آمریکا رابطه با ایران را نمی خواهد
خبرگزاری میزان: آیا یخ منجمد شده روابط ایران و آمریکا با توافق هسته ای، گفت وگوی تلفنی روسای جمهوری ایران و آمریکا و احتمالاً دیدار این دو شخصیت در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد که بیش از یک ماه تا آن زمان باقی است، ذوب خواهد شد؟
خبرگزاری میزان -
برخی تحلیلگران داخلی و خارجی بر این گمان هستند که دستیابی به توافق هسته ای میان ایران و آمریکا می تواند فضای سیاسی میان دو کشور را تلطیف کند و راه را برای برقراری ارتباط دو جانبه پس از 35 سال باز کند.
برخی دیگر از تحلیلگران و کارشناسان داخلی و خارجی اما چنین اعتقادی ندارند و موانع بسیاری بر سر راه چنین اتفاقی پیش بینی می کنند. برخی هم از این اتفاق ذوق زده می شوند و این واکنش خود را هم نمی توانند پنهان کنند.
اکنون از قطع رابطه ایران و آمریکا بیش از 35 سال می گذرد و هر روز که گذشته علاوه بر موانع و مشکلات ایجاد شده پیشین، موانع سخت دیگری ایجاد شده است. جمهوری اسلامی ایران و آمریکا هیچگاه در صدد رفع این موانع و انجام گفت وگو برای برقراری روابط میان دو کشور برنیامده اند و این سیاست که دو طرفه است، به مسائلی باز می گردد که ریشه ای و اساسی است که اگر دو طرف بخواهند در این راه گام بردارند، چنین مسئله ای را ناممکن می سازد.
انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب ضد استکباری و ضد آمریکایی است، درست پس از پیروزی انقلاب اسلامی دشمنِی های آمریکا علیه ایران اسلامی آغاز شد و در قالب های گوناگون جلوه کرد. تحریم های ایران، حمایت از صدام در 8 سال دفاع مقدس، حمله نظامی به خاک کشورمان، سرنگون کردن هواپیمای مسافربری ایران بر فراز خلیح فارس، تهدیدات گسترده نظامی علیه ایران، اعمال تحریم های شدید ایران و بسیار موارد دیگر وجود دارد که هر یک مانع بزرگی برای برقراری و عادی سازی روابط است.
سیاست استکبار ستیزی جمهوری اسلامی ایران تازگی ندارد و به قدمت عمر 35 ساله انقلاب اسلامی است. البته در این میان بودند و هستند افرادی که تلاش کردند تا شاید بتوانند این فضا را تغییر دهند و روابط سیاسی میان تهران و واشنگتن دوباره برقرار شود اما تلاش های آنها بی ثمر بوده است.
ناکامی این اقدامات که در برخی مواقع با ذوق زدگی های زیادی هم همراه بوده است، ریشه در فرهنگ و ماهیت انقلاب اسلامی دارد و تا زمانی که چنین فرهنگی در کشور جاری است، برقراری روابط دوجانبه بسیار دشوار است.
اگر کمی به سیاست هایی که آمریکا در جریان گفت وگوهای هسته ای با ایران اعمال کرد توجه کنیم، به خوبی نشان می دهد که مشکل اساسی آمریکاست. هنگامی که اوباما ایران را حتی پس از این که گفت وگوهای هسته ای در حال به نتیجه رسیدن است، تهدید نظامی و ایران را دشمن خطاب می کند، چه انتظاری می توان داشت که روابط میان ایران و آمریکا عادی شود؟
آمریکا مذاکرات هسته ای را برای رسیدن به اهداف خود می خواهد نه برقراری مناسبات سیاسی، اگر در داخل کشور برخی چنین تصوری داشته باشند و خیال کنند آمریکا هم در همین مسیر گام بر می دارد، از فضای سیاسی آمریکا اطلاع کافی ندارند، چون که میان سیاسیون و سردمداران آمریکا کسی پیدا نمی شود که خواهان برقراری ارتباط با ایران باشد، بلکه همین موضوع که اکنون در میان برخی شخصیت ها و افراد در ایران مطرح شده، ترفندی است که خود آمریکایی ها آن را پیگیری می کنند.
خواسته آنها ایجاد فضای دو قطبی در جامعه است، آنها در زمینه هسته ای هم بسیار تلاش کردند تا بتوانند در این باره هم، فضای دو قطبی در میان مسئولین، سیاسیون، احزاب و مردم ایجاد کنند اما هر بار با هشدارهای روشنگرانه رهبر انقلاب طرف های مورد اشاره متوجه شدند و خود را از این فضا دور ساختند. البته همچنان هستند افرادی که سعی دارند چنین فضایی در کشور حاکم باشد.
