۵ نکته دربارۀ اعلام عادی‌سازی رابط امارات و بحرین با اسرائیل

9:16 - 23 شهريور 1399
کد خبر: ۶۵۵۰۳۲
دسته بندی: سیاست ، گزارش و تحلیل
با نگاهی به دیگر توافقات کشور‌های عربی با اسرائیل یا نگاهی به دیگر توافقات کشور‌های منطقه با رژیم صهیونیستی به این نتیجه می‌رسیم که توافقات درست به ضرر کشور متحد با رژیم صهیونیستی تمام شده است که نمونه بارز آن اردن در قرارداد «وادی عربه» و مصر در قرارداد «کمپ دیوید» است.
- مونا مصیبی دانشجوی دکتری روابط بین‌الملل: بالاخره پس از سال‌ها پنهان‌کاری، پادشاهی امارات و بحرین هم به همان مسیری رفتند که مصر و اردن از سال‌ها پیش در آن گام نهادند که آورده‌ای جز افزایش وابستگی و به تاراج رفتن استقلال خود و همچنین افزایش نا امنی در منطقه نخواهد داشت.
 
بعد از حدود یک ماه از اعلام عادی‌سازی روابط امارات با رژیم نامشروع صهیونیستی، روز شنبه نیز عادی بودن روابط بحرین اعلام شد؛ اما نه از منامه، بلکه این ترامپ بود که همانند مورد مشابه قبلی، از کاخ سفید آن را مخابره کرد. مخابره‌ای که بیشتر بوی «تبلیغات انتخاباتی» می‌دهد ولی به هر روی تابوشکنی عادی‌سازی رابطه با صهیونیست‌ها به مردم مسلمان منطقه حتی مسلمانان امارات و بحرین گران آمده و به آن واکنش نشان دادند.

امارات علی‌رغم سیاست‌های اعلامی ضد صهیونیستی در راستای همراهی با افکار عمومی منطقه، اولین کشور منطقه خلیج فارس است که دست به چنین اقدامی زد؛ هرچند به ظاهر از رژیم صهیونیستی خواست اعلام حق حاکمیت بر کرانه باختری را به حالت تعلیق درآورد، اما همان‌طور که نخست وزیر رژیم صهونیستی گفته، این تعلیق موقتی است. یعنی این رژیم پس از اطمینان از برقراری روابط دیپلماتیک با برخی کشور‌های عربی، سیاست توسعه‌طلبانه و استعماری خود را دوباره آغاز خواهد کرد؛ و تضمینی وجود ندارد که سیاست‌های پیشین اجرایی نشود چرا که استفاده از واژه تعلیق محل ابهام است.

این نوشتار در پی پاسخگویی به سرنوشت تصمیمات پادشاهی امارات و بحرین در اعلام عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی است. اگرچه تضمین سرمایه‌گذاری‌های پایدار در بخش انرژی، دستیابی به بازار‌های جدید مصرف و توسعه تجارت، و ارتقاء امنیت سایبری خود به عنوان قطب تبادلات مالی غرب آسیا، از دغدغه‌های اصلی آن‌ها عنوان شده است، اما آنچه که واضح و عیان بوده و در مواردی هم آشکارا بر آن تاکید شده است، اهداف اصلی طرف‌های این اقدام است که در ادامه برخواهیم شمرد.

۱- کشور‌های کوچک حاشیه خلیج فارس و از جمله امارات متحده عربی و بحرین برای توهم تهدید خود ساخته، درگیر معمای امنیتی می‌شوند لذا ورود به اتحاد با بازیگران دیگر منطقه را راهبردی جهت پیشبرد مقاصد امنیتی خود می‌دانند؛ و از سویی تنش‌های موجود میان ایران و امارت در موضوع ادعایی جزایر سه گانه، و عمق استراتژیک جمهوری اسلامی، امارت متحده عربی همواره ایران را به عنوان تهدیدی علیه خود می‌داند.

۲- رژیم صهیونیستی به شدت پیگیر بر هم شکستن محور مقاومت، تعدیل رویکرد مسلمانان نسبت به موضوع فلسطین و جلب حمایت کشور‌های عربی و همچنین انزوای ایران است لذا روابط با کشور‌های حاشیه خلیج فارس را همواره از موضوعات مورد تاکید در دستگاه سیاست خارجی خود می‌داند چنانکه توانسته است به صورت پنهانی فعالیت‌هایی را حتی بر خلاف دیدگاه افکار عمومی این کشور‌ها با سران آن دولت‌ها به انجام برساند. از این‌رو یارگیری و نفوذ در منطقه همواره از سیاست‌های اعمالی رژیم صهیونیستی برای موازنۀ تهدید علیه جمهوری اسلامی محسوب می‌شود. از دیدگاه این رژیم، امارات به جهت همجواری و سوابق تنش در موضوع ادعایی جزایر سه گانه با ایران گزینه مناسبی در جهت فشار به تهران است. از طرفی با توجه به جایگاه اقتصادی امارات در منطقه، موضوع عادی سازی روابط با اسراییل می‌تواند امارات را پیش‌قراول شکستن قبح رابطه با اسراییل و تعامل این رژیم با دیگر کشور‌های منطقه کند کما اینکه بحرین هم به عنوان یک کشور پیرو و فاقد استقلال به این ذلت تن داد.

