فکری فرشته نجات استقلالی‌ها می‌شود؟
- روزنامه آفتاب یزد نوشت: پس از مدت‌ها سختی، به ویژه بعد از جنجال به‌وجود آمده به خاطر آمدن یا نیامدن استراماچونی، تیم فوتبال استقلال تهران صاحب سرمربی شد. سرمربی‌ای از جنس ایران و از بازیکنان سابق این تیم. محمود فکری پس از مذاکره با مسئولان باشگاه استقلال و استعفا از هدایت تیم فوتبال نساجی به عنوان سرمربی جدید آبی‌پوشان معرفی شد تا هدایت این تیم را در فصل آینده رقابت‌های لیگ برتر بر عهده داشته باشد. از آنجا که تیم استقلال با نداشتن سرمربی خوب دچار آشفتگی شده بود حالا با آمدن فکری این امید را در دل هواداران تیم استقلال زنده کرده است که شرایط و روز‌های بهتری در انتظار آبی پوشان پایتخت خواهد بود.
> اگر سرمربی استقلال هم نمی‌شدم...
البته محمود فکری به راحتی سکان تیم استقلال را به دست نگرفت چرا که هنوز مدت زمان قراردادش با تیم نساجی به اتمام نرسیده از همین رو او برای رفتن به تیم دیگر باید پنج برابر مبلغ قراردادش با نساجی را به این باشگاه قائم‌شهری بپردازد. به گزارش ایسنا، محمود فکری درباره جدایی‌اش از نساجی گفته است: «از روز اولی که با مدیریت نساجی برای حضور در این تیم صحبت کردم و به آنجا رفتم، جوری صحبت کردند و گفتند که اگر روزی به استقلال خواستی بروی ما کمکت می‌کنیم و اگر احساس کنیم به استقلال می‌توانی کمک کنی، این کار را انجام می‌دهیم.گزینه‌های استقلال مطرح شد و بعد از استراماچونی و الکس نوری یکی از گزینه‌ها هم من بودم و با من تماس گرفتند. من با مدیران نساجی صحبت کردم و آن‌ها هم گفتند با استقلال صحبت کن و کمک می‌کنیم. ما هم با باشگاه استقلال صحبت می‌کنیم و حمایت هم می‌کنیم.»
او ادامه داد: «بعد از این که با استقلال به توافق رسیدم، آن‌ها گفتند که هنوز استقلال با ما صحبت نکرده است. خود آقای حجت نظری با نساجی صحبت کرد و مدیران نساجی هم گفتند فوتبال حرفه‌ای و تجارت است و یک مبلغی را می‌خواهیم. استقلال هم گفت ما چنین پولی نداریم و وضعیت مالی استقلال هم خوب نیست. وقتی مدیران نساجی گفتند ما همکاری می‌کنیم، ولی در عمل این اتفاق نیفتاد، دیگر فضایی به وجود آمد که خودم را برای فصل آینده سرمربی نساجی نمی‌دیدم و به همین دلیل استعفا دادم.»
فکری با بیان این که حتی اگر سرمربی استقلال نمی‌شدم هم می‌رفتم و خانه نشین می‌شدم، گفت: «چرا که صداقتی که دوست داشتم مدیران نساجی با من داشته باشند را نداشتند از خدایم بود که باشگاه استقلال پول داشته باشد و مبلغ رضایتم را بدهد، ولی دیدم استقلال پول ندارد. از آن طرف هم باشگاه نساجی گفت اگر استقلال دنبالت بیاید هیچ حرفی نداریم. آقای امیری به سعادتمند گفت اگر با محمود فکری به توافق رسیدید ما مشکلی نداریم و باشگاه نساجی هم حاضر به همکاری شد، اما حرفشان عوض شد.»
> قول قهرمانی نمی‌دهم
حالا با این اوصاف او سرمربی جدید استقلال است که مسئولیت سنگینی را برعهده دارد. او می‌گوید: «هواداران باید کنار ما باشند و کمک کنند. بار سنگینی است و به تنهایی نمی‌توان از پس آن برآمد. باید کمک کرد تا بتوانیم استقلال را به جایگاه واقعی‌اش برگردانیم.»
