روایتی شگفتانگیز از تلاش سنگرسازان بی سنگر در «شبهای قدر کربلای ۵»
نصرالله محمود زاده در گفتوگو با پیرامون کتاب «شبهای قدر کربلای ۵» گفت: کتاب «شبهای قدر کربلای ۵» روایت مردانی گمنام است که در سخترین شرایط با تمام توان ایستادگی و برای دفاع از کشور تلاش کردند، این افراد کسانی هستند که «امام خمینی (ره)» نام سنگرسازان بی سنگر را برای آنان انتخاب کردند.
وی در ادامه بیان کرد: داستان کتاب «شبهای قدر کربلای ۵» متعلق به عملیات کربلای ۵ است که به عنوان یکی از سخترین نبردهای هشت سال دفاع مقدس شناخته میشود. در این عملیات رانندگان لودر و بلدوزرها شبانه تلاش داشتند تا خاکریزهایی را برای عملیات کربلای ۵ بسازند آنان به لحاظ امنیتی شبانه اقدام به این کار میکردند.
محمود زاده در مورد کتاب «شبهای قدر کربلای ۵» ابراز کرد: عملیات کربلای ۵ برای گردانهای خط شکن در نظر گرفته شده بود و به همین منظور ابتدا باید خاکریزها شکل میگرفت که کاری سخت و نفسگیر بود، قبل از «عملیات کربلای ۵» من به منطقه اعزام شدم و از آنجا که فرمانده به خوبی نسبت به من شناخت داشت و کار مرا میدانست با راهنمایی او به کنار سنگرسازان میرفتم لذا هرشب مشاهدات خود را حول یک محور در نظر گرفته و تمام مشاهدات خود را فردای آن شب ثبت میکردم، بدین ترتیب کتاب «شبهای قدر کربلای ۵» که بخشی از نوشتههای من از دوران هشت سال دفاع مقدس است تولید و تبدیل به کتاب «شبهای قدر کربلای ۵» شد، این کتاب دارای ۱۴ فصل است که برای هر محور عملیات ۴ مرحله فصل بندی شده است.
وی پیرامون شیوه نگارش کتاب «شبهای قدر کربلای ۵» ابراز کرد: کتاب «شبهای قدر کربلای ۵» به سبک سوم شخص نوشته شده، اما باید تاکید کرد که رد پای گزارش جنگی را میتوان به وضوح در این کتاب دید، کتاب «شبهای قدر کربلای ۵» نه خاطرات و نه داستان است بلکه سبک جدید و خاصی است که تنها متعلق به این کتاب بوده و برای نوشتن آن در نظر گرفته شده است.
این نویسنده کتاب در همین راستا مطرح کرد: من حضور فیزیکی در عملیات کربلای ۵ داشتم و به نگارش لحظهها میپرداختم، اما هرگز رویدادها از زبان من مطرح نشده، کتاب با محوریت عملیات و تلاشهای نیروهای انسانی که حادثه ساز و حادثه آفرین بودند رقم خورده است در طی روایتها انعکاس آنچه را دیده ام بیان کردم در حقیقت ماجرای اشخاص مختلفی که به نام سنگر سازان بی سنگر شناخته میشوند را بیان کرده ام. من به سبک روایت فتح کتاب را نوشتم یعنی نویسنده در داستان گم شده و دیده نمیشود بلکه تنها رزمندگان هستند که روایت را نقل میکنند و برای مخاطب عملیات را به قلم میکشند.
نویسنده کتاب «عقیق» به جذابترین بخش کتاب «شبهای قدر کربلای ۵» اشاره و بیان کرد: کتاب «شبهای قدر کربلای ۵» را باید از نظر جذابیت به سه بخش تقسیم کرد، بخشهای حماسی، اعتقادی و عاشورایی که در نوع خود یک شاخص بشمار میرود، در بخش حماسی کتاب «شبهای قدر کربلای ۵» به فصلی مرتبط میشود که سنگر سازان برای ساخت خاکریز جزیره بوارین فعالیت میکردند آنها تلاش بسیاری برای اجرای این عملیات مهندسی بکار گرفته بودند فعالیت از ساعت ۱۰ نیمه شب شروع شد و تا سپیده دم طول کشید تانکهای رژیم بعثی عراق در همان ساعات اولیه متوجه ساخت خاکریز از سوی ایرانیان شدند لذا تانکها در مقابل بلدوزرها صف کشیدند آنها چراغهای خود را روشن کردند و شروع به هدفگیری بلدوزرها شدند هرچند سنگر سازها ها سخت به کار پرداخته بودند، اما تعداد زیادی مجروح و شهید شدند.
