جنگ قره باغ و نقش ایران و روسیه در مقابل فتنه تازه
- حضور تکفیریها در منطقه قره باغ در جنگ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان، یک تهدید است.
شواهد نشان میدهد که گروههایی از نیروهای تکفیری در قالب چند گروهان که جمع آنها به بیش از ۳ هزار نفر میرسد، در کنار نیروهای جمهوری آذربایجان در حال جنگ با ارمنستان هستند.
نیروهای تکفیری وهابی از سوریه و لیبی به این منطقه گسیل شدهاند که عامل آن ترکیه است.
ایران و روسیه در جنگ سوریه مانع قدرت گرفتن تکفیریها در این کشور شدند اما ترکیه یکی از حامیان تروریستهای تکفیری بود.
اینکه جمهوری آذربایجان چگونه اجازه داده تکفیریهای تروریست در کنار آنها قرار بگیرند خود مسئلهای است مبهم، چرا که تکفیریها دشمنان شیعیان هستند.
همواره این نگرانی وجود داشته است که تروریستهای تکفیری وهابی وارد کشورهای آسیای میانه و قفقاز شوند، چرا که این کشورها تحت آموزش تفکر وهابیت سعودی قرار دارند.
آتش بسی که روسیه با میانجیگری خود بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان ایجاد کرده بود، نقض شد و هر دو کشور یکدیگر را متهم به نقض آتش بس میکنند.
اما گزارشهای موثقی وجود دارد که تروریستهای تکفیری وهابی آتش بس را نقض کردهاند.
حضور تکفیریها در قفقاز با عاملیت ترکیه میتواند شرایط را برای این کشور وخیم کند.
منافع آنکارا در منطقه قفقاز هر اندازه هم که ارزشمند باشد به ارزش روابط ترکیه با ایران و روسیه نیست.
اردوغان با اقدامات چالش برانگیز خود در منطقه باعش خواهد شد تا روسیه و ایران واکنش نشان دهند.
در صورتی که تکفیریهای حاضر در جمهوری آذربایجان دست از پا خطا کنند، ایران و روسیه هر گونه اتفاقی را از چشم ترکیه خواهند دید.
البته باید به این نکته که به آن اشاره شد توجه ویژه کرد، مردم جمهوری آذربایجان خطر حضور تکفیریهای وهابی در کشورشان را درک میکنند.
اگر دولتمردان جمهوری آذربایجان از این بابت احساس خطر نمیکنند، برای آن است که خطر را در جای دیگر میبینند.
در واقع دولتمردان جمهوری آذربایجان با دستان خود نیروهایی را به کار گرفتهاند که باعث برانگیخته شدن اعتراضات مردمی نسبت به این اقدام میشود.
روسیه به دقت تحولات قره باغ را زیر نظر دارد، مسکو میخواهد مناقشه این منطقه حل شود و به مرحله نهایی برسد.
روسیه قدرت آن را دارد تا هر دو کشور را وادار به ترک مخاصمه و حل اختلافات کند؛ چون میداند اگر جنگ قره باغ گسترش یابد و طولانی شود، پای کشورهای دیگر به منطقه باز خواهد شد و هر طرف از درگیری، حامیان خود را خواهد داشت.
در این میان دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان قربانیهای اصلی این جنگ خواهند بود.
دو کشور کوچک با ظرفیتهای پایین و زیر ساختهای ضعیف، ویرانهای از آنها باقی خواهد ماند که بازسازی آنها در توان دولتهایشان نیست.
تهران و مسکو باید در این زمینه هشدارهای جدی و لازم را به دو کشور بدهند و در طرف دیگر نیز باید به ترکیه یادآور شوند که هر گونه گسترش جنگ در منطقه که منافع ملی آنها را تهدید کند، ترکیه باید پاسخگو باشد و تبعات آن را بپذیرد.
ترکیه اکنون خود را در چند جبهه درگیر کرده اس؛ در سوریه، لیبی، عراق، یونان و اکنون در قره باغ؛ این کشور قطعا توانایی آن را نخواهد داشت که در دراز مدت بتواند به دخالتهای خود ادامه دهد.
مناسبات و روابط دوستانه روسیه و ایران با ترکیه بجای خود، اما این کشور همسایه به گونهای رفتار میکند که منافع ملی روسیه و ایران به خطر بیفتد.
روشن است که اقدامات ترکیه در منطقه یک سیاست داخلی مستقل نیست بلکه نشأت گرفته از دستورات و برنامههایی است که آمریکا به آن دیکته کرده و در واقع نقش نیابتی خود را بازی میکند.
ترکیه تاکنون به خاطر اقداماتی که در منطقه انجام داده است با مخالفتهای آمریکا روبرو نشده و حتی یک موضع مخالفت ساده نیز از سوی ترامپ علیه اردوغان دیده نشده است.
قدر مسلم در ماجرای تازهای که نشان میدهد با تحریکات آمریکا و رژیم صهیونیستی و تقش آفرینی ترکیه در قره باغ شکل گرفته است، بار دیگر ایران و روسیه باید در کنار هم قرار بگیرند و تجربه موفق خود را در سوریه پیاده کنند.