وی ادامه داد: «با توجه به زمان کم، باید برنامه‌ریزی کنیم که هم تیم شاداب و بدون مصدوم باشد و هم فشار کافی را بیاوریم تا زمانی که بازی‌ها آغاز می‌شود، بازیکنان شادابی لازم را داشته باشند. فرصت بدنسازی نداریم و باید برنامه‌ریزی دقیقی داشته‌باشیم تا آسیب‌دیدگی نداشته باشیم. این که بخواهیم قولی دهیم یا حرف خاصی بزنیم، نمی‌شود، اما کمترین کار ما آسیا است. این یک کار تیمی است و فقط بار کار روی دوش کادرفنی و بازیکنان نیست و حتی رسانه‌ها هم باید به ما کمک کنند.»
> بازگشت آرپی‌چی‌زن استقلال به خانه!
اما در مورد محمود فکری عصر ایران طی یادداشتی به قلم احسان محمدی نوشته است: «استقلال در زمین گل‌آلود انزلی زیر فشار بود، محمود فکری مدافع این تیم بعد از درگیری با بازیکن ملوان صورتش را به داور نشان داد تا بگوید بازیکن حریف به او ضربه زده است. عادل فردوسی‌پور.
اما در برنامه ۹۰ دوشنبه شب نشان داد که محمود فکری خم شد، از روی زمین گل برداشت و به صورتش مالید. این فقط یک نمونه از کار‌هایی است که از محمود فکری در خاطره‌ها مانده است. درست مثل دعوای مشهورش با علی دایی بازیکن وقت سایپا که هر دو را به کمیته انضباطی کشاند یا شوتی که استقلالی‌های دو آتشه می‌گویند از میدان آزادی شلیک کرد و ساشا ایلیچ هر چقدر به بدنش کش داد به آن نرسید تا یکی از زیباترین گل‌های تاریخ شهرآورد تهران به ثمر برسد یا مشاجره‌هایش با داورها، چشم درشت کردنش وسط دعوا‌ها و تکل‌هایی که زمین را شخم می‌زد و.
محمود فکری بدنش آنقدر محکم بود که مهاجمان حریف سعی می‌کردند با او تنه به تنه نشوند. هیچ آدم عاقلی به دیوار بتنی تنه نمی‌زند. او حالا سرمربی استقلال تهران است. چند وقتی است که با آن بازیکن جنجالی فاصله گرفته، یک مربی متین و موقر و کت‌و شلوارپوش است که تلاش می‌کند یک برند جدید از خودش ارائه کند. جدایی‌اش از نساجی قائمشهر شبیه کندن یحیی گل‌محمدی از شهرخودرو بود.
سال پیش وسط نیم‌فصل در حالیکه مدیرعامل شهرخودرو ناراضی بود، جدا کردند و به پرسپولیس آوردند. آن روز‌ها استقلالی‌ها نوشتند این رفتار قرمز‌ها جوانمردانه نیست و تحت فشار مقامات صورت گرفته و حالا و در پایان فصل همین اتفاق برای استقلالی‌ها رخ داد. قائمشهری‌ها از فکری دلگیر هستند که تیم را اینطور ترک کرد. نساجی اولین باشگاهی بود که او فوتبال حرفه‌ای را از آنجا آغاز کرده است. سال ۷۲ با یک قرارداد ۵۰۰ هزار تومانی از همانجا به استقلال سکوموروخوف رفت و حالا با قراردادی که عددش معلوم نیست به استقلال آمد. با شقیقه‌هایی سفید در ۵۱ سالگی. او در لیگ برتر جانشین فرهاد مجیدی شد. یکی دیگر از ستاره‌های استقلال که قهر و آشتی‌هایش دل هواداران را هم آزرد.
آبی‌ها از استراماچونی و الکس نوری به محمود فکری رسیدند. درست مثل قرمز‌ها که از برانکو و کالدرون به یحیی رسیدند و البته الان راضی و خشنود هستند و حتی آن‌ها که روز‌های اول گل‌محمدی را ناتوان و ترسو خطاب می‌کردند و می‌گفتند مرد بازی‌های بزرگ نیست حالا دوست دارند همه آلزایمر بگیرند و آن حرف‌ها یادشان برود! مقایسه دو نفر البته دستکم روی نیکمت منطقی نیست. یحیی وقتی به پرسپولیس آمد که در ذوب‌آهن و نفت و تراکتور و صبا تجربه و عملکرد قابل قبولی داشت.