موضوع رابطه با آمریکا هم در همین راستا تعبیر می شود.در داخل کشور موافقان و مخالفانی دارد و هر یک سعی می کنند تا با ارائه دیدگاه ها و نظرات خود، استدلال کنند که تحلیل آنها درست است. اما باید توجه داشت که سیاست نظام اسلامی درباره آمریکا روشن است، این سیاست هم در زمان حضرت امام(ره) و هم در زمان حضرت آیت الله خامنه ای روشن شده است که چه سیاستی را باید در قبال آمریکا اتخاذ کرد.
هنگامی که از سوی رهبر انقلاب گفته می شود سیاست ایران در قبال آمریکا به خاطر مسائل هسته ای تغییر نمی کند، خط مشی سیاست خارجی ایران ترسیم شده است. اگر برخی در داخل در پی چنین سیاستی باشند، نشان دهنده پیگیری سیاست سازش با آمریکاست. در حالی که آمریکایی ها خود تمایلی به برقراری ارتباط با ایران ندارند.
با کشوری که غیر قابل اعتماد است، بارها به مردم و اتقلاب اسلامی ضربه زده و در پی سرنگون جمهوری اسلامی است، چگونه می توان رابطه برقرار کرد. آنهایی که دل در گرو چنین روابطی دارند و ذوق زده هستند، به این جمله مرحوم دکتر شریعتی ارجاع می دهم که نوشته است؛«هر گاه روشنفکر انساندوست و آزادیخواهی را میدیدم که از آمریکا میآید و آن همه شیفتگی برای آزادی فردی و لیبرالیسم و حقوق بشر نشان میدهد، با خود میاندیشیدم که چرا چنین روح لطیف و انسانخواهی، از نفرت نسبت به سرمایهداری و آن همه تبعیض و فریب و ددمنشی و پَستی که در آن نهفته و همه ارزشهای انسانی را به لجن میکشد و حرص «تکاثر»، همه را بیمار کرده و فضا را بر تجلی خدا، صلح و دوست داشتن و شکوفایی ابعاد معنوی روح و به تعبیر علی(ع) «به دور ریختن دفائن عقول» تنگ می کند، خالی است!
محمد صفری -
انتهای پیام/
برخی دیگر از تحلیلگران و کارشناسان داخلی و خارجی اما چنین اعتقادی ندارند و موانع بسیاری بر سر راه چنین اتفاقی پیش بینی می کنند. برخی هم از این اتفاق ذوق زده می شوند و این واکنش خود را هم نمی توانند پنهان کنند.
اکنون از قطع رابطه ایران و آمریکا بیش از 35 سال می گذرد و هر روز که گذشته علاوه بر موانع و مشکلات ایجاد شده پیشین، موانع سخت دیگری ایجاد شده است. جمهوری اسلامی ایران و آمریکا هیچگاه در صدد رفع این موانع و انجام گفت وگو برای برقراری روابط میان دو کشور برنیامده اند و این سیاست که دو طرفه است، به مسائلی باز می گردد که ریشه ای و اساسی است که اگر دو طرف بخواهند در این راه گام بردارند، چنین مسئله ای را ناممکن می سازد.
انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب ضد استکباری و ضد آمریکایی است، درست پس از پیروزی انقلاب اسلامی دشمنِی های آمریکا علیه ایران اسلامی آغاز شد و در قالب های گوناگون جلوه کرد. تحریم های ایران، حمایت از صدام در 8 سال دفاع مقدس، حمله نظامی به خاک کشورمان، سرنگون کردن هواپیمای مسافربری ایران بر فراز خلیح فارس، تهدیدات گسترده نظامی علیه ایران، اعمال تحریم های شدید ایران و بسیار موارد دیگر وجود دارد که هر یک مانع بزرگی برای برقراری و عادی سازی روابط است.
سیاست استکبار ستیزی جمهوری اسلامی ایران تازگی ندارد و به قدمت عمر 35 ساله انقلاب اسلامی است. البته در این میان بودند و هستند افرادی که تلاش کردند تا شاید بتوانند این فضا را تغییر دهند و روابط سیاسی میان تهران و واشنگتن دوباره برقرار شود اما تلاش های آنها بی ثمر بوده است.
