چند نکته مهم پیرامون سیره اخلاقی و اجتماعی «امام حسن مجتبی(ع)»
علیکاظم بهرام در گفتوگو با پیرامون سیره سیاسی «امام حسن مجتبی (ع)» گفت: «امام حسن مجتبی (ع)» در طول امامت ده ساله خود تنها ۶ ماه اداره امور مسلمین را بر عهده داشتند، با شهادت «امام علی (ع)» جنگ با معاویه به تعویق افتاد در این میان نیز شوق و علاقه مردم یمن، مدائن و عراق برای بیعت با «امام حسن مجتبی (ع)» قوت گرفت.
***نقطه ضعفهای فراوان جامعه در زمان امامت «امام حسن مجتبی (ع)»
وی با اشاره به بررسیهای جامعه شناسی شده در مورد باورها و بصیرت مردمان زمان ولایت «امام حسن مجتبی (ع)» بیان کرد: جامعه آن روز نقطه ضعفهای فراوانی را در خود داشت هرچند مردم جامعه از حضور «امام دوم(ع)» استقابل کردند، اما رویدادها و وقایع همچنین دستهای پنهان و حیلههای معاویه اجازه نداد تا «امام حسن مجتبی (ع)» بتواند اهداف در نظر گرفته برای توسعه جامعه اسلامی واقعی را به اجرا بگذارند.
بهرام پیرامون صلحنامه زمان «امام حسن مجتبی (ع)» تاکید کرد: معاویه توانسته بود طی آزمون و خطاهایی نقطه ضعف مردم را به دست آورد لذا با پررنگ کردن برخی از تعصبات قومی توانست فاصله عمیقی بین مردم و «امام حسن مجتبی (ع)» ایجاد کند، به عبارت دیگر این نفاق باعث شد مردم به تعصبات قومی بیش از تعصبات دینی توجه کنند و جهاد در راه حق کمرنگ شود، این دسیسه با تبلیغات معاویه و نقشه شورش برخی شیوخ قبایل که خریداری شده بودند در اندک زمانی کوتاه گسترش یافت و مردم را از حقیقت امامت این امام بزرگوار دور نمود و مردم با رهبری معاویه بر سرزمینهای اسلامی موافقت کردند و «امام دوم (ع)» را در راستای گسترش اهداف متعالی و دینیشان یاری نکردند.
***رویکرد سیاسی «امام حسن مجتبی (ع)»
وی با اشاره به رویکرد سیاسی «امام حسن مجتبی (ع)» در زمان خود تصریح کرد: «امام حسن مجتبی (ع)» هرگز همانند معاویه از حیله و تزویر برای ادامه ولایت خود استفاده نکردند، زیرا این رویه تنها راه و روش شیطان است. معاویه با فرستادن جاسوسان خود تلاش داشت تا «امام حسن مجتبی (ع)» را از ولایت و ارتباط با مردم دور کند هرچند دو نفر از این جاسوسان شناسایی و دستگیر شدند اما معاویه بیکار ننشست و از همین رویداد سوءاستفاده کرد و به تبلیغات نادرست خود عیله «امام حسن مجتبی (ع)» ادامه داد.
بهرام پیرامون ضرورت بیداری امروز جامعه اسلامی مطرح کرد: بصیرت افزایی و بیداری امری مهم و قابل توجه در جامعه امروز است، دشمنان از هر رویدادی برای ایجاد نفاق استفاده میکنند این امر با توجه به وجود شبکههای معاند و تبیلغات گسترده آنان به وضوح مشخص است لذا بصیرت مردم در شناسایی دشمن امری مهم و ارزشمند در کشور محسوب میشود، آخرین تلاش دشمنان ایران و اسلام به سخره گرفتن گویشهای مختلف مردمان بود آنان همت خود را بر این گمارده بودند تا از آب گل آلود ماهی بگیرند لذا مردم در چنین شرایطی باید بسیار هوشیار عمل کنند.
وی به فریب خوردگان توسط معاویه در زمان امامت «امام حسن مجتبی (ع)» اشاره و ابراز کرد: معاویه با تزویر توانست نفوذ بسیاری بر مردم پیدا کند او همچنین در لشکر «امام حسن مجتبی (ع)» نیز رسوخ کرد و فرمانده ارشد سپاه امام «مجتبی (ع)» را که پسر عموی آن حضرت به نام «عبیدالله بن عباس» بود را با پول فریفت و لشکر وی را همراه با هشت هزار نفر به اردوگاه خود پناهنده کرد تا اینگونه «امام حسن مجتبی (ع)» را تنها بگذارد، این امر سبب شد تا «امام حسن مجتبی (ع)» گزینه جنگ با معاویه را بی فایده ببینند، این شرایط در حالی بوجود آمد که مردم سخنان «پیامبراکرم (ص)» را پیرامون ولایت «امام حسن (ع)» و «امام حسین (ع)» فراموش کرده بودند، «نبی اکرم (ص)» فرموده اند: «اَلْحَسَنُ وَالْحُسَیْنُ سَیِّدا شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّه، حسن و حسین (ع) امامند خواه قائم باشند و خواه دست از قیام بردارند».
