راهکارهای خروج بازار سرمایه از بحران/ حمایت های عملی عامل بازگشت بازار/ سهامداران در انتظار چشمانداز مثبت
- سپیده پوردشت - شاخص بورس و فرابورس در چند ماه اخیر با رکوردشکنیهای پی در پی سرانجام در نیمه مرداد ماه امسال کانال ۲ میلیون واحدی را رد کرد و با ورود قابل توجه نقدینگی نگرانیهایی را به همراه داشت.
پس از گذشت حدود دو هفته از رسیدن شاخص به کانال ۲ میلیون واحدی با انتشار خبر منتفی شدن صندوق دارا دوم و آزادسازی ۶۰ درصد از سهام عدالت اصلاح شاخص بورس آغاز شد و با گذشت بیش از یک ماه هنوز هم شاخص به روند پایداری دست نیافته است.
در این بین حتی خبر عرضه صندوق دارا دوم نیز روند بازار را تغییر نداد و حتی خبرهای خوب حمایت و صیانت از بازار سرمایه از جمله تصویب تخصیص یک درصد منابع صندوق توسعه ملی برای حمایت از بورس نیز بازار را متعادل نکرد.
محمد احمدی یکی از این دلایل ریزشهای اخیر بازار بورس و اوراق بهادار را تردید افراد برای سرمایه گذاری در بازار میداند که در ادامه مصاحبه با این کارشناس مسائل اقتصادی را میخوانید:
میزان: اُفت و خیز بازار بورس از چه زمانی آغاز شد؟
احمدی: بازار بورس پس از رشد قابل توجهی که طی مدت اخیر به ویژه ۵ ماهه ابتدایی سال ۹۹ داشته طبیعی است که نیاز به استراحت دارد و یک سری عوامل باعث شد تا این اتفاق رخ دهد. شروع اصلاحات بورس از زمان اختلاف وزارت اقتصاد و وزارت نفت بر سر ETFها ایجاد شد تلنگری بود برای شروع اصلاحات اخیر بازار بورس بوده است.
میزان: چرا بازار بورس در مدت اخیر نزولی شده است؟
احمدی: سهامداران باتوجه به اینکه تصمیمات اتخاذ شده در بازار سرمایه همواره با تغییراتی روبرو میشود در بازار سرمایه احساس ناامنی کردند و عوامل متعددی بازار را حساس کرده است.
سهامداران باتوجه به اینکه تصمیمات اتخاذ شده در بازار سرمایه همواره با تغییراتی روبرو میشود در بازار سرمایه احساس ناامنی کردند
ترس سرمایهگذاران باعث تردید در ورود دوباره به بازار
میزان: اختصاص ۱ درصد از صندوق توسعه ملی برای تثبیت بازار به کجا رسید؟
احمدی: یکی از تصمیماتی که برای صیانت و حمایت از بازار گرفته شد این بود که یک درصد از صندوق توسعه ملی برای حمایت از بازار سرمایه استفاده شود، اما این اتفاق هنوز عملا رخ نداده و آثار آن در بازار دیده نمیشود از طرفی ترس سرمایهگذاران و سهامداران در بازار باعث شده بسیاری از افراد برای ورود به بازار تردید پیدا کنند.
میزان: تردید سهامداران برای ورود مجدد به بازار سرمایه به چه دلیل است؟
احمدی: به نظر میرسد سهامدارانی که سهام خود را در مدت اخیر فروختهاند منتظرند تا چشمانداز مثبتی از بازار ببینند و به بازار ورود کنند، تغییرات قیمت دلار از زمان اصلاح بازار سرمایه روند صعودی داشته و دلار نیمایی نیز که فروش خیلی از شرکتهای صادراتی به آن وابسته است نیز افزایش داشته است؛ بخشنامه بانک مرکزی که بر اساس آن ارز صادراتی میتواند با قیمت بازار به فروش برسد نیز نویدی است برای شرکتها چرا که در گزارش ۶ ماهه شرکتها لحاظ میشود و ارزندگی سهام را بیشتر نشان میدهد که امیدواریم این موضوع باعث شود نقدینگی که برای ورود به بازار در حالت انتظار است جذب بازار سرمایه شود.
بازار با حمایت های عملی باز می گردد
میزان: چه اقداماتی باعث ورود رونق بازار سرمایه میشود؟
احمدی: زمانی که حمایتهای عملی از حقوقیهای بزرگ بازار دیده شود و یک درصد صندوق توسعه ملی نیز برای صندوق تثبیت بازار سرمایه به طور عملی به بازار ورود کند به نقطهای میرسیم که بازار باز میگردد.
میزان: ورود یک درصد از صندوق توسعه ملی برای حمایت از بازار چقدر میتواند مفید واقع شود؟
احمدی: قطعاً ورود یک درصد از صندوق توسعه ملی برای حمایت از بازار میتواند مفید واقع شود چرا که برخی از سهمها در مدت اخیر به طور چشمگیری افزایش پیدا کردهاند و شاید به واسطه تحلیلهای بنیادی توجیه اقتصادی نداشتند، اما اصلاح بازار باعث اُفت بیش از ۶۰ درصدی برخی از سهمها شده و به نقطهای رسیدیم که بسیاری از سهام بازار ارزنده هستند و صندوق توسعه ملی میتواند در مواقع بحرانی به داد بازار سرمایه برسد.
میزان: بازارگردانی اجباری شرکتها چه تاثیری بر بازار سرمایه دارد؟
احمدی: بحث بازارگردانی تمام شرکتها که امروز ابلاغ شد و توجه به اینکه اجباری است زمانی که این اتفاق رخ دهد با تزریق نقدینگی به بازار اتفاقات خوبی را در بازار سرمایه شاهد خواهیم بود.
بازار سرمایه دیگر مانند ۲ سال قبل نیست و به بازار بزرگی با طیف مخاطبان بیشتر تبدیل شده است به همین خاطر این بازار هم برای دولت و هم برای کل اقتصاد کشور و مردم بسیار اهمیت دارد این بازار همانند بازارهایی، چون ارز و طلا نیست که هیچ عایدی برای اقتصاد نداشته باشد چرا که اگر درست پیش رود نقدینگی وارد چرخه تولید و کارخانهها میشود که منجر به سود سهامداران و افزایش تولید در کشور میشود که اتفاق مبارکی است و باید به هر نحوی که شده در حال حاضر که برای مردم جلب توجه کرده و سرمایهها به این حوزه سرازیر مشده از آن صیانت کرد و با اقدامات انجام شده برای ماندگاری سرمایهها در این بازار تلاش شود.
میزان: مردم چه نقشی در متعادل شدن بازار سرمایه دارند؟
در حال حاضر که بخش عمدهای از مردم بازار سرمایه وارد شدند باید راهکارهایی اندیشیده شود که در این بازار ماندگار شوند
احمدی: مردم نباید با این دید وارد بازار سرمایه شوند که در یک مقطع کوتاهی با سودهای بالا از این بازار خارج خواهند شد؛ در حال حاضر که بخش عمدهای از مردم بازار سرمایه وارد شدند باید راهکارهایی اندیشیده شود که در این بازار ماندگار شوند چرا که قطعاً در بلندمدت این بازار سودآور است و سهام ارزنده قطعاً نسبت به بازارهای موازی سود بیشتری خواهد داشت.
میزان: چرا بازار سرمایه نسبت به خبرهای مختلف و اظهار نظرها حساس شده است؟
احمدی: بازار از حالت تحلیل اقتصادی خارج شده و در کنار بحثهای تحریم و مکانیزم ماشه که گرچه عملی نشد در بازار تأثیرگذار بوده و به ویژه انتخابات پیشروی آمریکا که در آبان ماه برگزار میشود من باب اینکه چه اتفاقی پس از انتخابات میان سیاست خارجی ما با آمریکا رخ میدهد اخیرا اثرگذار شده است و صرفاً تحریمها سیاسی اقتصادی شده و این موضوع در بازار بلاتکلیفی ایجاد کرده است.
سرمایه مانند غزال تیزپایی است که به محض اینکه احساس خطر کند خود را به جای امنتر میرساند و در کوتاه مدت این ریسک در بازارها وجود دارد، اما در بلندمدت هیچ خطری بازار را تهدید نمیکند و نهایتاً باید به بحث ارزندگی سهام شرکتها بازگردیم و افرادی که در بازار سرمایه فعالیت میکنند باید مسائل بنیادی از جمله جریانات نقدی وسودهای آتی و تولید را در تصمیمگیریها و خریدها لحاظ کنند چرا که اگر سهم خوبی خریداری کرده باشند در بلند مدت حتماً سود خوبی بدست میآورند، اما در کوتاه مدت ممکن است با نوساناتی روبرو شوند.
میزان: اگر بیاعتمادی در بازار سرمایه ادامه پیدا کند چه تأثیری در بازارهای موازی همچون طلا و سکه خواهد داشت؟
احمدی: بازارهای موازی با هم مرتبط هستند و بیشتر مواقع معکوس هم عمل میکنند خصوصاً بازار سرمایه و طلا و ارز که نشان دادهاند باهم در تضاد هستند. درست است که افزایش قیمت دلار باعث میشود عایدی شرکتهای صادراتی بالا برود، اما اگر ریسک به نحوی باشد که اهالی بازار احساس کنند محدودیتهایی اعمال میشود که شرکتهای صادراتی نتوانند صادرات را انجام دهند آن موقع است که تأثیر منفی در بازار میگذارد.
سرمایه به طور مرتب در بازارها جابجا میشود و افراد اگر احساس کنند بازاری بازدهی بیشتری دارد از بازار کم بازده خارج میشوند و به دیگری ورود میکنند با این چشماندازی که در کوتاه مدت برای اهالی بازار سرمایه پیش آمده برخی از بازار سرمایه خارج میشوند و به بازارهایی همچون طلا و ارز ورود میکنند که البته این بحث کوتاه مدت است و در بلندمدت دوباره بازار سرمایه رونق بیشتری خواهد گرفت.
میزان: باتوجه به اینکه افراد زیادی در مدت اخیر وارد بازار سرمایه شدند چه اقداماتی باید انجام شود؟
احمدی: در بحث بازار سرمایه از مردم دعوت شد که به این بازار بیایند و جذابیتهای بازار نیز نمایان شد و مردم را جذب بازار سرمایه کرد حالا نیز باید قوانین متناسب با بازاری که حجم معاملات تقریباً صد برابر سال ۹۶ است اصلاح شود و آموزشها برای افرادی که میخواهند وارد بازار سرمایه شوند بیشتر شود.
میزان: چرا سازوکاری اندیشیده نشده تا افراد قبل از ورود به بازار سرمایه آموزش ببینند؟
احمدی: شاید این موضوع مطرح شود که چرا قبل از ورود افراد به این بازار بحث آموزش پیش کشیده نشد، اما باید گفت که باید بازاری جذابیتی از خود نشان دهد که مردم وقت و هزینه و سرمایه خود را برای بازار سرمایه صرف کند، در حال حاضر بازار سرمایه جذابیتی از خود نشان داده که مردم را به سمت خود کشانده است و ما باید آموزشها و فرهنگسازی در این بازار را رونق دهیم و از طرفی ابزارهای مالی جدیدی را تعریف کنیم چرا که تمام افرادی که وارد بازار سرمایه میشوند تخصص کافی ندارند که لازم است به افزایش صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت و غیرثابت اشاره کرد.
صندوق های سرمایهگذاری راهکاری موثر برای سهامداری کم ریسک
میزان: صندوقهای سرمایهگذاری چه نقشی در بازار سرمایه دارند؟
احمدی: صندوقهای سرمایهگذاری باید به واسطه ایجاد و توسعه شرکتهای سبدگردان توسعه پیدا کند، اما سازمان بورس به دلیل ساختاری که دارد نمیتواند خود را به سرعت با شرایط فعلی بازار هماهنگ کند و یک مقدار عقبماندگی دارد و باید به سرعت مجوزهای صندوقهای سرمایهگذاری صادر شود و افرادی که وارد بازار سرمایه شدند و آشنایی کامل با بازار را ندارند بتوانند گزینههایی برای سرمایهگذاری پیدا کنند که ریسک کمتری داشته باشد.
چندی پیش بحث صدور مجوز شرکتهای کارگزاری از سوی سازمان بورس صادر شد که فعلاً پیشنهادی است، اما به گونهای بوده که برداشت میشود نمیخواهند مجوزی برای کارگزاریهای جدید صادر شود چرا که حداقل سرمایه برای صدور مجوز در حال حاضر ۲۰۰ میلیارد تومان است در حال حاضر هیچ یک از شرکتهای کارگزاری حتی بزرگترین آنها این مقدار سرمایه ثبتی ندارد و کمتر از ۵۰ میلیارد تومان است. این رقم به عنوان یکی از مدارک اولیه برای راهاندازی کارگزاری بسیار بالاست و بسیاری از افراد از این ماجرا حذف میشوند که باید تا حدودی تعدیل شود.