۳- با توجه به سه‌ضلعی بودن «اعلام عادی‌سازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی» با فشار آمریکا آن هم در روز‌های پایانی دولت جمهوری‌خواه ترامپ حکایت، استفاده ابزاری از کارت امتیاز این اقدام برای انتخابات نوامبر و گرفتن حمایت بیشتر از لابی یهود (آیپک) برای پیروزی قاطعانه به مدد آن مورد توجه است و نباید از آن غافل شد.

۴. با توجه به مقاصد هر یک از سه ضلع، آنچه روشن است اینکه اعلام عادی‌سازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی بر علیه منافع ملی جمهوری اسلامی ایران است و اگرچه تقویت همکاری‌های امنیتی در برابر تهدید‌های منطقه‌ای به طور خاص بیان نشده است، اما با نگاه ویژه به ایران صورت گرفته است. راهبرد ایران هراسی که با جدیدت دنبال می‌کنند، موازنه سازی در این میدان را جبرا الزامی می‌کند.

۵. هدف مقامات رژیم صهیونیستی ایجاد هزینه برای ایران و انزوای آن است، رژیم صهیونیستی مایل است به مرز‌های ایران نزدیک شود تا فرصت بهتری برای عمل علیه این کشور در اختیار داشته باشد. از طرفی هدف اصلی عادی سازی رابطه با اسراییل در منطقه است چرا که پیش بین‌های آنان حاکی از این است که پس از امارات دیگر کشور‌های حاشیه خلیج فارس دومینووار به جرگه عادی سازی روابط و پس از آن اتحاد و همکاری با اسراییل تن در دهند. اگرچه که در این بین علی رغم سکوت و حمایت خاموش برخی از کشور‌های عربی از این اقدام، کویت بر خلاف همسویی سیاسی و نظامی با آمریکا سرسختانه از آرمان فلسطین حمایت می‌کند و به تازگی بر عدم امکان عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی تاکید کرده است چرا که موضوع فلسطین علاوه بر ناسیونالیسم عربی موضوعی است مرتبط با همبستگی اسلامی و همواره بر مواضع تاریخی خود در قبال آرمان فلسطین پافشاری می‌کنند. چرا که معتقدند این توافقات موقعیت فلسطین را تضعیف می‌کند زمینه را برای مشروعیت بخشیدن به توسعه طلبی جدید اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی فلسطین و ادعای آن بر بیت المقدس را هموار می‌کند.

با نگاهی به دیگر توافقات کشور‌های عربی با اسرائیل یا نگاهی به دیگر توافقات کشور‌های منطقه با رژیم صهیونیستی به این نتیجه می‌رسیم که توافقات درست به ضرر کشور متحد با رژیم صهیونیستی تمام شده است
آنچه در ابتدای پاسخگویی به آن برآمدیم امکان یا امتناع موازنه سازی است. این مسئله مهم است که این موزانه با چه کسی و در برابر چه کسی صورت می‌گیرد! با نگاهی به دیگر توافقات کشور‌های عربی با اسرائیل یا نگاهی به دیگر توافقات کشور‌های منطقه با رژیم صهیونیستی به این نتیجه می‌رسیم که توافقات درست به ضرر کشور متحد با رژیم صهیونیستی تمام شده است که نمونه بارز آن اردن در قرارداد «وادی عربه» و مصر در قرارداد «کمپ دیوید» است که نه تنها به اوضاع اقتصادی این کشور کمکی نکرد بلکه بخشی از اختیارات آن را بر صحرای سیناگرفت.

سال‌ها حضور امارات در جنگ لیبی و یمن، با فشار قدرت‌های خارجی به ضرر این کشور تمام شد و از طرفی فشار افکار عمومی و هزینه‌های که باید به جهت عادی سازی روابط با سراییل بپردازد موجب عقب رفت این کشور خواهد شد. نا امنی موجود از حضور اسراییل در منطقه نه تنها متوجه ایران بلکه تمامی کشور‌های منطقه خواهد بود چرا که هرگونه نا امنی متوجه جمهوری اسلامی ایران با توجه به منافع در هم تنیده و در پی آن درهم تنیدیگی امنیتی می‌شود که در منطقه وجود دارد و موجب تسری آن در منطقه خواهد شد که به سود هیچ یک از بازیگران منطقه نیست؛ و بطور کل روند عادی سازی رابطه با اسرائیل نه تنها منجر به موزانه سازی نخواهد شد بلکه منابع بحران را فزونی می‌بخشد.

با توجه به تلاش‌های اسراییل برای تهدید جلوه دادن جمهوری اسلامی در منطقه معرفی می‌کند زین پس تلاش‌های این رژیم برای یارگیری در منطقه و رفتن به سوی اتحاد‌های چندگانه برای ادامه روند سناریو ایران هراسی در منطقه هستیم؛ و اکنون این کشور‌ها همسایه هستند که با تن دادن به عادی سازی رابطه با این رژیم برای افزایش امنیت و موازنه یا تقلیل استقلال خود و از قبل آن نا امنی و بحران‌های جدید که ثمره‌ای جز، منطقه ملتهب نخواهد بود، از این‌رو این اقدامات نه تنها امنیتی به بار نخواهد آورد بلکه به چالش‌های موجود خواهد افزود. از این‌رو شایسته است ایران اقدامات خود را در هماهنگی باسایر کشور ها‌ی مخالف با این اقدام تعریف و قرابت منافع را تشریح و تشریک مساعی کند.
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *