مسیری که «گوگل» برای بهترین شدن طی کرد
- روزنامه خراسان نوشت: گوگل در ریاضی به معنی عدد «یک» به همراه 100 صفر جلوی آن است. یکی از اهداف بنیانگذاران از انتخاب این اسم، آن بوده که بگویند موتور جست وجوی آنها قرار است در کسری از ثانیه، انبوهی از اطلاعات را بررسی کند.
جرقه ایجاد گوگل، با آشنایی دو نفر در سال ۱۹۹۵ زده شد. «لریپیچ» که دانشجوی دکترای تخصصی در دانشگاه استنفورد بود با «سرگئی برین» که قصد تحصیل در آنجا را داشت، ملاقات کرد و این آشنایی، به شکل گرفتن این زوج کاری و فعالیت آن ها روی موتور جست وجوی Back Rub در سال ۱۹۹۶ منجر شد که بیش از یک سال روی سرورهای دانشگاه استنفورد کار میکرد اما ایرادهایی داشت که این دو نفر، تصمیم به ایجاد تغییرات اساسی در آن گرفتند.
در 4 سپتامبر ۱۹۹۷، وبگاه گوگل به ثبت رسمی رسید و در همان ماه نخستین دفتر گوگل در پارکینگ خانه «سوزان ووجیتسکی» که یکی از دوستان برین و پیچ بود و امروز مدیرعامل یوتیوب (یکی از زیرمجموعههای گوگل) است، شروع به کار کرد.
کمتر از سه سال بعد یعنی در سال ۱۹۹۹ شرکت گوگل از گاراژ محقر خود به یک مکان جدید در پالو آلتو که یکی از اعیانیترین محلههای سانفرانسیسکو است، منتقل شد. در این سال، تعداد افراد مشغول کار در گوگل به هشت نفر رسیده بود.
ماجرای چک 100 هزار دلاری برای تاسیس گوگل
«اندی بکتولشیم» بنیانگذار کمپانی «سانمایکروسیستمز» که در زمینه تولید قطعات رایانه دستی بر آتش دارد و پیشرو در زمینه تولید نرمافزار است، در آگوست سال ۱۹۹۸ بعد از صحبت و دیدن یک دمو از کار برین و پیچ، در خانه یکی از اعضای هیئت علمی استنفورد یک چک به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار برای شرکت گوگل صادر کرد.
البته آن چک به مدت دو هفته در کشوی میز «پیچ» ماند و نقد نشد چون هنوز شخص حقوقی با این نام وجود نداشت تا اینکه این کمپانی به صورت یک شرکت خصوصی قانونی در ۴ سپتامبر ثبت و اولین سرمایه به حساب این شرکت واریز شد و مدتی نگذشت که تصمیم بکتولیشم در سرمایهگذاری روی این شرکت نوپا نتیجه داد.
در همان زمان چند سرمایهگذار دیگر مثل دیوید شریتون (کارآفرین) حدود 100 هزار دلار، جف بزوس(موسس شرکت آمازون) و رام شریرام هرکدام مبلغ 250 هزار دلار در گوگل سرمایهگذاری کردند که البته طی چند سال، ارزش سرمایه آنها در این شرکت به ۲۸۰ میلیون دلار رسید و سود شگرفی نصیب شان شد.
شانس بزرگی که موسسان گوگل آوردند
در ماههای اولیه سال ۱۹۹۹ پیچ و برین درگیر دروس دانشگاهی خود شدند و ترجیح دادند پروژه گوگل را بفروشند و تمرکز خود را روی دانشگاه و تحصیل بگذارند. آن ها با جرج بل، مدیرعامل شرکت اکسایت تماس گرفتند و به او پیشنهاد دادند، پروژه موتور جست وجوی گوگل را از آنها به مبلغ یک میلیون دلار بخرد.
پیشنهاد آنها در بار اول رد شد اما پیچ و برین دوباره اصرار کردند و پیشنهاد 750 هزار دلاری را دادند که آن هم رد شد. در نهایت، درخواست سرمایهگذاری را مطرح کردند که این پیشنهاد هم سرانجامی نداشت. اگر مدیر عامل شرکت اکسایت میدانست که در چند سال آینده گوگل به مهمترین موتور جست وجو تبدیل میشود، آن قدر راحت بزرگترین شانس زندگی خود را از دست نمیداد.
البته از آن طرف هم پیچ و برین، شانس بزرگی آوردند چراکه اگر گوگل را فروخته بودند، پشیمانیشان در این روزها هیچ ثمری برایشان نداشت. حدود پنج ماه بعد کلاینر پرکینز و وسکویا که پتانسیل گوگل را دیدند، شانس خود را از دست ندادند و با سرمایه گذاری ۲۵ میلیون دلاری کرسیهای هیئتمدیره این شرکت را به دست آوردند.