جام‌حذفی را دو بار برده بود، اما تعداد حضور‌های فکری روی نیمکت در لیگ برتر به زحمت دو رقمی می‌شود. با این همه او پسر استقلال است. وقتی به دلیل کرونا گفت که اگر بازی‌ها برگزار نشود باید پرسپولیس را به عنوان قهرمان معرفی کنند، برخی در فضای مجازی به او فحاشی کردند، این هم از ابتذال عصر حاضر است که یک نوجوان ۱۳ ساله به خودش حق می‌دهد به محمود فکری که ۱۳ سال پیراهن استقلال را پوشیده، رکورددار بازی و کاپیتانی و... است بگوید بی‌تعصب! او البته نیامده با نقد‌هایی روبه‌رو شده است، کسانی که هنوز رویای بازگشت استراماچونی را در سر دارند و هر گزینه داخلی را غاصب صندلی او و نسخه تحمیلی وزارت ورزش برای نابودی استقلال می‌دانند، می‌گویند فکری به درد نمی‌خورد. البته کسانی هم هستند که با نگاه فنی و آنالیز عملکرد فکری در نساجی بر این باورند که تاکتیک او و نوع نگاهش به فوتبال بعید است به کمک استقلال بیاید و این نشستن روی نیمکت فرهاد مجیدی و استراماچونی ممکن است حتی تصویر روشن گذشته‌اش به عنوان یک مدافع- هافبک پرقدرت و خستگی‌ناپذیر که به کسی باج نمی‌داد را هم مخدوش کند. محمود فکری یکی از نماد‌های استقلال بعد از انقلاب است. نزدیک به ۴۰۰ بار برای استقلال بازی کرده، از رکوردداران کاپیتانی در استقلال و شهرآورد‌هاست، دو گل در این دیدار حساس زده و با آبی‌های پایتخت سه‌بار لیگ را برده، سه بار جام حذفی را و انبوهی عنوان دیگر دارد. شاید او همان فرشته نجاتی باشد که استقلال را بعداز سال‌ها به جام برساند و این تلخی را از کام‌شان پاک کند. چه کسی می‌داند؟ فوتبال هیچ تضمینی ندارد.»
> واکنش کاربران
آنطور که مشخص است محمود فکری راه سختی را در پیش دارد تا بتواند تیم استقلال را به روز‌های خوبش برساند. اکنون حضورش در تیم استقلال با واکنش‌های کاربران شبکه‌های اجتماعی روبه رو شده است. اگر چه تعدادی از کاربران مخالف حضور او در این تیم هستند، اما بیشتری‌ها از این انتخاب خوشحال هستند و بر این باورند که باید اختلاف‌ها را کنار گذاشت و به کمک این مربی تازه نفس بروند.
یکی از کاربران در این مورد نوشته است: «محمود فکری که اتفاقا مربی بسیار باشخصیتیم هست اومد استقلال. دمشم گرم».
یکی دیگر ازکاربران اینطور گفته است: «به محمود فکری تبریک می‌گویم و امیدوارم استقلال با او روز‌های خوبی را در فصل پیش رو تجربه کند».
دیگری نوشت: «تمامی هواداران استقلال باید بدانند در چنین شرایطی باید با تمامی وجود از او و کادر فنی‌اش حمایت کنیم».
کاربران دیگر نوشته اند: «ما همه تلاشمونو کردیم انتخاب الانِ محمود فکری بهتر از سرگرم شدن با الکس نوری و مربی خارجی و از دست رفتن همین زمانیه که داریم، به اندازه کافی هم حاشیه و مشکل داریم و تنها راه حمایته سرجدتون از الان جبهه نگیرید و دو دسته نشید»،
«خواست هوادار نشد استراماچونی برنگشت. ولی الان سرمربی ما محمود فکری یک استقلالی تمام عیاره. دشمن‌های ما از خداشونه محمود خان نتیجه نگیره پس منه هوادار وظیفمه تا آخرین نفس از کادر فنی جدید حمایت کنم»، «۱۶ سال پیش محمود فکری توی دربی ۵۸ یه لایی زد، بعد از اون بازی من استقلالی شدم... تا روزی هم که بازی می‌کرد خاطرات خوبی واسه استقلال رقم زده امیدوارم به عنوان سرمربی هم بتونه توی یاد‌ها بمونه»، «از استرا رسیدیم به الکس‌نوری و حالا محمود فکری، خوش برگشتی به تیمت، امیدوارم روزای خوبی رو باهاتون بگذرونیم».