از این سیستم استفاده کنند.»
کرونا اشتغال معلولان را هم از پا درآورد؟
خیلی از مشاغل بودند که با شیوع کرونا تعطیل شدند و افراد زیادی ورشکست و متحمل ضرر شدند. معلولان هم از این قاعده مستثنی نبودند به ویژه اینکه در این گروه درصد اشتغال از سایر افراد پایینتر است و با این وجود که در کشور ما قانونی به نام ۳ درصد، دستگاههای دولتی را ملزم میداند که ۳ درصد استخدامهای خود را از معلولین انجام دهند، معمولا نه تنها در دستگاههای دولتی که در شرکتهای خصوصی هم به این نسبت توجهی نمیشود. از طرف دیگر خوداشتغالی هم با مشکلاتی مانند نبود امکانات و سرمایههای کافی برای راه اندازی یک حرفه رو به روست.
رییس هیئت مدیره انجمن باور در این باره میگوید: «نامه دیگری که ما بعد از عید تنظیم کردیم این بود که اشتغال برای افراد معلول اهمیت بالاتری دارد، چون نرخ بیکاری در این گروه بالاتر از متوسط افراد جامعه است و پیدا کردن شغل برایشان سختتر است، بنابراین دولت بیاید بخشی از بودجهای را که برای حفظ مشاغل میگذارد، به طور خاص برای حفظ مشاغل نابینایان بگذارد. چه افرادی که خود شاغل اند و چه افرادی که کارآفرین اند یا شرکتهای خصوصی که افراد معلول را به کار گرفته اند، دولت از این افراد حمایت کند؛ مثلا به آنها معافیت مالیاتی بدهد یا حق سرویس تردد ویژه برای ایاب و ذهابشان پرداخت کند، اما نامهای که من به وزیر تعاون زدم، همچنان در حال چرخیدن است و علی رغم اینکه در ابتدا با آن موافقت میشود هنوز اجرایی نشده است.»
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *