مروری بر سینمای دفاع مقدس از «عقابها» تا «ایستاده در غبار»
- روزنامه ابتکار نوشت: حدود ۴۰ سال از آغاز جنگ هشتساله ایران و عراق میگذرد. سالهایی که پر است از رشادتهای بزرگمردان این مرز و بوم که شاجاعانه مقابل دستدرازیهای دشمن بیگانه بر خاک این کشور ایستادگی کردند. سینما در این سالها تلاش کرده تا به سهم خود این رشادتها را به تصویر بکشد. در این گزارش بخشی از برترین فیلمهای سینمایی دفاع مقدس را مرور خواهیم کرد.
۳۱ شهریور سالروز شروع جنگ تحمیلی از سوی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، به عنوان آغاز هفته دفاع مقدس نامگذاری شده است. اما سینمای دفاع مقدس از سال ۱۳۶۰ به طور رسمی کار خود را آغاز کرد. هشت سال دفاع مقدس اتفاقی ویژه در تاریخ معاصر کشور ما به حساب میآید که از مناظر مختلف میتوان به آن توجه داشت. این دوران بستری بود تا برخی از بهترین آثار سینمای ایران بعد از انقلاب به وجود آیند.
در اوایل دهه ۶۰، کشور هنوز در جنگ تحمیلی به سر میبرد و بمبارانهای رژیم بعثی، شعلههای آتش را بیش از هر وقت دیگر و فراتر از همه مرزهای زمینی تا پایتخت ایران کشانده بود. تا پایان دهه با وجود پایان یافتن جنگ هنوز فضا و اتمسفر تیره و پرتردید جنگی بر جامعه حاکم بود. بیشترین تعداد فیلمهای جنگی در همین سال ساخته شدهاند. در همان سالهای اولیه، دو فیلم به نام «مرز» در سال ۱۳۶۰ و «برزخیها» در سال ۱۳۶۱ ساخته شدند.
اما «عقابها» ساخته ساموئل خاچیکیان، پرتماشاگرترین فیلم دفاع مقدس سینمای ایران که در بهترین زمان ممکن ساخته شد و به نمایش درآمد. استفاده از بازیگران محبوب و توانمند در کنار ریتم پرکشش فیلم، فیلمنامه جذاب و پرداخت مناسب همه دلایلی بود که موجب شد، فیلم به مذاق تماشاگر خوش بیاید و صفهای طولانی در کنار سینماهای نمایشدهنده «عقابها» پدید آمد. هرچند فقر از سر و روی فیلم میبارید و در تمامی صحنههای پرواز هواپیماها، جنگ هوایی با استفاده از فیلمهای مستند روی میز مونتاژ ساخته شد، اما «عقابها»، با ۱۶ میلیون تومان فروش در اکران اول تهران، در حالی که ۳۰ درصد جمعیت ۶ میلیونی تهران فیلم را دیدند، پرفروشترین فیلم سال ۱۳۶۴ لقب گرفت
«کانی مانگا» ساخته سیفالله داد، نسبت به «عقابها» دارای مونتاژ و صحنههای بهتری بود، اما نتوانست رکورد فروش آن فیلم را جابهجا کند. در «کانیمانگا» صحنههای هوایی بر خلاف عقابها روی میز مونتاژ ساخته نشد و برای اولین بار در سینمای ایران، صحنههای نبرد هلیکوپتر بازسازی شد. پرفروشترین فیلم سال ۱۳۶۷ با رقمی نزدیک به ۱۲ میلیون تومان که در اکران شهرستانها هم بسیار موفق بود، تا سالهای سال اکران میشد و میفروخت. این فیلم را نزدیک به یک میلیون نفر تماشا کردند.
«افق» ساخته رسول ملاقلیپور، یک فیلم جنگی خوشساخت بود. جلوههای ویژه در افق، اهمیت بسزایی داشت. در این فیلم از انفجارهای پیاپی به کار برده شد. دومین فیلم پرفروش ایران تا آن سال در سال ۱۳۶۸ که یک میلیون نفر آن را تماشا کردند، با رقمی حدود ۱۶ میلیون تومان و پرفروشترین فیلم همین سال در اکران شهرستانها متعلق به همین فیلم است.
ابراهیم حاتمیکیا که یکی شاید مطرحترین کارگردان این سبک از فیلمهای سینمایی است نیر در دهه ۶۰ با ساخت «هویت» وارد جریان فیلمسازی شد و با فیلمهای «دیدهبان» و «مهاجر» بین اهالی هنر شناخته شد.
خاتمه جنگ تحمیلی دوران تازهای را برای فیلمهای تازه دفاع مقدس رقم زد. میتوان گفت فیلمهای ژانر دفاع مقدس از این سال بعد علاوه بر نبردها، جنگ را در پشت خاکریزها هم نشان دادهاند. در دهه هفتاد، دوران پسا جنگ بیش از روایت خط مقدم و جبههها مورد توجه قرار گرفت و فیلمها عموما به توصیف و تحلیل فضای جامعه در دوران پساجنگ میپرداختند. جلوههای ویژه میدانی در این دوران، نسبت به وضعیت همان روزهای سینمای جهان پیشرفت قابل ملاحظهای کرده بودند و این دانش مستقیما از طریق خود رزمندهها به سینما منتقل شد. در دهه ۷۰، عبدالحسن برزیده و سعید سهیلی اولین فیلمهایشان را ساختند که هر دو به حوزه دفاعمقدس تعلق داشت و هر دو جزو بهترین فیلمهای اول در تاریخ سینمای ایران محسوب میشوند.
برزیده «دکل» را در سال ۱۳۷۴ جلوی دوربین برد و سهیلی «مردی شبیه باران» را در سال ۷۵ ساخت. ابراهیم حاتمیکیا هم در همین دهه تعدادی از بهترین فیلمهایش را عرضه کرد؛ «از کرخه تا راین»، «بوی پیراهن یوسف» و «آژانس شیشهای» سه فیلم شاخص حاتمیکیا در دهه ۷۰ بودند.
مرحوم رسول ملاقلیپور پس از چند فیلم غیرجنگی در ابتدای دهه ۷۰، با «نجات یافتگان» و «سفر به چزابه» در سال ۷۴ به خاستگاه اصلیاش که سینمای جنگ بود برگشت و در سال ۱۳۷۷ «هیوا» را ساخت که هر سه این فیلمها، بهخصوص «سفر به چزابه»، جزو شاخصترین آثار سینمایی در حوزه دفاعمقدس بودند.
جواد شمقدری هم در این دهه «بربال فرشتگان» را ساخت که آن هم جزء آثار قابل اعتنای دفاع مقدس بود و محمدرضا درویش «کیمیا» را جلوی دوربین برد. جمال شورجه هم بهعنوان یکی از فعالان سینمای جنگ ایران فیلمهای «عملیات کرکوک»، «عبور از خط سرخ»، «حماسه مجنون»، «لبه تیغ»، «باشگاه سری» و «خلبان» را جلوی دوربین برد که شهیدمرتضی آوینی بهعنوان تئوریسین سینمای جنگ، «عملیات کرکوک» را رمبوی ایرانی لقب داد. در این دهه اولین فیلم طنز سینمای ایران یعنی «لیلی با من است» به کارگردانی کمال تبریزی با موضوع دفاع مقدس هم تولید شد.
از دهه ۸۰ تولید و ساخت فیلمهای ژانر دفاع مقدس با افت روبرو بوده است، اما از این دهه به بعد سینمای دفاع مقدس با آثاری با پختگی بیشتر ساخته مواجه شد.
به طور کلی در دهه هشتاد و نود با تغییر سیاستگذاریهای فرهنگی و در پی جلب نظر تماشاگران عامه به سینمای دفاع مقدس و وقایعنگاری دوران جنگ تحمیلی، کیفیت فیلمها و صحنههای جنگی آنان خصوصا، پیشرفتهای فنی قابل توجهی کرد. این مسئله باعث شد تا تماشاگران، حتی نسلی که جنگ را بهچشم ندیده و درک مستقیمی از آن نداشت، با اشتیاق بیشتر پای تماشای فیلمهای جنگی ایرانی بنشیند. این مسئله را در تعداد رایهای بیشتری که فیلمهای دهه نود کسب کرده و امتیازات بالاتر فیلمهای جنگی دفاع مقدس متاخرتر، میتوان به وضوح دید. هرچند میزان تولیدات آثار دفاع مقدس چندان قابل مقایسه با آن دهههای اول و دوم ایجاد سبک دفاع مقدس نبود، اما برخی آثار درخشش عظیمی را در سینمای این ژانر ایجاد کردند.
«دوئل» (احمدرضا درویش ۱۳۸۲)، «اتوبوس شب» (کیومرث پوراحمد ۱۳۸۵)، «روز سوم» (محمدحسین لطیفی ۱۳۸۵)، «نفوذی» (احمد کاوری مهدی فیوضی ۱۳۸۷)، «بدرود بغداد» (مهدی نادری ۱۳۸۸)، «سیزده ۵۹» (سامان سالور ۱۳۹۰) و «ملکه» (محمد علی باشه آهنگر ۱۳۹۱)، «شیار ۱۴۳» (نرگس آبیار، ۱۳۹۲)، «اروند» (پوریا آذربایجانی، ۱۳۹۵)، «آباجان» (هاتف علیمردانی، ۱۳۹۵)، «چ» (ابراهیم حاتمیکیا، ۱۳۹۲)، تنگه ابوقریب (بهرام توکلی، ۱۳۹۷)، از جمله آثاری بودند که به صورت مستقیم و غیر مستقیم با مفهوم دفاع روبهرو بوده و جزو آثار به یادماندنی سینمای ایران در دهه ۸۰ و ۹۰ بوددند. سینمایی که حالا با نگرشی متفاوت و با حضور جوانان فیلمساز اتفاقات بسیار روشنی همچون «ایستاده در غبار» را در خود دارد.