ضربه عاشورا بر پیکر جریان تحریف
- روزنامه حمایت نوشت: دکتر محمدحسین رجبیدوانی در پاسخ به این سوال که «جریان تحریف» چگونه توانست در روزگار منتهی به عاشورای سال 61هجری، جای «معروف» و «منکر» را تغییر دهد اظهار کرد: بعد از ارتحال پیامبر اکرم(ص) ما ملاحظه میکنیم برخی از اصحاب که درصدد تصرف و اشغال جایگاه رهبری اسلام بودند با سوءاستفاده از نقش خود در بین اصحاب پیغمبر(ص) و تاثیرگذاری که داشتند، آغازگر تحریف در دین و راه پیامبر(ص) شدند، اینها با انکار صریح غدیرخم و بیعتی که با امیرمومنان(ع) کرده بودند بحث جانشینی پیامبر(ص) را مطرح کردند و به این ترتیب راه برای تحریفهای دیگر درعالم اسلام را گشودند.
این مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام افزود: با توجه به میل بخشی از اصحاب پیامبر(ص) یعنی مهاجران به این که امیرمومنان(ع) را از رهبری اسلام حذف کنند . قدرت در بین آنها قرار بگیرد، این گروه با کنار زدن علی(ع)مسیری را گشودند که صرفا به یک مسئله سیاسی ختم نشد، بلکه تعالیم رسول اکرم(ص) -توسط کسانی که در این جایگاه قرار میگرفتند – باید تبیین و تفسیر میشد اما آنها با رأی خود و برداشتهای شخصیشان ، آن تعالیم را بیان و تفسیر کردند و در همین عرصه نیز تحریف پدید آمد.
وی با اشاره به این مهم که افراد مورد عفو پیامبر(ص) در زمان فتح مکه که بعضا در تبعید بسر میبردند فرصتی برای عرضه اندام پیدا کردند، ادامه داد:اینها مدعی قدرت شدند و زمانی که حضرت علی(ع) به ولایت رسید، این طیف با بهرهبرداری از تحریفاتی که ایجاد شده بود، حتی خواهان برکناری امیرمومنان(ع) وبه قدرت رسیدن خودشان شدند.
دکتر رجبیدوانی خاطرنشان کرد: در آن دوران، متاسفانه جامعه با تحریفگران کنار آمده بود، لذا میبینیم با آنکه میدانستند علی بن ابیطالب(ع) وصی رسول خداست اما کار به جایی میرسد که موضوع «حکمیت» و انتخاب بین امیرمومنان(ع) و معاویه را مطرح میکنند! جریانی که سبب شد ضربه بزرگ دیگری بر پیکره اسلام وارد شود. عملی که این تحریفگران انجام دادند باعث شد«معروف» جایگاه خود را در جامعه اسلامی از دست بدهد و «منکر» موجه جلوه داده شود.
این استاد دانشگاه همچنین تصریح کرد: این روند زمانی که معاویه بعد از صلح امام حسن(ع) بر عالم اسلام مسلط شد هم ادامه پیداکرد. در واقع در آن شرایط برای رهبری اسلام ارزشهای معنوی شرط نبود یعنی خدمت صادقانه، داشتن تقوا، زهد و ایمان، لذا این شرایط سبب شد که معاویه در کمال وقاحت پسر ناخلف خود که به فسق و فجور شهره بود و هنجارهای دینی را کاملا میشکست به عنوان ولیعهد و خلیفه آینده اسلام معرفی کند و میبینیم که به غیر از امام حسین(ع) و تعداد معدودی از افراد در برابر این وضعیت موضع نمیگیرند و حتی بعد از بیعت نکردن سیدالشهدا(ع) با یزید، همین جریان تحریف با بیان اینکه امام حسین(ع) وحدت جامعه مسلمین را هدف قرار داده و با خلیفه پیغمبر(ص) مخالفت میکند، امام حسین(ع) را متهم به ایجاد تفرقه کرده و خواهان سرکوب امام میشوند .
وی اضافه کرد: از این رو میبینیم در کوفهای که حدود 40هزار نفر با مسلم بن عقیل بیعت کرده بودند فقط تعداد معدودی از آن حکومت نظامی میگریزند و به امام حسین(ع) میپیوندند و بقیه- حتی آنانی که امام را به کوفه دعوت کرده بودند- بعضا با امام میجنگند و آن حضرت را بهعنوان فردی که به دنبال تفرقه میان مسلمانان است مورد حمله و هجمه قرار میدهند . در اینجا کاملا مشهود است که جریان تحریف موفق شده «معروف» ها را زشت و ناهنجار جلوه دهد و در عوض «منکرات» را ارزش مورد قبول جامعه بخواند.
دکتر رجبیدوانی تاکید کرد: اگر نبود خون امام حسین(ع) - که اثرات خود را باقی گذاشت - این جریان تحریف اساس اسلام را ریشهکن میکرد ولی با تبیین مسیرحق و تفسیر عمق فاجعه انحطاط جامعه اسلامی از سوی حضرت زینب کبری(س) و همچنین امام سجاد(ع) جامعه اسلامی کم کم متوجه خسارتهای جبران ناپذیر «جریان تحریف» شد و نگذاشت بنیامیه به هدف اصلی خود که همانا نابودی کامل اسلام بود، دست پیدا کند.
- بیشتر بخوانید:
پژوهشگر تاریخاسلام در پاسخ به این پرسش که روند تغییر و تحریف از زمان رحلت رسول اکرم(ص) اتفاق افتاده و به مسئله عاشورا رسیده است، خاطرنشان کرد: اولین تحریف، انکار واقعه «غدیرخم» بود و آنها در ابتدا اعلام کردند که پیامبر(ص) جانشینی برای امت اسلام در نظر نگرفته است. اما چون شاهدان واقعه غدیر بسیار بودند و نمیشد اساس آن را نفی کرد، معنای حدیث غدیر را تحریف و اعلام کردند منظور پیامبر(ص) از « من کنت مولاه فهذا علی مولاه» ولایت و حاکمیت نبوده بلکه محبت و دوستی بوده و این چنین بود که اصل حدیث متواتر غدیر را نفی نکردند ولی با تحریف صورت گرفته، بسیاری از مسلمانان را از دین منحرف ساختند.