رسانهای که فخر فروشی میکند
- به اندازه کافی تازه به دوران رسیدهها و آنهایی که در این شرایط نابسامان اقتصادی با آلاف و الوفی رسیدهاند برای مردم عادی فخر فروشی میکنند دیگر...
همه میدانیم که شرایط اقتصادی کشور باعث کوچکتر شدن سفره مردم شده است و بسیاری حتی توان خرید یک مرغ یا نیم کیلو گوشت را هم نداشته باشند.
نوع رفتارها و برخوردها در این شرایط باید به گونهای باشد که آن تعداد از مردم عزیز کشور که به خاطر وضعیت حاکم به هر دلیلی یا تحریم یا ناتوانی در مدیریت، دچار مشکل شدهاند، سرکوفت نخورند.
فخر فروشیها و جلوه گریها، مردم عادی را قطعاً آزار میدهد. بخشی از این فخر فروشی در فضای مجازی به شدت وجود دارد بخشی دیگر در سطح جامعه دیده میشود و یک بخش هم در رسانه ملی به رخ کشیده میشود.
فضای مجازی را اگر جستجو کنید به گونههایی از آدمها بر میخورید که اگر اجازه داشتند فیها خالدون خود را نیز به نمایش میگذاشتند.
رستوران میروند غذایی که آن روز و آن شب یا آن صبح خوردهاند، با عکسهای پرتعداد و رنگارنگ در صفحهاشان منتشر میشود.
اگر لباسی خریده باشند عکس این لباسها در صفحه شخصی که دیگر شخصی نیست، گذارده میشود تا دیگران ببینند.
هدف از این کارها چیست؟ اما هر چه هست نوعی رفتار غیر عادی است، شک دارید از روانپزشک و روانکاو و روانشناس بپرسید همین را خواهند گفت.
فخر فروشی از احساس کمبود نشأت میگیرد، دیده شدن، توجه زیاد را به سوی خود جلب کردن از خصلتهایی است که در بسیاری وجود دارد. اما هر چیزی هم اندازهای دارد.
جولان دادن خودروهای آنچنانی در خیابانها و بزرگراهها را که حتماً دیده اید، بچه پولدار است، ماشین گرانقیمت را به کف خیابان میآورد و زیدی را هم در کنار خود دارد، بدون ملاحظه رانندگی میکند و دست آخر هم اگر حادثه و اتفاقی بیفتد، با کمال پر رویی میگوید، پولش را میدهم!
بخش زیادی از همه اینهایی که بازگو شد، فاصله طبقاتی را نشان میدهد که البته بخش زیادی از این وضعیت به خاطر اوضاع نابسامان اجتماعی و اقتصادی است.
کمبود ظرفیت در شخصیت برخی افراد و خانوادهها است که باعث میشود تا آنهایی که متومل و کاخ نشین و سرمایه دار گشتهاند، فخر فروشی کنند و از آن لذت هم ببرند! استدلال و منطق این گروه آن است که دیگران عرضه نداشتند!
اما در این میان رسانه ملی که نماد مردمی بودن جمهوری اسلامی ایران است، چرا با پخش آگهیهای آنچنانی سعی دارد در راهی که فخر فروشان قدم گذاشتهاند گام بردارد؟
اگر به آگهیهایی که از صدا و سیما پخش میکند توجه کرده باشید، همه آدمها، خانهها، لوازم و هر آنچه که در تصویر دیده میشود لاکچری و ویژه است. هیچ سادگی و بی غل و غشی در این آگهیها وجود ندارد.
همه سعی و تلاش سازندگان این آگهیها در این است که هر آنچه بهترین است در آن چیده و دیده شود و سازمان صدا و سیما هم بی توجه به این مسئله، به خاطر درآمدهای بخش آگهی بازرگانی به پخش آنها اقدام میکند.
برای تبلیغ یک مایع ظرف شویی از این سر میز تا آن سر میز غذا چیده میشود تا تبلیغ آن اثرگذارتر باشد. در حالی که سادهتر و تأثیر گذارتر هم میتوان چنین تبلغاتی را ساخت و پخش کرد.
نوع رفتاری که در زمینه تبلیغات و حتی سریال سازیها دیده میشود، تفکر سرمایه داری و لیبرالی در آن وجود دارد.
در حالی که قشر متوسط و پایننتر از آن با دیدن چنین صحنههایی چه تصور و برداشتی خواهند داشت؟ آیا اینگونه تبلیغات بر روح روان اکثریت جامعه تأثیر منفی نخواهد گذاشت؟
شاید چنین دیدگاهی از سوی متولیان امر بی اهمیت و کم اهمیت باشد و حتی به آن توجه هم نکنند، اما واقعیتی است که سالها است به آن بی توجهی شده و باعث گشته تا به یک مسئله اجتماعی تبدیل شود که چه بسا حتی باعث گشته تا برخی از قشر متوسط و پایینتر را وادار به رفتارهایی کند تا شاید بتواند خود را به سطحی که در تبلیغات دیده برساند. اوضاع و شرایط تبلیغاتی کشور تبعات دارد، تبعاتی اجتماعی که بروز پیدا کرده است.