هشدارهایی که درباره سونامی سالمندی در ایران جدی گرفته نمیشود
- شیوع کرونا این روزها بر بسیاری از مسائل تاثیر گذاشته اما همزمانی این مساله با بحران اقتصادی و سختی معیشتی ناشی از تحریمهای ظالمانه آمریکا هم دلیل مضاعفی شده است تا خانوادهها تا اطلاع ثانوی فکری برای افزایش فرزندان خود انجام ندهند و فرزندآوری را در اولویت آخر خود قرار دهند.
علیرغم هشدار جدی کارشناسان نسبت به زنگ خطر کاهش نرخ جمعیت در ایران همچنان شاهد هستیم که عملا اقدام موثری در این زمینه انجام نمیشود و اوضاع به همان منوال سابق است.
غفلت مسئولان از این مساله مهم در کنار بیخیالی زوجهای جوان نسبت به افزایش فرزند در حالی صورت میگیرد که باید بدانیم که عملا سونامی سالمندی جمعیت کشورمان در راه است و اگر امروز به فکر آن نباشیم، فردا مشخص نیست که با چه تبعات جبران ناپذیری در این زمینه روبهرو شویم.
شاید با خود فکر کنید که در شرایطی که وضعیت اقتصادی مردم با سختی مواجه شده است، این چه انتظار نابهجایی است که کارشناسان از خانوادهها دارند تا آنان تعداد فرزندان خود را افزایش دهند، این پرسش در حالی مطرح است که باید بدانیم سالمند شدن جمعیت ایران هزینههای بسیاری را به کشورمان تحمل میکند و در این دوره از زندگی فرد بیش از پیش به درمان، تغذیه مناسب، رفاه و ... نیاز دارد و همین قضیه میطلبد تا دستگاههای مربوطه وارد عمل شده و شرایط را برای این افراد مهیا کنند تا با کاهش نرخ جمعیتی و سونامی سالمندی در کشور روبهرو نشویم.
بر اساس آمار تا ۲۰ سال آینده بیش از ۱۵درصد جمعیت کشور ما را سالمندان تشکیل دهند و تا ۳۰ سال آینده نیز از هر چهار نفر، یکی بالای ۶۰ سال است، در نتیجه سونامی سالمندی یکی از نگرانیهایی است که جمعیت شناسان به طور جدی در سالهای اخیر طرح میکنند.از طرفی متاسفانه نرخ باروری به زیر عدد ۲ که نرخ جانشینی است، رسیده و این خود مساله موضوع مهمی است که باید برای آن فکری اساسی شود.
شاید در حالت عادی این مساله نگران کننده نباشد اما موضوع مهم اینجاست که عملا شیوع کرونا این وضعیت را بدتر کرده و به گفته محمودی، رییس کمیته مطالعات و پایش سیاستهای جمعیتی ستاد فرهنگ شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشبینیها حاکی از این است کرونا باعث کاهش فرزندآوری میشود و ممکن است حتی نرخ رشد جمعیتی را از یک درصد به حدود ۰.۷ درصد برساند.
متاسفانه یکی از عواملی که در کاهش نرخ باوری موثر واقع شده، چرخش فرهنگی در ارزشهای سنتی خانواده محور به ارزشها و هنجارهای اخلاقی فردمحور است که چنین وضعیتی را موجب شده است و باید فکری اساسی برای آن انجام شود.
در این شرایط با وجود هشدارها نسبت به این مساله شاهدیم که هیچ گونه اقدام جدی در این زمینه عملیاتی نمیشود و تنها به اظهارنظرها در زمینه اکتفا میشود.
شهلا کاظمی پور، عضو هیات علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با میزان این مساله را هشداری جدی برای کشور خواند و تاکید کرد: «اگرچه از سال ۹۰ به بعد سیاست کاهش جمعیتی در ایران متوقف شده و روند و تلاشها پس از آن بر این مساله استوار شده که نرخ جمعیت در ایران افزایش پیدا کند، اما با این وجود همچنان این مساله جواب نداده است.متاسفانه مشکلی که در حال حاضر داریم این است که جمعیت دارای باروری هم در حال کم شدن هستند و با گذشت زمان قطعا نرخ باروری کشورمان از این نرخ کنونی پایینتر خواهد رفت چراکه جمعیت نسل جدید دهه هفتادی و هشتادیها نسبت به دهه شصتیها کمتر خواهد بود.به طور کلی میتوان گفت که زنگ خطر کاهش نرخ جمعیتی در ایران زده شده است و همه هم متوجه آن هستند، اما اقدامات لازم برای حل این بحران کافی نیست. اگرچه سیاستهای بسیاری در این زمینه تصویب شده، اما متاسفانه هیچ کدام از آنها اجرایی نشده است.تنها برنامه اجرا شده در این زمینه مسکوت گذاشتن سیاستهای تنظیم خانواده از سوی وزارت بهداشت بوده که به نظر من این مساله بلااثر است چراکه افزایش آگاهی مردم عملا نیاز به این مساله را برطرف کرده است در نتیجه ما باید سیاستها را به سمت تشویق مردم به سمت بارداری، کاهش رشد ناباروری در ایران و حمایت از زوجهای نابارور ببریم.»
اظهارات این استاد دانشگاه تهران در حالی مطرح شده است که هنوز شاهد سخت بودن گرفتن وام ازدواج در میان جوانان هستیم و آنچنان حمایتی از زوجهای نابارور در کشور انجام نمیشود، موضوعی که به سادگی میتوان برای آن راهکار عملیاتی تدوین کرد.
باید به این مساله توجه کرد که اگر امروز به این مساله توجه نکنیم، در دهههای آینده با مشکلات جدی مواجه میشویم که دیگر زمانی برای جبران این بحران جمعیتی نخواهیم داشت و کشورمان با تبعات جبران ناپذیری در این زمینه روبهرو خواهد شد.
در این شرایط سیاستهای تشویقی برای سوق دادن زوجهای جوان به فرزندآوری، حمایت از زوجهای نابارور، تسهیل ازدواج از جمله راهکارهایی هستند که باید امروز برای آن فکر شود و حتی فردا هم برای اقدام کردن درباره آنان دیر است.
در پایان باید به این مساله توجه کرد که اگر امروز این هشدارها را جدی نگیریم، در سالهای آینده با سونامی سالمندی روبهرو خواهیم شد که نه تنها ما را با بحران جمعیتی روبهرو میکند، بلکه تبعات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، روانی و حتی امنیتی میتواند با خود به همراه داشته باشد.