ناکامی این اقدامات که در برخی مواقع با ذوق زدگی های زیادی هم همراه بوده است، ریشه در فرهنگ و ماهیت انقلاب اسلامی دارد و تا زمانی که چنین فرهنگی در کشور جاری است، برقراری روابط دوجانبه بسیار دشوار است.
اگر کمی به سیاست هایی که آمریکا در جریان گفت وگوهای هسته ای با ایران اعمال کرد توجه کنیم، به خوبی نشان می دهد که مشکل اساسی آمریکاست. هنگامی که اوباما ایران را حتی پس از این که گفت وگوهای هسته ای در حال به نتیجه رسیدن است، تهدید نظامی و ایران را دشمن خطاب می کند، چه انتظاری می توان داشت که روابط میان ایران و آمریکا عادی شود؟
آمریکا مذاکرات هسته ای را برای رسیدن به اهداف خود می خواهد نه برقراری مناسبات سیاسی، اگر در داخل کشور برخی چنین تصوری داشته باشند و خیال کنند آمریکا هم در همین مسیر گام بر می دارد، از فضای سیاسی آمریکا اطلاع کافی ندارند، چون که میان سیاسیون و سردمداران آمریکا کسی پیدا نمی شود که خواهان برقراری ارتباط با ایران باشد، بلکه همین موضوع که اکنون در میان برخی شخصیت ها و افراد در ایران مطرح شده، ترفندی است که خود آمریکایی ها آن را پیگیری می کنند.
خواسته آنها ایجاد فضای دو قطبی در جامعه است، آنها در زمینه هسته ای هم بسیار تلاش کردند تا بتوانند در این باره هم، فضای دو قطبی در میان مسئولین، سیاسیون، احزاب و مردم ایجاد کنند اما هر بار با هشدارهای روشنگرانه رهبر انقلاب طرف های مورد اشاره متوجه شدند و خود را از این فضا دور ساختند. البته همچنان هستند افرادی که سعی دارند چنین فضایی در کشور حاکم باشد.
موضوع رابطه با آمریکا هم در همین راستا تعبیر می شود.در داخل کشور موافقان و مخالفانی دارد و هر یک سعی می کنند تا با ارائه دیدگاه ها و نظرات خود، استدلال کنند که تحلیل آنها درست است. اما باید توجه داشت که سیاست نظام اسلامی درباره آمریکا روشن است، این سیاست هم در زمان حضرت امام(ره) و هم در زمان حضرت آیت الله خامنه ای روشن شده است که چه سیاستی را باید در قبال آمریکا اتخاذ کرد.
هنگامی که از سوی رهبر انقلاب گفته می شود سیاست ایران در قبال آمریکا به خاطر مسائل هسته ای تغییر نمی کند، خط مشی سیاست خارجی ایران ترسیم شده است. اگر برخی در داخل در پی چنین سیاستی باشند، نشان دهنده پیگیری سیاست سازش با آمریکاست. در حالی که آمریکایی ها خود تمایلی به برقراری ارتباط با ایران ندارند.
با کشوری که غیر قابل اعتماد است، بارها به مردم و اتقلاب اسلامی ضربه زده و در پی سرنگون جمهوری اسلامی است، چگونه می توان رابطه برقرار کرد. آنهایی که دل در گرو چنین روابطی دارند و ذوق زده هستند، به این جمله مرحوم دکتر شریعتی ارجاع می دهم که نوشته است؛«هر گاه روشنفکر انساندوست و آزادیخواهی را میدیدم که از آمریکا میآید و آن همه شیفتگی برای آزادی فردی و لیبرالیسم و حقوق بشر نشان میدهد، با خود میاندیشیدم که چرا چنین روح لطیف و انسانخواهی، از نفرت نسبت به سرمایهداری و آن همه تبعیض و فریب و ددمنشی و پَستی که در آن نهفته و همه ارزشهای انسانی را به لجن میکشد و حرص «تکاثر»، همه را بیمار کرده و فضا را بر تجلی خدا، صلح و دوست داشتن و شکوفایی ابعاد معنوی روح و به تعبیر علی(ع) «به دور ریختن دفائن عقول» تنگ می کند، خالی است!
محمد صفری -
انتهای پیام/
نظرات بینندگان
اتفاقا آمريكا كشته و مرده برقراي ارتباط با ايران است . به استثناي عده قليلي غربزده ، اين ملت ايران است كه از برقراري ارتباط با آمريكا متنفر است و باور دارد كه اين ارتباط براي امنيت ملي و فرهنگي و ديني و اقتصادي و سياسي ايران مضر است .
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *