تردیدها در مورد انتشار یک ویدئوی مشکوک یکساله شد
به گزارش به نقل از ریشه؛ هر دو نفری که در فیلم دیده میشوند، جانی و قربانی، دیالوگ کوتاهی را رو به دوربین میگویند و سپس جلاد داعش خنجرش را روی گردن وی میگذارد. در صحنۀ بعد، سر خونآلود خبرنگار آمریکایی روی بدن بیجان اوست.
"جیمز فولی" (James Foley) اولین قربانیِ نارنجیپوشِ آمریکایی به دست داعش
جیمز فولی 41 ساله 22 نوامبر 2012 در سوریه ربوده شده و گفته میشود تا پیش از مرگش همواره مورد خشونت تروریستها بوده است.
اکنون در ماه اوت 2015 به سر میبریم. به تازگی ویدئویی منتشر شده که نشان میدهد این ویدئوی چند دقیقهای، اولین قسمت از یک سلسلهتئاترهای رعبآورِ سربریدن، در یک "استودیو" فیلمبرداری شده است.
"گرهارد ویسنوسکی" (Gerhard Wisnewski) نویسنده و محقق آلمانی در کتابی با عنوان "پنهانشده، جعلشده، فراموششده" مینویسد:
"شواهد فراوانی برای اثبات این حقیقت وجود دارد که ویدئوی قتل جیمز فولی، ساختگی است. یکی از واضحترین دلایل، خونسردیِ عجیب جیمز است. او نه تنها دقایقی قبل از اینکه سرش به وحشیانهترین شکل ممکن بریده شود، آرام و آسوده نشسته، بلکه بدون اینکه حتی یک تپق بزند، کاملاً منسجم شروع به صحبت میکند.
دکتر ویسنوسکی همچنین در ادامه میافزاید:
- علیرغم هراس از مرگ و داغیِ هوای کویر، روی صورت و پیشانیِ جیمز کوچکترین نمِ عرق دیده نمیشود.
- تصویربرداری از این صحنه، درست همانند یک فیلمِ روتوش شده و تمیز است. در زمین و آسمانِ پشت سر، هیچ پرنده یا شیء مانند هواپیما و خودرو دیده نمیشود. صداها نیز کاملاً واضح با میکروفونهای قویِ استودیویی و هیچ گونه اصوات محیطی (مانند صدای دیگران، هواپیما و سایر وسایل نقلیه یا حتی ارتعاش خشخش حشرات) شنیده نمیشود.
- ویدئو از دو زاویه و با دو دوربین فیلمبرداری شده، یکی مستقیم از روبرو و دیگری از نیمۀ راست تصویر.
کمتر از یک ماه قبل (23 تیر 94) ویدئویی از لبتاپ یکی از کارمندان "جان مک کین" سناتور آمریکایی در اوکراین بدست آمد و توسط گروهی از فعالان هکر به نام " Cyber Berkut" منتشر شد.
در این فیلم نیز سرِ جیمز فولی خبرنگار آمریکایی بریده میشود، منتها با این تفاوت که فیلم با یک دوربین تلفن همراه، از دور تهیه شده و همۀ اتفاقات عیناً در یک استودیوی کاملاً مجهز و زیر نور پروژکتورها رخ میدهد.
صحنۀ پشت سر جانی و قربانی، بیابانی است که روی یک پردۀ نمایش طراحی شده، به کمک یک شبیهسازِ قوی و پنکه گردوخاک مصنوعی ایجاد میشود.
بررسی نکات متعدد نهفته در این دو فیلم، مؤیّد همخوانی میان فیلم سربریدن جیمز در اوت 2014 و فیلم لورفتۀ آن در اوت 2015 هستند که در زیر به چند نمونه آنها اشاره شده است:
- کاربرد دو دوربین در صحنه، لامپها، منعکسکنندهها و پنل متن که زوایای آن در هر دوی فیلمها دقیقاً یکی است.
- اتفاقی که در استودیو میافتد، هیچ استرسی برای بازیگران ندارد و این با خونسردیِ غیرطبیعیِ قربانی مطابقت دارد. فیلمبرداران و نورپردازان منتظرند که کارگردان توضیحات لازم را به دو بازیگر بدهد.
- جانی و قربانی، هر یک چندین بار دیالوگ مربوط به خود را گفتهاند تا از بین آنها یکی مورد قبول کارگردان قرار گیرد؛ این مسئله با سلیس بودن جملات دو نفر در فیلم هماهنگ است که در آن نه کلمهای تکرار میشود و نه توقف یا مکثی اتفاق میافتد.
- لرزش لباس نارنجیِ جیمز با پنکه و در استودیو به همان صورتی است که در فیلم (مثلاً در بیابان) هم دیده میشود.
این مطابقتها از یک سو جعلی یا "Making-of" بودن فیلم سربریدن خبرنگاران آمریکایی را تأیید میکند، اما از سویی دیگر و با نگاه کلیتر حکایت از قدرت رسانهای داعش دارد. رسانهایترین تروریستهای تاریخ، بیش از آنکه در جنایت و خونخواری سرآمد باشند، فقط بودجۀ رسانهایِ آنها سالیانه به سه میلیارد دلار میرسد و 90 هزار صفحه از شبکههای اجتماعی را به خود اختصاص دادهاند، پس عملیات روانی اجتماعی برای آنها به اندازۀ نظامیگری مسلحانه اهمیت دارد.
بزرگترین و مهمترین استودیوی داعش، "اجناد" نام دارد که در آن سرودهای حماسی برای ترغیب جوانان در پیوستن به داعش تهیه و به اقسی نقاط دنیا صادر میشود. این استودیو به عالیترین تکنولوژی ضبط صدا مجهز است و برای راهاندازیاش حدود یک میلیارد دلار هزینه شده است.
از دیگر شبکههای رسانهای داعش میتوان "الفرقان"، "الاعتصام"، "الحیات" و "مکاتب الولایات" را نام برد که هر از گاهی (مانند همین مورد اخیر) به کمک آنها میتوان به نمایشی بودن مبارزۀ آمریکا با داعش پی برد.
چه این گزارشات فاش بشود و چه نشود، بدیهی است که میلیاردها دلاری که ایالات متحده صرف مبارزه با داعش میکند، باعث میشود چرخ کارخانجات تسلیحاتیشان خوب بچرخد، پس چه جنگیدن (صوری) با داعش و چه جنگیدن علیه داعش، چیزی جز سود برای آمریکا نداشته و ندارد، همان طور که کاریکاتوریست یک پایگاه اینترنتی انگلیسی، در کارتونی پرمعنا داعش را عروسکی ساختۀ دست آمریکا برای ویرانیِ سوریه نشان میدهد.
طبیعتاً 19 اوت، تاریخی است که فیلم (بخوانید تئاتر) جیمز فولی، خبرنگار آمریکایی آمادۀ انتشار در فضای مجازی شده و نه زمان مرگ وی. فارغ از اینکه مرگ وی حقیقت داشت یا دقیقاً در چه تاریخی روی داد، باید دید چه سودی از این اقدام حاصل میشود و این سود، عاید چه کسی شده است؟
در وهلۀ اول این شهروندان آمریکا و در وهلۀ دوم افکارعمومیِ دنیا هستند که ممکن است با فریب سادۀ نارنجیپوشهای آمریکایی چنان مبهوت و متحیر شوند که در نتیجه، آمریکا با افتخار بتواند مداخلۀ نظامیاش در منطقه را مطالبۀ مردمی برای نابودی داعش ادعا کند. چراکه بریده شدن سر جیمز، درست در سوریه اتفاق افتاد؛ همان سوریهای که آمریکا از سال 2010 برایش چنگ و دندان تیز کرده بود.
انتشار ویدئوی سربریدن جیمز فولی یا به عبارت بهتر، ایدۀ چنین ویدئویی ، تنها برای تولیدِ این بهانه صورت گرفت که "آمریکا مجبور است برای مبارزه با تروریستهای به این خطرناکی، وارد عمل مسلحانه در منطقهمورد علاقه اش یعنی خاور میانه شود."
ریشه واضح قضاوت نمی کند اما مستنداتی که ارائه شده است بنظر می تواند هر منطقی را به فکر و تحلیل فرو برده و به نتبجه برساند.
منبع : ریشه
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.