روزی که یاهو خیال کرد گوگل را نابود کرده
برین و پیچ در آن روزها میخواستند تمرکز خود را روی دروس دانشگاه بگذارند و در یک دوره زمانی، تصمیم عجیبی گرفتند و می خواستند که گوگل را به یاهو بفروشند. حتی برای بار دوم در سال ۲۰۰۲ از یاهو برای تامین بودجه سه میلیارد دلاری کمک خواستند اما یاهو پیشنهاد آنها را رد کرد.
یاهو در آن زمان موتور جست وجویی طراحی کرده بود که برای پاسخ به سوالات درست شده بود و به نظر میرسید نسبت به زمان خودش، خوب کار میکند و به همین دلیل بود که یاهو بزرگترین اشتباهش را مرتکب شد و گوگل را از دست داد. آنها بعد از این تصمیم، تصور کردند که گوگل را نابود کردهاند اما آنها فقط جلوی پایشان را دیده بودند. شاید اگر یاهو در آن زمان این پیشنهاد را قبول میکرد، قطعاً سرنوشتش جور دیگری رقم میخورد و شاید هنوز در صدر میماند.
شروع سلطه گوگل بر دنیای تکنولوژی
در اواخر سال 2000 میلادی، مدیریت گوگل به اریک اشمیت رسید و دوره شکوفایی این کمپانی بزرگ شروع شد، به طوریکه بعد از چند ماه توانست به ساختمان بزرگی نقل مکان کند و تعداد کارمندانش را به 10 برابر برساند.
در همین روزها بود که گوگل در بین همه شناخته شد و کاربریهایی چون جست وجوی خبر و تصاویر، آرشیو جست وجوهای مکرر، قابلیت چند زبانه بودن، اعلام جشنهای ملی بر اساس کشور فردی که به سایت وارد شده و... را به برنامه خود اضافه کرد.
در سال ۲۰۰۲ گوگل خدمات تبلیغات به ازای هر کلیک را ارائه کرد و باعث شد درآمد خود را افزایش دهد و حدود ۹۵ درصد از سود خود را از این راه به دست آورد البته این کار گوگل نهتنها مزیتی برای تبلیغ کنندگان بود بلکه باعث جنبش وبلاگنویسی در دنیا شد زیرا وبلاگنویسان میتوانستند بر اساس موضوع و محتوای صفحه خود و تعداد بازدیدکنندگانشان درآمد خوبی کسب کنند.
در اواخر همین سال بود که تعداد کارمندان گوگل، به ۸۰۰ نفر رسید و دفترهای کاری خود را در استرالیا و توکیو نیز افتتاح و تمام رقبا را انگشت به دهان کرد.
بهترین شرکت دنیا برای کار کردن
سال ۲۰۰۷ گوگل به عنوان شرکت شماره یک برای کار در دنیا معرفی شد. در آن سال گوگل در بیش از ۵۰ کشور جهان دفتر داشت. البته فقط همان یک بار نبود و بعد از آن هشت سال پیاپی گوگل در ردیف بهترین شرکتها برای کار کردن در دنیا قرار داشت.
گوگل بعد از گرفتن رتبه اول در بین بقیه شرکتها، مسیر رو به جلویش را رها نکرد و در سال ۲۰۰۸ گوگلکروم متولد و بعد از گذشت زمان نه چندان طولانی به یکی از پرکاربردترین مرورگرهای وب در جهان تبدیل شد.
در سال ۲۰۰۹، google voice سرویس تماس رایگان اینترنتی و در سال ۲۰۱۱، google flight سرویس رزرو و جست وجوی پرواز و در سال ۲۰۱۴، google classroom سرویس به اشتراک گذاری فایل و پروندهها بین معلمها و دانشآموزان متولد شدند تا گوگل بر خلاف بسیاری از شرکتهای دیگر دنیا، رنگ رخوت را به خودش نبیند و این احساس را با کاربرانش هم به اشتراک بگذارد.
عادت جالب گوگل برای شگفتزده کردن کاربرانش
گوگل بعد از این همه پیشرفت باز هم قصد کوتاه آمدن نداشت. او مثل یک بچه نوپا که راه رفتن آموخته بود، تصمیم داشت تمام طول مسیر موفقیت را بدود. این شرکت در سال ۲۰۰۴ سرویس google scholar را معرفی کرد که به شدت مورد استقبال استادان و دانشجویان قرار گرفت.
این سرویس امکان جست وجوی واژههای کلیدی در مقالهها، رسالههای علمی و گزارشهای فنی را به دانشجویان میداد و با اینکار دنیای عاشقان علم را متحول کرد. سال بعد هم google map متولد شد. چند ماه نگذشته بود که تصاویر ماهوارهای و مسیرها به آن اضافه شدند و در سیستم عاملهای تلفنهای همراه در دسترس قرار گرفتند .
سال ۲۰۰۵ برای گوگل هنوز تمام نشده بود که در تابستان google earth (نشان دهنده نقشه سهبعدی جهان) و google analytics معرفی شدند و بازاریابی را در دنیا متحول کردند.
