آیا صدای زنگ خطر پیری در ایران خاموش خواهد شد؟
- اجرای طرح کاهش جمعیت که به نام کنترل جمعیت از سوی سازمان جهانی بهداشت ابلاغ شده بود، در دهه ۷۰ و در دوران دولت سازندگی آغاز شد.
ایران در آن زمان آنقدر دقیق و عمیق، طرح کنترل جمعیت سازمان جهانی بهداشت را اجرا کرد که از سوی این سازمان تقدیر و تشکر شد.
کلید کاهش جمعیت در ایران در همان زمان زده شد و اکنون عواقب آن نمایان شده و میبینیم که ایران در حال حرکت به سوی پیر جمعیتی است.
البته پس از اجرای طرح کنترل جمعیت سازمان جهانی بهداشت در ایران، دولتهای دیگری که پس از دولت سازندگی بر سر کار آمدند اقدامی برای حتی ایجاد تناسب در جمعیت کشور نکردند.
تنها در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد بود که حسابی را در بانک برای پس انداز نوزادان باز کردند و مبلغ یک میلیون تومان نیز دولت به حساب نوزادان واریز کرد و این طرح با مخالفت مجلس آن زمان روبرو شد و دولت نیز آن را لغو کرد.
چند سالی است که کارشناسان نسبت به وضعیت جمعیتی کشور هشدار میدهند و حتی رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها تأکید کردهاند که با این روند جمعیت، ایران در سالهای آینده پیر میشود و نیروی کار جوان در کشور کاهش مییابد.
یکی از دلایلی که خانواده با تک فرزندی به زندگی ادامه میدهند یا حتی زندگی بدون فرزند را برمیگزیند، مسائل اقتصادی است.
مشکلات اقتصادی موجود از یک سو، شرایط ازدواج و تشکیل خانواده را به شدت دشوار کرده و از سوی دیگر دولت تسهیلاتی برای تشویق به ازدواج ارائه نمیکند. یکی از دلایل کاهش جمعیت، کاهش ازدواج است.
اکثر کشورهای دنیا سعی دارند تا تعداد اعضای خانوادهها چند نفر باشد و برای این هدف، تسهیلات تشویقی برای زوجین در نظر میگیرند.
بستههای تشویقی که در کشورهای غربی برای فرزند آوری به خانوادهها و زوجین داده میشود، نشان میدهد که علیرغم تحمیل سیاست کنترل و کاهش جمعیت به کشوری، چون جمهوری اسلامی ایران، خود از سیاست کاهش و کنترل جمعیت تبعیت نمیکنند با وجودی که نه وسعت ایران را دارند و نه منابع.
چندین کشور اروپایی که هر یک از آنها از نظر وسعت و منابع از ایران در رده پایینتری قرار دارند، اما تعداد جمعیت آنها نزدیک به ایران است که یک میلیون ۷۰۰ هزار کیلومتر مربع وسعت دارد.
فرانسه با ۷۰ میلیون نفر جمعیت، ۵۵۰ هزار متر مربع وسعت دارد، یک سوم ایران.
اما همین کشور برای تشویق خانوادهها امکانات رفاهی زیادی در نظر گرفته است.
مادران فرانسوی با هر بار زایمان، اگر مشغول به کار در جایی باشند، ۱۶ هفته مرخصی با حقوق و مزایا دارند.
هر خانواده که فرزند سوم داشته باشد ۱۰۰۰ یورو هدیه از سوی دولت دریافت میکند.
مزایای زیاد دیگری نیز از سوی دولت فرانسه به خانوادهها ارائه میشود از جمله تحصیل رایگان از مدرسه تا دانشگاه و...
در سوئد نیز ماهیانه مبلغی برای فرزند چهارم پرداخت میشود.
مرخصی والدینی که تازه فرزند به دنیا آوردهاند ۱۵ ماه است و این در حالی است که در ایران همچنان بر سر مرخصی زایمان مادران شاغل ابهام وجود دارد و ادارات و سازمانهای دولتی و خصوصی به این قانون تمکین نمیکنند.
۱۴ ماه مرخصی با حقوق به پدر و مادرها به خاطر فرزندآوری یکی از تسهیلاتی است که در آلمان ارائه میشود.
اما انگلستان، این کشور ۱۳۰ هزار کیلومتر مربع وسعت دارد با جمعیت ۵۶ میلیون نفری. مقایسه وسعت و جمعیت این کشور با ایران نشان میدهد که تا چه اندازه جمعیت انگلیس از ایران بیشتر است و باز هم در تلاش است تا با بستههای تشویقی به خانوادهها جمعیت کشور را افزایش دهد.
دادن ۵۲ هفته مرخصی زایمان برای زنان که ۳۹ هفته آن با پرداخت حقوق همراه است تنها بخشی از سیاست افزایش جمعیت در انگلیس است.
در انگلستان برای فرزند اول هفتهای ۲۰ پوند به خانواده پرداخت میشود.
با توجه به تسهیلاتی که در کشورهای خارجی برای فرزندآوری ارائه میشود، در ایران چگونه باید رفتار کرد؟
زنگ خطر کاهش جمعیت و آغاز پیری در ایران به صدا درآمده است.
برای خاموش کردن صدای این زنگ متولیان و مسئولین باید اندکی از مشغلههای بی ثمر و هزینههای بی خودی سازمان و نهاد و وزارتخانه خود را کاهش دهند و در واقع از «حیف و میل» بکاهند تا اندکی از بودجهها به سوی تشویق به ازدواج و فرزندآوری روانه شود.
نیازی هم به کار کارشناسی نیست تا جلسه بگذارند و بنشینند و چرتکه بیندازند که چگونه برنامه ریزی کنیم تا از ازدواج و فرزندآوری حمایت کنیم.
همین حمایتهایی که در دنیا وجود دارد با اندکی دستکاری که با شرایط فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ایران نیز تناسب پیدا کند، کافی است.
همه نشستهاند و نظاره میکنند و تنها واکنش آنها ابراز نگرانی از کاهش زاد و ولد است، اما دریغ از یک طرح و برنامه عملیاتی که بتواند اوضاع جمعیتی کشور را تغییر دهد. رسانهها هم تنها میتوانند بنویسند و گوشزد کنند و هشدار دهند تا مسئولین شاید به خود آیند و کاری کنند.