محمود زاده «عملیات کربلای ۵» را از نگاه اعتقادی و عاشورایی مورد بررسی قرار داد و اظهار کرد: جذابیت فعالیتهای رزمندگان ما در این کتاب از چند محور مطرح شده در یکی از فصلها در مورد عملیات کربلای ۵ که یک ماه و نیم به طول انجامید سخن به میان آمده است، ایران و رژیم بعثت عراق از چند محور وارد جنگ شدند یکی از این محورها نهر جاسم بود قرار بود بلدوزرها و لودرها این نهر را پر کنند، در عین حال زمان زیادی هم نداشتند تنها از شروع تاریکی شب تا سپیده دم صبح زمان داشتند که این زمانی کم بود در عین حال کار وسعت بسیاری داشت ازهمه مهمتر آتش دشمن بسیار شدید بود و تعداد شهدا و دستگاههایی که هدف گلوله باران دشمن قرار میگرفتند و از کار میافتادند نیز فراوان بود.
وی در ادامه بیان کرد: من متوجه شدم که فرمانده گردان بسیار نگران است و بعد مدتی کنار تلی از خاکها نشسته و گریه میکند او نگران شکست خوردن عملیات بود و در عین حال شهادت همرزمان و تلاشگران جهادی بی سنگر نیز او را دلشکسته کرده بود این فرمانده به من گفت تنها حضور در چنین شرایط سخت و پیچیده جنگی است که زمینه را برای محک انسان فراهم میکند، با خودم میاندیشیدم اگر من در زمان «امام حسین (ع)» میزیستم در صحنه نبرد جزو کدام لشکر قرار میگرفتم آیا ۷۲ تن به ۷۳ تن تبدیل میشد؟. من معتقدم رزمندگان و فرماندهان ما با اعتقاد شان با ارداتشان به آستان مقدس «سیدالشهدا (ع)» در مقابل دشمن ایستادگی کردند، تعهد قلبی رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس بود که حماسه آفرید.
وی پیرامون علت نامگذاری کتاب «شبهای قدر کربلای ۵» ابراز کرد: در کتاب «شبهای قدر کربلای ۵» به رویدادها و تلاشها رزمندگان به خوبی پرداخته شده به تعبیر من شبهای قدر در هشت سال دفاع مقدس همین شبهایی بود که رزمندگان و یا رانندگان بلدوزرها مستقیما در مقابل دشمن ایستاده و برای اجرایی کردن وظایف خود جان خود را کف دست میگرفتند، تعداد شهدایی که در بخش مهندسی عملیات فعالیت میکردند بسیار است، اما حتی نامی از آنان وجود ندارد. شب قدر شبی مقدس است و من این تقدس را در شبهایی مانند شب عملیات کربلای۵ با تلاش بی وقفه رانندگان بلدوزرها دیدم لذا نام کتاب را «شبهای قدر کربلای ۵» گذاشتم.
محمودزاده با اشاره به پیام کتاب «شبهای قدر کربلای ۵» خاطرنشان کرد: اتکای مردم و رزمندگان به «امام خمینی (ره)» و در عین حال اتکای رزمندگان به ایمان و اعتقادی قلبیشان به خدا و «سید الشهدا (ع)» سبب شد تا آنان حماسهها آفریدند، آن هم در مقابل دشمنی که تا دندان مسلح بود و کمکهای تسلیحاتی فراوانی از سراسر دنیا جمع آوری میکرد. همین اعتقاد بود که باعث شد جنگ ایران و رژیم بعثی هشت سال به طول بینجامد واگرنه همان روزهای اول ایران به دست رژیم بعثی افتاده بود، حضور نیروهای مردمی که بعدها به بسیج و سپاه پیوستند و جهادگران بی سنگری که گمنام از کشور دفاع کردند حقایق ارزنده و قابل توجهی هستند.