چند احتمال درباره آینده لبنان پس از انفجار بیروت
- بحرانی که در لبنان به واسطه انفجار مهیب در بندر بیروت اتفاق افتاد، وخیم و خطرناک است.
انفجار در بندر بیروت از انفجار برج دوقلو در آمریکا در روز یازده سپتامبر هم حساستر است.
همه شواهد و قرائن از یک توطئه علیه مغز جبهه مقاومت در لبنان خبر میدهد.
انفجار در بندر بیروت فاز تازهای از عملیات هماهنگ رژیم صهیونیستی، غرب و سعودی علیه حزب الله لبنان است.
با فرافکنیهایی که علیه حزب الله به واسطه انفجار در بیروت آغاز شده، قصد بر این است که انگشت اتهام به سوی حزب الله لبنان نشانه گیری و متهم این واقعه این جریان معرفی شود.
با این اقدام چند احتمال جدی وجود دارد.
نخستین احتمال استعفای دولت لبنان است؛ فشارها برای برکناری و استعفای دولت لبنان زیاد است، تظاهراتی که از سوی هواداران جریان ۱۴ مارس با هدایت «سعد الحریری» شکل گرفته برای وارد کردن فشار به دولت برای کناره گیری از قدرت است.
احتمال میرود در شرایط کنونی اسعفای دولت با ورود ارتش لبنان همراه خواهد بود، احتمال کودتا در این کشور وجود دارد، کودتای احتمالی همراه با ورود نیروهای غربی در قالب نیروهای حافظ صلح سازمان ملل اتفاق خواهد افتاد که در واقع به اشغال این کشور خواهد انجامید.
احتمال دیگری که وجود دارد، حمله گسترده ارتش رژیم صهیونیستی به لبنان است.
اوضاع لبنان اکنون به خاطر انفجار مهیب در بندر بیروت نابسامان تر از پیش است و در واقع شرایطی را فراهم کرده که وقوع چنین احتمالی میرود.
نقش حزب الله در شرایط کنونی لبنان تعیین کننده است،؛ در هر احتمال و معادلهای نمیتوان حزب الله را نادیده گرفت.
لبنان ارتش قوی ندارد که بتواند مقابل حملات خارجی به ویژه ارتش رژیم صهیونیستی مقاومت کند و تنها حافظ لبنان و مردم آن، حزب الله است.
احتمال دیگری که در اتفاقات لبنان پیش بینی میشود، تشکیل یک ارتش عربی متشکل از چند کشور با محوریت عربستان سعودی برای مداخله در لبنان است، همان اتفاقی که هم اکنون در یمن دیده میشود البته با قوت بیشتر، چرا که عربستان سعودی سالهاست سعی دارد تا لبنان را در اختیار خود داشته باشد، حمایت سران سعودی از اقدام اروپا در «تروریستی» خواندن حزب الله لبنان عمق کینه رژیم سعودی را علیه جبهه مقاومت نشان میدهد.
اکنون انصارالله یمن مقابل حملات ائتلاف سعودی مقاومت میکند.
با توجه به همه احتمالاتی که گفته شد، در عرصه دیپلماسی نیز باید رایزنیهای گسترده و عمیقی آغاز شود.
این سیاست باید هر چه سریعتر آغاز شود، چرا که تحولات آنقدر سریع اتفاق میافتد که فرصت دیپلماسی از دست میرود؛ این دیپلماسی باید به سبک بحران سوریه شکل بگیرد؛ پس اکنون زمان آن است تا ایران با روسیه و چین درباره لبنان رایزنی کند و خطرات احتمالی که پیش بینی میشود در قالب سناریوهای گوناگون اتفاق بیفتد، به طور فوری میان سه کشور بررسی شود و برای مقابله با این سناریوها برنامه ریزی صورت بگیرد.
قطعا روسیه و چین خرسند نخواهند شد که این کشور به دست آمریکا بیفتد و عمق نفوذ غرب افزایش یابد؛ همانگونه که در بحران سوریه به این نتیجه رسیدند.
در بحران لبنان باید همه احتمالات را در نظر گرفت و برای آن برنامه ریزی کرد،؛ همه آنچه که گفته شد، احتمالات و پیش بینیهایی است که از برون داد اتفاقات و اقدامات مثلث غربی عبری عربی به دست میآید.