لزوم تغییر سبک زندگی مصرف گرا در روزگار کرونا
- شهلا کاظمی پور، جامعهشناس در روزنامه ایران نوشت: سبکهای زندگی مجموعهای از طرز تلقیها، ارزشها، شیوههای رفتار، حالتها و سلیقهها در هر چیزی را دربرمیگیرد. موسیقی، تلویزیون، آگهیها، همه و همه، تصورها و تصویرهایی، بالقوه از سبک زندگی را فراهم میکنند. سبک زندگی، فعل و انفعال فرد را در محیط زندگی او نشان میدهد. در جوامع سنتی انتخابهای مبتنی بر مصرف به شکل گستردهای براساس طبقه، کاست، محیط روستا یا خانواده دیکته میشد؛ در حالی که در جوامع مدرن، مردم دارای آزادی عمل بیشتری در انتخاب کالاها و خدمات و فعالیتهایی هستند که به نوبه خود هویت اجتماعی آنها را خلق میکند.
اینکه چهچیزی بخوریم یا نخوریم، چه چیزی بپوشیم یا نپوشیم، با چهکسانی رفت و آمد داشته باشیم و حتی پیگیر انجام چه کارهایی باشیم و... همه اینها، سبک زندگی ما را شکل میدهند. سبک زندگی دارای دو بعد مادی (عینی)، شامل: اشیا و رفتار (مصرف، مد و پوشش، سرگرمی) و غیرمادی (ذهنی)، شامل: سلیقه و ادراک است.
سبک زندگی به مثابه مجموعه منسجمی از انتخابها، ترجیحات و رفتارهای مصرف گرایانه است و شامل همه کارها و فعالیتهایی است که همه ما در طول روزها، ماهها و سالهای عمر خود انجام میدهیم.
مصرف در لغت به معنای خرج کردن و مصرفگرایی عبارت است از اصالت دادن به مصرف و هدف قرار دادن رفاه و داراییهای مادی. برخی مصرفگرایی را به معنای برابر دانستن خوشبختی شخصی با خرید داراییهای مادی و مصرف گرفتهاند و مصرفگرایی یعنی خرید هرچه بیشتر و مصرف هرچه بیشتر توأم با دور ریختن هرچه بیشتر کالاها.
طی دو سه دهه اخیر در کشور ما سبک زندگی، به سمت مصرف گرایی، تجمل گرایی، افزایش روزافزون هزینههای تجملی، سوء تغذیه و مصرف بیش از حد غذاهای آماده و بیکیفیت، بیتوجهی به سلامت جسمی و روانی و افزایش بیماریهای زمینهای مانند دیابت، فشارخون، چربی خون، نارسایی قلبی یا کلیوی و... رفته است.
با بروز و شیوع اپیدمی کووید ۱۹ در کشور از اوایل اسفند ۱۳۹۸ تاکنون، شاهد مرگ ومیر بسیاری از هموطنهای عزیز، افزایش بیکاری و تعطیل شدن بسیاری از مراکز خدماتی و بهطور کلی افزایش مشکلات اقتصادی و حتی اجتماعی و روانی بوده و هستیم.
در مورد مرگ و میرها، اکثر پزشکان معتقدند که خطر مرگ برای بیمارانی که دچار بیماریهای زمینهای بودهاند بیشتر است، لذا میبایست در جهت سبک زندگی سلامت محور، بیشتر کار شود و یک از اهداف دولتمردان، مسئولان و برنامهریزان کشور در راستای فرهنگسازی و تقویت زیربناهای بهداشتی و غذایی برای افزایش طول عمر توأم با سلامت باشد؛ البته باید متذکر شد که طی چند ماه اخیر بهدلیل بسته بودن رستورانها و اغذیه فروشیها و کمتر شدن حضور افراد در اجتماع و مراکز آموزشی روند تغذیه افراد سالمتر شده است.
در مورد مصرف گرایی، تجملگرایی و افزایش روزافزون هزینههای مصرفی و تجملی، میتوان گفت که با اعمال قرنطینههای خانگی و محدودیتهای شغلی و درآمدی برای افراد، در ماههای اخیر به میزان زیادی از این نوع گرایشهای مصرفی کاسته شده که خود نویدی است برای تقویت زیربناهای تولیدی و سرمایهگذاری در کشور. محدود شدن مراسم ازدواج، جشن تولدها، میهمانیهای خانوادگی و مراسم فوت، نمونهای از کاسته شدن هزینههای مصرفی و در برخی موارد تجملی است، لذا میبایست در راستای فرهنگسازی برای ادامه محدود شدن یا حذف بخشهای غیر ضرور بسیاری از این مراسم تلاش به عمل آید.
نکته مهم دیگر که با بروز اپیدمی کووید ۱۹ در کشور شاهد آن هستیم، بیکار شدن بسیاری از افراد در مشاغل خدماتی و بخصوص مشاغل غیررسمی (به تعبیری بیکاران پنهان یا شاغلان در مشاغل کاذب) است. همانطور که میدانیم طی دو سه دهه اخیر، بهدلیل افزایش جمعیت در سن کار، ورود بیشتر زنان به بازار کار، کمتر شدن رشد اقتصادی و عدم امکان ایجاد مشاغل جدید، تعداد بیکاران و بخصوص بیکاران پنهان در کشور افزایش یافته است. یکی از تنگناهای اساسی مسئولان برای ادامه قرنطینه و پیشگیری از شیوع اپیدمی کووید ۱۹، از دست دادن درآمد در میان همین گروه از شاغلان بوده است؛ لذا میبایست در راستای تقویت زیربناهای تولید در کشور و افزایش مشاغل تولیدی برنامهریزیهای لازم به عمل آید تا بتوانیم تعداد و سهم شاغلان در بخش غیررسمی را به حداقل برسانیم. همچنین میبایست سیستم بیمههای اجتماعی همگانی را هرچه زودتر در کشور به مرحله اجرا درآوریم. در بسیاری از کشورها در مواقع بحرانی صندوقهای بیمه به کمک افراد نیازمند میآیند.
مهمترین پیامدی که این نوع سبک زندگی دارد، به هدر رفتن سرمایههای انسانی، مالی و زیربنایی در کشور است، تا زمانی که مردم ما علاقهمند به خرج کردن و حتی وام گرفتن برای صرف هزینههای تجملی خود هستند، کشور ما نمیتواند در راستای توسعه گام بردارد. میبایست فرهنگ مصرف در جامعه ما به فرهنگ کار و تلاش بیشتر و پسانداز و سرمایهگذاری روزافزون سوق پیدا کند.
تمام مسائل گفته شده در فوق بهعنوان سبک زندگی غالب در ایران، ضد توسعه هستند؛ لذا اگر هدف ما توسعه همه جانبه و روزافزون در کشور است، میبایست از این دوره درس بگیریم و حتماً برای رفع این نوع مسائل در کشور برنامهریزیهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی لازم به عمل آوریم و حتماً برای توسعه و تقویت زیربناهای بهداشتی کشور اولویت خاص قائل شویم.