***تدابیر سیاسی «امام حسن مجتبی (ع)» در مواجهه با دشمنان
بهرام با اشاره به تدابیر «امام حسن مجتبی (ع)» تاکید کرد: «امام حسن مجتبی (ع)» با توجه به رخدادهای مختلف در جامعه آن روز تصیم گرفتند تا تدابیر دیگر بیندیشند، زیرا با ادامه خیانتهای انجام شده جنگ هر دو طرف چیزی جز تعداد زیادی کشته از مسلمان را در پی نداشت، از سوی دیگر اهداف متعالی دین را تحت تاثیر قرار نمیداد زیرا دشمن توانسته بود با تزویر، افکار و اذهان عمومی را متوجه اموری غیر از دین کند، در چنین شرایطی بهترین رویکرد موافقت با صلحنامهای بود که ابتدا به دست معاویه به امضاء رسیده بود لذا «امام حسن مجتبی (ع)» با ایجاد تغییراتی در صلحنامه تلاش کردند تا شرایط را به نفع منافع دینی جامعه تغییر دهند.
این کارشناس علوم قرآنی در همین راستا ابراز کرد: «امام حسن مجتبی (ع)» با پذیرش صلحنامه و ایجاد تغییراتی در مفاد آن علاوه بر جلوگیری از کشتار مسلمانان سبب شدند امامت جایش را در دل مردم باز کند و در عین حال شرایط برای ولایت «امام حسین (ع)» فراهم شود و فرصتی مناسب برای بازتعریف اسلامی ناب محمدی باز شود، زیرا بعد «پیامبر اسلام (ص)» حکومتهای مختلف دینی تا حدودی دچار تضعیف شده بودند، «امام حسن مجتبی (ع)» با این کار به روشنگری و بصیرت افزایی دست زدند و نشان دادند دعوای بنی امیه و بنی هاشم یک مسئله داخلی نیست بلکه مسئلهای بر سر دشمنی با اسلام است.
بهرام به مفادی که «امام حسن مجتبی (ع)» در صلحنامه گنجانیده بودند اشاره و اظهار کرد: برخی مفاد صلحنامه توسط «امام حسن مجتبی (ع)» تغییر کرد و شرایط برای به حکومت رسیدن یزید از بین رفت زیرا «امام حسن مجتبی (ع)» مفاد را به نحوی تنظیم کرده بودند که معاویه حق معرفی جانشین را نداشته باشد و در عین حال حقوق شیعیان از بیتالمال قطع نشود، همچنین حقوق خانوادههای شهدایی که از یاران «حضرت علی (ع)» بودند و در جنگ به شهادت رسیده بودند از بیت المال حذف نشود با این حال پس از مدتی معاویه بر خلاف صلحنامه عمل کرد و علاوه بر قطع کردن حقوق سربازان و شیعیان از بیت المال، یزید را نیز به عنوان جانشین خود معرفی کرد.
***آشکار شدن چهره تزویر معاویه
وی آشکار شدن چهره تزویر معاویه پس از زیر پا گذرادن صلحنامه را مورد بررسی قرار داد و بیان کرد: معاویه پس از مدتی صلحنامهای را که با «امام حسن مجتبی (ع)» امضاء کرده بود را زیر پا گذاشت و در قدم اول حقوق شیعیان و سربازان را از بیت المال قطع کرد، همین امر سبب شد تا سپاهیانی که به «امام حسن مجتبی (ع)» خیانت کرده و به معاویه پناهنده شده بودند از کرده خود پشیمان شوند، هر چند دیگر این مسئله سودی نداشت چراکه معاویه فرزند خود یزید را به عنوان جانشین معرفی و برای او بیعت گرفت، این رویدا باعث شد تا مردم به خباثت معاویه پی ببرند، آنان فهمیده بودند که معاویه صلحنامه را زیر پا گذاشته است.
بهرام با اشاره به تدبیر ارزشمند «امام حسن مجتبی (ع)» خاطرنشان کرد: تدبیر «امام حسن مجتبی (ع)» در روشنگری نشان داد تا چه میزان این امام بزرگوار توانستند هوشمندانه عمل نموده و چگونه چهره اصلی و واقعی معاویه را برای جامعه روشن کنند، «امام دوم(ع)» پس از امضاء صلحنامه نمومنههایی از آن را به سرزمینهای مختلف اسلامی و افراد متعدد فرستادند تا در سراسر حکومت اسلامی گسترده شود و همه از مفاد این صلحنامه آگاهی یابند و پس از آنکه معاویه بر خلاف مفاد عمل کرد همه با خباثت معاویه و نیرنگ او آشنا شده و او را به خوبی شناختند لذا هنگامی که زمان ولایت «امام حسین (ع)»فرا رسید افراد جامعه آن روزگار با آگاهی از چهره بنی امیه اقدام به ارسال نامههای فراوان کردند و از ایشان برای به دست گرفتن حکومت و ولایت دعوت کردند.
انتها پیام/