جنگ قره باغ و فتنه انگیزیهای آمریکا و رژیم صهیونیستی
- جنگی که میان جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان در گرفته است، علاوه بر آن که جنگ بر سر اختلاف مالکیتی است، یک جنگ قومیتی و مذهبی نیز به حساب میآید.
اکثریت مردم جمهوری آذربایجان را مسلمانان تشکیل میدهند که شیعیان غالب هستند اما باید توجه داشت که دولت حاکم در این کشور دولتی سکولار است و حتی اجازه برگزاری همه مراسم های مذهبی را نمیدهد.
جمهوری آذربایجان با ایران اشتراکات زیادی دارد؛ جمهوری آذربایجان از نظر مذهبی، قومیتی و فرهنگی به ایران نزدیک است چرا که این جمهوری پیش از این قطعهای از خاک ایران بود.
علاوه بر آن اقوام و فامیل یکدیگر در کشورهای مقابل زندگی میکنند که این نسبتها از همان زمان که جمهوری آذربایجان جدا شد، باقی مانده است.
جمهوری ارمنستان نیز وضعیت مشابهی دارد؛ ارمنستان نیز همچون جمهوری آذربایجان قطعهای از خاک ایران بود، اما به اشغال در آمد.
قوم ارامنه در ایران نیز ساکن هستند؛ ارامنهای که در ایران زندگی میکنند با مردم جمهوری ارمنستان مراوده دارند و اقوام و فامیل هر دو طرف در ایران و ارمنستان حضور دارند.
اگر ترکیه از جمهوری آذربایجان در جنگ با ارمنستان حمایت میکند، به خاطر ضدیت تاریخی ترکیه با ارامنه است.
ترکیه در پی منافع سیاسی خود است که از جمهوری آذربایجان حمایت میکند.
حمایت دیگر کشورها همچون روسیه از ارمنستان نیز همینگونه است.
ارمنستان و جمهوری آذربایجان در همسایگی ایران قرار دارند و هیچ کشور دیگری در منطقه قفقاز را نمیتوان یافت که تا این اندازه از نظر فرهنگی، نژادی، قومیتی و مذهبی به ایران نزدیک باشند.
ایران اکنون باید در نقش پدری مقتدر در بحران قره باغ ظاهر شود و اجازه ندهد که دیگران با دخالتهای خود بر آتش جنگ بیفروزند و آن را گسترش دهند.
همه چیز در منطقه قره باغ روشن است؛ تعلق این منطقه مشخص است؛ اسناد تاریخی گواه آن است که رژیم سابق کمونیستی در دوران اتحاد جماهیر شوروی، با ایجاد مناطق کوچک خودمختار سعی داشته تا چنین کشورهایی را در شرایطی قرار دهد که هر آن در انتظار سر برآوردن اختلاف بر سر منطقه خودمختار یا نیمه خودمختار باشند و این امر باعث سرکوب از سوی دولت مرکزی میشد.
اکنون دولت مرکزی به نام اتحاد جماهیر شوروی نیست که بخواهد دست به چنین کاری بزند؛ بی طرفی فعال از سوی ایران بهترین تصمیم برای ورود به بحران قره باغ است.
ایران میتواند با سیاست بیطرفی خود مشکل را حل کند، چرا که دیگران هر کدام به نوعی از یک کشور درگیر در منطقه قره باغ حمایت میکنند و همین سیاست اجازه نمیدهد تا بتوانند نقش میانجی را بازی کنند.
هرگونه اظهار نظر از سوی طرفین نزاع که بوی احساسی، قومیتی و مذهبی بدهد باعث تحریک خواهد شد و این همان چیزی است که برخی کشورها و دولتها در آتش جنگ میدمند.
منطقه بیش از اندازه در التهاب و بحران است، اضافه شدن یک بحران دیگر عواقب و تبعات سنگینی را در پی خواهد داشت.
اگر این جنگ ادامه پیدا کند کارزار رویارویی دیگر کشورها نیز خواهد شد.
روسیه و ترکیه در جنگ قره باغ مقابل هم قرار دارند؛ این تقابل میتواند از نیابتی به رو در رویی تبدیل شود؛ قطعاً چنین اتفاقی بدون فتنه انگیزیهای آمریکا و رژیم صهیونیستی نیست؛ آنها در این جنگ آتش بیار معرکه هستند و از شعله ور شدن آن نیز بهره خواهند برد.