در همان سال google finance برای ارزیابی شاخصها و اطلاعات مالی بازارهای بورس سهام و صندوقهای سرمایهگذاری،google calendar تقویم گوگل برای تنظیم و یادآوری رویدادها، google trends که اطلاعات مربوط به یک کلمه کلیدی و مقایسه آن با کلمات دیگر را به شما میدهد، google translation مترجم آنلاین، google presentation قابلیت ساخت اسلاید و پاور پوینت در گوگل و google spreadsheet امکان سازمان دهی، ویرایش و آنالیز اطلاعات با فرمتهای مختلف نیز معرفی شدند.
در این سالها گوگل عادت کرده بود که هر سال با خبر جدیدی همه را شوکه کند. در سال ۲۰۰۶ هم نیز گوگل اعلام کرد که شرکت یوتیوب را به ارزش یک میلیون دلار خریداری کرده است تا سیریناپذیرتر از همیشه به نظر برسد.
دفاتر گوگل ویژگیهای باورنکردنی دارند
گوگل از جمله شرکتهایی است که توجه ویژهای به آرامش کارکنان حین کار دارد و آن را با ایجاد فضاهای ورزشی و به دور از استرس فراهم کرده است. کارکنان گوگل در سراسر جهان از مزایای بسیار خوبی برخوردار هستند؛ اتاق ماساژ، رستوران با غذاهای مختلف بینالمللی، زمین گلف و سالن صخره نوردی بخش کوچکی از مزایایی است که گوگل برای کارمندانش ترتیب داده است.
بعضی از معروفترین ویژگیهای دفاتر گوگل در کشورهای مختلف دنیا عبارتند از: اتاقهای دنج برای گپ دو نفره کارکنان، افزایش توان ذهنی کارمندان به وسیله بازیهای فکری متفاوت، اتاق چُرت، جکوزی، زمین والیبال، اسکوتر برای تردد در دفتر گوگل و... . در ضمن دفتر کار گوگل در زوریخ به شکل یک غار طراحی شده است.
اشخاص ایرانی شاغل در گوگل
چندین نخبه ایرانی دارای پستهای کلیدی و مدیریتی در گوگل هستند از جمله امید کردستانی که نایبرئیس ارشد بخش فروش و عملکرد جهانی در شرکت اینترنتی گوگل است.
گفته میشود او یکی از ثروتمندترین ساکنان کالیفرنیای شمالی است. او به همراه سالار کمانگر (خالق سیستم تبلیغات گوگل و مدیر ارشد این بخش)، ترانه رضوی (مدیر تیم پزشکی گوگل)، رضا بهفروز (مدیر ارشد بخش مهندسی گوگل)، مایک جزایری (مدیر محصولات گوگل)، شیرین اسکوئی (مدیر پروژه به روزرسانی تقویم گوگل) و شمیم صمدی (مدیر بخش برنامهریزی تبلیغات) و مریم کامور (مدیر قسمت پژوهش گوگل)، 9 مدیر بلند پایه ایرانیتبار شرکت گوگل هستند.
گوگل چطور ذهن ما را میخواند؟
چند وقت پیش مدیرعامل گوگل در گفت و گویی تاکید کرد که نیازی نیست شما اطلاعات مربوط به خود را تایپ کنید، ما میدانیم که مخاطبان گوگل کجا هستند یا کجا بودهاند، حتی میدانیم که در چه موردی فکر میکنند و گوگل ذهن شما را میخواند.
قبل از این که سوالات را به طور کامل در گوگل تایپ کنید یا چند حرف از یک کلمه را، ما دقیقا متوجه می شویم که شما به دنبال چه چیزی میگردید! شاید برخی از افراد اینگونه استدلال کنند که این مسائل فراتر از مرز قانونی است اما گوگل تنها با اجازه شما ذهنتان را میخواند، بر اساس محلی که زندگی میکنید، فرهنگ محل زندگیتان، تاریخچه سرچهایتان از یک آیپی مشخص و یک سری مسائل دیگر که محرمانه است.
در این بین، شاید باورکردنی نباشد اما گوگل برای یک سرچ ساده ما، از 19 الگوریتم بسیار پیشرفته استفاده میکند تا نتایج خیره کنندهای به نمایش بگذارد. حتما خودتان تجربهاش را داشتهاید و نیازی به اثبات این ادعا نیست.
الگوریتم مرغ مگسخوار، پنگوئن، پاندا، کبوتر، رنگی و... نمونههایی هستند که هرچند اطلاعات زیادی درباره نحوه کارشان منتشر نشده اما توسط گوگل به کار گرفته شدهاند. این اتفاق علاوه بر این که فوایدی برای کاربران دارد، سود مالی سرشاری را هم راهی جیب گوگل میکند. آنها میتوانند با فروش چنین اطلاعات ارزشمندی، نتایجی را در اختیار افراد و سازمانها قرار بدهند که مطمئنتر از نتایج نظرسنجیها باشد.
- بیشتر بخوانید:
-
مواردی که نباید در گوگل جستجو کرد